پنجشنبه 01 آبان 1404 / خواندن: 3 دقیقه
پرونده جشنواره فیلم کوتاه تهران | صفحه نوزدهم

ریویو: نقد و نظری به فیلم کوتاه «کاپیتان تورس» ساخته «حسین جمشیدی»

فیلم کوتاه «کاپیتان تورس» به نویسندگی و کارگردانی «حسین جمشیدی»، اثری تلفیقی در ژانر تاریخی، وسترن و اکشن است که در بستر تاریخی سال‌های پس از جنگ جهانی دوم و دوران قحطی گسترده در ایران، روایت می‌شود. این فیلم اقتباسی آزاد از داستان مشهور «کف و صابون» اثر «هرناندو تلز» است. «کاپیتان تورس» در مورد یک گروه انقلابی‌ست که قصد مبارزه و ایستادگی در مقابل نیروهای بیگانه‌ی انگلیسی را دارد.

5
ریویو: نقد و نظری به فیلم کوتاه «کاپیتان تورس» ساخته «حسین جمشیدی»

مقدمه مجله میدان آزادی: فیلم کوتاه «کاپیتان تورس» به نویسندگی و کارگردانی «حسین جمشیدی» این روزها در چهل‌و‌دومین جشنواره فیلم کوتاه به نمایش درآمده است. در این صفحه از پرونده «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به سراغ نقد، بررسی و تحلیل این اثر رفته‌ایم. ریویوی آن را به قلم خانم  فرناز محمدی بخوانید:

فیلم کوتاه «کاپیتان تورس» به نویسندگی و کارگردانی «حسین جمشیدی»، اثری تلفیقی در ژانر تاریخی، وسترن و اکشن است که در بستر تاریخی سال‌های پس از جنگ جهانی دوم و دوران قحطی گسترده در ایران، روایت می‌شود.

این فیلم اقتباسی آزاد از داستان مشهور «کف و صابون» اثر «هرناندو تلز» است. «کاپیتان تورس» در مورد یک گروه انقلابی‌ست که قصد مبارزه و ایستادگی در مقابل نیروهای بیگانه‌ی انگلیسی را دارد و «علی پورستوده» در نقش «احمد»، آرایشگری‌ست که عضو این گروه است و مأموریت مهمی به او سپرده شده است.

کاپیتان تورس
فیلم کوتاه «کاپیتان تورس»، ساختۀ «حسین جمشیدی»

فیلم از جایی شروع می‌شود که نیروهای نظامی، جنازه‌های تلنبار شده‌ی انقلابیون را به آتش می‌کشند و احمد از پشت دیوار، اسلحه به دست، در حال تماشای این صحنه و نشانه‌گیری برای شلیک گلوله به سمت کاپیتان تورس فرمانده نظامی‌هاست. در همه لحظات این صحنه شخصیت با «ترس» دست و پنجه نرم می‌کند و در نهایت از شلیک‌کردن منصرف می‌شود.

اما بعد کاپیتان تورس (با بازی «صادق برقعی») برای اصلاح صورت به آرایشگاه احمد می‌آید. این یعنی یک موقعیت نزدیک‌تر و عملی‌تر برای انجام مأموریت. با دیدن فلش‌بک‌هایی از جلسات احمد و گروه انقلابیون متوجه می‌شویم که احمد از طرف هم‌رزم‌هایش، مسئول کشتن کاپیتان تورس شده است.

در طول این صحنه با روایتی غیرخطی از طریق فلش‌بک‌های کوتاه، نماهای کلوزآپ و ریتم نامتوازن و گفتار ذهنیِ شخصیت به ذهنیت احمد نزدیک می‌شویم و «ترس» به عنوان «نقطه ضعف» شخصیت کاملاً رخ می‌نماید و همانند صحنۀ افتتاحیه «شخصیت» با «ترس» دست و پنجه نرم می‌کند و کارگردان سعی می‌کند کشمکش درونی احمد را به تصویر بکشد. البته یک کشمکش بیرونی هم در جریان است: عملیات کشتنِ کاپیتان تورس. همه اینها باعث ساخت فضای تعلیق در این صحنه می‌شود و این سوال که آیا احمد موفق به کشتن کاپیتان تورس می‌شود یا نه؟ تعلیق این صحنه را به اوج می‌رساند.

فیلم تا اینجا تقریبا به داستان اصلی وفادار بوده و از پس نشان دادن سولولوگ‌های آرایشگر در روایت اصلی، برآمده است. 


