آیدا پناهنده کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و تهیه‌کننده ایرانی است. او در سال 1358 در تهران به دنیا آمد. برای تحصیل به دانشگاه هنر تهران رفت و در رشته‌های فیلم‌برداری سینما (مقطع کارشناسی) و سینما (مقطع ارشد) فارغ التحصیل شد. او فعالیت ادبی‌اش را حتی پیش از فعالیت‌ سینمایی خود آغاز کرد و با شرکت در جلسات نقد ادبی مجله کارنامه و نوشتن داستان‌های کوتاه در این مجله از کسانی مانند هوشنگ گلشیری و ومحمد محمدعلی که سردبیری و دبیری بخش داستان مجله کارنامه را در آن دوره برعهده داشتند تجربه آموخت. فعالیت‌ سینمایی او هم با ساخت فیلم‌های کوتاه آغاز شد و در ادامه، با شروع فیلم‌نامه‌نویسی با همکاری ارسلان امیری ادامه پیدا کرد. اولین نتیجه‌ی این همکاری مشترک فیلم‌نامه فیلم بلند تلویزیونی«گمشده در تاریکی» بود که توسط مازیار میری کارگردانی شد. پناهنده در فیلم‌ «قصه داوود و قمری» برای اولین بار دست به کارگردانی زد و پس از آن نیز کارگردانی فیلم‌های «آبروی از دست رفته آثای صادقی»، «از جنوب شرقی» ، «ناهید»، «پاییز نایکیدوها»، «اسرافیل» و «تی‌تی» را در کارنامه‌اش ثبت کرد. او ساخت فیلم مستند را نیز با «ایراندخت»، «خانه قمرخانم» و «برزخ» آزمود و به تازگی نیز پا به عرصه‌ی شبکه‌های نمایش خانگی گذاشته است. مینی‌سریال «در انتهای شب» که تحسین و تمجید توأمان عموم مردن و منتقدان را دریافت کرد، جریان تازه‌ای در فضای سریال‌سازی این حوزه به راه انداخت. پناهنده در بیشتر آثارش بر دغدغه‌های زنان، تقابل سنت و مدرنیته در زیست انسان ایرانی و مسائل خانوادگی تمرکز دارد.

8.5

نام لاتین هنرمند : Ida Panahandeh
ملیت هنرمند: ایرانی
شهر زادگاه: تهران
کشور زادگاه: ایران
سال تولد (شمسی-میلادی): 1358 - 1979
سال درگذشت (شمسی-میلادی): 0 - 0

نقل قولی برای این هنرمند ثبت نشده است!

حاشیه ای برای این هنرمند ثبت نشده است!

تاکنون نظرسنجی‌ای برای این هنرمند ثبت نشده است.

آثار شاخص آيدا پناهنده

مطالبی که درباره‌ی مینی‌سریال «در انتهای شب» نوشته شده‌اند عموماً با این جمله آغاز می‌شوند: «‌این اثر زندگی یک خانواده از طبقه‌ی متوسط را به نمایش می‌گذارد.» در صورتی که به نظر می‌رسد آنچه که در این سریال نُه قسمتی می‌بینیم بسیار فراتر و پیچیده‌تر از صرف پرداختن به یک طبقه‌ی‌ خاص اجتماعی باشد. <br /><br />

  • 0
  • 0
0
قابل ستایش!

چقدر لذت بردیم از این سریال! معرکه بود!


  • 0
  • 0
0
زیادی واقعی

من هرچه در انتهای شب رو می‌دیدم خیلی پیگیری جدی نمی‌کردم و ناخودآگاه ایگنور می‌کردم. فکر می‌کردم همه چیز خیلی تکراریه. گذشت تا رسیدیم به قسمتی که حکیمه اعتراف می کنه یه توده در سینه‌اش داره. اونجا یه جرقه‌ای برام زده شد. من به جلسات گروه درمانی می‌رفتم و در یک جلسه کوچیک سه نفر از خانم‌ها در سینه‌شون توده داشتند. خودشون می‌گفتند گرچه علمی ثابت نشده ولی مال غصه خوردن از تنهاییه. وقتی توی فیلم، حکیمه که تنها بود گفت توده در سینه داره یکدفعه فهمیدم چرا این فیلم رو ایگنور می‌کنم؛ این فیلم اونقدرررررر به واقعیت نزدیک شده که مثل هوا، مثل پلک چشم دیگه دیده نمیشه. واقعا پناهنده برای این کار خیییلی ریز و جزئی تحقیق کرده و نتیجه‌گیری هم درست بوده.


تاکنون خبری درباره این هنرمند ثبت نشده است.