پنجشنبه 09 اسفند 1403 / خواندن: 18 دقیقه
پرونده جایزه فیلم اسکار | صفحه بیست و هفتم

ریویو: نقد و بررسی فیلم «سینگ سینگ» ساخته «گرگ کوئدار»

فیلم Sing Sing به کارگردانی گرگ کوئدار اثری درام با نگاهی عمیق به تأثیر هنر و بازیگری بر زندانیان است. داستان فیلم حول محور جان «دی‌واین جی» ویتفیلد با بازی کولمن دومینگو می‌چرخد. او یکی از بنیان‌گذاران گروه تئاتری در زندان است که به زندانیان کمک می‌کند از طریق هنر و بازیگری به بازسازی خود بپردازند.

4
ریویو: نقد و بررسی فیلم «سینگ سینگ» ساخته «گرگ کوئدار»

مجله میدان آزادی: فیلم «سینگ سینگ» (Sing Sing) به کارگردانی «گرگ کوئدار» محصول سال 2024 است که در نود و هفتمین دوره جایزه فیلم اسکار، نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین ترانه اصلی شده است. در بیست و هفتمین صفحه از پرونده «جایزه فیلم اسکار» ریویوی نقد، تحلیل و بررسی این فیلم را به قلم مرضیه کاظم‌زاده بخوانید: 
 

سینگ سینگ، فراتر از یک درام زندان

فیلم «سینگ سینگ» به کارگردانی گرگ کوئدار اثری درام با نگاهی عمیق به تأثیر هنر و بازیگری بر زندانیان است. داستان فیلم حول محور جان «دی‌واین جی» ویتفیلد با بازی کولمن دومینگو می‌چرخد. او یکی از بنیان‌گذاران گروه تئاتری در زندان است که به زندانیان کمک می‌کند از طریق هنر و بازیگری به بازسازی خود بپردازند. ورود زندانی جدیدی به نام کلارنس «دی‌واین آی» مک‌لین (با بازی خودش) به این گروه، چالش‌ها و تحولاتی را به‌همراه دارد. در طول فیلم، رابطه‌ای عمیق بین این دو شکل می‌گیرد که نشان‌دهنده‌ی قدرت تحول‌آفرین هنر است.


پوستر فیلم سینمایی «سینگ سینگ» اثر «گرگ کوئدار»

این فیلم که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده، با بررسی روش «بازپروری از طریق هنر» (Rehabilitation Through the Arts – RTA) بر پایه‌ی هنر تئاتر و برخلاف بسیاری از فیلم‌های زندان‌محور که روی خشونت و سرکوب تمرکز دارند، روی قدرت تغییر، امید و هویت انسانی متمرکز است. فیلم با ترکیب بازیگران حرفه‌ای و زندانیان واقعی، حالتی مستندگونه دارد که به اصالت داستان کمک می‌کند. حضور کولمن دومینگو در نقش جان «دی‌واین جی» ویتفیلد و کلارنس «دی‌واین آی» مک‌لین در نقش خودش، عمق احساسی فیلم را افزایش داده و واقع‌گرایی آن را تقویت می‌کند.

در این نقد، فیلم را از جنبه‌های مختلف تحلیل کرده و به بررسی ساختار داستانی، شخصیت‌پردازی، کارگردانی، مضامین و سبک بصری و سمبل‌های به کار گرفته‌شده در آن می‌پردازیم و آن را با فیلم‌های مشابه مقایسه می‌کنیم.


1.    روایت و ساختار داستانی: خط باریک بین واقعیت و داستان

«سینگ سینگ» برخلاف کلیشه‌های رایج درام‌های زندانی، از روایت سرراست فرار یا انتقام دوری کرده و روی تحول شخصی و اجتماعی شخصیت‌ها تمرکز دارد. داستان حول محور جان ویتفیلد می‌چرخد که رهبر گروه تئاتر زندان است و تلاش می‌کند از طریق بازیگری، به زندانیان فرصت بدهد هویت‌شان را بازسازی کنند.

