ﺳﻪشنبه 06 دی 1401 / خواندن: 12 دقیقه
مروری بر ماجرای «بانوی تسبیح» و بازنمایی‌های هنری‌ آن

جستار: بانوی تسبیح

درباره این‌که استفاده از تسبیح برای اولین بار از کدام سرزمین و کدام آیین به ما رسیده، اقوال متعددند و صحت روایت‌هایشان اغلب نامعلوم؛ اما در چند مقطع زمانی، حوادثی روی داده که معنای دیگری به تسبیح و استفاده از آن بخشیده‌است.

5
جستار: بانوی تسبیح

 

میدان آزادی: تازه‌ترین مطلب مجله میدان آزادی به مرور ماجرای «بانوی تسبیح» و بازنمایی‌های هنری آن در سینما و مجسمه‌‌سازی اختصاص دارد. زینب حسینی‌نیا در این جستار ماجرای بانوی تسبیح یا همان «معجزه‌ی فاطیما» و اختلافات تفسیری آن را بازگو می‌کند و به همین بهانه، زاویه‌دید بخشی از مهم‌ترین آثار هنری متاثر از این ماجرا را برای ما شرح می‌دهد.

بسیاری از انسان‌هایی که متعهد به یک دین یا معنویت هستند با تسبیح مانوس‌اند، چه برای انجام یک عبادت مذهبی چه به عنوان یک یادآور و نشانه معنوی. درباره این‌که استفاده از تسبیح برای اولین بار از کدام سرزمین و کدام آیین به ما رسیده، اقوال متعددند و صحت روایت‌هایشان اغلب نامعلوم؛ اما در چند مقطع زمانی، حوادثی روی داده که معنای دیگری به تسبیح و استفاده از آن بخشیده‌است. پیدایش تسبیح در اسلام به همان سال‌های نخستش بازمی‌گردد، آن هنگام که دختر پیامبر آخرین، کودکانی خردسال داشت و رسیدگی به امور خانه هم برایش دشوار شده‌بود پس به خدمت پدر رسید و گره‌گشایی خاتم پیامبران برای یگانه دخترش دستور تسبیحاتی بود به او که به «تسبیحات حضرت زهرا» مشهور شد. این واقعه باعث شد تا فاطمه زهرا (س) برای خود تسبیحی بسازد و پس از آن، استفاده از تسبیح در میان مسلمانان و به خصوص شیعیان رایج شد.

اما در مسیحیت ماجرا فرق می‌کند و خبری از کاربرد تسبیح توسط حضرت مریم و عیسی مسیح در سال‌های زندگانی‌شان نیست. نقل است اولین بار که مریم مقدس با تسبیحی دیده شده، در سال 1208 میلادی بود، زمانی که ایشان بر «دومینیک» متجلی شد. پس از آن بود که دعای تسبیح و استفاده از آن تقریبا به همین شمایلی که در مسیحیت می‌شناسیم، در میان دسته‌ای از مسیحیان رایج شد. سال تجلی مریم (س) بر دومینیک، معادل سالی در حوالی قرن هفتم هجری قمری است، به بیان دقیق‌تر سال 604 یا 605 هجری قمری. درواقع آنچه بر دومینیک گذشت، قرن‌ها بعدتر از پیدایش ذکر تسبیحات حضرت زهرا و ساخت تسبیحی به دست ایشان بوده‌است. تاریخ را که ورق می‌زنم، میان این قرن‌های باقی، از زنان دیگری سخن به میان نرفته‌است که تسبیحشان به‌اندازه مریم دختر عمران و فاطمه دختر محمد (ص) نمادین و خاص بوده‌باشد. شاید بتوان از تقدم زمانی پیدایش تسبیحات حضرت زهرا و تجلی مریم بر دومینیک این برداشت را کرد که چه بسا مریم(س) نیز به آن علت که دل در گرو بانوی نخست تسبیح داشته، با یادگاری از او بر دومینیک متجلی شده و خودش را به او تحت عنوان بانوی تسبیح معرفی کرده‌است . تسبیح را به دست می‌گیرم و سراغ شماری از آثار دنیای هنر که به تسبیح، ربط و نشانی دارد، می‌روم.

