چهارشنبه 15 مرداد 1404
به بهانه اکران عمومی این فیلم کمدی

ریویو: نقد و نظری به فیلم «مرد عینکی» ساخته «کریم امینی»

اگر از علاقه‌مندان سینما، به‌ویژه ژانر کمدی و طنز باشید، بی‌شک نام «فسیل» به گوش‌تان خورده است؛ یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران. «مرد عینکی» اکنون با همان تیم اصلی، به کارگردانی «کریم امینی»، نویسندگی «حمزه صالحی»، تهیه‌کنندگی «سیدابراهیم عامریان» و با بازی «بهرام افشاری» در نقش اصلی، روی پرده‌ی سینماست.

5
ریویو: نقد و نظری به فیلم «مرد عینکی» ساخته «کریم امینی»

مجله میدان آزادی: در تازه‌ترین صفحه از پرونده‌ی «پرواز بر فراز آشیانه سیمرغ» به سراغ فیلم سینمایی «مرد عینکی» رفته‌ایم. این فیلم پنجمین اثر سینمایی از «کریم امینی» است به نویسندگی «حمزه صالحی» و از چهارشنبه 1 مردادماه بر روی پرده سینماهای کشور رفته است.  در این اثر کمدی هنرمندانی چون بهرام افشاری، مهدی هاشمی، هومن حاجی عبداللهی، سام نوری، آدریانو تولوزا، محمد حیدری، امیر کربلایی زاده، یدالله شادمانی نقش آفرینی کرده‌اند. ریویوی نقد و بررسی این فیلم را به قلم محسن معینیان در ادامه بخوانید:

مرد عینکی؛ کمدی؟ اکشن؟ هیچ کدام!

اگر از علاقه‌مندان سینما، به‌ویژه ژانر کمدی و طنز باشید، بی‌شک نام «فسیل» به گوش‌تان خورده است؛ یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران.

«مرد عینکی» اکنون با همان تیم اصلی، به کارگردانی «کریم امینی»، نویسندگی «حمزه صالحی»، تهیه‌کنندگی «سیدابراهیم عامریان» و با بازی «بهرام افشاری» در نقش اصلی، روی پرده‌ی سینماست.
 


«بهرام افشاری» در نقش «حلیم رایگان»

خلاصه‌ی داستان فیلم مرد عینکی

[خطر لو رفتن قصه وجود دارد]

«مرد عینکی» داستان مردی به نام «حلیم رایگان» است؛ مسئول نظافت سرویس بهداشتی یکی از پارک‌های شهر.

اما قصه از جایی آغاز می‌شود که تصویر یکی از خطرناک‌ترین تروریست‌های جهان در دارک‌وب منتشر می‌شود که پنتاگون برای دستگیری‌اش سی میلیون دلار جایزه تعیین کرده؛ تصویری که در واقع، خودِ حلیم است!

نیروهای امنیتی حلیم را که به‌خاطر سرکوفت‌های دیگران، نامش را به «کامبوزیا» تغییر داده، بازداشت می‌کنند و در جریان بازجویی‌ها مشخص می‌شود که تنها به‌خاطر یک فلاسک که یکی از کانال‌های فروش شارژ آن را به‌عنوان جایزه به او وعده داده بوده، حاضر شده عکس‌های شخصی‌اش از تمام زوایا و تصاویر مدارکش را در اختیار آن‌ها قرار دهد. همان‌ها نیز از این اطلاعات سوء‌استفاده کرده و او را به‌عنوان یک تروریست بین‌المللی جا زده‌اند.

پس از آزادی، به‌خاطر جایزه‌ای که پنتاگون برایش تعیین کرده و همچنین کینه‌ای که بعضی از خلافکارهای بین‌المللی به‌علت ضربه‌ای که به آن‌ها زده از او دارند، حلیم میان این گروه‌ها دست‌به‌دست می‌شود و در نقاط مختلفی ازجمله چین و اکوادور، برای دستگیری‌اش دعوا به راه می‌افتد؛ تا جایی که چندین بار تا آستانه‌ی مرگ پیش می‌رود، اما هر بار به‌طرز معجزه‌آسایی نجات پیدا می‌کند.