ورود کلارنس مک‌لین به گروه، نقطه‌عطف فیلم است. او که در ابتدا به تئاتر علاقه‌ای ندارد، به‌تدریج متوجه می‌شود که این هنر چیزی فراتر از سرگرمی است؛ تئاتر به او قدرت بیان، آزادی ذهنی و هویت تازه‌ای می‌بخشد.


«کلارنس مک‌لین» در فیلم «سینگ سینگ»

نکته‌ی جالب درباره‌ی ساختار فیلم، فقدان یک گره داستانی بزرگ است. بسیاری از فیلم‌های زندانی به یک لحظه‌ی انفجاری از نوع فرار، درگیری یا خشونت وابسته‌اند، اما «سینگ سینگ» بر روند تدریجی تغییر شخصیت‌ها تأکید دارد. این ریتم آرام شاید برای برخی مخاطبان چالش‌برانگیز باشد، اما کاملاً با مضمون فیلم هم‌خوانی دارد.


2.    شخصیت‌پردازی: واقعی، چندلایه و پر از تحول

یکی از نقاط قوت فیلم، شخصیت‌پردازی عمیق و چندبعدی آن است. جان «دی‌واین جی» ویتفیلد (کولمن دومینگو): شخصیتی آرام، باهوش و درون‌نگر که به‌نوعی رهبر معنوی گروه است. او گذشته‌ی سختی دارد، اما تصمیم گرفته زندان را به جایگاه رشد و آگاهی تبدیل کند. بازی دومینگو در این نقش، ترکیبی از صلابت و شکنندگی درونی است که کاملاً بر حس و حال فیلم می‌نشیند.

کلارنس «دی‌واین آی» مک‌لین: او در ابتدا با تئاتر بیگانه است، اما به‌مرور درمی‌یابد که این فعالیت، چیزی فراتر از نمایش و تفریح است. او هویتی جدید پیدا کرده و به‌تدریج از یک شخصیت منفعل به فردی پویا و اثرگذار تبدیل می‌شود. بازی طبیعی و صمیمانه‌اش که ناشی از تجربیات واقعی خودش در زندان است، به فیلم بُعدی مستندگونه داده است.

شخصیت‌های مکمل: سایر زندانیان هر کدام پیش‌زمینه‌های منحصربه‌فردی دارند که در فیلم به آن‌ها پرداخته شده است. برخلاف بسیاری از فیلم‌های مشابه که فقط روی یک یا دو شخصیت اصلی تمرکز می‌کنند، «سینگ سینگ» به تمام شخصیت‌ها فرصت می‌دهد که داستان خود را روایت کنند.


«کولمن دومینگو» در نقش «دواین جی»


3.    کارگردانی و سبک بصری: سینمای واقع‌گرایانه در خدمت داستان

گرگ کوئدار با بهره‌گیری از فیلم‌برداری واقع‌گرایانه، دوربین روی دست و نورپردازی طبیعی، فیلم را به مستندی سینمایی تبدیل کرده است. این سبک باعث می‌شود تماشاگر احساس کند که مستقیماً وارد فضای زندان شده و زندگی این زندانیان را از نزدیک تجربه می‌کند.

قاب‌بندی‌ها و حرکت دوربین تأثیر قابل توجهی در القای احساسات دارند. در صحنه‌های تمرین تئاتر، دوربین به‌شدت نزدیک به چهره‌ی شخصیت‌ها قرار می‌گیرد و احساس اضطراب، اشتیاق یا تردید آن‌ها را به نمایش می‌گذارد. در مقابل، در صحنه‌های گروهی، دوربین عقب می‌رود و حس جمعی و همبستگی را تقویت می‌کند.

طراحی صحنه و استفاده از رنگ‌ها نیز کاملاً در خدمت داستان است. رنگ‌های خاکستری و آبی محیط زندان در تضاد با رنگ‌های زنده و گرم روی صحنه‌ی تئاتر، به‌خوبی نشان‌دهنده‌ی تفاوت بین واقعیت خشن زندان و دنیای آزاد تئاتر است.


