مجله میدان آزادی: به مناسبت سالروز درگذشت «انوشیروان ارجمند» به سراغ زندگی و آثار این هنرمند سرشناس رفتهایم. به همین مناسبت تکنگاری این بازیگر ایرانی را به قلم زهرا فرنیا بخوانید:
یادی از انوشیروان ارجمند؛ به بهانه آذرماه و کوچ او
شاید اگر امروز در راهروهای قدیمی تئاتر مشهد یا حوالی ساختمانهای قدیمی خیابان ارگ قدم بزنیم، دیگر خبری از طنین آن صدای پخته و استوار نباشد اما ردپای مردی که از اواخر دهۀ چهل خورشیدی نبض تئاتر خراسان را در دست داشت، هنوز در تاروپود هنر این شهر باقیست. از آن سالهای دور که «انوشیروان ارجمند» با قامت باریک و نگاهی نافذ، هم در مقام کارگردان و هم بازیگر، به واژهها جان میداد، خاطراتی در ذهن موسفیدان هنر مشهد مانده است که با گذشت سالها رنگ نباخته؛ مردی که صحنه را نه فقط برای نمایش، که برای زیستن برگزیده بود.

«انوشیروان ارجمند» در دوران جوانی
فصل اول زندگی انوشیروان ارجمند
انوشیروان ارجمند، (برادر بزرگ داریوش ارجمند) متولد سال ۱۳۲۰ در زاهدان بود. سیر حرکت انوشیروان ارجمند بهسوی هنر، داستانی از شور جوانی در برابر سنت خانواده است. او گفته بود که چگونه پدر با فعالیتهای هنریاش در مدرسه میانۀ خوشی نداشت، اما تشویق معلم و کسب اولین جایزۀ بازیگری در ۱۵ سالگی، نیروی محرکهای شد تا تمام انرژیاش را روی هنر بگذارد و راهی را خلافنظر والدینش برود. این تفاوت، همان چیزی است که بعدها نام او و برادرش، داریوش ارجمند را، در کنار نامهای بزرگ سینما و تئاتر کشور قرار داد.
انوشیروان ارجمند گرچه خود را اهل خاش و زاهدان میدانست اما مسیر زندگی و سرنوشت هنری او را به سوی مشهد هدایت کرد؛ آن هم نه اتفاقی یا به انتخاب شخصی، بلکه با یک مأموریت رسمی.
خودش در اینباره تعریف میکند:
«سال 53 زمانی که علی نصیریان رئیس ادارۀ تئاتر بود، من را به خراسان فرستاد تا اقدام به تشکیل خانۀ فرهنگ در آن استان کنم.»
این انتقال، او را به قلب یکی از مهمترین مراکز فرهنگی و مذهبی کشور برد و انوشیروان ارجمند را تبدیل به یکی از ارکان اصلی تئاتر خراسان کرد. او حدود بیست سال از عمر ثمربخش خود را وقف صحنههای تئاتر مشهد کرد، به پرورش هنر در آن استان پرداخت و نام خود را بهعنوان یکی از پیشگامان هنر نمایشی آن خطه ثبت نمود. پس از گذر این دورۀ طولانی و پرکار در شهر مشهد، ارجمند به تهران بازگشت تا در سطح ملی، فعالیتهای خود را در زمینههای نویسندگی، کارگردانی و بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون ادامه دهد. این کوچ از مشهد به تهران، در حقیقت آغاز فصل دوم درخشان کارنامۀ او در پروژههای بزرگ ملی بود.

