مجله میدان آزادی: دومین فهرست پرونده «هنر و آهستگی» به موسیقی اختصاص یافته است. در این فهرست میتوانید ده موسیقی از بهترین ساختههای هنرمندان جهان که آهستگی را در ضرباهنگ، ریتم و احساسی که به شنونده القا میکنند رعایت کردهاند. این فهرست را با مقدمه و انتخاب مجید اسطیری بخوانید و بشنوید:
لئونارد برنشتاین موسیقی کلاسیک غرب را این گونه تعریف میکرد که «دقیقا شبیه چیزی که آهنگساز میخواسته» و این ویژگی که مانع از تغییر و تحولات ناخواسته در طول زمان میشده جز با نوشتن موسیقی به دست نمیآمده است. بر اساس آهنگی که توسط آهنگساز ساخته و روی کاغذ نوشته و در نسخههای فراوان منتشر میشد، هر نوازنده یا گروهی، موسیقی را عینا شبیه همان چیزی که آهنگساز ساخته بود مینواختند، یا لااقل با بیشترین شباهت ممکن.
یکی از عوامل تعیین کننده در اجرای موسیقی بر اساس تصنیف آهنگساز، «تمپو» است که در فارسی به زیبایی «تندا» ترجمه شده است. بر این اساس هر قطعه موسیقی کلاسیک از ابتدا توسط آهنگساز در یکی از 20 تندای تعریف شده ساخته میشد. این 20 تندا از آهستهترین سرعت ممکن در اجرا (لارگیسیمو: 24 ضربه در دقیقه یا کمتر) تا تندترین سرعت (پرستیسیمو: 200 ضربه در دقیقه یا تندتر) را در بر میگیرند.
تندای «آداجیو» یکی از رایجترین تنداهای مورد استفاده آهنگسازان در ساختن قطعات آهسته است که سرعت آن معادل 55 تا 65 ضربه در دقیقه است. آداجیو که در ایتالیایی به معنای آهسته، راحت و باشکوه است و تمام قطعاتی که بر اساس این تندا ساخته شدهاند تداعیکنندهی آهستگی در احساس شادی یا غم یا آرامش هستند.
با هم 10 قطعه از مشهورترین آداجیوهای تاریخ موسیقی کلاسیک را مرور میکنیم.
1. «آداجیو در سل مینور» ساخته تومازو آلبینونی
این قطعه حتما معروفترین آداجیوی تاریخ موسیقی است و شهرت آن چنان است که گاه فقط آوردن نام آداجیو مخاطب را متوجه آن میکند. این قطعه که بسیار قدیمی است به احتمال زیاد در سال 1708 توسط آهنگساز دورهی باروک، تومازو آلبینونی برای ارگ کلیسایی و سازهای زهی ساخته شده است. رمو جاتسوتو در سال 1945 ضمن جمعآوری آثار آلبینونی این قطعه را منتشر کرد که به سرعت محبوبیت فراوانی کسب کرد.
2. پارت دوم سوئیت «آب» ساختهی جورج فردریک هَندل
هندل به عنوان یکی از شاخصترین آهنگسازان دورهی باروک، سوئیت سمفونی «آب» را در انگلستان ساخت که بسیار مورد توجه قرارگرفت. این تصنیف در سال 1717 انجام شده است.
3. «کنسرتو ابوا در رمینور» ساختهی الساندرو مارچلو
این قطعهی اندوهناک و شنیدنی بیشک شناختهشدهترین اثری است که از مارچلو، آهنگساز عهد باروک به زمانه ما رسیده است. این قطعه در حدود سال 1715 برای اجرا توسط ابوا و سازهای زهی نوشته شده و نسخه ای از تنظیم آن برای تک نوازی پیانو هم توسط باخ موجود است.
