شنبه 03 آبان 1404 / خواندن: 4 دقیقه
پرونده جشنواره فیلم کوتاه تهران | صفحه بیست و پنجم

ریویو: نقد و نظری به فیلم کوتاه «ذره» ساخته «فردین انصاری»

«فردین انصاری» نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «ذره» که پیش از این بیشتر به عنوان فیلمبردار، شناخته می‌شده و در کارگردانی سابقه ساخت فیلم کوتاه «لیدی» را دارد، اینبار دست روی خلق اثری پرچالش گذاشته است. او در جهان فلسفه قدم برمی‌دارد و تلاش می‌کند بازتعریفی از حقیقت عشق داشته باشد.

5
ریویو: نقد و نظری به فیلم کوتاه «ذره» ساخته «فردین انصاری»

مجله میدان آزادی: فیلم کوتاه «ذره» به نویسندگی و کارگردانی «فردین انصاری» این روزها در چهل‌و‌دومین جشنواره فیلم کوتاه به نمایش درآمده است. در این صفحه از پرونده «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به سراغ نقد، بررسی و تحلیل این اثر رفته‌ایم. ریویوی آن را به قلم زهرا ایزدی‌نیا بخوانید:

زنی متأهل، عاشق می‌شود. عاشق کسی که وجود خارجی ندارد اما به واقع هست و احساسش می‌کند. همسرش، او را که گویا دچار اختلالی روانی شده است نزد تراپیست می‌برد و تحت درمان‌های مختلفی قرار می‌گیرد. در اسکن هسته‌ای بدن زن، اسکلت فردی دیگر در کنار اسکلت بدن او قرار دارد که به نوبه خود پدیده‌ای دیده نشده و عجیبی‌ست. مرد در ابتدا به همسرش شک می‌کند؛ به بیماری او، به اختلال او، فکر می‌کند خیانتی در کار است اما با بررسی دوبارۀ اسکن و تحقیق از این‌که آیا کسی هست یا نه، پی می‌برد که زن اشتباهی مرتکب نشده است. در وجود زن، کسی هست که او را عاشق خود کرده و آرزو دارد ببیندش چراکه عشق واقعی را در او یافته است. زن، هرگاه اطرافش تاریک می‌شود و نوری نیست، دردی در بدنش می‌پیچد. دردی که از نرسیدن و ندیدن معشوق است. گویا هر زمان که نور باشد می‌تواند گمشدۀ خود را حس کند و وقتی فضا تاریک می‌شود در تنهایی محض باقی می‌ماند و درد می‌کشد. همان‌طور که هر وقت عکس اسکن بدنش را در مقابل نور قرار می‌دهند اسکلت دوم  ظاهر می‌شود و وقتی نور نباشد اسکلت نیز ناپدید شده است. زن در اوهامش نیز وقتی خود را در یک راهرویی بسیار تاریک می‌بیند حس رها شدگی دارد و درد می‌کشد. به‌عبارت دیگر معشوق زن، به ظاهر نیست اما در حقیقت، وجودش از اوست و نبود او اندوه و رنج را برای زن به همراه دارد.

فیلم کوتاه ذره
پوستر فیلم کوتاه «ذره» به کارگردانی «فردین انصاری»

«فردین انصاری» نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «ذره» که پیش از این بیشتر به عنوان فیلمبردار، شناخته می‌شده و در کارگردانی سابقۀ ساخت فیلم کوتاه «لیدی» را دارد، این‌بار دست روی خلق اثری پرچالش گذاشته است. او در جهان فلسفه قدم برمی‌دارد و تلاش می‌کند بازتعریفی از حقیقت عشق داشته باشد.

کاراکتر زن که در جست‌وجوی معشوق واقعی خود است و آرزوی دیدار او را دارد. زن نمی‌تواند او را به چشم سر ببیند چراکه در وجود خود اوست و از اوست. در این بین، همسرش سردرگم از این شیدایی زن، خیال خیانت می‌کند. درحالی‌که متوجه می‌شود خیانتی در کار نیست و زن به واقع، دچار عشقی مبهم شده‌ است. زندگی این دو در ابهامی دردناک قرار می‌گیرد اما پیداست که زن، دیدار چنین معشوق‌ بی‌همتایی را هم برای خود و هم برای همسرش آرزو دارد.

