در دومین صفحهی پروندهپرترهی محمد نوری فهرست بهترین آهنگهای محمد نوری را به پیشنهاد ما میبینید. فاطمه صادقی مقدم با نظرخواهی از هیئت تحریریه مجله این فهرست را فراهم کرده و برای هرکدام از ترانهها توضیحی نوشته
میدان آزادی: در دومین صفحهی پروندهپرترهی محمد نوری فهرست بهترین آهنگهای محمد نوری را به پیشنهاد ما میبینید. فاطمه صادقی مقدم با نظرخواهی از هیئت تحریریه مجله این فهرست را فراهم کرده و برای هرکدام از ترانهها توضیحی نوشته که با هم میخوانیم:
بهترینهای محمد نوری
یک: سخن عشق
سخن عشق محمد نوری، در همان ابتدا بی آنکه بر زبانش جاری شود. با آهنگش، مخاطب را به شنیدن ادامهی آهنگ مشتاق میکند. محمد نوری شروع میکند: سخن عشق تو بیآنکه برآید به زبانم...
تا آنجا که ضرب آهنگ ملودی سرعت میگیرد و شور آهنگ و فرود و فراز صدای زیبای نوری زیبایی کلام سعدی را به رخ میکشاند. این آهنگ که در آلبوم جاودانه با عشق قرار دارد. توسط محمد سریر آهنگسازی و تنظیم شده است. از دیگر نوازندگان این آلبوم نامهایی چون آندره آرزومانیان و خاچیک بابایان نیز حضور دارند. که از هنرمندان ارمنی تباری هستند که در پروندهی هنرمندان مسیحی به آن ها پرداختیم.
آلبوم جاودانه با عشق در سال 1376 روانه بازار شده است. بعدها خوانندگان دیگری چون محمدرضا شجریان نیز این شعر را خواندند. از طرفی پرداخت نوری که خواننده پاپ است؛ به شعری از سعدی خود قابل توجه است. این شعر را قبل از نوری، عبدالوهاب شهیدی نیز خوانده است؛ اما بنظر میرسد نوری توانسته است؛ قابلیتهای موسیقیایی این شعرq را بیش از پیش روشن نماید.
دو: آرزوها
این آهنگ در آلبوم جلوههای ماندگار قرار دارد که در سال 1376 ارائه شده است. حسین منزوی شعر آن را چنین سروده است: دلم از اون دلای قدیمیه ازون دلاست که می خواد عاشق که شد پا روی دنیا بذاره... شعری زیبا با تصویرسازیهای منحصر به فرد حسین منزوی.
ملودی آرام، دلانگیز و عاشقانهای که کاملا با شعر آن هماهنگی دارد و محمد سریر آهنگسازی آن را بر عهده دارد.
شعر صمیمیت خود را در ملودی جاری میکند. صمیمیتی از جنس معشوقی قابل دستیابی و زمینی که در عین حال خود را با ماورا و آسمان با این بیت وصل میکند: دوست دارم یه دست از آسمون بیاد ما دو تا رو / ببره از اینجا و اونـور ابــرا بـــذاره
این آهنگ میتواند انتخاب خوبی برای شبهای آرام عاشقانهی شما باشد.
سه: شب تنهایی
امروز سالروز تولد محمد نوریست و این آهنگ هدیهی پروندهی محمد نوری به شما مخاطبان میدان آزادی است.
آهنگ شب تنهایی محمد نوری آهنگی است با شعر معروف حافظ. همان شعر که با مصراع "دل از من برد و روی از من نهان کرد" دل ما را با خود به حال و هوایی شاعرانه میبرد.
این اثر را محمد سریر آهنگسازی کرده است. شاید فضای این ملودی را بتوان مشابه ملودی سخن عشق او دانست. از جهت ریتم آهنگ باز هم، فضای شعر سنتی را در این آهنگ خواهیم فهمید. این قطعه با یک پیش درآمد ملایم پیانو آغاز میشود. در جایی ملودی قطع میشود و با صدای تنبک دوباره ملودی آغاز و ریتم سرعت میگیرد و فضای آهنگ نیز شاد میشود.
نوری به خوبی با بیت "صبا گَر چاره داری وقت وقت هست وقت وقت هست" با صدایش بازی میکند و صدایش اوج میگیرد.و هربار با مصراع خدایا با که این بازی توان کرد شما آه و حسرت را در صدای او لمس خواهید کرد.
نوری این آهنگ را در سال 1380 ارائه کرده است و میتواند انتخابی به جا برای گذراندن شبهای بلند زمستانی سال همراه با شعرهای حافظ باشد.
چهار: عاشقانه
آهنگ عاشقانهی نوری برای اولین بار در آلبوم در پاییز و پس از آن در آلبوم جلوههای ماندگار در سال 1376 منتشر شده است. شعر این آهنگ را فروغ فرخزاد سروده است. آهنگ عاشقانهای دیگر که میتواند پیشنهادی برای شبهای رویایی شما باشد.
