حرف جمالزاده این است که هدایت دریچهی جهانی را گشوده است که ما را نهایتا در دارالمجانین محبوس میکند در حالی که زندگی واقعی آن بیرون در جریان است. همانطور که محمود، شخصیت اول داستان، به چاهی میافتد که هدایتعلی خان یا همان موسیو برایش کنده و وقتی به خودش میآید که دیگر دیر شده و راه خروج از دارالمجانین بر او بسته است.