از پررنگ‌ترین اتفاق‌های دنیای مسیحیت در دوران معاصر واقعه‌ای است که از آن با نام «معجزه بانوی ما فاطیما» یا «Our Lady of Fatima Miracle» یاد می‌شود. قصه فاطیما (یا فاتیما) را تقریبا و پراکنده همه ما شنیده‌ایم و اگر هم به گوشمان نخورده باید از رسانه‌های خواب‌زده ممنون باشیم که این فرصت معنوی معاصر را از انسان سرشلوغ و اغلب آنلاین و مطلع امروز دریغ کرده‌است! اما قصه‌ی این اعجاز چیست: سه کودک پرتغالی با نام‌های «لوسیا»،«جاسنتینا» و «فرانسیسکو» همواره برای چرای دام‌هایشان به منطقه‌ای در نزدیکی محل سکونتشان می‌رفتند که از آن با نام «Cova da Iria» یاد شده؛ روز 13 ماه می سال 1917 که دنیا درگیر جنگ جهانی اول بود و ظاهرا آن روز هم روزی بود از روزهای همیشگی جنگ‌زده، آن‌ها تصمیم می‌گیرند دعای تسبیح را بخوانند اما این دعا با همه دعاهای تسبیح مشابهی که دیگران خواندند، تفاوت‌هایی عجیب داشت و نتیجه هم سلسله اتفاق‌هایی بود که حتی کلیسا را متقاعد کرد تا نام معجزه را بر آن‌ها بگذارد و این معجزه چنین رقم خورد: به محض ادای دعای تسبیح، آسمان دگرگون شد، بانویی نورانی با پوششی کامل و در حالی که تسبیحی به دست داشت، از آسمان نازل شد و خود را زنی معرفی کرد که از بهشت آمده‌است و وعده شش دیدار متوالی در روز سیزدهم هرماه را در همان مکان به کودکان داد. ابتدا لوسیا و جاسنتینا و سپس فرانسیسکو می‌توانستند بانو را ببینند اما شنیدن همه سخنان او گویا برای هرسه ممکن نبود و این میان، لوسیا سهم بیشتری از این تجربه معنوی داشته‌است. علاقه شدید کودکان به قلب بانو از دیگر اعجازها بود و لزوم رنج‌کشیدن آن سه کودک و خواندن مداوم دعای تسبیح از دیگر توصیه‌های بانوی تسبیح به آن‌ها. از جمله سخنان و پیشگویی‌های بانوی تسبیح درباره جنگ جهانی اول و خطر آغاز جنگ جهانی دوم، نمایشی از دوزخیان و یک پیشگویی درباره آینده بود که تا سالیانی بعد هرگز انتشار نیافت. در سال 1981 «پاپ ژان پل دوم» مورد سوءقصدی نافرجام قرارگرفت. حدود بیست سال بعد از ترور او واتیکان اعلام کرد که پیش‌بینی این ترور همان راز سوم فاطیما بوده که لوسیا آن را حدود سال 1941 میلادی نوشت اما تا سال1960 میلادی از واتیکان قول گرفته بود تا مسکوت بماند. در سال 1981 هم که این ترور رقم خورد و بر اساس ظواهر، زمان مناسب و یا حتی دیرهنگامی برای اعلام پیشگویی بود، باز هم این راز منتشر نشد و طبق گزارش‌های فعلی، سرانجام سال 2000 میلادی اولین زمان اعلان عمومی راز سوم فاطیما بود.

