ﺳﻪشنبه 29 مهر 1404 / خواندن: 3 دقیقه
پرونده جشنواره فیلم کوتاه تهران | صفحه یازدهم

ریویو: نقد و نظری به فیلم کوتاه «آدمک» ساخته «سیاوش گرجستانی»

فیلم کوتاه «آدمک» ساخته «سیاوش گرجستانی» با فرار پسری جوان با بازی «تورج الوند» از دست کسانی که نمی‌دانیم که هستند، شروع می‌شود. فرار این شخصیت از لابه‌لای مانکن‌ها و در نهایت پنهان شدنش پشت سر یکی از همین مانکن‌ها نوید یک فیلم سر و شکل‌دار و در عین حال جمع‌وجور را می‌دهد که می‌داند حرفش را چطور در مدیوم همان تصویر بدون زیاده‌گویی و با زبان سینما بیان کند.

5
ریویو: نقد و نظری به فیلم کوتاه «آدمک» ساخته «سیاوش گرجستانی»

مجله میدان آزادی: در یازدهمین صفحه از پرونده «جشنواره فیلم کوتاه تهران»، بخوانید نقد و بررسی فیلم «آدمک» را به قلم سمیه کشوری :

فیلم کوتاه «آدمک» ساخته «سیاوش گرجستانی» با فرار پسری جوان با بازی «تورج الوند» از دست کسانی که نمی‌دانیم که هستند، شروع می‌شود. فرار این شخصیت از لابه‌لای مانکن‌ها و در نهایت پنهان شدنش پشت سر یکی از همین مانکن‌ها نوید یک فیلم سر و شکل‌دار و در عین حال جمع‌وجور را می‌دهد که می‌داند حرفش را چطور در مدیوم همان تصویر بدون زیاده‌گویی و با زبان سینما بیان کند.

در ادامه متوجه می‌شویم پسر جوان در اسارت مردی است که او را از زندان و زیر بار قرض رها کرده تا برای باز پس دادن همان قرض، برای دیگران در دادگاه‌ها شهادت دروغ بدهد.

پس ما با شخصیتی روبرو هستیم که بار مسئولیت مادری ناتوان و از کار افتاده را به دوش می‌کشد و در فقر و استیصال، میان وظیفه اخلاقی و نیاز اقتصادی گیر افتاده است. اما فیلم از خلال همین موقعیت، به مسئله‌ای عمیق‌تر می‌پردازد: تضاد میان بقا و وجدان.

فیلم در سطح روایت، ساده و سرراست پیش می‌رود طوری که در نگاه اول، بیشتر شبیه به یک درام اجتماعی واقع‌گرایانه است، اما هرچه پیش‌تر می‌رویم، وجه اخلاقی و درونی ماجرا آشکار می‌شود.

گره اصلی فیلم در جایی شکل می‌گیرد که پسر می‌فهمد قرار است یکی از شهادت‌های دروغش، مرگ انسانی بی‌گناه را لاپوشانی کند. اینجا تعادل میان نیاز و وجدان فرو می‌ریزد. پسر جوان نمی‌تواند خود را از زیر بار این احساس گناه بیرون بکشد اما او شهادت دروغش را با دست گذاشتن روی قرآن تمام می‌کند.


پوستر فیلم کوتاه «آدمک» ساخته «سیاوش گرجستانی»

از اینجای ماجرا، نقطه‌ضعف‌های فیلم بیرون می‌زند. فیلم، بدون زمینه‌چینی دراماتیک کافی، ناگهان پسر جوان را از شخصیتی خنثی و تسلیم‌شده به انسانی نادم و اخلاق‌گرا تبدیل می‌کند. این «تحول» که باید اوج فیلم باشد، در غیاب نشانه‌های تدریجی از درگیری درونی و بیرونی او، ناگهانی و تصنعی اتفاق می‌افتد. تنها عنصری که قرار است این تغییر را توجیه کند، جمله‌ای است که مادرش در کودکی به او گفته و در جایی دوباره تکرار می‌کند و جایی است که پسر، مادرِ از کار افتاده را حمام می‌کند. اما نه آن تداعی جمله و نه این سکانس جذاب تکراری، به‌تنهایی برای برانگیختن چنین تحولِ عمیقی کفایت نمی‌کند. 

