مجله میدان آزادی: امین تارخ، یکی از شخصیتهای اثرگذار سینمای ایران است که در طول دهههای مختلف تمام تلاش خود را کرده است که در نقشهای متنوعی، قدرت بازیگری خود را به نمایش بگذارد. امروز سالروز تولد این بازیگر سرشناس ایرانی است و ما به این مناسبت فهرستی تهیه کردهایم از بهترین نقشآفرینیهای «امین تارخ» در سینما و تلوزیون ایران. این فهرست خواندنی را به قلم زهرا فرنیا بخوانید:
زندهیاد «امین تارخ» از چهرههای فراموشنشدنی بازیگری در ایران است؛ بازیگری که هم در نقشهای تاریخی خوش درخشید، هم در نقشهای احساسی و خانوادگی و هم در شخصیتهای پیچیده و چندلایهی درامهای اجتماعی. حضور او در آثار بزرگانی همچون «علی حاتمی»، «مسعود کیمیایی»، «بهرام بیضایی»، «داوود میرباقری» و بسیاری دیگر از بزرگان سینما و تلویزیون کارنامهای پربار و تأثیرگذار از او بر جای گذاشته که در ذهن مخاطبان ایرانی زنده است.
او نهتنها بازیگری قدرتمند، بلکه معلمی بینظیر بود؛ به طوریکه بسیاری از هنرمندان مطرح امروز سینما و تلویزیون از شاگردان ایشان بودهاند. در این فهرست، مروری داریم بر ده نقش شاخص امین تارخ که هر کدام بهتنهایی گوشهای از تواناییها و دامنهی گستردهی بازیگری او را به نمایش میگذارند.
.jpg?ver=8-4KPEdxddy0Y3EUItNvhA%3d%3d)
۱. مرگ یزدگرد (۱۳۶۰) – کارگردان: بهرام بیضایی
«مرگ یزدگرد» اولین گام امین تارخ در سینما بود. تاریخ در حالیکه سی سالش هم نشده بود، با نقشآفرینی در فیلمی متفاوت و جدی از همان ابتدا نشان داد که قرار نیست بازیگری ساده باشد. او در نقش «سردار» شخصیتی درگیر با شک، خشم، ترس و میل به قدرت، در دل فضایی کاملاً تئاتری ظاهر میشود؛ جایی که بازیها باید تمامقد، زنده و دقیق باشند چون چیزی برای پنهان شدن پشتش نیست.
تارخ با صدایی استوار، لحن کنترلشده و چهرهای همیشه در حال فکر کردن، توانست مخاطب را درگیر ذهنیت پیچیده و پرفشار شخصیتش کند. «مرگ یزدگرد» فیلمی بود برای تماشا و اندیشیدن و تارخ درست در مرکز این چالش ایستاد. انتخاب این نقش در شروع کار، نشانهای بود از سلیقه و جسارت بازیگری که بعدها قرار شد یکی از چهرههای ماندگار نقشهای تاریخی و شخصیتهای پیچیده شود.

۲. مادر (۱۳۶۸) – کارگردان: علی حاتمی
شاید بتوان نقش «جلالالدین»، یعنی پسر بزرگ در فیلم سینمایی «مادر» را یکی از مهمترین نقشهای امین تارخ دانست. جلالالدین مردی تحصیلکرده، خونسرد و در ظاهر منطقی که حالا باید در کنار خواهر و برادرهایش، چند روز آخر عمر مادر را با او در خانهی قدیمی بگذراند. فیلم، مثل بیشتر آثار علی حاتمی، پر از فضاهای شاعرانه، دیالوگهای آهنگین و حال و هوایی نوستالژیک است و تارخ در این میان، با بازی آرام و کنترلشدهاش، تعادل خوبی بین احساس و عقل ایجاد میکند.
او شخصیتی را جان میدهد که شاید کمتر احساساتی باشد، اما در سکوت و گاه فقط با نگاهش، به سکانسها وزن عاطفی میبخشد. بازی تارخ در کنار دیگر بازیگران مطرح فیلم، ازجمله «محمدعلی کشاورز» و «رقیه چهرهآزاد»، ترکیبی میسازد از نسلهای مختلف بازیگری ایران. «مادر» یکی از محبوبترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است و حضور تارخ در آن، سندی است بر قدرت او در ایفای نقشهای خانوادگی با ابعاد روانی ظریف.