طبق خاطرات لوسیا، آن کودکان نام آن فرد خونین را که احساس می‌کردند، همان پدر مقدس است، هرگز نمی‌دانستند و هویت او برایشان نامعلوم بود. طبق پیشگویی بانوی تسبیح، آن مرد با گلوله‌های تعدادی سرباز کشته می‌شود. پاپ ژان پل دوم بعدها گلوله یا گلوله‌هایی را که از بدنش خارج شده بود به عبادتگاه فاطیما تقدیم می‌کند و به نوعی نجات جانش را مدیون پیشگویی بانوی تسبیح از قتل آن مرد مقدس می‌داند.

در اثنای همین دیدارهاست که بانو وعده مرگ زودهنگام جاسنتینا و فرانسیسکو و حضورشان در بهشت را می‌دهد. چندسال بعد از مرگ جاسنتینا و نبش قبر او به پیکر نسبتا سالمی که متعلق به جاسنتینا بود می‌رسند. حتی در مستندهایی اعلام شد که روح او و برادرش فرانسیسکو توانایی دعا برای شفای بیماری‌های سخت را نیز دارد. تصویر پیش‌رو این سه کودک را در کنار هم نشان می‌دهد.

 

 اعجاز فاطیما در شش دیدار اتفاق افتاد و مردم از دیدن شمایل و شنیدن صدای بانویی که در پاسخ به سوال لوسیا خودش را بانوی تسبیح معرفی کرده بود، ناتوان بودند. سرانجام برای سیراب‌کردن چشمان سایر حاضران، در آخرین میعاد، خورشید در برابر دیدگان مردم رقصید، حرکاتی که گویا ابتدا برای مردم بدیع و جذاب و بعد هول‌انگیز شد تا بشارت و هشدار خورشید و درواقع بانوی تسبیح را همه به عیان، لمس کنند. معجزه‌ای که از آن با نام «Miracle of the Sun» یاد می‌شود.

  مجموع این وقایع هر صاحب هنری را به تکاپو می‌اندازد تا درباره این معجزه، اثری بیافریند. علاوه‌بر اصل اعجاز و ضرورت نگاه هنری به آن، اتفاقات دیگری نیز رقم خورد: واتیکان با تکیه بر آن که بانوی تسبیح برطبق تجلی مریم(س) بر دومینیک، قطعا و انحصارا لقب مادر عیسی(ع) است و نام محل وقوع اعجاز از گذشته نیز چنین بوده، واقعه را تماما مسیحی دانست. گروهی از مسلمانان نیز به دلیل شهرت این معجزه با عنوان فاطیما و وجود تسبیحی در دست بانوی تسبیح، ایشان را قاطعانه فاطمه زهرا(س) دانستند. آن‌چه واقعه فاطیما را رازآمیزتر می‌کند، عدم تصریح بانو بر معرفی خود به‌عنوان مادر مسیح(ع) و وجود نام شناخته‌شده‌قدیمی دیگری بر محل تجلی است. این میان راز سوم فاطیما هم‌چنان با ابهامات و سوالاتی باقی‌مانده است. همین رازهای نسبتا سربه‌مهر و دریچه‌های مختلف نگاه است که فاطیما را برای پرداخت هنری بسیار مستعد کرده‌است. آنچه در ادامه ارائه می‌شود، دانه‌هایی چند از تسبیح هنری معجزه فاطیما و تفاوت‌ها در پرداخت هنری به این واقعه است. آثاری که تقریبا همه آن‌ها به روایت تماما مسیحی اعجاز، وفادار بوده‌اند.

دانه‌های نخستین این تسبیح، آثار تصویری‌ای است که از سال 1951 میلادی تا کنون برای مخاطب سینما، مستند و سریال به‌جا مانده‌است.