«گرگ کوئدار»، کارگردان فیلم سینمایی «سینگ سینگ»

4.    مضامین: هنر به‌عنوان وسیله‌ای برای رهایی

مضمون اصلی «سینگ سینگ» ، قدرت تغییر از طریق هنر است. فیلم نشان می‌دهد که تئاتر فقط یک فعالیت تفریحی نیست، بلکه راهی برای بازیابی هویت، ابراز احساسات و حتی بازپروری است. این مفهوم نه‌تنها در شخصیت‌ها، بلکه در ساختار کلی فیلم هم دیده می‌شود.

از دیگر مضامین مهم فیلم، امید در دل ناامیدی است. زندانیان با وجود شرایط سخت، از طریق هنر، لحظاتی از آزادی ذهنی و روحی را تجربه می‌کنند. این پیام که انسان حتی در سخت‌ترین شرایط هم می‌تواند امید و معنا پیدا کند، یکی از تأثیرگذارترین جنبه‌های فیلم است.


5.    مقایسه با فیلم‌های مشابه

Sing Sing را می‌توان با برخی از آثار سینمایی درام زندان مقایسه کرد:

The Shawshank Redemption (رستگاری در شاوشنک): هر دو فیلم به‌جای تمرکز بر خشونت زندان، بر رستگاری از طریق امید و هنر تأکید دارند. اما برخلاف «رستگاری در شاوشنک»، در «سینگ سینگ» خبری از قهرمان‌پردازی اغراق‌آمیز نیست.

Dead Poets Society (انجمن شاعران مرده): همان‌طور که شخصیت رابین ویلیامز در «انجمن شاعران مرده» دانش‌آموزانش را از طریق ادبیات متحول می‌کند، جان ویتفیلد در «سینگ سینگ» از تئاتر به‌عنوان ابزاری برای تغییر استفاده می‌کند.

Un Prophète (یک پیامبر): برخلاف این فیلم که داستان زندان را از زاویه‌ای خشن‌تر و جنایی روایت می‌کند، «سینگ سینگ» به جنبه‌ای انسانی‌تر از زندان می‌پردازد.

6.    نقاط قوت و ضعف فیلم

نقاط قوت:

•    بازی‌های قوی، به‌ویژه بازی کولمن دومینگو و کلارنس مک‌لین

•    کارگردانی واقع‌گرایانه و مستندگونه

•  مضمون قدرتمند درباره‌ی تأثیر هنر بر تغییر شخصیت

•    روایت احساسی و در عین حال عمیق


نقاط ضعف:

•    ریتم کند (که ممکن است برای برخی مخاطبان خسته‌کننده باشد.)

•    فقدان گره‌های داستانی بزرگ (که ممکن است فیلم را برای برخی بینندگان کم‌هیجان کند.)

7.    سمبل‌ها و نمادها

فیلم «سینگ سینگ» با وجود سبک واقع‌گرایانه‌اش، از نمادها و سمبل‌های ظریفی استفاده می‌کند که به درک عمیق‌تر مضمون‌های فیلم کمک می‌کنند. در ادامه، برخی از مهم‌ترین سمبل‌های فیلم را بررسی می‌کنیم:


1-  تئاتر به‌عنوان نماد آزادی و بازآفرینی هویت

در تمام فیلم، تئاتر بیش از یک سرگرمی ساده است؛ نمایش‌های تئاتر برای زندانیان، نمادی از آزادی ذهنی و فرصتی برای فرار از محدودیت‌های فیزیکی زندان هستند.

•    زندانیان هنگام اجرای تئاتر، دیگر یک شماره نیستند، بلکه به شخصیت‌های جدیدی تبدیل می‌شوند که می‌توانند آزادانه احساسات خود را بیان کنند. این موضوع نشان می‌دهد که هنر می‌تواند فرد را از قید و بندهای اجتماعی و حتی زندان واقعی رها کند.