۳. سربداران (۱۳۶۳) – کارگردان: محمدعلی نجفی
سریال «سربداران» از نخستین سریالهای تاریخی پس از انقلاب است که از نظر اجرا و روایت، استاندارد تازهای برای تلویزیون آن زمان و حتی حال حاضر تعیین کرد. امین تارخ در این سریال در نقش «شیخ حسن جوری»، رهبر این قیام، بازی کرده است.
تارخ در سال ۱۳۶۳ قرار است یکی از مهمترین نقشهای تلویزیون را بازی کند، آن هم در سیسالگی! در دل روایتی پرتنش از قیام مردم سبزوار علیه مغولها، شخصیت شیخ حسن جوری، شخصیت محوری این سریال، برازندهی امین تارخ بود. «محمدعلی نجفی»، کارگردان این سریال، یافتن امین تارخ برای نقش شیخ حسن جوری را یک معجزه میدانست. او میگفت: «من نیازی به صحبت طولانی با تارخ نداشتم. نگاهش من را حیرتزده کرد. بعدها که این موضوع را با کیهان رهگذار (نویسنده) مطرح کردم، او مخالفت کرد، چراکه تارخ را برای چنین نقشی جوان میدانست اما من از او خواستم اجازه بدهد و شک نداشتم تارخ از عهدهی این نقش برمیآید.»
_1.jpg?ver=ylUjiXDiTd4HRCr7c0vlaQ%3d%3d)
۴. جراحت (۱۳۸۹) – کارگردان: محمدمهدی عسگرپور
در سریال «جراحت»، امین تارخ نقش پدری سنتی و ریشهدار در خانوادهای جنوب شهری را بازی میکند؛ مردی که زندگیاش میان رسم و احساس و بین تعهد و خشم، در نوسان است. این سریال که در ایام ماه رمضان پخش شد، داستانی خانوادگی با لایههایی از قضاوت، گذشت و تضاد نسلهاست.
تارخ با وقار همیشگیاش، نقش مردی را بازی کرده که گاهی بهغلط تصور میکند همه چیز را میداند و برای دیگران تصمیم میگیرد، اما در نهایت، خودش با شکافهای عمیقتری روبهرو است و چه خوب این چالشها را به نمایش میگذارد. بازی او در «جراحت» از آن جنس نقشهایی است که گرچه پر از داد و فریاد نیست، ولی ضربهاش را آرام و عمیق وارد میکند؛ درست مثل زخمی که نام سریال وعدهاش را میدهد.

۵. سفر سبز (۱۳۸۱) – کارگردان: محمدحسین لطیفی
بسیاری از جوانان نسل جدید، تارخ را با نقش «حاجرضا» در سریال «سفر سبز» میشناسند؛ قصهی پسر جوانی از خانوادهای آلمانی که درمییابد ایرانیالاصل است و برای شناخت ریشههایش به ایران میآید. امین تارخ در این سریال نقش پدر سمبلیک ایرانی را بازی میکند.
بازی تارخ در این سریال ترکیبی از فروتنی، اندوه و شوق ناگهانی است. سکانس معروف دعای تارخ و قسم او به امام حسین (ع) در قسمتی از سریال، یکی از معروفترین سکانسهای تلویزیون است. «محمدحسین لطیفی»، کارگردان این سریال، از وسواس زندهیاد تارخ برای ضبط این سریال میگوید و اینکه قبل از این ماجرا عمل قلب باز را از سر گذرانده بود. تحمل سرما و فریاد و انرژیای که برای این صحنه گذاشت برای او مطلقاً ممنوع بود اما در نقشآفرینی کم نگذاشت و بعد از ضبط اشک همه را درآورد!

۶. معصومیت از دست رفته (۱۳۸۲) – کارگردان: داوود میرباقری
امین تارخ در «معصومیت از دست رفته» یکی از پیچیدهترین و پرچالشترین نقشهای دوران بازیگریاش را ایفا میکند: «شوذب»، فقیهی جوان، مؤمن و پرشور که در مسیر قدرت و وسوسه، کمکم از تعادل میافتد و به جایی میرسد که ایمانش را و شاید حتی خودش را گم میکند.
در این سریال که در بستر تاریخی دوران خلافت عباسی روایت میشود، شوذب نمایندهی مردانی است که میخواهند هم خدا را داشته باشند، هم دنیا را. امین تارخ این نوسان میان عشق، جاهطلبی، تفسیر دین و سقوط اخلاقی را با مهارتی مثالزدنی به نمایش میگذارد. نگاههای پر از دودلی و بازی پلهپلهای او، باعث شده این نقش تا امروز یکی از بهیادماندنیترین نقشهای تلویزیونیاش باشد.
«معصومیت از دست رفته» صرفاً یک درام تاریخی نیست بلکه روایتی اخلاقی و انسانی است و تارخ در مرکز این روایت، تمام وزن داستان را بر دوش میکشد.

