مجله میدان آزادی: در سومین صفحه از «پرونده پرتره احمد پژمان»، شما را به خواندن تکنگاری زندهیاد احمد پژمان -با نگاهی به زندگینامه و کارنامه هنری او- به قلم فاطمه همراه دعوت میکنیم:
شهریور امسال، یکی دیگر از مشعلداران و ستارگان آسمان فرهنگ و هنر ایران خاموش شد. «احمد پژمان» موسیقیدان، آهنگساز، استاد دانشگاه و مدرس برجسته موسیقی ایرانی، چندروز پیش -هفتم شهریورماه 1404- از دنیا رفت.
احمد پژمان هنرمند بزرگی بود که در خلق آثارش تلاش میکرد تا زیبایی و ظرافتهای موسیقی ایرانی را با اصول و تکنیکهای موسیقی غربی تلفیق کند تا اثر در نهایت هم برای شنونده ایرانی و هم برای شنونده غربی دلنشین و گوشنواز باشد.
به مناسبت درگذشت این هنرمند ارجمند ایرانی، در این مطلب به مهمترین فصلهای زندگی هنری و آثار او میپردازیم.

عکس جوانی «احمد پژمان»
دوران کودکی و نوجوانی: از لار تا تهران
احمد پژمان در 18 تیر سال 1314 در شهرستان لار استان فارس به دنیا آمد. او تنها فرزند خانواده خود بود. پژمان، دوران کودکی را در لار گذراند، همانجا به مکتبخانه رفت و خواندن و نوشتن آموخت. پدرش شغل ثابتی نداشت و همیشه در سفر بود. احمد به همراه خانواده ابتدا به بندرعباس و بعد به میناب نقل مکان کردند و مدتی در این شهر ماندند. همان زمان احمدِ خردسال از نیزار نزدیک مدرسه، نی میبرید و با ایجاد حفرههایی بر روی آن، اولین مواجهۀ خود با یک ساز را تجربه میکرد.
در هشت سالگی ابتدا به سیرجان و سپس به تهران آمدند و در خانه پدربزرگ و مادربزرگ مادری در کوچه مجد میدان حسنآباد ساکن شدند. او در دوران دبستان در مدرسه اسلامی، در مراسم صبحگاهی قرآن میخواند. پژمان دوره متوسطه را در دبیرستان قزوینی و دبیرستان ادیب گذراند. در این روزها یک نی فلزی خرید. بعد از آن با پساندازی که داشت یک سازدهنی خرید و آهنگهایی که مینواخت را به یک هنرجوی دیگر آموزش میداد. اما انگار ساز دهنی کافی نبود، پس پژمان پولی که خانواده برای ثبتنام در آموزشگاه زبان انگلیسی داده بودند را بابت خرید یک ویولن دستهدوم هزینه کرد. ابتدا از همکلاسیاش که به کلاس ویولن میرفت در نواختن ویولن کمک میگرفت ولی بعد به آموزشگاه برادران معارفی در میدان بهارستان رفت و نزد «منوچهر معارفی» نتها و جایگاهشان روی ساز را آموخت.
فراگیری موسیقی کلاسیک: از تهران تا وین
از همان سوم دبیرستان که پژمان آموزش ویولن را آغاز کرد، یک شب تحت تاثیر فیلمی به نام «چشمان سیاه» که سرگذشت یک ویولننواز آلمانی بود، تصمیم گرفت موسیقی کلاسیک بیاموزد. او از طریق برادر اولین معلمش در موسیقی کلاسیک، که خود شاگرد «حشمت سنجری» بود، فراگیری جدی ویولن را نزد حشمت سنجری آغاز کرد و همزمان برای تحصیل در رشته «زبان انگلیسی» وارد دانشسرای عالی شد. ارکستر هنرستان موسیقی، فعالیت خود را زیر نظر حشمت سنجری آغاز کرده بود و احمد پژمان هم وارد ارکستر هنرستان موسیقی شد. پس از جدایی سنجری از ارکستر هنرستان، لوئیجی پازاناری (کنسرتمایستر ارکستر سمفونیک تهران)، پژمانِ جوان، هدایت ارکستر هنرستان را بر عهده گرفت.
پس از آن، احمد پژمان برای یادگیری اصول آهنگسازی به کلاس «حسین ناصحی» رفت و برای تامین مخارج کلاس با یک آکاردئون در کودکستانها به تدریس موسیقی مشغول شد. هارمونی را نزد ناصحی فرا گرفت و در آن زمان در چند ارکستر مانند ارکستر «دهلوی»، «صبا» و «احمد فروتنراد» ویولن میزد. همچنین از طریق آشنایی با «واروژان» در استودیوهای مختلف نوازندگی میکرد. او پس از مدتی به ارکستر سمفونیک تهران که رهبری آن برعهده سنجری بود، راه یافت.