«انوشیروان ارجمند» در نقش «خان خله» در سریال روزی روزگاری اثر «امرالله احمدجو»
فصل دوم زندگی انوشیروان ارجمند
از آن پس در جشنوارههای ملی، با آثاری همچون درخشش «سایه ماه» در سال ۱۳۷۰ که برای او سیمرغ بلورین جشنوارۀ تئاتر فجر را به همراه داشت، نام خود را درکنار بزرگان تئاتر ایران تثبیت کرد. در کنار آن ارجمند در مقام بازیگر سینما و تلویزیون نیز ظاهر شد؛ هم در نقشهای فاخر تاریخی خوش درخشید و هم در فیلم و سریالهای خانوادگی سینما و تلویزیون.
نخستین حضور سینمایی او در سال ۱۳۶۲، در فیلم «گفت زیر سلطه من آیید» رقم خورد؛ اثری که در ۴۲ سالگی انوشیروان و با کارگردانی برادر ۴۰ سالهاش، داریوش ساخته شد. این اثر با تِمی اجتماعی به هویت خراسان پرداخت و آغازگر مسیر حرفهای انوشیروان در سینما بود. داریوش کمی بعد با «ناخدا خورشید» به شهرت رسید، انوشیروان نیز مسیر خود را ادامه داد و در دهۀ ۸۰، در اوج سینمای فارسی، با نقشآفرینی در آثار پرفروشی چون «دوئل» احمدرضا درویش، «محیا» اکبر خواجوی و «کیفر» حسن فتحی، جایگاه خود را تثبیت کرد.
ورود او به تلویزیون اما نه با بازی، که با خلق اثر آغاز شد. در سال ۱۳۶۴، «روایت عشق» را به نگارش و کارگردانی رساند. این سریال، یک نقطهعطف تاریخی بود؛ اولین مجموعۀ بزرگ تلویزیونی پس از انقلاب که مستقیما به واقعۀ عاشورا میپرداخت. «روایت عشق»، با هزینۀ ۳ میلیون تومانی در آن سال نهتنها به عنوان یک اثر بزرگ یا به اصطلاح «بیگپروداکشن» پیشگام عمل کرد، بلکه بسیاری از بازیگران تاریخی را برای اولین بار به مخاطبان معرفی کرد. بدین ترتیب، انوشیروان ارجمند پیش از آنکه بازیگر آثار فاخر تاریخی شود، خود خالق و بنیانگذار یکی از مهمترین آنها در تلویزیون بود و مسیر ماندگاریِ خود را با نقش قاضی شریح در «رستاخیز» به شکلی بهیادماندنی در سینما به پایان رساند.

«انوشیروان ارجمند» در نقش «رفاعه بن شداد» در سریال مختارنامه اثر «داوود میرباقری»
بازی محکم، زیرکانه و مبتنی بر چابکی بدن او در نقش شخصیتهای تاریخی چون «خان خله» در سریال روزی روزگاری، «اشعث بن قیس» در امام علی (ع)، «رفاعة بن شداد» در مختارنامه نشان از دانش و مطالعۀ ارجمند برای شناخت عمیق این نقشها داشت. همچنین میمیک صورت و نوع نگاه و سکوتهای او در بازیاش باعث شد در نقشهای قضاوتگر بهخوبی بنشیند. نقشهایی چون قاضیالقضات شهر بصره در سریال «جابر بن حیان»، قاضی شریح در سینمایی «رستاخیز»، منجم و فالگیر در «نردبام آسمان»، شمس وزیر در سریال «پشت کوههای بلند»، رفعت خان در روزی روزگاری که پیشتر نیز گفته شد و بسیاری نقشهای دیگر شاهد این مدعا هستند. بهجز کارهای تصویری، کاربلدی ارجمند در تئاتر، سینما و تلویزیون، انوشیروان ارجمند را به چهرهای تکرارنشدنی بدل میکند. او از نسلی بود که هنر را با صبوری و شاگردی آموخت و همین صبوری بود که نام او را در کنار نامهایی چون «بهرام بیضایی» در حافظۀ جمعی تئاتر ایران حک کرد و همین صبوری بود که باعث شد او در تئاتر «خورشید کاروان» به مدت دوازده سال نقش راهب مسیحی را بازی کند!

«انوشیروان ارجمند»
فصل آخر زندگی انوشیروان ارجمند
آذرماه برای خانوادۀ ارجمند و دوستداران هنر، بوی وداع میدهد. ۲۳ آذر ۱۳۹۳، قلب مردی که سالها برای هنر تپیده بود، در تهران ایستاد تا قطعۀ هنرمندان بهشت زهرا پناهگاه ابدی کسی شود که بخشی از شکوه بازیگری ایران را با خود به زیر خاک برد. امروز شاید «سایه ماه» او دیگر بر صحنهای نتابد، اما میراث او در صدای شاگردانش و در حافظۀ تماشاخانههای مشهد، همچنان زنده و جاری است؛ مردی که یادش، فراتر از یک نام، بخشی از هویت تئاتر این سرزمین است.