•    برنامه‌نویسی و اجرای تئاتر زندانیان، نمادی از بازسازی هویت‌شان است. آن‌ها از افرادی که تحت سلطه‌ی سیستم زندان هستند، به خالقان داستان‌های خودشان تبدیل می‌شوند.


2-    نور و سایه: دوگانگی بین امید و ناامیدی

•    در زندان، نورپردازی معمولاً تاریک و سرد است، اما هنگام تمرین‌های تئاتر، نورها گرم‌تر و روشن‌تر می‌شوند. این تفاوت بصری نشان می‌دهد که صحنه‌ی تئاتر مکانی است که در آن امید، انگیزه و سرزندگی وجود دارد.

•    در صحنه‌هایی که شخصیت‌ها به واقعیت سخت زندان بازمی‌گردند، سایه‌ها و ترکیب‌بندی قاب‌ها طوری طراحی شده‌اند که محدودیت و اسارت را تداعی کنند. اما در صحنه‌های تئاتر، دوربین اغلب از زاویه‌هایی استفاده می‌کند که زندانیان را در فضای بازتری نشان دهد، حتی اگر این فضا واقعاً کوچک باشد.
 

3-    دیوارهای زندان: نماد محدودیت و قید و بند اجتماعی

•    دیوارهای بلند و بسته‌ی زندان نمادی از سرکوب و محدودیت‌های اجتماعی است که زندانیان را از دنیای بیرون جدا کرده است. اما در تضاد با این فضای بسته، تئاتر برای آن‌ها به‌عنوان دروازه‌ای به جهان بیرونی و به‌سوی خودآگاهی جدید عمل می‌کند.

•    در برخی از سکانس‌ها، زندانیان به دیوارهای زندان دست می‌کشند یا به آن‌ها نگاه می‌کنند، گویی که بین دو دنیای متفاوت گیر افتاده‌اند. این لحظات نمادین تأکید می‌کنند که زندانیان نه‌تنها از لحاظ فیزیکی، بلکه از نظر اجتماعی هم در محدودیت هستند.


4-    لباس‌ زندانیان: نشانه‌ای از هویت گمشده و تفاوت با دنیای بیرون

•    لباس‌ فرم زندانیان (که معمولاً رنگ‌های خنثی و تیره دارند) نمادی از فردیت ازدست‌رفته‌ی آن‌ها است. آن‌ها همه یک‌شکل به نظر می‌رسند و جامعه آن‌ها را فقط به‌عنوان «زندانی» می‌شناسد، نه به‌عنوان افراد مستقل.

•    اما هنگام اجرای تئاتر، زندانیان لباس‌هایی متفاوت و نمادین می‌پوشند که باعث می‌شود خود را جدا از نقش زندانی بودن ببینند. این تغییر لباس، نمادی از رهایی از هویت تحمیلی زندان و بازآفرینی خودشان از طریق هنر است.
 

5-    صحنه‌ی تئاتر: پلی میان دنیای درون و بیرون زندان

•    صحنه‌ی تئاتر نمادی از یک فضای بینابینی است، جایی که زندانیان می‌توانند برای مدتی از سختی‌های زندگی در زندان فاصله بگیرند.

•    کارگردان با استفاده از بعد معنایی زندان به‌واقع قصد نمایش زندان درونی و بیرونی هر فرد را دارد. در موقعیت‌هایی که زندانبان و خشونتی وجود ندارد و بیشتر شبیه خانه است، باز کارگردان زندان درونی هر فرد را به تصویر می‌کشد.

•   دیالوگ‌های نمایش‌نامه‌ها اغلب منعکس‌کننده‌ی زندگی واقعی زندانیان است. وقتی آن‌ها نقش‌های مختلف را بازی می‌کنند، در واقع در حال بازبینی و پردازش تجربیات شخصی‌شان هستند. این نشان می‌دهد که تئاتر نه فقط یک سرگرمی، بلکه ابزاری برای درمان روحی و بازسازی فردی است.

