مجله میدان آزادی: قسمت دوم از یادداشتهای «نوروزخوانی در ایران و جهان» را در صفحهی شانزدهم پروندهی «شاخههای درخت باربد» در ادامه میخوانید. این یادداشتها به قلم آقای «جهانگیر نصری اشرفی» میباشد.
محتوای اشعار نوروزخوانان
نوروزخوانان در اجراهای مختلف با ادغام خلاصهای از داستانهای متفاوت، نوعی نقل قصه در قصه را ارائه میکردند. بهطور مثال با قصهی آدم و حوا آغاز میکردند و قبل از اینکه آن را به انجام نهایی برسانند، گریزی به داستان نوح پیامبر زده و بلافاصله موضوع مبارزهی حضرت علی (علیه السلام) با اژدها را طرح نموده و پس از آن و بی انقطاع به ذکر برخی از رویدادهای مؤثر تاریخی میپرداختند. این شیوه در آنِ واحد مخاطبان را در معرض موضوعات متفاوتی قرار داده، بهگونهای که گویی چند پیشپرده از برابر چشمان آنها عبور کرده و نوعی هیجان مضاعف در ذهن مخاطبان شکل میگرفت. این روش علاوه بر ایجاد هیجانات پیشگفته مخاطبان را با حجم گستردهای از دانش جهانشناختی، اسطورهای، تاریخی و دینی و مذهبی مواجه میساخت. به این ترتیب نوروزخوان خلاصهای از چند روایت با مضامین مختلف از داستانها را بازگو کرده و از این طریق به اشاعهی نمونهای منحصربهفرد از نقلهای بومی و تلفیقی میپرداخت.
پس از این بخش مرحلهی تعریف و تمجید از صاحبان خانه و افراد تحت تکفل آنان آغاز میشد. در این رابطه خوانندهی دوم یا پی خوان هنگام حضور در هر خانه، با زیرکی خاصی اطلاعات و اخبار گوناگون را از همسایگان کسب نموده و در اختیار نوروزخوان (سرخوان) قرار میداد. این اطلاعات مسائلی همچون نام یکایک اعضای هر خانواده، آگاهی از موقعیت اقتصادی خانواده، افراد بیمار، افراد دم بخت و گاه وقوف بر سفرهای زیارتی و سیاحتی را نیز شامل میشد. میزان دریافت اطلاعات و ابعاد آگاهیهای کسبشده که ارتباط مستقیمی با هوش و حافظهی نوروزخوان داشت بر درآمد آنها و حجم انعام حاصله، تأثیر بسزایی میگذاشت؛ بهطوری که گاهی صاحبان منازل از میزان آگاهی نوروزخوانها از موضوعات خانوادگی خود دچار شگفتی شده و در جامعهی عوامزده، گاهی این تصور و توهم پیش میآمد که اطلاعات نوروزخوان حاصل آگاهی او به اسرار و پیشگوییهای اوست. به هر حال بازگفت آرزوها و آمال افراد خانواده و آرزوی سعادت و نیکبختی برای آنها که با زبانی شیوا و شیرین بیان میشده در ترغیب صاحبان منازل برای پرداخت انعام بیشتر، تأثیر فراوانی داشت.
در برخی مواقع نوروزخوان با آگاهی کامل از بضاعت مالی صاحبخانه مقدار انعام درخواستی را مشخص میکرد.
با توجه به حساسیت این موضوع، این بخش از کار نوروزخوانان در اکثر مواقع با مهارت خاصی انجام میشد. همین مسئله ایجاب میکرد تا نوروزخوان با جلب نظر مادران و دختران جوان، انعام بیشتری دریافت کند. در این بخش نوروزخوان ضمن پیش بینی و نوید مراسم جشن و سرور برای فرزندان و به تصویر کشیدن مراسم عروسی و توصیف ساز و نوای مطربان زمینه را جهت ایجاد فضایی شاد و نشاطانگیز و در نتیجه دریافت انعام بیشتر مهیا میکرد.
البته این مسئله موجب نمیشد تا صاحبخانه عین انعام تقاضاشده را پرداخت کند! ضمن اینکه مقدار انعام پرداختی چه بهصورت نقدی و چه بهصورت غیرنقدی غالباً کمتر از انتظار نوروزخوان بود. گو اینکه در شکل معمول این مسئله اعتراض یا گلایهای را به همراه نداشت و نوروزخوان با تشکر و سپاس و آرزوی برکت و فراوانی برای صاحبخانه، آنجا را ترک میکرد.
نمونهی اشعار طلب انعام (دامغان- حسنآباد)
مادر هستی باد خدا
در یخدان بزن بالا
اسکناس شده لا به لا
داری خرجی کربلا
عروسی کرده ریکا
آقا گل پور باخدا
زنده باشی ایشالا
دس بزن جیبِ میان
کیف پولِ بییر میدان
انعامم بدی بهتر
زنده باشی برادر
نمونه ی اشعار طلب انعام (مازندران- ول آغوز)
مَشت عموجانِ باخدا
(ای عموی باخدا)
وجود بوّه بیبلا
(وجودت بی بلا باشد)
به به این دولتسرا
(به به بر این دولتسرا)
خیر بوینی اشالله
(انشاءالله خیر آن را ببینی)
پسر ره هاکنی زوما
(پسرت را داماد کنی)
لوطی بزنو سرنا
(لوطی سرنا بزند)
رقاص بکنه سما
(رقاص برقصد)
ته دشمن بیره بلا
(دشمنت زمینگیر شود)
عید خرامون آمد
(عید خرامان آمد)
با شاد و خندون آمد
(با شادمانی و خندان آمد)
مژده بدین دوستون
(دوستان مژده بدهید)
نوروز سلطون آمد
(نوروز سلطانی آمد)
ادامه دارد