دوشنبه 24 بهمن 1401
پرونده پرواز بر فراز آشیانه‌ی سیمرغ | صفحه بیست و پنجم

ریویو: نقد و نظری به فیلم «اتاقک گلی»، ساخته «محمد عسکری»

اتاقک گلی اولین فیلم بلند سینمایی محمد عسکری است. فیلمی که در یک بستر عاشقانه آغاز می‌شود و در این زمینه به عملیات مرصاد می‌پردازد و تبدیل به یک فیلم جنگی می‌شود.اتاقک گلی خواسته است یک درام عاشقانه را با یک فیلم قهرمانی جنگی مخلوط کند. اما بیش از هرچیز یک روایت بلاتکلیف ایجاد کرده است.

4.11
ریویو: نقد و نظری به فیلم «اتاقک گلی»، ساخته «محمد عسکری»

مجله میدان آزادی: تا الآن در ستون «نقد و بررسی فیلم‌های جشنواره‌ی فجر 41» چند قسمت از ویدئوهای قاب نقد میدان آزادی منتشر شده، با برگزاری اختتامیه‌ی جشنواره نقدها و ریویوهای نوشتاری را نیز از امروز منتشر می‌کنیم. صفحه‌ی بیست و پنجم از پرونده‌ی «پرواز بر فراز آشیانه‌ی سیمرغ»، ریویویی‌ست از خانم «فاطمه صادقی‌مقدم» با نقد و نظری به فیلم «اتاقک گلی»:

یک عاشقانه جنگی بلاتکلیف

اتاقک گلی اولین فیلم بلند سینمایی محمد عسکری است. فیلمی که در یک بستر عاشقانه آغاز می‌شود و در این زمینه به عملیات مرصاد می‌پردازد و تبدیل به یک فیلم جنگی می‌شود.

اتاقک گلی خواسته است یک درام عاشقانه را با یک فیلم قهرمانی جنگی مخلوط کند. اما بیش از هرچیز یک روایت بلاتکلیف ایجاد کرده است. این داستان عاشقانه اصلا روی فضای جنگی فیلم نمی‌نشیند و دو روایت موازی در فیلم وجود دارد که گاهی با یکدیگر تداخل پیدا می‌کنند. در واقع یک روایت یکپارچه در فیلم وجود ندارد.

در شخصیت‌پردازی کاراکتر اصلی با شخصیت عجیبی روبرو می‌شویم. پسری ترسو که از ترس جنگ به سربازی نمی‌رود اما بدون آن‌که تحولی در او رخ دهد تا یک قدمی اردوگاه منافقین پیش می‌رود. او پس از این نیز رفتارها و کنش‌های مشابه شجاعانه و عجیب دیگری نیز دارد که با تیپ شخصیتیش کاملا ناسازگار و غیرقابل باور است.

ریتم فیلم بسیار کند است؛ در تمام زمان فیلم، منتظر اتفاقی در فیلم بودم و احساس کردم، در همان زمان پخش فیلم می‌شد آن را نقد کرد! یعنی فیلم به هیچ عنوان من را میخ‌کوب نکرد؛ حتی در لحظات حساس فیلم بعضی از کنش‌های بازیگران یا اتفاقات فیلم کاریکاتوری بود. مثل صحنه‌هایی که بازیگر سپاهی دنبال انگشتر ازدواج خود می‌گردد اما "شاهو" نقش اصلی مرد، با اینکه آن را در دست دارد چیزی به او نمی‌گوید و هیچ وقت دلیل این رفتار او مشخص نمی‌شود.

سکانس‌های ابتدایی فیلم که بنا بر منطق فیلم‌نامه به‌نظر می‌رسد قرار بوده صحنه‌هایی عاشقانه میان دو بازیگر نقش اصلی مرد و زن باشد، به علت طراحی اشتباه کارگردان، با قراردادن کلوزآپ‌های متعدد از صورت زن، طراحی لباس او و نوع رفتار آن دو نسبت به یکدیگر تبدیل به صحنه‌هایی اروتیک شده است. شاید هم کارگردان تعمدا چنین فضایی را برای جذابیت فیلم ایجاد کرده است اما چنین فضایی نه با این موضوع همخوانی دارد و نه در ژانر و روایت فیلم جایی دارد.

