من واقعا عاشق این فیلمم
خیلی قشنگ بود
ولی با یه سری جاهاشمه اشتباه بوده موافقم
ولی یه سری جاهاش رو هم باید خیلی به فیلم دقت کنید
اینکه فیلم حال و هوای گیلانی نداره موافقم
ولی اون بخشی که احتشام عاشق گلناره این نکته رو باید در نظر بگیرید که وقتی احتشام. متوجه میهش که این ندیمه. گلناره و میر شکاررو دوست داره، در ادامه میگه که به خاطر این به گلنار کمک می. کنه چون یاد مادرش میندازتش،من از این بخش این برداشت رو داشتم که بنظرم درست بود
اونب خشی که گلنار به عنوان ندیمه وارد عمارت میشه بنظرم کار زیرکانه ای بود، از اونجایی که تفنگچی های آصف همه جا بودن، تصمیم. گرفت به عنوان ندیمه بره تو عمارت که تفنگچیا اونجا کاری ندارن
و اینکه میگین یعنی کسی توی این 60 قسمت نفهمید که این ندیمه گلناره، دلیلش کاملا واضحه، چون تمام ندیمه و تمااام افردا عمارت جدید بودن همه، وقتی که آصف حمله که به عمارت، تمام افردا قبلی رو بیرون کرد و افردا جدید اورد که از این جهت نمیشناختنش
و تو اون بخشش که میگید میرشکار تیر خورده مگه چقدر درد داره که دهنشو باز میکرد، کاملا منطقیه چون گلوله خورده، یه زخم ساده نبود، گلوله هنوز توی بدنش بود، از این جهت درد می کشید و زخمش رو هم که نشون میداد عفونت و.. کرده بود و در نظر داشته باشید که وقتی گلنار به آصف تیر زد، آصف هم همینقدر درد کشید
بخشی که میگید گلنار اصلا کاری انجام نداد، گلنار تو این فیلم فقط به فکر این بود مه چطور خودش رو مخفی بکنه، که کم کم قسمت ها جلوتر میره گ اسماعیل و پدرش رو میبینه از نانه بابخر میشه تصمیم میگیره یار جمع کنه و همه چیو حل کنن
ولی تفنگ هاشن واقعا معلوم. بود ساختگی بود ولی از شکلشون خیلی خوشم اومد
و اون بخشی که میگید گلنار یه دختر بود که تو پر قو بزرگ شده و پر فیس و افادس و چجوری تونست اینکارارو بکنه و... دقت داشته باشید که گلنار وقتی این اتفاقا افتاد، تصمیم گرفت تو مطبخ آشپزی رو یاد بگیره که توی قسمت آخر هم نشون میده که آشپزی رو یاد گرفته، البته گلنار اونقدر هم پر فیس و افاده نبود،زیرا که تو قسمتای اول و دوم مه سر میز فذا میشینن تقی خان بهش میگه پس حتما خودت میتونی دستات رو بشوری خودش خیلی راحت بلند میشه و اینکاررو انجام میده و اگر دقت کرده باشید، فقط بین مردم. پخش ده بود که دختر پر فیس و افاده ایه که حتی خود گلنار هم اینو قبول نداشت چون تو اون قسمتای اولو دوم اینا که هنوز حمله نکرده بودن به عمارت گلنار بیشتر. کار ها رو خودش انجام میداد و فقط بین اهالی پخششده بود همچین دختریه، که بعد این اتفاقات تو قسمت آخر خانم گل به گلنار میگه اگر این اتفاقا نمیوفتاد، ما هیچ وقت این روی گلنار رو نمیدیدم، یعنی حتی اگر هم میگید دختر پر فیس و افاده ایه، معلوم شد تو کل داستان که چون تو شرایط حرانی بود، اون روی دیگش رو هم نشون داد
از لحاظ تاریخی هم بنظر منم یه کن ایراد و... داشت
و اون بخشش که میگید سلسله قاجار تو این فیلم اصلا وحشی نبودن، به نظرم خود آصف به اندازه مافی وحشی گری این قوم رو نشون داد و تو اون قسمتی که صفی الدوله با اون مَرده تو جنگل قرار میزاره، اون. مَرده بهش میگه که سلسله قاجار چه کار های وحشیانه ای کردند
و بنظرم عاشقی بین فیروزه و ایرج هیچ عیبی نداشت توی این فیلم
بازیگرانش هم که به بهتریییین شککل بازی. کرده بودن
ولی در کل من خیلی این فیلم رو دوست داشتم و چیزی که خیلی ازش یادگرفتم شاعت بیش از حد بود، مخصوصا اون سکانس هایی که گلنار به خانم و گل و تقی خان و اسماعیل و فیروزه و... تقریبا به بیشتر اطرافیانش فقط داره به این اشاره میکنه که اینجا خونه ماست و اگر قراره کسی بره، اونا هستن نه ما و اینکه تلاش می کنه و با اسماعیل و... یار جمع می کنن که همه تلاش ها و دست رنج هاشون توی قسمت اخر که جنگ اتفاق میوفته معلوم میشه و نتیجه میده، خیلی دوست داشتم، که تا اخرش جنگید

نام ارسال کننده نظر را مشخص نمایید.
آدرس ایمیل نظردهنده را مشخص نمایید.
آدرس وب سایت ارسال کننده نظر را مشخص نمایید.
نظر را مشخص نمایید