استاد محمد نوری زندگی را فقط از وجه موسیقایی و آوازی نمیدید، میگفت چون با خانواده زندگی میکنم، خوشبختترین خانواده هنرمند ایرانی هستم. در حالی که بسیاری از هنرمندان امروزی بعد از معروفیت در رشته خود، خانواده برایشان کم رنگ میشود و زندگی متاهلی را به خاطر کار و فعالیت هنری رها میکنند. بله! صفات خوب و پسندیده انسانی او بود که در صدایش همیشه بروز و ظهور دارد و ما را به انسان بودن و خوبیها دعوت میکند.
مجله میدان آزادی: امروز، نهم مرداد سالروز درگذشت استاد محمد نوری است، هنرمندی که صاحب آوازهایی از سرزمین خورشید بود. پیش از این در پروندهی پرتره محمد نوری به زوایای گوناگون زندگی و هنر ایشان پرداخته بودیم. امروز نیز به این مناسبت، پرونده را یادداشتی از آقای ساعد آذری موسیقیدان و مدرس پیانو و سلفژ که از جمله شاگردان قدیمی زندهیاد استاد نوری بودهاند، دربارهی منش و شخصیت ایشان بهروز میکنیم:
گستره صدایی استاد محمد نوری در محدوده باریتون بود. در دستهبندی صدای خوانندگان، باریتون صدایی میانی است نه خیلی زیر (تنور) و نه خیلی بم (باس). استاد محمد نوری به لحاظ قدرت و حجم صدا بسیار توانا بود و در دستهبندی خوانندگان موسیقی در دسته خوانندگان دراماتیک جای داشت. از این رو در اجرای قطعات ملی میهنی بسیار موفق بود. استاد گوش موسیقایی خوبی داشت و به عکس بعضی از خوانندگان امروزی که بایستی صدایشان بعد از خواندن اصطلاحا Tune یا کوک شود، صدایش کوک بود. رنگ صدای ایشان که معرف تمایز او از سایر خوانندگان بود، جنسی شفاف، روشن و مخملی داشت. استاد محمد نوری در قطعات مختلف، بنا به نیاز قادر بود که نتهای اجرایی را از ضعیفترین تا قویترین حالت ممکن اجرا کند و این موضوع در اجراهای مختلف مخاطبین را به هیجان میآورد.
به لحاظ فرمی به جملهبندیها در موسیقی دقت فراوانی میکرد. رعایت موزیکالیته یک قطعه موسیقی برای استاد اهمیت ويژهای داشت و همین توجه او به رعایت نکات فنی و اجرایی بود که قطعات آهنگسازانی که با او همکاری داشتند را ارتقاء میداد. ایشان هرگز مانند بعضی از خوانندگان امروزی از پلی بک استفاده نمیکرد و این کار را ضعف برای خواننده میدانست. تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی و تئاتر او را در شناخت و اجرای موسیقی غربی و اجرای صحنهای قطعات یاری می داد. بعضی از قطعات معروف را قادر بود به چند زبان زنده دنیا اجرا کند.
استاد محمد نوری اهل کتاب و مطالعه بود و در منزل خود یک اتاق کوچک برای مطالعه داشت که دیوارهایش از زمین تا سقف پر از کتابهایی به زبانهای مختلف بود. در اتاق پذیرایی منزل هم یک پیانو داشت که خیلی دوستش میداشت و هنرجویان را با همین پیانو درس میداد. به ورزش هم اهمیت میداد و در جوانی ورزش بوکس را دنبال میکرد.
ایشان احترام خاصی برای همسر گرامیشان قائل بودند و همیشه از محبتها و خوبیهای این بزرگوار به ما میگفتند. خانم نوری هم به عنوان همسر یک هنرمند به ایشان توجه و محبت خاصی داشتند. یکبار از استاد شنیدم که همسر ایشان در منزل هر غذایی درست نمیکنند و پیوسته مراقب هستند که آن چیزی که استاد در منزل میل میکند، به لحاظ صدایی و آوازی مفید باشد و در جهت تقویت صدای ایشان باشد.
استاد محمد نوری زندگی را فقط از وجه موسیقایی و آوازی نمیدید، میگفت چون با خانواده زندگی میکنم، خوشبختترین خانواده هنرمند ایرانی هستم. در حالی که بسیاری از هنرمندان امروزی بعد از معروفیت در رشته خود، خانواده برایشان کم رنگ میشود و زندگی متاهلی را به خاطر کار و فعالیت هنری رها میکنند. بله! صفات خوب و پسندیده انسانی او بود که در صدایش همیشه بروز و ظهور دارد و ما را به انسان بودن و خوبیها دعوت میکند.
مطالب مرتبط:
یادداشت: شخصیت حرفهای و منش اخلاقی محمد نوری در جایگاه یک استاد موسیقی