در فیلمنامه‌ی فیلم هیچ گره یا اتفاقی وجود ندارد که ما را مشتاق ادامه‌ی فیلم کند. پس با این موضوع قاعدتا انتظار وجود نقطه‌ی عطف را نباید داشته باشیم. اما در قسمتی از فیلم صحنه‌ای وجود دارد که به‌نظر می‌آید تمام فیلم برای همین صحنه ساخته شده است؛ صحنه‌ای از دفاع حماسی سپاهیان که می‌توان ساخت آن را قابل توجه دانست؛ اما نمی‌توان برای یک صحنه خوب یک فیلم سینمایی بلند ساخت! شاید بتوان برای این صحنه یک نماهنگ یا فیلم کوتاه ساخت.

نکته‌ی مثبت اتاقک گلی فیلمبرداری در خارج از تهران و در فضا و طبیعتی متفاوت است. اثر، از طبیعت کردستان بهره برده است و این موضوع در تصاویر و فیلمبرداری آن نیز جلوه‌ی خوبی داشته است.

اما از سویی دیگر فیلم پر از صحنه‌های خشونت آمیز است. صحنه‌هایی عریان از خون و زخم و دست‌های بریده و ... . در حالیکه نیازی به این گونه کارها نیست. اگر این فیلم یک فیلم جنگی به سبک هالیوودی بود که قرار بود خشونتی عریان داشته باشد باید فیلمنامه نیز به همان سبک می‌بود فیلمنامه‌ای با گره و نقطه‌ی اوج مشخص و قهرمان و ضد قهرمانی بلامنازع.

اما این فیلم نه یک فیلم قهرمانی و جنگی است و نه یک درام عاشقانه در بستر جنگی. بلکه ملغمه‌ای است از صورت عریان هرکدام از این مفاهیم.

در این اثناء که اختتامیه‌ی جشنواره فجر به پایان رسیده است سوال‌های بیشتری به سوی هیئت داوران جشنواره چهل و یکم سرازیر خواهد شد. انتظار ما مخاطبان از کیفیت فیلم‌های ساخته شده با این سطح از پیشرفت سینما در کشورمان بیشتر است. آن هم وقتی به سراغ چنین موضوعات حساسی می‌رویم؛ قطعا دقت و توقع بیشتری انتظار می‌رود.

شاید بتوان جوایز مربوط به فیلم‌برداری، صحنه‌پردازی یا طراحی چهره را تا حدی قابل دفاع دانست؛ اما برای فیلمی با چنین فیلمنامه‌ی ضعیفی چگونه می‌توان جایزه‌های اصلی که کل فیلم را شامل می‌شود را در نظر گرفت؟ وقتی در فیلمنامه یک فیلم هیچ چیز سر جای خودش نیست، وقتی شخصیت‌پردازی چنان دارای اشکال است، چگونه می‌توان امتیاز قابل قبولی به کل فیلم داد؟ چگونه می‌توان کارگردانی که این مجموعه را اینچنین به اشتباه طراحی کرده است ستود؟ 




حبیب
26 بهمن 1401

و‌ البته فیلمی که درخواست تهیه کننده اش در اختتامیه جشنواره فجر در این حد نازل باشه که آقای شهردار خواهش من اینه که فیلم منو تو مناطق ۲۲ گانه شهرداری اکران کنید🤫

حبیب
26 بهمن 1401

از فیلمی که با این همه رانت از سمت نهادهای دارای کج فهمی فرهنگی ساخته میشه انتظار بیش ازین نباید داشت

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
شاید بتوان جوایز مربوط به فیلم‌برداری، صحنه‌پردازی یا طراحی چهره را تا حدی قابل دفاع دانست؛ اما برای فیلمی با چنین فیلمنامه‌ی ضعیفی چگونه می‌توان جایزه‌های اصلی که کل فیلم را شامل می‌شود را در نظر گرفت؟

ریتم فیلم بسیار کند است؛ در تمام زمان فیلم، منتظر اتفاقی در فیلم بودم و احساس کردم، در همان زمان پخش فیلم می‌شد آن را نقد کرد! یعنی فیلم به هیچ عنوان من را میخ‌کوب نکرد؛ حتی در لحظات حساس فیلم بعضی از کنش‌های بازیگران یا اتفاقات فیلم کاریکاتوری بود. مثل صحنه‌هایی که بازیگر سپاهی دنبال انگشتر ازدواج خود می‌گردد اما "شاهو" نقش اصلی مرد، با اینکه آن را در دست دارد چیزی به او نمی‌گوید و هیچ وقت دلیل این رفتار او مشخص نمی‌شود.

مطالب مرتبط