  1. فیلم سینمایی The Miracle of Our Lady of Fatima

این فیلم در سال 1951 ساخته شده، حالا از آن سه کودک که در سال 1917 بانوی تسبیح را دیدند، تنها لوسیا باقی مانده‌است و دو عموزاده‌اش یکی‌دوسال پس از آن اعجاز و طبق پیش‌بینی و وعده بانو به آن‌ها، از دنیا رفته‌اند. لوسیا زمان ساخت این فیلم، حدود پنجاه سال سن دارد و در دنیای واقعی به کسوت راهبه‌‌ها درآمده. فیلمی که خودش را ناچار دیده تا برای جذاب‌ترشدن اثر، شخصیت‌ها را از تیره‌ی سفیدپوست نمایش دهد حال آن‌که تصاویر واقعی آن سه کودک، تیره‌ی متفاوت‌تری را نشان می‌دهد این فیلم به دلیل نزدیک‌تربودنش به زمان وقوع معجزه تاحدی دقیق و توام با صداقت روایت شده‌است. آنچه درباره‌ی نام محل وقوع معجزه به تکرار می‌شنویم، همان عنوان Cova است و از میانه‌ی فیلم، پای عنوان دیگر، یعنی Fatima به عنوان نام نزدیکترین دهکده به سرزمین معجزه، به دیالوگ‌ها باز می‌شود. چهره نمایش‌داده‌نشده‌ی بانو و پوشش سرتاسری او از نکات مهم اثر است. ایستادن فیلم روی این مسئله که ابتدا این مردم بودند که بانو را مادر عیسی می‌دانستند و کودکان حتی با مشاهده تسبیح و شاید دانستن لقب مریم(س) به‌عنوان بانوی تسبیح و از سویی دیگر ایمانشان به الهی‌بودن آن موجود آسمانی، بازهم در ابتدا اعلام نکردند که آن زن، مادر مسیح است و از میانه فیلم به بعد است که بانو با نام مادر مقدس نیز نامیده می‌شود. دومین دیدار کودکان با بانوی تسبیح مصادف با روز جشن «سنت آنتونی» است، طبق این فیلم کشیش از خانواده کودکان درخواست می‌کند که آن‌ها را به جشن ببرند تا ناخودآگاه از فکر رفتن به Cova نیز منصرف شوند. اکراه کودکان برای شرکت در جشن سنت آنتونی و اشتیاقشان برای رفتن به میعادگاه با آن‌که در خاطرات لوسیا نیز به آن اشاره شده‌است، جزو مواردی است که از میان آثار سینمایی بررسی‌شده، تنها در این فیلم به تصویر درآمده‌است. گفتنی است این اثر متعلق به دورانی است که راز سوم فاطیما هم‌چنان سربه‌مهر بوده، پس فیلم در این‌باره سکوت کرده‌است.

  1. فیلم سینمایی روز سیزدهم، معجزه فاطیما

این فیلم متعلق به سال 2009 و درواقع نه سال پس از اعلام عمومی راز سوم فاطیما توسط واتیکان است که سکانس‌های ترور پاپ به‌عنوان سومین پیشگویی نیز در آن تصویرشده. دقایق ابتدایی فیلم به پیوند هنرمندانه و کم‌نظیری میان قسمتی از «مکاشفات یوحنا» درباره زنی که خورشید را در بر دارد و معجزه خورشید که در آخرین دیدار بانو با کودکان و در برابر چشم مردم رخ داد، اختصاص دارد. در باب مصداق بانویی که در مکاشفات یوحنا به آن اشاره شده، تامل‌هایی چند وجود دارد از جمله آن‌که مشخصات مربوط به بانوی مکاشفات یوحنا، با مریم(س) در مواردی دارای اختلاف و عدم امکان تطابق است. از ویژگی‌های بارز اثر، سیاه و سفید نشان‌دادن اغلب تصاویر و هم‌چنین شباهت ظاهری در حد مطلوب شخصیت‌های اصلی فیلم به سه کودک است. در این اثر، چهره‌ی بانوی تسبیح کمی نمایان‌تر اما همچنان توام با راز است و به مانند اثر پیشین، پوشش بانوی تسبیح و حتی کودکان در بیشتر سکانس‌ها شبیه به پوشش راهبه‌های کنونی است.