۷. بوعلی سینا (۱۳۶۴) – کارگردان: کیهان رهگذار
امین تارخ در این مجموعه نقش شخصیت بیبدیلی را بازی کرد: شخصیتی چندبعدی، فلسفی، طبیب و حکیم؛ «ابنسینا». سریال دربارهی زندگی او در دربار سامانیان و آلبویه است، دربارهی عقل، عشق، فداکاری و کشفهای علمیاش، خصوصاً در پزشکی و فلسفه.
این اولین همکاری تارخ با «کیهان رهگذار» نبود. همانطور که گفتیم، او پیش از این نقشآفرینی، در «سربداران» بهعنوان شخصیت اصلی ظاهر شده بود و حالا سراغ نقش پیچیدهتری میرفت.
کیهان رهگذار بعد از نوشتن فیلمنامهی «سربداران»، این بار «بوعلی سینا» را کارگردانی کرد. از طرفی، نقش «شیخ حسن جوری» در «سربداران» (نقش امین تارخ) و نقش «ابنسینا» بهطور مشترک نمایانگر شخصیتهایی قدرتمند، متفکر و با ابعاد حکمی هستند؛ هر دو شخصیت درگیر کشاکش میان ایمان، خرد و چالشهای تاریخیاند.
تارخ این نقش را با فروتنیای تأثیرگذار، همراه با نگاه متمرکز و صدایی آرام ولی نافذ ایفا کرد. تصویر او از این شخصیت، هم علمی و فلسفی است، هم انسانی؛ انسانی که در برابر عشق و دنیا میایستد چون خود را وقف حقیقت کرده است. ترکیب نبوغ ریاضی و پزشکی ابنسینا با ابعاد شخصی و اخلاقی او، باعث شد این سریال مخاطب گستردهای بیابد و شخصیت تارخ در آن بهیادماندنی شود تا جایی که بسیاری چهرهی بوعلی سینا را با چهرهی تارخ میشناسند.
۸. سرب (۱۳۶۷) – کارگردان: مسعود کیمیایی
در سینمایی «سرب» امین تارخ یکی از کلیدیترین نقشهایش را در سینمای سیاسیاجتماعی ایران ایفا کرد. فیلم داستان چند یهودی ایرانی است که میخواهند از کشور خارج شوند اما درگیریهای مختلفی برایشان پیش میآید. تارخ در نقش «رضا» – شخصیتی در حاشیه اما مؤثر – حضوری پررنگ دارد که بیش از هر چیز، با نگاهی سنگین و رفتاری درونریز، تعلیق در روایت را حفظ میکند.
«مسعود کیمیایی» همیشه به شخصیتهایی علاقهمند است که در مرز میان قهرمان و قربانی حرکت میکنند و تارخ دقیقاً همینجا میدرخشد. بازیاش پر از تنشِ کنترلشده و سکوتِ فشرده است؛ گویی مردی است که هم میداند چه میخواهد، هم از چیزی فرار میکند. حضورش در «سرب» بخشی از جدیترین چهرهی سینمای اجتماعی دههی شصت را شکل میدهد.

۹. سارا (۱۳۷۱) – کارگردان: داریوش مهرجویی
سینمایی «سارا» از معدود فیلمهای زنمحور دههی هفتاد است که بهطور جدی به استقلال فکری و عاطفی زنان پرداخت. در این فیلم، امین تارخ نقش «حسام»، همسر سارا (نیکی کریمی) را بازی میکند؛ مردی تحصیلکرده، بیمار و در ابتدا متکی به همسرش که پس از بهبود، بهتدریج به خودبرتربینی و کنترلگری میرسد.
بازی تارخ در «سارا» بهشدت متکی بر ظرافت است. او نه یک ضدقهرمان کامل است، نه یک قربانی، بلکه مردی است گرفتار سنتهای پنهانشده در ظاهر مدرن. برخوردش با استقلال و فداکاری سارا، بهتدریج او را به آینهای از مردانی تبدیل میکند که نمیخواهند شکست خود را بپذیرند. «مهرجویی» در این فیلم نگاهی روانکاوانه به روابط زن و مرد دارد و تارخ با بازی سنجیدهاش، این تحلیل را عمیقتر میکند.

۱۰. پروندهی هاوانا (۱۳۸۴) – کارگردان: علیرضا رئیسیان
در فیلم «پروندهی هاوانا»، امین تارخ نقش «دکتر پژمان» را بازی میکند؛ یک استاد دانشگاه که ناگهان درگیر یک پروندهی امنیتی پیچیده با ابعاد بینالمللی میشود و از مرزهای اخلاقی عبور میکند. فضای فیلم ترکیبی است از تعلیق سیاسی، روابط انسانی و احساس بیاعتمادی؛ و شخصیت دکتر پژمان دقیقاً در دل همین بحران قرار دارد.
تارخ برای بازی در این فیلم سینمایی کاندید جایزهی سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول جشنوارهی فجر شد.

۱۱. اغما (۱۳۸۷) – کارگردان: سیروس مقدم
«اغما» سریالی بود که با فضایی ماورایی، حال و هوای خاصی به تلویزیون ماه رمضان آن سال داد. امین تارخ در این سریال نقش «دکتر پژوهان» را بازی میکند؛ پزشکی که ناخواسته درگیر تقابل خیر و شر میشود و خیلی زود درمییابد با پدیدههایی روبهروست که فراتر از علم هستند.
نقش تارخ در «اغما» پرسشگر است و در چالش؛ مردی اهل علم و شکاک به انسانی بدل میشود که بهناچار باور میکند نیرویی ورای درکش در جریان است. تارخ با بازی آرام و عمیقش، این سیر تدریجی را باورپذیر و ملموس میکند.