یکشنبه 04 آبان 1404 / خواندن: 4 دقیقه
پرونده جشنواره فیلم کوتاه تهران | صفحه بیست و هفتم

ریویو: نقد و نظری به فیلم کوتاه «پیام بر» ساخته «احسان عابدنیا»

داستان فیلم کوتاه «پیام‌ بر» به نویسندگی و کارگردانی «احسان عابدنیا»، ترکیبی از تراژدی و طنزی لطیف است. فیلم در مورد دو نفر از کارکنان بنیاد شهید است که مسئول رساندن خبر شهادت یک پسر ۲۰ ساله به نام «رسول» هستند. آنها پیکر رسول را برای تحویل به خانواده‌اش پشت ماشین قرار داده و در حال حرکت به سمت روستایی در اصفهان هستند.

5
ریویو: نقد و نظری به فیلم کوتاه «پیام بر» ساخته «احسان عابدنیا»

مجله میدان آزادی:  فیلم کوتاه «پیام بر» به کارگردانی «احسان عابدنیا» این روزها در چهل‌و‌دومین جشنواره فیلم کوتاه به نمایش درآمده است. در این صفحه از پرونده «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به سراغ نقد، بررسی و تحلیل این اثر رفته‌ایم. ریویوی آن را به قلم فرناز محمدی بخوانید:


ترکیب تراژدی و طنز همچون بازی میان نور و سایه است؛ جایی که غم عمیق با لبخندی کوتاه هم‌زمان رخ می‌دهد و مخاطب را میان اندوه و شادی معلق نگه می‌دارد. طنز در دل تراژدی، نه برای سبک‌کردن درد، بلکه به عنوان نفسی کوتاه عمل می‌کند که امکان هضم احساسات را فراهم می‌سازد. این تضاد، به شخصیت‌ها عمق می‌بخشد و واکنش‌های طبیعی انسان‌ها در مواجهه با بحران را برجسته می‌کند. نتیجه‌ی آن، تجربه‌ای چندلایه و عاطفی است که هم دل مخاطب را می‌لرزاند و هم او را به تفکر و تأمل وا می‌دارد.

فیلم کوتاه پیام‌بر
فیلم کوتاه «پیام‌بر»، ساختۀ «احسان عابدنیا»

داستان فیلم کوتاه «پیام‌ بر» به نویسندگی و کارگردانی «احسان عابدنیا»، ترکیبی از تراژدی و طنزی لطیف است. فیلم در مورد دو نفر از کارکنان بنیاد شهید است که مسئول رساندن خبر شهادت یک پسر ۲۰ ساله به نام «رسول» هستند. آنها پیکر رسول را برای تحویل به خانواده‌اش پشت ماشین قرار داده و در حال حرکت به سمت روستایی در اصفهان هستند.

تضاد در فیلم از همان ابتدا آغاز می‌شود جایی که یک مرد روحانی به همراه یک مرد سیگاری که در ماشینش آهنگ‌ پخش می‌کند با یکدیگر شروع به سفر می‌کنند. همینجا مسئلۀ فیلم و شخصیت مشخص می‌شود. مرد روحانی، آقای محمدی را سرزنش می‌کند که راه و روشش برای خبردادن به خانواده شهدا غلط است و شروع به یاد دادن نحوه‌های درست خبردادن می‌کند. آقای محمدی هم ذله می‌شود و پیشنهاد می‌دهد این مورد را خود حاج آقا خبر بدهد تا او هم یاد بگیرد.

از اینجا ما منتظر کشمکش بیرونی کاراکترها در مواجهه با اعلام خبر تلخ شهادت به خانواده شهید هستیم. 

فیلم کوتاه پیام‌بر
قابی از فیلم کوتاه «پیام‌بر»، ساختۀ «احسان عابدنیا»

اما در خانۀ شهید مسئله کاملاً عوض می‌شود. شهیدی (رسول) که آنها خبرش را آورده‌اند صحیح و سالم در خانه است. دو مرد پیام بر، به سمت معراج برمی گردند تا اشتباه به وجود آمده را گزارش کنند اما در همان ابتدای راه رسول با دوچرخه دنبالشان می‌افتد. رسول، شهید را شناسایی می‌کند: او رفیقش مجید است که در ازای گرفتن شناسنامه رسول، نوارهای کاست پدرش را به او داده است و بعد بی‌خبر با شناسنامه رسول به جبهه رفته است. مسئلۀ دوم فیلم اینجا به راحتی گره‌گشایی می‌شود، و دوباره سراغ مسئلۀ اول فیلم برمی‌گردیم. حاج‌آقا که قرار است خبر شهادت مجید را بدهد، نمی‌تواند و از خبر دادن منصرف می‌شود. او با درآوردن عمامه و عرقچین به این شکست اعتراف می‌کند و باز هم آقای محمدی است که خبر را می‌دهد، بدون این که نحوۀ خبردادن این دو را از نزدیک ببینیم. آقای محمدی یکی از نوار کاست‌های ‌مجید را که از رسول گرفته پخش می‌کند: ترانۀ «تو مکه عشقی و من عاشق رو به قبله‌تم» از «معین» پخش می‌شود. ولی حالا دیگر روحانی اعتراضی ندارد و هر دو در سکوت با این موسیقی به راهشان ادامه می‌دهند.