آهنگ آرام اما با فضایی شاعرانه ؛همانطور که نوری در آواز میخواند: "اِی مــرا با شور و شِعر آمیخته/ این همه آتش به شعرم ریخته"
اما فضای آهنگ در عین عاشقانه بودن، همراه با این مصراع شعر: "شادی ام بخشیده از اَندوه بیش" شادی رازآلودی نیز دارد.
پنج: باران
ابتدای این آهنگ با صدای کر آغاز میشود. صدایی که فضای آهنگ را رازآلود میکند.
آهنگ باران نوری سرودهی حمید مصدق است. شعر آن را بسیار دیدهایم یا شاید برای هم فرستادهایم: "شیشهی پنجره را باران شست/ از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟"
چقدر حیف میشد اگر این بیت را کسی نمیخواند: تو بهاری، نه بهاران از توست... و چه خوب نوری حق این شعر را ادا کرده است.
این آهنگ نوری در آلبوم جاودانه باعشق در سال 1376 منتشر شده است. آن را در پلی لیستتان نگه دارید و برای روزهای بارانی آن را پخش کنید.
شش: جان مریم
این شعر قدیمی اما معروف نوری همان است که بسیاری از ما آن را شنیدهایم. و این آهنگ را محمد نوری خودش سروده است. آهنگی عاشقانه که این قدر در حافظهی ما تکرار شده است؛ به بخشی از آهنگهای مناسبتی ما که هر نوازندهای آرزوی نواختن آن را دارد تبدیل شده است. آهنگی که شما نه تنها در سالنهای هنری بلکه در خیابانها و فضاهای جمعی فرهنگی هنری نیز خواهید شنید.
آهنگسازی این اثر را کامبیز مژدهی انجام داده است و در سال 1346 برای اولین بار منتشر شده است. این آهنگ نیاز به معرفی بیشتری ندارید شما نیز آن را پخش کنید و احتمالا مانند ما با آن همخوانی خواهید کرد.
هفت: ای ایران ایران
این آهنگ نیز یکی از آهنگهای معروف نوری است. آهنگی که شعر آن را تورج نگهبان سروده است و آهنگسازی آن را محمد سریر انجام داده است. این اثر نیز در آلبوم دلاویزترین در سال 1380 منتشر شده است.
نوری را میتوان خوانندهای دانست با مجموعهای از آهنگهای برای ایران، که هرکدام در نوع خودش بهترین است. شاید چون این عشق به وطن در صدای او نشسته است و لاجرم آن چه از دل برآید بر دل نشیند.
در بیت: "سبزی سر چمن، سرخی خون من/ سپیدی طلوع سحر/ به پرچمت نشسته به زیبایی رنگ پرچم را در شعر و ملودی به تصویر درآورده است. و آنجا که نوری بیت "به زیر پا فتد آن دلی / که بهر تو نلرزد" بغض صدای نوری در هنگام کلمهی نلرزد شنیدنی است.
هشت: تو بیو
محمد نوری دستهای آهنگ دارد که موسیقی آنها محلی و بعضا گویش آنها نیز محلی است. این نیز هنری دیگر از نوری است که توانایی اجرای با موسیقی و گویش محلی را نیز داراست. آهنگ "تو بیو" از این قبیل است. این آهنگ و شعر آن هر دو از موسیقی بختیاری است.
این آهنگ از آلبوم آوازهای سرزمین خورشید انتخاب شده است. آلبومی که در سال 1370 انتشار یافت و تنظیم آن را فریبرز لاچینی به عهده داشته داست.
نه: سفر برای وطن
ده: ای وطن، ای سلاممم...
و دو موسیقی دیگر از دستهی آهنگهای مرتبط با وطن:
نادر ابراهیمی را بیشتر مردم به نویسندگی میشناسند و کمتر کسی میداند او برای دو آهنگ محمد نوری شعر سروده است. آن هم نادر ابراهیمی که عشق به وطن در آثارش کاملا مشهود است. چنان اثری با شعر ابراهیمی و آواز نوری یک ترکیب طلایی است.
و فریدون شهبازیان به بهترین نحو این دو ملودی را با تعلیقهایی که آفریده است به نمایش گذاشته است. ای وطن، ای سلام... و سفر برای وطن هردو شعر و آواز پر بغض و در عین حال دلگرمکنندهای دارد.
سفر برای وطن آهنگی است که برای سریال "سفرهای دور ودراز هامی و کامی در وطن" در سالهای نزدیک به انقلاب پخش شده است و بازخوانی آن در سال 1385 صورت گرفته است.
آهنگ سفر برای وطن، انتخاب محمد نوری بود برای اجرا در مراسم چهرههای ماندگار خاطرهانگیزی که نام او را بیش از پیش بر زبانها انداخت. نقطهی اوج آهنگ نوری آنجاست که میخواند "ما برای خواندن این قصه ی عشق به خاک" و پس از آن فرود و مکث در خواندن "رنج دوران بردهایم" گو اینکه ما را در بهت از دست دادن آن دو هنرمند در سالهایی نزدیک و بعد از آن اجرا پرتاب میکرد.