پژمان تحصیلات خود در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشسرای عالی را در سال 1342 به پایان رساند. سال بعد، بورسیهای از طرف وزارت فرهنگ و هنر، به او اعطاء شد و او برای تحصیل موسیقی به کشور اتریش رفت و در آکادمی موسیقی وین نزد استادانی نظیر «توماس کریستیان داوید»، «آلفرد اوهل»، «هانس یلینک»، و «فردریش چرها» به تحصیل آهنگسازی پرداخت.
آهنگسازی و اجرای اولین اپرای ایرانی
احمد پژمان در سال 1344، یک قطعه «راپسودی» برای ارکستر نوشت که با ارکستر رادیو وین اجرا شد و بهعنوان گزارش تحصیلی خود به ایران فرستاد. پس از ارسال این قطعه، به او سفارش نوشتن اپرا داده شد. پژمان، چندان به اپرا و موسیقی آوازی علاقه نداشت ولی به دلیل علاقه به زبان مادری این پیشنهاد را پذیرفت. بنابراین آن زمان به تماشای اپرا رفت و به بررسی و مطالعه فضای ارکستر و پارتیتورهای اپرا مشغول شد. پژمان، در سال 1346 نخستین اپرای تکپردهای خود به نام «جشن دهقان» را در فضایی روستایی ساخت که اجرای موفقی داشت. بدین ترتیب او اولین آهنگساز ایرانی است که اپرایش اجرا شده است.
پس از آن، پژمان تصمیم گرفت در زمینه اپرا، فعالیت بیشتری انجام دهد.

بازگشت به ایران
با اتمام تحصیلات دانشگاهی، احمد پژمان در سال 1347 به ایران بازگشت. او به عنوان آهنگساز در تالار رودکی و همچنین به عنوان استاد موسیقی دانشگاه تهران به فعالیت مشغول شد. پژمان در همان سال اپرای دوم خود به نام «دلاور سهند» را به سفارش وزارت فرهنگ و هنر، آهنگسازی کرد. پروژه بعدی او اپرای «سیاوش» بود که هرگز به سرانجام نرسید. در سال 1349، اپرای «سمندر» را همراه با لیبرتو «محمدرضا اصلانی» نوشت. این اپرا و اپراهای «جشن دهقان» و «دلاور سهند» پیش از انقلاب در تالار رودکی اجرا شدند.
ورود به عرصه موسیقی فیلم
نخستین تجربه ساخت موسیقی سریال برای احمد پژمان، ساخت موسیقی سریال ملی میهنی و ضدانگلیسی «دلیران تنگستان» بود که در اسفندماه سال 1353 از تلویزیون پخش شد. همچنین او طی همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با «بهمن فرمانآرا» آشنا شد که نتیجه این آشنایی ساخت اولین موسیقی فیلم سینمایی احمد پژمان، برای فیلم «شازده احتجاب» به کارگردانی فرمانآرا در سال 1353 بود.
در همین زمان، پژمان مسئولیت دپارتمان موسیقی دانشگاه تهران را برعهده گرفت ولی پس از یک سال از سمت خود استعفا داد و برای تحصیل در مقطع دکترای آهنگسازی دانشگاه کلمبیا راهی نیویورک شد. پژمان در این زمان به تحصیل موسیقی الکترونیک و ترانهسازی موسیقی پاپ مشغول شد. او در سال 1355 اثر جدیدی به نام «حماسه» نوشت و با ارکستر فیلارمونیک لندن، رهبری و اجرا کرد. در سال 1356، پژمان به سفارش وزارت فرهنگ و هنر، قطعاتی برای گروه سازهای ایرانی نوشت. او در همان سال مجموعهای به نام «عیاران» در پنج قطعه نوشت و با ارکستر سازهای ملی به سرپرستی فرامرز پایور، اجرا و منتشر کرد.
انقلاب و بازگشت دوباره به ایران
پژمان که برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته بود، پس از پیروزی انقلاب در سال 1357 به ایران بازگشت و نزدیک به دو سال در ایران اقامت داشت. در سال 1359، آثاری از احمد پژمان و چند آهنگساز دیگر ایرانی با اجرای ارکستر سمفونی نورنبرگ به عنوان پوئمسمفونیکهایی از ایران در آلمان منتشر شد (آثاری که سالها بعد در سال 1400 توسط موسسه ماهور بازنشر شدند). بعد از آن پژمان دوباره به آمریکا برگشت و در دهه شصت مدتی به آهنگسازی و تنظیم در آمریکا مشغول شد.