4. سوئیت ارکسترال «Air» ساخته یوهان سباستیان باخ
قطعهای که در میان آثار باخ از شهرت فراوانی برخوردار است و بارها و بارها اجرا شده و حتی به عالم سینما هم راه یافته است. در فیلم «هفت»، دیوید فینچر هنگام ورود کارآگاه با تجربه به کتابخانه در یک نیمهشب آرام، از این قطعه استفاده میکند و چه انتخاب به جایی. درحالیکه کارآگاه جوان در میان سرنخهای صحنهی جرم به دنبال ارتباط میگردد، کارآگاه با تجربه در میان کتب کلاسیک این رابطه را جستجو میکند.
5. «کنسرتو پیانو در لا ماژور» ساختهی ولفگانگ آمادئوس موتزارت
یکی از شنیدنیترین و تاملبرانگیزترین قطعات ساخته شده توسط موتزارت که از لحاظ ارکستراسیون هم جذابیت فراوانی دارد این کنسرتو پیانو است که از محبوبیت فراوانی برخوردار است. در سینمای ایران، بهرام بیضایی در صحنهی گفتگوی دو قهرمان زن و مرد داستان در کافه که لحظهی به پایان رسیدن سوءتفاهم میان آن دو و تداعی کنندهی نوعی آشتی است از این قطعه به عنوان موسیقی در حال پخش کافه استفاده کرده است.
6. «رمانس برای ویولن و ارکستر» ساختهی لودویگ ون بتهوون
بتهوون را بهعنوان پایاندهندهی اثر کلاسیک و آغازکنندهی دورهی رمانتیک میشناسند؛ بنابراین با توجه به ویژگیهای این رمانس باید گفت با یکی از آثار بتهوون روبهرو هستیم که نمایندهی دورهی اول آهنگسازی اوست.
از میان آهنگسازان معاصر، جیمز لست با یک بازتنظیم شنیدنی که در چندین کنسرت اجرا شد، این قطعه را به شهرت بیشتری رساند.
7. «موومان چهارم سمفونی پنجم» گوستاو مالر
گوستاو مالر را آهنگسازی مرگآگاه دانستهاند که حضور مرگ در خیلی از آثارش احساس میشود اما شاید در این قطعه واضح تر از هر جای دیگر بشود سایهی سنگین آن را احساس کرد. این اثر سرنوشت جالبی دارد. توماس مان نویسندهی بزرگ آلمانی پس از ملاقات با مالر و تحت تاثیر این اثر او به فکر نوشتن رمان «مرگ در ونیز» میافتد. وقتی لوچینو ویسکونتی کارگردان ایتالیایی تصمیم به اقتباس از رمان توماس مان میگیرد در سکانس پایانی فیلم که هنرمند قهرمان فیلم در حال احتضار است این موسیقی را میشنویم.
8. «موومان سوم سمفونی دوم» سرگئی راخمانینوف
یکی از نمایندگان موسیقی رمانتیک در میان آهنگسازان کلاسیک روسیه، سرگئی راخمانینوف است. او آثار مختلفی در کارنامهی خود دارد اما فقط سه سمفونی ساخت که از این میان «موومان سوم سمفونی دوم» یک تم گوشنواز و ماندگار دارد.
9. «آداجیو برای سازهای زهی اپوس 11» ساموئل باربر
از جمله شنیده شدهترین آداجیوهای ساخته شده در قرن بیستم، این اثر ساموئل بابر آمریکایی است که علیرغم سازبندی سادهاش به دلیل ملودی زیبایی که ستون فقرات آن را ساخته، توجه مخاطبان ناآشنا با موسیقی کلاسیک را هم جلب کرده و حتی توانسته است در مقطعی در فهرست آثار پرفروش هم جای بگیرد.
10. «موومان دوم کنسرتو د آرانخوئز» ساختهی خواکین رودریگو
این قطعهی بسیار محبوب از آهنگساز اسپانیایی خواکین رودریگو شاید به دلیل ملودی ساده و غمناکش بسیار مورد استقبال بوده و به جهان موسیقی پاپ هم راه یافته و به دهها شکل مختلف تنظیم و توسط نوازندگان و خوانندگان مختلف در چهارگوشهی جهان بازاجرا شده است.