مجله میدان آزادی: فیلم کوتاه «رویای آمریکایی» به کارگردانی «حورا کیان» این روزها در چهلودومین جشنواره فیلم کوتاه به نمایش درآمده است. در این صفحه از پرونده «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به سراغ نقد، بررسی و تحلیل این اثر رفتهایم. ریویوی آن را به قلم کیمیا صادقی بخوانید:
فیلم کوتاه «رویای آمریکایی» به نویسندگی و کارگردانی «حورا کیان» و تهیهکنندگی «محمدرضا نوری» در چهلودومین جشنواره فیلم کوتاه تهران شرکت داشت.
رویای آمریکایی اثری است متکی بر فضا و حس، که با نگاهی شخصی به مسئلهٔ مهاجرت، تصویری شاعرانه از واقعیتی تلخ ارائه میدهد. فیلم از خلال موقعیتی ساده آغاز میشود؛ غافلگیری تولد دختری با بازی «شبنم دادخواه» توسط دوستش با بازی «داراب داداشزاده». مخاطب با جشن دونفرۀ آنها همراه میکند و در جایی که مخاطب منتظر ایجاد مسئله است، فیلم با بازسازی صحنه مشهور رقص در فیلم «La La Land»، به استعارهای از ذهن دختر تبدیل میشود. در ادامه با پایان یافتن فضای ذهنی دختر و مطرح شدن دیالوگ «ویزام اومده» به مسئلهٔ اصلی فیلم یعنی مهاجرت پی میبریم. فیلم درست در جایی که مخاطب منتظر کنشی از پسر و یا دیدن ادامۀ روند داستان است، پایان مییابد و انتخاب کارگردان برای پایان دادن به فیلم در نقطهای که مخاطب انتظار کنشی دراماتیک دارد، جسورانه است. جسارتی که احتمالا جواب مثبتی از مخاطب داستانپسند نخواهد گرفت.

پوستر فیلم کوتاه «رویای آمریکایی»
فیلم در سطح مضمونی، از یک داستان عاشقانه شخصی عبور میکند و به بازنمایی وضعیت جمعی مهاجرت میرسد؛ تلخی جدایی، ناگزیر بودن تصمیمها، و رها شدن در میانه رؤیا و واقعیت. در اینجا کارگردان از هرگونه شعار یا سانتیمانتالیسم پرهیز میکند و با بهرهگیری از لحن سرد، رنگهای کنترلشده و دیالوگهای کم، فضایی کاملا متضاد با آنچه در خیالات دختر اتفاق افتاد خلق میکند که تلخی واقعیت در آن به شکلی باورپذیر جاری است.
ارجاع به La La Land نیز هوشمندانه است؛ لالا لند دربارۀ جدایی دو انسان عاشق در مسیر تحقق رویاهایشان است؛ جداییای که با تمام تلخیاش برای رسیدن به موفقیت و زیبا شدن بخش دیگری از زندگی، ناگزیر است. نویسنده این ارجاع را بهعنوان زیرمتنی استعاری در دل فیلمش جا داده تا تأکید کند که گاه تحقق رؤیا (مهاجرت، پیشرفت، زندگی بهتر) الزاماً همزمان با حفظ عشق و پیوند عاطفی ممکن نیست. این میان متن سینمایی، معنا را عمق میبخشد و شکلی جهانی به مسئله شخصی فیلم میدهد.
از منظر فیلمنامه، رویای آمریکایی در پی خلق داستانی کلاسیک نیست، بلکه لحظهای از یک داستان بزرگتر را قاب میگیرد. این انتخاب روایی، در سنت فیلمهای کوتاه مدرن، واجد ارزش است؛ چراکه به جای ارائۀ «پایان»، تماشاگر را به تأمل دربارهٔ ادامهٔ نانوشتهٔ روایت دعوت میکند. مخاطب در ذهن خود داستان را ادامه میدهد، روابط را بازسازی میکند و فیلم را در ذهنش کامل میسازد.
در مجموع، رویای آمریکایی اثریست احساسی و اندیشمند که توانسته میان احساس شخصی و بیان سینمایی توازن برقرار کند. میتوان گفت فیلم رویای آمریکایی با تکیه بر تجربهٔ زیستهٔ فیلمساز و استفادهٔ دقیق از عناصر میانمتنی، در بیان مسئلهاش به شکلی موجز، درست عمل کرده است.