درواقع، فیلم از نظر روان‌شناسی شخصیت و ایجاد تحول تدریجی کم‌عمق است. بازی ترس، شک و دودلی در نگاه پسر جوان در صحنه‌های شهادت دروغ که شخصیت به خوبی از پس آن بر آمده است، کافی نیست تا تحول نهایی را باورپذیرتر از آب در بیاورد. چرا که باید به صورت دراماتیک فروپاشی تدریجی وجدان شخصیت را ‌ببینیم. همان طور که خود کارگردان فیلم نیز در مصاحبه‌ای گفته است که «فیلم کوتاه آدمک، در ستایش وجدان است.» پس وجدان و نمود آن در فیلم باید بیشتر خودی نشان می‌داد.

این ضعف وقتی قوت می‌گیرد که پسر جوان در جمله‌ای مستقیم در برابر قاضی می‌گوید «در زندان آزادتر است». البته این جمله در اصل برای جا افتادن مضمون برای مخاطب گفته می‌شود که اتفاقاً توی ذوق مخاطب زده می‌شود چرا که کنش شخصیت به شکلی درست همین معنا را منتقل می‌کند.


سکانسی از فیلم کوتاه «آدمک» با ایفای نقش «تورج الوند»

بااین‌حال، فیلم از نظر ریتم، فضاسازی و بازیگری امتیاز بالایی دارد. تصویر خانه‌ای کم‌نور، مادر بی‌رمق روی تخت، و چهره خسته پسر که انگار هر لحظه آماده‎ی فروپاشی است، به‌خوبی حس خفگی و استیصال را منتقل می‌کند. اگرچه فیلمنامه در بخش پایانی کم می‌آورد، اما کارگردان توانسته با میزانسن‌های درست و ریتمی متناسب، به فضای اخلاقی اثر عمق بصری بدهد. 
بعد از بازی خوب تورج الوند بی‌انصافی است به بازی جذاب و جاندار صفورا خوش‌طینت اشاره نکنیم. با اینکه بازیِ کوتاهی در یک فیلم کوتاه بود اما چنان واقعی و به ‌اندازه بود که نمی‌شد از آن چشم پوشید.

در نهایت، «آدمک» فیلمی است که بیش از هر چیز بر وجدان تماشاگر حساب می‌کند. هرچند از نظر درام‌پردازی دچار شتاب‌زدگی است، اما موفق می‌شود پرسشی ساده و در عین حال اساسی را مطرح کند: تا کجا می‌توان برای زنده ماندن، حقیقت را فروخت؟

فیلم کوتاه «آدمک» به کارگردانی سیاوش گرجستانی و تهیه‌کنندگی «سید مازیار هاشمی» است. این فیلم کوتاه دومین فیلم کوتاه گرجستانی پس از نخستین تجربه او در ژانر اجتماعی است. سیاوش گرجستانی، قبل از تجربه کارگردانی، بازیگر، طراح گریم و چهره‌پرداز سینما و تلویزیون، در آثاری همچون سریال تلویزیونی «امام علی (ع)»، سریال تلویزیونی «همسایه‌ها» و سریال تلویزیونی «کوبار» نیز بوده است.


 




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
فیلم در سطح روایت، ساده و سرراست پیش می‌رود طوری که در نگاه اول، بیشتر شبیه به یک درام اجتماعی واقع‌گرایانه است، اما هرچه پیش‌تر می‌رویم، وجه اخلاقی و درونی ماجرا آشکار می‌شود.

فیلم از نظر ریتم، فضاسازی و بازیگری امتیاز بالایی دارد. تصویر خانه‌ای کم‌نور، مادر بی‌رمق روی تخت، و چهره خسته پسر که انگار هر لحظه آماده‎ی فروپاشی است، به‌خوبی حس خفگی و استیصال را منتقل می‌کند. اگرچه فیلمنامه در بخش پایانی کم می‌آورد، اما کارگردان توانسته با میزانسن‌های درست و ریتمی متناسب، به فضای اخلاقی اثر عمق بصری بدهد.

مطالب مرتبط
cover
هیچ قطعه ای انتخاب نشده پادکست
0:00 0:00