احمد پژمان در سال 1370 تصمیم گرفت دوباره به ایران بازگردد. بازگشت او موجب دیدار با مسئولان وزارت ارشاد و دریافت پیشنهاد برای تولید آثار جدید موسیقی شد. همچنین پژمان از همان سال به عنوان عضو هیات علمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس موسیقی مشغول شد. پژمان در سال 1371، نخستین موسیقی فیلم خود پس از انقلاب را برای فیلم «هنرپیشه» به کارگردانی «محسن مخملباف» انجام داد و این روند با موسیقی برای فیلم دیگر کارگردانان نیز، ادامه پیدا کرد.
سایر آثار احمد پژمان
پژمان در دهه 1370، به مناسبت آزادسازی خرمشهر قطعات «خرمشهر» را ساخت. همچنین آلبوم « تکسوار عشق» را بر اساس نمایشنامه مختار و «هفت خان رستم» را با طراحی «بهروز غریبپور» نوشت.
او در آغاز دهه 1380، آلبوم «سراب» که منتخبی از چند موسیقی فیلم خود بود را منتشر کرد. در سال 1381 نیز آلبوم «خاطرات فردا» شامل تعدادی دیگر از موسیقی فیلمهای خود را منتشر کرد. در سال 1386 به واسطه دوستی با آهنگساز اهل تاجیکستان «طالبخان شهیدی»، آلبوم «ناگهان رستخیز» را با اجرای ارکستر سمفونیک روسیه و گروه کر مسکو ضبط کرد که در سال 1389 توسط حوزه هنری منتشر شد. در همین سالها آلبوم «سایههای خورشید» که مجموعهای از آثار تلفیقی با سازهای آکوستیک و الکترونیک به شیوه موسیقی موج نو آهنگسازی کرد که در سال 1389 منتشر شد.
دهه 1390 برای احمد پژمان با نوشتن «سمفونی نوروز» آغاز شد. همچنین اثر «دیورتیمنتو» که در سال 1387 برای ارکستر زهی بزرگ نوشته شده بود، با بازنویسی و تنظیم مجدد برای پنجنوازی زهی در سال 1395، ضبط و منتشر شد.
«پوئم سمفونیک سرزمین دلاوران» در دیماه 1395 توسط ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهرداد روحانی اجرا شد. این اثر در پنج موومان و برای آزادگان جنگ ایران و عراق نوشته شده بود.
قطعه اورتور «پارسیان» که در دوران تحصیل پژمان در اتریش نوشته شده بود، پس از 50 سال برای کوئینت زهی تنظیم و ضبط شد و در تیرماه 1399، در هشتادوپنجمین سالروز تولد احمد پژمان توسط موسسه خانه هنر خرد منتشر و به او اهدا شد.
آثار پژمان از موسیقی کلاسیک تا موسیقی پاپ گسترده است. او بیش از 30 ترانه برای خوانندگان پاپ نوشته یا تنظیم کرده است. پژمان در مجموع برای 27 فیلم و سریال آهنگ ساخته و همچنین 15 آلبوم از آثار ارکسترال، آوازی و موسیقی فیلم منتشر کرده است. او همچنین 6 کتاب شامل بسیاری از پارتیتورهای خود را چاپ کرده است.
سایر فعالیتها
احمد پژمان علاوه بر آهنگسازی، به تحقیق، تدریس و مدیریت گروه موسیقی دانشگاه تهران و تربیت نسلهای جوان و جدید موسیقی مشغول بود.
از مهمترین دغدغههای او دوری و بیگانگی جوانان با موسیقی اصیل ایران بود. پژمان مىگويد :
«سالهاى بسيارى راكه صرف آموختن و تفكر در باره ايدهآلهايم كرده بودم به مرور نشستم. از كورهراههاى نه چندان هموار موسيقى غرب، تا كوچهباغهاى كشورم كه كودكى مرا با آوازهاى غريبانهاش در خود داشت عبور كردم. اكثريت جوانان را بيگانه با موسيقى ايرانى و ملودىهاى بديع وزيبايش يافتم و پيران امروز را كه در حسرت بار ديگر شنيدنش مىسوختند. بايد كارى كرد تا جوانان امروز ما به موسيقى كشورشان دل بازند وآنرا تحقير نكنند . بايد كارى كرد كه آنان به همين موسيقى كه ريشه در مقاطعى از تاريخ، فرهنگ وهنر ما دارد روى آورند. از آن نيرو گيرند و اين را در خلاقيتهاى خود به كار برند. موسيقى اصيل گذشته كه در ذهن هنرمندانى بزرگ شكل يافته و تدوين شده است كارایى خود را از دست نداده، بلكه بايد ريتمهايشان را تغيير داد.