در نهایت زنی که یک زمانی با حلیم رابطه‌ی عاشقانه داشته و حلیم او را به‌یک‌باره رها کرده سر و کله‌اش پیدا می‌شود و به‌همراه تیمش او را از دست خلافکاران نجات می‌دهند، آن هم به‌خاطر اینکه خودشان حلیم را تحویل نیروهای پنتاگون بدهند و جایزه را بگیرند.

و در سکانس‌های پایانی فیلم ناگهان مشخص می‌شود که تمام این اتفاقات، نقشه‌ای از پیش طراحی‌شده به دست خود حلیم بوده؛ نقشه‌ای برای نفوذ به پنتاگون. نقشه‌ای که در نهایت، به‌خاطر نجات جان معشوقه‌اش که برای او نیز جایزه‌ی پنج میلیون دلاری در نظر گرفته‌اند، به هم می‌ریزد.

ریختن قیمه‌ها در ماست‌ها! یا ژانری به نام هیچ!

در سال‌های گذشته، فیلم‌های ژانر اکشن‌کمدی طرفداران زیادی پیدا کرده‌اند. ازجمله محبوب‌ترین این آثار در چند سال اخیر می‌توان به «ددپول» (Deadpool)، «محافظ مزدور» (The Hitman’s Bodyguard) و «کینگزمن: سرویس مخفی» (Kingsman: The Secret Service) اشاره کرد.

ویژگی مشترک این فیلم‌ها، توانایی درهم‌آمیزی مؤثر دو عنصر تقریباً متضاد یعنی طنز و اکشن است؛ آن هم نه به‌شکل تزئینی یا نمادین، بلکه در دل داستان و شخصیت‌ها، به‌شکلی باورپذیر و سرگرم‌کننده. لحظات طنز در دل روایت تنیده شده‌اند و صحنه‌های اکشن نیز بر پایه‌ی منطق درونی داستان شکل می‌گیرند.

اما چنین اتفاقی به‌هیچ‌وجه در فیلم «مرد عینکی» نمی‌افتد که ادعا دارد وام‌دار این ژانر است. در این فیلم نه با طنز خاصی مواجهیم، نه با اکشنی جذاب و قابل ‌قبول.

مخاطب تا دقایق پایانی با فیلمی روبه‌روست که ظاهراً در ژانر طنز تعریف می‌شود، اما «مرد عینکی» در عمل از ایجاد موقعیت‌هایی که تماشاگر را وادار به خنده کند ناتوان است.

در انتها نیز ناگهان فیلم مسیر خود را عوض می‌کند و سعی دارد در لباس یک فیلم اکشن ظاهر شود. تلاشی که نه منطقی است، نه متقاعدکننده و حتی صحنه‌های اکشن هم به‌درستی طراحی نشده‌اند.


بازیگران فیلم سینمایی «فسیل» ساخته «کریم امینی»

بین فسیل و مرد عینکی، همان بهتر که فسیل باشید!

مخاطبی که با پیش‌زمینه‌ی ذهنی فیلمی مانند «فسیل» پای «مرد عینکی» نشسته، از همان ابتدا در انتظار موقعیتی است که او را عمیقاً بخنداند. اما نه‌تنها چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد، بلکه در پایان فیلم، با یک چرخش نامعقول، شخصیت اصلی که از ابتدا جز بلاهت و سادگی چیزی از او ندیده‌ایم ناگهان به یک تروریست بین‌المللی بدل می‌شود! روایت فیلم به‌طرز عجولانه‌ای تغییر می‌کند و این تغییر، نه باورپذیر است، نه برای مخاطب قابل هضم.

علاوه‌بر این، مجموعه‌ای از اشکالات اساسی متوجه فیلم‌نامه است؛ ازجمله اینکه برنامه‌ریزی پیچیده‌ای که ظاهراً خود حلیم انجام داده، با وقایعی همراه است که بارها او را تا آستانه‌ی مرگ پیش می‌برند و هر بار صرفاً بر اثر شانس و تصادف از مرگ نجات پیدا می‌کند. به‌طور مثال، زمانی که یاکوزاهای چینی دستگیرش می‌کنند و تا پای مرگ پیش می‌رود، ناگهان دزدان دریایی سر می‌رسند و نجاتش می‌دهند؛ یا در صحنه‌ای دیگر، زمانی که دزدان دریایی طنابی به پایش می‌بندند، آن را به لنگر متصل می‌کنند و او را به دریا می‌اندازند، معشوقه‌ی سابقش به‌طرز معجزه‌آسایی در آخرین لحظه سر می‌رسد و حلیم را از مرگ نجات می‌دهد. این موارد و نمونه‌های مشابه، جدا از اینکه به‌شدت باورپذیری روایت را کاهش می‌دهند، ادعای فیلم را مبنی بر اینکه همه‌ چیز از پیش طراحی ‌شده بوده به‌کلی زیر سؤال می‌برند.