جدا از «دو مسئله بودن» فیلمنامه، شخصیت‌پردازی یکی از نقاط قوت آن است. شخصیت حاج آقا که در ابتدای فیلم با تکبر و خودبینی معرفی می‌شود در انتهای داستان  دچار تغییر می‌شود. این تغییر به مرور برای مخاطب قابل باور است. بازی «جواد مدنی» و «ایمان نظیفی» در کنار هم مکمل یکدیگر بوده و به خوبی اجرا می‌شود. بازی کاراکتر رسول فقط احساس خنده دار بودن را به مخاطب می‌دهد و در جایی که باید از این شخصیت حس تأثر و اندوه دریافت شود، این اتفاق نمی‌افتد.


فیلم کوتاه «پیام‌بر»

لهجۀ اصفهانی در فیلم به درستی و با دقت انتخاب و اجرا شده‌ است و به باورپذیری شخصیت‌ها و فضاسازی اثر و در بسیاری از موقعیت‌ها به ساختار طنز فیلم نیز کمک کرده است. دیالوگ‌ها اضافه نیستند و سکوت کاراکترها در موقعیت‌هایی درست و به جا اتفاق افتاده است. شخصیت‌های اصلی، کاراکتر کمدی ندارند اما در موقعیت، رفتارها و دیالوگ‌های خنده‌ داری را ایجاد می‌کنند که همین امر باعث می‌شود مخاطب با فاصله گرفتن از لحظه اصلی تراژدی، امکان خندیدن و همدلی پیدا می‌کند بدون اینکه احساس شود درد واقعی کم‌اهمیت جلوه داده شده است.

جای دوربین در بیشتر نماها در فیلم درست انتخاب شده است. به عنوان مثال کارگردان با گذاشتن دوربین در پشت ماشین به سمت بیرون، قابی می‌بندد که چندین بار تکرار می‌شود. از این قاب موتیفی شکل می‌گیرد که نسبت شخصیت‌ها را با شهید شکل می‌دهد. 

به طور کلی فیلم پیام بر، فیلمی شریف در طنز، لطیف در مواجه با اندوه داستان، عمیق در شخصیت پردازی است و نگرشی نو در ژانر دفاع مقدس به حساب می‌آید.
ایده‌ی اولیه‌ی این فیلم به گفتۀ فیلمساز بر اساس یک خاطره واقعی شکل گرفته؛ خاطره‌ای که در آن، نوجوانی اقدامات خاصی را برای رفتن به جبهه، انجام داده است. همچنین کتابی به نام «روزهای پیام بری» نیز الهام بخش شکل گیری این اثر بوده است.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
ایده‌ی اولیه‌ی این فیلم به گفتۀ فیلمساز بر اساس یک خاطره واقعی شکل گرفته؛ خاطره‌ای که در آن، نوجوانی اقدامات خاصی را برای رفتن به جبهه، انجام داده است. همچنین کتابی به نام «روزهای پیام بری» نیز الهام بخش شکل گیری این اثر بوده است.

ترکیب تراژدی و طنز همچون بازی میان نور و سایه است؛ جایی که غم عمیق با لبخندی کوتاه هم‌زمان رخ می‌دهد و مخاطب را میان اندوه و شادی معلق نگه می‌دارد. طنز در دل تراژدی، نه برای سبک‌کردن درد، بلکه به عنوان نفسی کوتاه عمل می‌کند که امکان هضم احساسات را فراهم می‌سازد. این تضاد، به شخصیت‌ها عمق می‌بخشد و واکنش‌های طبیعی انسان‌ها در مواجهه با بحران را برجسته می‌کند. نتیجه‌ی آن، تجربه‌ای چندلایه و عاطفی است که هم دل مخاطب را می‌لرزاند و هم او را به تفکر و تأمل وا می‌دارد.

مطالب مرتبط
cover
هیچ قطعه ای انتخاب نشده پادکست
0:00 0:00