هان کانگ

_

داستان نویس
کره جنوبی
سایر شهرها گوانگجو

هان کانگ (Han Kang) نویسنده‌ای مشهور از کره جنوبی است که در سال ۱۹۷۰ در گوانگجو به دنیا آمد. او در سال ۲۰۱۶ به خاطر رمان «گیاهخوار» (The Vegetarian) برنده جایزه ادبی بوکر بین‌المللی شد. در ۱۰ اکتبر ۲۰۲۴، به دلیل نثر شاعرانه و تأملات عمیقش درباره آسیب‌های تاریخی و شکنندگی زندگی بشر، جایزه نوبل ادبیات را از آکادمی سلطنتی سوئد دریافت کرد. هان کانگ در خانواده‌ای با پیشینه ادبی بزرگ شد؛ پدرش هان سئونگ وون نیز نویسنده بود. او در ۱۰ سالگی به سئول نقل مکان کرد و در دانشگاه در رشته ادبیات کره‌ای تحصیل کرد. برادرش نیز نویسنده است و هان کانگ از سال ۲۰۱۳ در موسسه هنر سئول به تدریس ادبیات خلاق مشغول است. او نخستین نویسنده کره جنوبی است که موفق به دریافت جایزه نوبل شده است. پس از دریافت این جایزه، او ابراز کرد: «در زمانی که جنگ ادامه دارد و مردم هر روز جان می‌بازند، چگونه می‌توان جشن گرفت؟» آندرس اولسون، رئیس کمیته آکادمی نوبل، درباره او گفت: «هان کانگ با آگاهی منحصر به فرد خود از پیوندهای میان جسم و روح و زندگان و مردگان، به یکی از چهره‌های نوآور در نثر معاصر تبدیل شده است.» فعالیت ادبی هان کانگ از سال ۱۹۹۳ با انتشار شعر آغاز شد و نخستین اثر نثری‌اش، مجموعه داستان‌های کوتاه «عشقِ یه‌اوسو» در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. او پس از دریافت جایزه نوبل اعلام کرد که این افتخار را به شکلی ساده جشن خواهد گرفت و با پسرش چای خواهد نوشید. رمان «گیاهخوار» داستان زنی به نام «یئونگ‌های» را روایت می‌کند که تصمیم می‌گیرد در برابر هنجارهای اجتماعی قیام کند و از خوردن گوشت پرهیز کند. این اقدام باعث نگرانی خانواده‌اش می‌شود که نگران سلامت روان او هستند. آثار هان کانگ به بررسی موضوعاتی چون اندوه، خشونت و سلامت روان می‌پردازد.

نام لاتین هنرمند : Han Kang
شهرت فارسی هنرمند :
شهرت لاتین هنرمند :
ملیت هنرمند: کره جنوبی
شهر زادگاه: سایر شهرها گوانگجو
کشور زادگاه: کره جنوبی
سال تولد (شمسی-میلادی): 1348 - 1970
سال درگذشت (شمسی-میلادی): -
هنگامی که ابرهای سیاه با ابرهای سپید درمی‌آمیزند، سایه‌روشن ظریفی شکل می‌گیرد. پشت آن طرح تاریک لکه‌لکه، ماه پریده‌رنگ پنهان است، غرق در نوری خاکستری یا یاسی یا آبی کم‌رنگ، کامل یا نیمه، شکلی باریک‌تر حتی، رو به افول به سوی یک نقره‌ای تنها.
من در حال جنگم، تنها، هر روز. من با این نکبت می‌جنگم که چرا جان سالم به در بردم. من با حقیقت انسانیت خودم می‌جنگم. من با این باور در جنگم که مرگ تنها راه فرار از این حقیقت است.
وجدان. وجدان، وحشتناک‌ترین چیز در دنیاست. روزی که من شانه‌به‌شانۀ صدها و هزاران نفر از همراهان غیرنظامی‌ام به لولۀ اسلحۀ سربازها خیره شدیم، روزی که بدن‌های دو نفری را که اول از همه قتل‌عام شدند، روی چرخ‌دستی گذاشتند و تا جلوی جمعیت بردند، من مات‌و‌مبهوت به دنبال کشف چیزی پنهان درون خودم بودم، به دنبال کشف غیاب ترس. یادم می‌آید حس می‌کردم که حالا وقت مردن است، حس کردم خون صدها و هزاران قلب، همگی در یک شاهرگ جریان پیدا کرده است، خون تازه و پاک… به باشکوهی قلبی واحد، و ضربان این خون را به تمام رگ‌ها و به خود من منتقل می‌کرد و با جرئت حس کردم که بخشی از آن هستم.

نقل قولی برای این هنرمند ثبت نشده است!

حاشیه ای برای این هنرمند ثبت نشده است!

فهرستی ای برای این هنرمند ثبت نشده است!

نظر سنجی برای این هنرمند ثبت نشده است !

)

برای ثبت نظر سنجی باید حداقل به یک سوال پاسخ دهید

شما تا کنون در این نظر سنجی شرکت کرده اید امکان شرکت مجدد وجود ندارد .

آثار شاخص
برای این هنرمند اثر شاخصی ثبت نشده است.

هیچ نظری برای این ریویو ثبت نشده است.

مشاهده بیشتر
برای این هنرمند هیچ نقد و جستاری ثبت نشده است.
برای اثر ( مشاهده در صفحه اثر ) ثبت شده توسط مدیر سامانه

هیچ نظری برای این ریویو ثبت نشده است.

برای این هیچ یک از آثار این هنرمند ریویویی ثبت نشده است.