بايد از سازهاى بينالمللى كه اكنون جوانان را شيفته خود ساخته، سود جست. آنوقت خواهيد ديد كه موسيقى ما در طراوتى ديگرباره وهماهنگ با زمان، نه تنها جوانان ايرانى راكه خواهان ارضاى تمايلات و احساساتشان هستند سيراب كرده و آنان را از رویآورى به موسيقى ديناميك غرب، منع مىنمايد، بلكه براى تمامى ملتها، ملموس و قابل فهم خواهد بود. همانگونه كه موسيقى مطرح كشورهاى ديگر كه با سازهاى جديد اجرا مىشود، براى ما و به خصوص جوانانمان داراى جذابيت است.»
پژمان همچنین از بنیانگذاران «کانون آهنگسازان سینمای ایران» بود و بسیاری از چهرههای برتر موسیقی فیلم امروز ایران زمانی از جمله شاگردان احمد پژمان بودهاند.
.jpg?ver=hkpf3oVy3A62fhoJt6YdSw%3d%3d)
جوایز و افتخارات
- احمد پژمان، در سال 1379 برای فیلم «عشق گمشده»، برنده جایزه بهترین موسیقی متن فیلم از هفتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم پیونگ یانگ شد.
- او در هجدهمین و نوزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم «بوی کافور، عطر یاس»(1378) و فیلم «باران»(1379)، برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن فیلم شد.
- همچنین در سال 1379 برای فیلم «بوی کافور، عطر یاس»، در سال 1380 برای فیلم «باران»، در سال 1384 برای فیلم بید مجنون و در سال 1385 برای فیلم « یک بوس کوچولو»، برنده جایزه تندیس زرین بهترین موسیقی متن فیلم جشن خانه سینما شد. در سال 1381 نیز برای فیلم «سفر به فردا» نامزد دریافت تندیس بهترین موسیقی جشن خانه سینما شد. در سال 1395، برای آلبوم «دیورتیمنتو» نامزد دریافت جایزه باربد از جشنواره موسیقی فجر شد.
- در چهارمین جشن سالانه «موسیقی ما» در سال 1396 نیز تندیس طلایی برای آلبوم موسیقی «دیورتیمنتو» به احمد پژمان اهدا شد.
سبک آهنگسازی احمد پژمان
صاحبنظران عرصه موسیقی، سبک آهنگسازی احمد پژمان را تلفیقی از موسیقی محلی، موسیقی ردیف و موسیقیهای بومی ومحلی ایرانی، به همراه تکنیکهای موسیقی غرب میدانند.
تاثیر ادبیات کهن ایران و شاعرانی فردوسی و حافظ و مولانا و توجه به سمبلهای ادبی، تاریخی و فرهنگی ایرانزمین در آثار احمد پژمان مشهود است. خودش در اینباره میگوید:
«من در اين سرزمين به دنيا آمدهام. سرزمين ابرمردان كلامهاى آهنگين. سرزمين مولانا كه آتش هميشه افروختۀ بيشه عشق است. سرزمين ابرمردى كه كلام رندانهاش گاهى به كلامهاى اولين و آخرين شانه مىزند. دمى كه جنگافروزان هفتاد و دو ملت، همه را عذر مىنهد و مىگويد: ايشان "چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند".
من عاشق اين سرزمينم و افتخارم به زادهشدن در خاكىست كه گردش بر جامه و هوايش در سينه مردانى چنين نشسته است. هميشه بر اين آرزو بودهام كه با اثرى به زبان موسيقى، همه احساس درونيم را به ايشان بيان دارم واداى احترامى كنم بدين بزرگان. به ابرمردان شعر پارسى...»
او در این راه با موانع و محدودیتهایی نیز روبرو بوده است. در مصاحبهای که مجله میدان آزادی با پژوهشگر موسیقی نواحی ایران آقای «هوشنگ جاوید» داشته، جاوید در مورد موسیقی سریال «دلیران تنگستان» میگوید:
«من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم، "گفتم شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب میشناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟ گفت فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیهکننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که میخواهیم یک چیزی مثل این سمفونیها باشد. واقعاً از بالا فشار بوده. گفت ولی هرچه اینها را گوش کردم دیدم به درد نمیخورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد" تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع میشود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمیشد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایراندوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان میدهد. این سریال هر جا برود موسیقیاش تأثیرگذار است. چون میدانند مال همانجاست و هویت دارد.»