نکته‌ی مهم اینجاست که تغییر ژانر فیلم «مرد عینکی» در بخش‌های انتهایی را نمی‌توان «تعلیق و غافل‌گیری هوشمندانه»، «روایت غیرقابل پیش‌بینی» یا «سورپرایز مخاطب» نامید؛ این بیش از هر چیز، نوعی فریب مخاطب است؛ تغییری ناگهانی که نه به انسجام روایت کمک می‌کند، نه به باورپذیری اثر.

به‌بیانی ساده‌تر، نه‌تنها فیلم «مرد عینکی» یک فیلم اکشن‌کمدی نیست، بلکه نمی‌توان حتی برایش ژانر خاصی در نظر گرفت.
 


«کریم امینی» بازیگر، کارگردان و نویسنده سینما

کریم امینیِ «فسیل» به‌مراتب از کریم امینیِ «مرد عینکی» حرفه‌ای‌تر، فنی‌تر و کارگردان‌تر بود. این موضوع درباره‌ی تمام اعضای مشترک تیم سازنده، از نویسنده و بازیگران گرفته تا تهیه‌کننده، صادق است. انتظار می‌رفت که این گروه، قدمی رو به جلو بردارند، نه اینکه نسبت به تولیدات قبلی خود صد پله عقب‌تر باشند. قدم رو به جلو، لزوماً استفاده از جلوه‌های ویژه‌ی پرزرق‌ و برق، بازیگران خارجی یا افزایش هزینه‌ها نیست؛ بلکه به معنای ارتقای محتوا، عمق‌بخشی به روایت، و تلاش برای پرورش ذائقه‌ی مخاطب در حوزه‌ی طنزی درست، هوشمندانه و در عین حال شادی‌بخش است.

سخن پایانی

جامعه‌ی ما ـ جدا از همه‌ی مشکلات و اضطراب‌های موجود ـ با رشد روزافزون آثار خشونت‌محور مانند فیلم «پیرپسر» (که اتفاقاً تهیه‌کننده‌ی آن با تهیه‌کننده‌ی «مرد عینکی» مشترک است!) بیش از هر دوره‌ی دیگری به تولیدات طنز نیاز دارد. امیدوارم در این زمانه به‌سمت ساخت آثاری برویم که حقیقتاً خنده‌برانگیز و نجیب‌اند و محتوایی اصیل‌ دارند، نه تولید آثاری مثل «مرد عینکی» و بسیاری از آثار متأخر دیگر که هیچ محتوای ارزشمند و جذابی ندارند و با تکیه بر تمسخر و ابتذال، به شعور مخاطب توهین می‌کنند.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
«مرد عینکی» داستان مردی به نام «حلیم رایگان» است؛ مسئول نظافت سرویس بهداشتی یکی از پارک‌های شهر.
اما قصه از جایی آغاز می‌شود که تصویر یکی از خطرناک‌ترین تروریست‌های جهان در دارک‌وب منتشر می‌شود که پنتاگون برای دستگیری‌اش سی میلیون دلار جایزه تعیین کرده؛ تصویری که در واقع، خودِ حلیم است!

مخاطبی که با پیش‌زمینه‌ی ذهنی فیلمی مانند «فسیل» پای «مرد عینکی» نشسته، از همان ابتدا در انتظار موقعیتی است که او را عمیقاً بخنداند. اما نه‌تنها چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد، بلکه در پایان فیلم، با یک چرخش نامعقول، شخصیت اصلی که از ابتدا جز بلاهت و سادگی چیزی از او ندیده‌ایم ناگهان به یک تروریست بین‌المللی بدل می‌شود! روایت فیلم به‌طرز عجولانه‌ای تغییر می‌کند و این تغییر، نه باورپذیر است، نه برای مخاطب قابل هضم.

مطالب مرتبط