6-   پنجره‌ها و نورگیری‌های محدود: اشتیاق برای آزادی

•    در صحنه‌های متعددی، زندانیان به پنجره‌های کوچک و نوری که از آن عبور می‌کند، خیره می‌شوند. این لحظات نمادی از آرزوی آزادی و امید به آینده‌ای متفاوت است.

•    گاهی هنگام اجرای تئاتر، بازیگران زیر نورهای صحنه قرار می‌گیرند که احساسی شبیه به ایستادن زیر نور خورشید را تداعی می‌کند. این تضاد بصری بین نور مصنوعی صحنه و نور واقعی بیرون زندان نشان می‌دهد که حتی در محیطی بسته، ذهن انسان همچنان به‌دنبال رهایی است.


7-    صدای تشویق تماشاگران: نمادی از تأیید اجتماعی و بازیابی ارزش فردی

•    یکی از لحظات احساسی فیلم، زمانی است که زندانیان پس از اجرای نمایش خود، صدای تشویق تماشاگران را می‌شنوند. این لحظه نشان‌دهنده‌ی تأیید هویت آن‌ها توسط جامعه است؛ چیزی که پیش‌تر از آن‌ها گرفته شده بود.

•    تشویق‌ها نمادی از ارزشمندی انسان‌ها فراتر از اشتباهات گذشته‌شان است. این صداها به زندانیان احساس هویت داشتن و اعتمادبه‌نفس می‌دهند و این باور که آن‌ها هنوز هم می‌توانند در جامعه جایگاهی داشته باشند.

فیلم «سینگ سینگ» به‌شکلی هنرمندانه از نمادهای بصری و مفهومی برای تقویت پیام خود استفاده می‌کند. تئاتر، نور، دیوارهای زندان، لباس‌ها، صحنه، پنجره‌ها و صدای تشویق‌ها همه در کنار هم تصویری قدرتمند از آزادی ذهنی، امید و امکان تغییر ارائه می‌دهند. این سمبل‌ها نه‌تنها داستان فیلم را غنی‌تر می‌کنند، بلکه به تماشاگران کمک می‌کنند تا تأثیر عمیق هنر را در بازسازی هویت و روح انسان درک کنند.

8.    نتیجه‌گیری: Sing Sing، درامی انسانی و الهام‌بخش

«سینگ سینگ» فیلمی است که فراتر از یک درام زندانی عمل می‌کند و به بررسی تأثیر شگفت‌انگیز هنر بر روح انسان می‌پردازد. این فیلم ثابت می‌کند که حتی در سخت‌ترین شرایط، هنر می‌تواند راهی برای آزادی باشد. بازی‌های قوی، سبک بصری واقع‌گرایانه و پیام عمیق فیلم، آن را به یکی از درام‌های تأثیرگذار سال تبدیل می‌کند. تماشای این فیلم برای کسانی که به فیلم‌های الهام‌بخش و مبتنی بر واقعیت علاقه دارند، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی خواهد بود.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
این فیلم که بر اساس داستانی واقعی ساخته شده، با بررسی روش «بازپروری از طریق هنر» (Rehabilitation Through the Arts – RTA) بر پایه‌ی هنر تئاتر و برخلاف بسیاری از فیلم‌های زندان‌محور که روی خشونت و سرکوب تمرکز دارند، روی قدرت تغییر، امید و هویت انسانی متمرکز است.

گرگ کوئدار با بهره‌گیری از فیلم‌برداری واقع‌گرایانه، دوربین روی دست و نورپردازی طبیعی، فیلم را به مستندی سینمایی تبدیل کرده است. این سبک باعث می‌شود تماشاگر احساس کند که مستقیماً وارد فضای زندان شده و زندگی این زندانیان را از نزدیک تجربه می‌کند.

مطالب مرتبط