  1. فیلم سینمایی فاطیما 2020

این فیلم جزو معدود آثاری است که ابتدا به نازل‌شدن فرشته صلح پرداخته و سپس به روایت شش دیدار با بانوی تسبیح اشاره می‌کند. کاراکترها در این اثر کاملا متفاوت از ظاهر شخصیت‌های اصلی بوده و حتی بانوی تسبیح در این اثر، تیره‌ای کاملا اروپایی و سفید پوست دارد. به نظر می‎رسد، پرداخت چندباره به اصل معجزه‌ی فاطیما در سال‌های اخیر، هنرمندان مسیحی را تاحدی ترغیب کرده که رنگ خیال بیشتری به سیر روایت آن اعجاز بدهند. در این نسخه از روایت تصویری فاطیما، پوشش بانوی تسبیح به نفع جذابیت بصری بیشتر، تقلیل یافته حال آن‌که نسخه‌های قدیمی‌تر سینمایی و مجسمه‌های ساخته‌شده از فاطیما بر پوشش نسبتا کامل او تصریح دارد.

سایر فیلم‌ها و سریال‌ها درباره معجزه فاطیما:

دانه‌های تسبیح را دوباره می‌شمارم، این‌بار به آثاری می‌رسم که از فاطیما وام گرفته‌اند اما هرکدام داستانِ ساخته و پرداخته‌ی خودشان را دارند. قصه عشق‌هایی که حول معجزه‌ی فاطیما شکل گرفته یا زائرانی که برای زیارت مکان فعلی معجزه‌ی فاطیما به این سرزمین آمده‌اند.

نمایش محافظه‌کاری کلیسا در برابر حکومت و شک در پذیرش این معجزه در بیشتر آثار سینمایی به نمایش کشیده شده‌است. درباره‌ی نام دیگر محل سکونت آن سه کودک، Fatima، افسانه‌ای تقریبا بدون شاهد و مدعا مربوط به پادشاه پیشی�� آن خطه وجود دارد که قائل است نام فاطیما، درواقع نام دختر پادشاه مسلمان آن سرزمین بوده که به عشق مردی مسیحی مبتلا شده و با او ازدواج می‌کند. دختر پس از مدتی کوتاه از دنیا می‌رود و همسر داغدارش برای گرامی‌داشت این عشق کوتاه، نام او را بر آن دهکده می‌نهد. فارغ از آن‌که چرا نام دختر پادشاه یک سرزمین تنها باید بر دهکده‌ای محدود گذارده شود و چرا از آن زن و یادبودش اثری چشمگیر در دهکده‌ای که به نام اوست، باقی نمانده‌، اگر مخاطب امروزی بخواهد این علت را کاملا بپذیرد و باور داشته‌باشد که نام آن دهکده پیش از آن معجزه نیز فاطیما بوده‌است و اطلاق نام فاطیما هیچ ارتباطی با معجزه بانوی تسبیح ندارد، شاید بهتر باشد حول این مطلب نیز تاملی داشته‌باشد که چرا نام اصلی محل وقوع معجزه، Cova که در دیالوگ‌های بیشتر فیلم‌ها و قبل از آن هم در نسخه متنی خاطرات خواهر لوسیا مکررا به جامانده‌است و ظاهرا عنوان شناخته‌شده‌ای بر آن سرزمین بوده، به عنوان نام تجلیگاه بانو مشهور نشده و نام نزدیک‌ترین دهکده یا منطقه‌ای در آن دهکده، باید بر نام معجزه بنشیند؟ حتی اگر عنوان Fatima از گذشته نیز برای آن دهکده عنوان معتبری بوده باشد، می‌بایست علل و احتمالاتی دیگر را بر شهرت این نام برای آن اعجاز و قراردادن آن به‌جای نام اصلی و شناخته‎شده‌ی تجلیگاه یعنی Cova جستجو کرد. از نگاهی دیگر نیز اگر نام دهکده براساس نام دختر پادشاه مسلمان آن خطه شهرت یافته، پس باز هم نوشتار نام فاطیما به‌جای فاتیما به ریشه نام‌گذاری نزدیک‌تر است. 