فیلم کوتاه ذره
فیلم کوتاه «ذره» به کارگردانی «فردین انصاری»

فیلم «ذره»، ما را به جایی می‌برد که انسان همواره در جست‌وجوی وجود است و در این وجود، عشقی فرازمینی که نمی‌توان آن را وصف کرد نهفته است. در عین حال دچار شدن به چنین عشقی می‌تواند غم را نیز به همراه داشته باشد. همان‌گونه که کاراکتر زن در یک حزن عمیقی فرو رفته است و او را افسرده می‌پندارند. در جهان فلسفه و ادبیات تعابیر مختلفی در این‌باره گفته شده است. به‌طور مثال، «سهروردی» این‌طور شرح می دهد که «عشق مبدأ حزن است؛ وقتی حُسن (معشوق) بر تخت وجود آدم تکیه می‌زند، عشق که دوری حسن را نمی‌تواند تحمل کند به دنبال او می‌رود و چون عشق با غم و اندوه توأم است، به‌همین سبب دست در گردن حزن می‌اندازد.»

 فیلم، ما را به وجود حقیقی معشوق سوق می‌دهد که توانایی سخن در باب آن در زن نیست؛ جایی که در دنیای شعر، مولانا تلاش می‌کند قدری به این مفهوم نزدیک شود:

در غیب هست عودی کاین عشق از او است دودی
یک هست نیست رنگی کز او است هر وجودی

و در این بیت به زیبایی بیان دارد که وجود از اوست، به ظاهر نیست اما باید در درون، جست‌وجو کنی تا بتوانی او را ببینی.

و در پرسش این‌که او کیست و این عشق چیست، سؤالی که به گمان، شخصیت مرد از همسرش دارد اما پاسخی عینی برای آن نمی‌یابد مولانا این‌گونه پاسخ می‌دهد:

پرسید یکی که عاشقی چیست
گفتم که مپرس از این معانی
آنگه که چو من شوی ببینی
آنگه که بخواندت بخوانی

این معشوق و عاشقی قابل توصیف نیست و زمانی می‌توان به چشم جان دید که خود او، تو را فرابخواند و نه این‌که به راحتی بتوانی به آن دست پیدا کنی.

فیلم کوتاه ذره
فیلم کوتاه «ذره» به کارگردانی «فردین انصاری»

فیلم‌نامۀ «ذره» با تمرکز بر جهان تمثیل، ایدۀ اولیه خلاقانه‌ای دارد و فردین انصاری با تمرکز بر کارگردانی و ثبت نماهایی متفاوت تلاش داشته تا مخاطب را با دوربین خود همراه کند و سرگشتگی کاراکترها را به‌درستی منتقل نماید. هرچند که از نیمه به بعد، شاهد پراکندگی و عدم پیوستگی در فیلمنامه هستیم و پایان‌بندی قابل درکی برای مخاطب شکل نمی‌گیرد اما مجموعاً می‌توان گفت این تلاش برای ساخت دنیایی فراحقیقی و دارای عمق، قابل تحسین است. «ذره»، می‌تواند مخاطب را به فکر فرو ببرد و این ویژگی برجسته‌ای برای یک فیلم‌ساز فیلم‌کوتاه محسوب می‌شود.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
فیلم «ذره»، ما را به جایی می‌برد که انسان همواره در جست‌وجوی وجود است و در این وجود، عشقی فرازمینی که نمی‌توان آن را وصف کرد نهفته است. در عین حال دچار شدن به چنین عشقی می‌تواند غم را نیز به همراه داشته باشد. همان‌گونه که کاراکتر زن در یک حزن عمیقی فرو رفته است و او را افسرده می‌پندارند. در جهان فلسفه و ادبیات تعابیر مختلفی در این‌باره گفته شده است. به‌طور مثال، «سهروردی» این‌طور شرح می دهد که «عشق مبدأ حزن است؛ وقتی حُسن (معشوق) بر تخت وجود آدم تکیه می‌زند، عشق که دوری حسن را نمی‌تواند تحمل کند به دنبال او می‌رود و چون عشق با غم و اندوه توأم است، به‌همین سبب دست در گردن حزن می‌اندازد.»

فیلم، ما را به وجود حقیقی معشوق سوق می‌دهد که توانایی سخن در باب آن در زن نیست؛ جایی که در دنیای شعر، مولانا تلاش می‌کند قدری به این مفهوم نزدیک شود:

در غیب هست عودی کاین عشق از او است دودی
یک هست نیست رنگی کز او است هر وجودی

مطالب مرتبط
cover
هیچ قطعه ای انتخاب نشده پادکست
0:00 0:00