قابی از فیلم کوتاه «کاپیتان تورس»، ساختۀ «حسین جمشیدی»

احمد در طول فیلم، میان «ترس» و «قهرمان» بودن در جدال است او در تخیل خودش بارها کاپیتان تورس را کشته اما در واقعیت نتوانسته به «ترس»اش غلبه کند. کشمکش اصلی اینجا درونی است، زیرا در میدان عمل هنوز کنشی اتفاق نیفتاده است و احمد فرصت‌ها را یکی پس از دیگری از دست می‌دهد و از جانب هم‌رزم‌هایش ترسو و کار‌خراب‌کن معرفی می‌شود. 

در انتهای صحنۀ آرایشگاه، احمد صورت کاپیتان تورس را اصلاح می‌کند و از کشتن او منصرف می‌شود و متوجه می‌شود؛ کاپیتان تورس از انقلابی‌بودن او خبر داشته و حتی از این دامِ پهن‌شده برای کشتن او نیز. ولی اطمینان داشته احمد جرأت و جسارت کشتن او را ندارد. این «تحقیر» به «شخصیت» احمد کارساز می‌شود و انگیزۀ کنش به احمد می‌دهد. در طی چند ثانیه و به خاطر آوردن حرف‌ها و نقشه‌های هم‌رزم‌هایش اسلحه‌اش را بر می‌دارد و به سمت کاپیتان تورس که از آرایشگاه بیرون رفته و به همراه نیروهای نظامی از خیابان عبور می‌کند، می‌رود. در یک نما که یادآور دوئل، در فیلم‌های وسترن است به سمت کاپیتان تورس نشانه می‌گیرد و صحنه‌ تراژیکی برای پایان فیلم خلق می‌کند. احمد موفق می‌شود بالاخره بر نقطه ضعفش (ترس) غلبه و با تکمیل منحنی شخصیت مخاطب را به مضمون برساند. هر چند او مأموریتش را با موفقیت به پایان می‌رساند اما خودش نیز فدا می‌شود. 

می‌توان گفت «کاپیتان تورس» مقابله علیه نیروهای بیگانه ا‌ست که با پرداختی جدید و نو، فیلمی ‌جسورانه برای فیلمساز به حساب می‌آید.


قابی از فیلم کوتاه «کاپیتان تورس»، ساختۀ «حسین جمشیدی»

کاپیتان تورس در بازیگری قابل‌قبول است و نقش‌ها بر تن و چهرۀ بازیگر‌ها نشسته ‌است. میزانسن و دکوپاژ و ریتم درستی که بر اساس لحظه و صحنه، جایی بسیار تند و جایی کمی کند می‌شود، در جهت روایت‌گری داستان فیلم حرکت کرده است و مخاطب را تا انتها با خود همراه می‌کند. 

نقطه قوت این فیلم، توجه به جزئیات و موسیقی‌ست؛ طراحی صحنه، لباس و رنگ و نور، نه تنها به زیبایی بصری و فضاسازی فیلم کمک کرده، بلکه در ساخت یک فضای تاریخی موفق بوده است.

حسین جمشیدی، پیش‌تر فیلم‌هایی چون «مارمالادی» و «کبریت» را ساخته و این اولین حضور او در جشنواره‌ی فیلم کوتاه است. او که نویسندگی و کارگردانی این اثر را به عهده داشته، دستی در تدوین و طراحی صحنه نیز دارد و این موضوع به خوبی در جهان فیلم مشهود است. 




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
این فیلم اقتباسی آزاد از داستان مشهور «کف و صابون» اثر «هرناندو تلز» است. «کاپیتان تورس» در مورد یک گروه انقلابی‌ست که قصد مبارزه و ایستادگی در مقابل نیروهای بیگانه‌ی انگلیسی را دارد و «علی پورستوده» در نقش «احمد»، آرایشگری‌ست که عضو این گروه است و مأموریت مهمی به او سپرده شده است.

احمد در طول فیلم، میان «ترس» و «قهرمان» بودن در جدال است او در تخیل خودش بارها کاپیتان تورس را کشته اما در واقعیت نتوانسته به «ترس»اش غلبه کند. کشمکش اصلی اینجا درونی است، زیرا در میدان عمل هنوز کنشی اتفاق نیفتاده است و احمد فرصت‌ها را یکی پس از دیگری از دست می‌دهد و از جانب هم‌رزم‌هایش ترسو و کار‌خراب‌کن معرفی می‌شود. 

مطالب مرتبط
cover
هیچ قطعه ای انتخاب نشده پادکست
0:00 0:00