زندگی شخصی احمد پژمان
احمد پژمان از همسر اول خود یک دختر به نام «شیوا» و دو پسر به نامهای «بابک» و «ژوبین» و از همسر دوم خود یک دختر به نام «سیما» دارد. خانوادهاش ساکن آمریکا هستند و او هم بین ایران و امریکا در تردد بود و در هردو سرزمین زندگی میکرد.
درگذشت
سرانجام احمد پژمان در هفتم شهریور 1404، پس از یک عمر تحقیق، تدریس و خدمت به هنر موسیقی ایران، در سن 90 سالگی در لسآنجلس دار فانی را وداع گفت. بنا به تصمیم خانواده پژمان پیکر او در همان شهر به خاک سپرده خواهد شد.

احمد پژمان به روایت بزرگان موسیقی ایران
با توجه به اهمیت و جایگاه هنری احمد پژمان، همواره جامعه موسیقی که نظراتی در مورد او داشتهاند. با درگذشت این هنرمند سرشناس هم بزرگان موسیقی کشور مطالبی منتشر کردند. مشروح نظرات دیگر هنرمندان درمورد احمد پژمان را در مطلبی دیگر میآوریم. اینجا فقط به چند مورد مهم اشاره میکنیم:
- «حسین علیزاده» آهنگساز و نوازنده سرشناس ایرانی که از دوران هنرستان با احمد پژمان آشنا شده و در دانشگاه نیز در کلاسهای درس وی حضور داشته، ضمن ستایش از شیوه آهنگسازی وی در تلفیق موسیقی محلی و ردیف، مهمترین ویژگی پژمان را این میداند که او هیچ چیز را مطلق نمیدانست و سلیقه شخصیاش را به دیگران تحمیل نمیکرد. علیزاده، ذات و پویایی موسیقی پژمان را استفاده از ریتم و رنگهای صوتی میداند و میگوید این امر با هر نوع ارکستری، نتیجه مطلوبی بهدست میآورد. علیزاده در سوگ پژمان نوشت:
«با نام بزرگ احمد پژمان عشق را آموختیم،
نغمههای بیکرانش را به جان خریدیم،
و حالا سر تعظیم به روح بلندش داریم.
جاوادنگی با تو جاودان شد.
ای مهربان
تا ابد نام و یادت در قلبمان خواهد تپید»
- «محمدرضا شجریان» گفته است:
«احمد پژمان بهعنوان یک آهنگساز بزرگ موسیقی کلاسیک در ایران، با تلفیق موسیقی کلاسیک و ایرانی و با استفاده از صداهای جدید و سینثسایزر آثار جدیدی خلق کرده و در این زمینه او بهترین است.»
- «هوشنگ کامکار» موسیقیدان و آهنگساز و از شاگردان پژمان بوده و سپس از سال ۱۳۵۰ در دانشگاه از وی اصول آهنگسازی را آموختهاست. کامکار درباره سبک آهنگسازی وی میگوید:
«او را میتوان اولین آهنگسازی در موسیقی ایران دانست که آثار ارزشمندی برای سازهای ایرانی با استفاده از ملودیها و تمهای کاملاً ایرانی و بهکارگیری انواع تدابیر آهنگسازی علمی و فنون چندصدایی نوشته است. او آهنگساز تأثیرگذار و بانی موسیقی ملی ایران بهشمار میآید که آثارش آمیختهای است از تکنیکهای موسیقی علمیِ جهانی با هویتی ملی.»
- «مجید انتظامی» با درگذشت احمد پژمان نوشت:
«احمد پژمان عزیز به آسمانها پرکشید ... رفتنی که باور کردنش سخت است؛ بعضی انسانها آنقدر بزرگ و نیکاند که نبودشان را نمیتوان پذیرفت. با نهایت تأسف، درگذشت دوست گرانقدر و هنرمند بزرگ موسیقی ایران، احمد پژمان را به مردم عزیز کشورم، جامعه هنری ایران و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم. یاد و نام او که عمرش را در راه اعتلای فرهنگ و هنر و موسیقی ایران صرف کرد، همواره جاودان خواهد ماند.»
- «کارن همایونفر» هم نوشت:
«و ما آرام آرام، روز به روز تنهاتر میشویم …خداحافظ آقا… جای خالی احمد پژمان هرگز پر نمیشود.»
- «کیهان کلهر» در فقدان احمد پژمان نوشت:
«با هزار دریغ و حسرت استاد مهربان «احمد پژمان» که دیگر نشاید چُنو یافتن
ازین جهان درگذشتند. یادشان بخیر باد...»