• 0

صاحبدلان

Sahebdelan

ایران
(

1385

)

2006

30 0
فارسی
محمدحسین لطیفی
رضا جودی

0 ریویو ثبت شده

نوشتن ریویوی تازه

«محمد کاسبی» گرچه نویسنده، گوینده، مدیر هنری و کارگردان است اما تصویر او در ذهن مردم تنها به عنوان یک بازیگر ثبت شده است. بازیگری که در کارنامه کاری‌اش تنوع نقش فراوان دارد و در طی سال‌های فعالیتش به سبکی در بازیگری رسید که متعلق به خود خودش است.

همین وقت‌ها بود، رمضان سال 1384 که «او یک فرشته بود» ساخته و پخش شد. چه بود؟ شاید یادتان باشد. یک سریال بیست قسمتی که هر شب رمضان 84، چهل دقیقه از آنتن شبکه‌ی دو را از آنِ خودش می‌کرد. سریال به روایت ظاهری‌ترین برداشت از احادیث، اکتفا کرده بود. مثلاً؟ عزیز، مادر بهزاد که ثریا قاسمی با بازی درخور و تماشایی‌اش نقشش را ایفا می‌کرد، وقت نماز، از خودش نور سبز متصاعد می‌کرد! تسبیحی دُرگون در دست داشت که شیطان هر بار آن را می‌دید، می‌لرزید و بدحال می‌شد! اتاق عزیز که غالباً در آن مشغول نماز بود، منطقه‌ی ممنوعه برای شیطان بود، غرق در نور و اکلیل!

شاید قد و قواره‌ام هنوز به میز تلویزیون نمی‌رسید که «کت جادویی» با آن سکانس خاصش برای همیشه در خاطرم نقش بست: بهزاد فراهانی از پنجره‌ی ساختمان عریض و طویل شرکتش اسکناس‌های سبز را در هوا می‌ریخت، اسکناس‌ها چرخی می‌خوردند و مردم به‌دنبال جمع‌ کردن پول‌ها از کف زمین، با تمام توان از همدیگر سبقت می‌گرفتند. شاید در نگاه اول، فکر کنید این سکانس که مابازایی در دنیای واقعیِ آدم‌های عاقل ندارد و اصلاً چقدر احمقانه! اما اگر این سکانس و برخی دیگر از سکانس‌های این سریال را استعاری ببینید -همچنان که ظرفیت اثر فانتزی هم در این است- دیگر خبری از احمقانه ‌بودن ماجرا نیست و برعکس، خیلی از عناصر، کاملاً جدی و حساب‌شده هستند.

اثر در فهرست ها