شاید بتوان این احتمال را نیز مورد توجه قرار داد که اطلاق نام Fatima بر آن خطه پس از اعجاز بانوی تسبیح، بوده‌است. گفتنی‌ست Fatima اکنون به شهری بدل شده که زائران پرشمار و تسبیح‌به‌دستی را هرساله و هنگامه وقوع معجزه به خود فرامی‌خواند.

مجسمه‌های بانوی تسبیح و کلیساها

دانه‌های تسبیح فاطیما این بار به مجسمه‌ها و کلیساهایی می‌رسد که به نام بانوی ما فاطیما در سرزمین‌های گوناگون ساخته شده‌است. در ادامه هردانه تسبیح به تصویری از مجسمه‌ها و بنای کلیساها می‌رسد که با نام فاطیما و گرامیداشت این معجزه خلق شده‌اند. در مناطقی مانند دمشق و همین‌طور در جونیه‌ی لبنان نیز کلیساهایی با عنوان «كنيسة سيدة فاطمة» با توجه به همین اعجاز ساخته شده‌است که در روز سیزدهم هرماه نیز آن‌جا مراسمی ویژه به یاد آن دیدارهای شش‌گانه برگزار می‌شود. تصویر اول مربوط به كنيسة سيدة فاطمة در دمشق و تصویر دوم مجسمه‌ای از فاطیما در کلیسایی به همین نام است.

سال ۲۰۰۵ تنها بازمانده معجزه‌ی فاطیما، خواهر لوسیا دوس سانتوس درحالی از دنیا رفت که به جز متن خاطراتش از فاطیما و دست‌نوشته‌ای منسوب به او درباره راز سوم فاطیما که واتیکان آن را منتشرکرد، گفتگوی تصویری و یا صوتی از او در دسترس عموم مسیحیان نیست و سایر مستندات‌، به‌احتمال در آرشیو واتیکان جا دارد. آثار هنری وفادار به واقعه نیز با تکیه بر همین مستندات دردسترس، درباره معجزه فاطیما تولیدشده‌اند. پس از درگذشت خواهر لوسیا  دانه‌های تسبیح فاطیما در قاب هنر بازهم به‌شمار خواهد آمد و باید دید نخ این تسبیح، چه زمانی دانه‌ها را به‌نظمی باشکوه خواهدکشید و ناگفته‌های دیگر این اعجاز را به چشم و گوش هنردوستان عرضه خواهدکرد. 

روایت پرکشش از وقایع مهم تاریخی مانند فاطیما با تاکید بر امانت‌داری، می‌تواند فرصتی فراخ را در تعالی شاخه‌های مختلف هنری فراهم سازد. از سویی دیگر وقایعی این‌چنین دارای ظرفیتی شگرف هستند: قابلیت منبع الهام‌بودن وقایع غیرمادی برای خلق آثار هنری. ظرفیتی که اگر با توانمندی و صداقت هنرمند نیز به آن افزوده شود، می‌تواند جان مخاطب را در آسمان هنر به پرواز دربیاورد.




تصاویر پیوست

فاطیما
29 دی 1402

خیلی عالی بود
امیدوارم بزودی حقیقت این قصه پر راز افشا بشه
من مطلبی از یک فرد خارجی دیدم که با مقایسه تصاویر لوسیا ،ادعا میکرد که اون جابجا شده و شخصی که فوت شد لوسیای واقعی نیست که بنظرم درسته

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
این معجزه چنین رقم خورد: به محض ادای دعای تسبیح، آسمان دگرگون شد، بانویی نورانی با پوششی کامل و در حالی که تسبیحی به دست داشت، از آسمان نازل شد و خود را زنی معرفی کرد که از بهشت آمده‌است و وعده شش دیدار متوالی در روز سیزدهم هرماه را در همان مکان به کودکان داد.


مطالب مرتبط