مجله میدان آزادی: نگارگری ایرانی به نوعی نقاشی ظریف و ریزنقش ایرانی گفته میشود که در گذشته بیشتر برای کتابآرایی ادبی، علمی و پزشکی یا به گونه جداگانه (مرقع) ساخته میشده است. امروز به مناسبت روز بزرگداشت حافظ، یادداشتی آماده کردهایم که نگارگری شعرهای حافظ را بررسی کرده است. این یادداشت را به قلم معصومه سلامی بخوانید:
اثرگذاری اشعار حافظ در تاریخ فرهنگی ایران بر هیچکس پوشیده نیست و همۀ فارسیزبانان دنیا با اشعار حافظ عجین هستند. شعرهایی ظریف، لطیف، نغز که با خاصیت چند لایهگی، مورد توجه همۀ اقشار مردم است. حافظ زبانی نمادین و استعاری دارد و از این نمادها در بیان مفهوم مورد نظر خود استفاده میکند. بههمین دلیل دست یافتن به عمیقترین لایۀ مفهومی این اشعار، نیازمند درک و توجه به این نمادها و همچنین فنون زبانیست. به دلیل این ویژگیها، اشعار حافظ جزو شعرهاییست که چه در دوران حیات او و چه بعد از او مورد توجه مردم بوده و هست. تا حدی که حافظخوانی و تفأل به حافظ جزو سنتهای همیشگی فارسیزبانان است. اما با توجه به ایهامها و استعارات موجود در این اشعار، هنرمندان تاریخ تا چه اندازه موفق به تصویرگری آن شدهاند؟ در این مجال قصد داریم به این مهم در طول تاریخ ایران نیمنگاهی هر چند به اختصار بیندازیم.
شعر و مصورسازی آن
بهطور کلی عنصر خیالانگیزی، عامل بسیار مهم پیوند شعر و ادبیات با هنرهای تصویریست و اگر این خیالانگیزی در کلمات و اشعار، با افسانهها و اسطورهها شکل بگیرد، به دلیل جنبۀ مادی و تصویری آنها، خلق اثر مرتبط با آن برای هنرمندان مطلوبتر است. اما اگر این خیالانگیزی جنبۀ عرفانی، روحی و مثالی بگیرد، بسیاری از گونههای تصویرگری را پشت سر میگذارد و تنها هنرهایی قادر به مصور کردن آن میشوند که خود جنبۀ غیرمادی و یا نمادین را در تکنیک به کار ببرند.
همین موضوع باعث در هم تنیدگی همیشگی ادبیات با مینیاتور(نقاشی ایرانی) در تاریخ ماست. چراکه هنر نقاشی ایرانی همواره از جهانی ورای ماده و طبیعت، سخن میگوید و زبانی نمادین دارد.
تصویرگری کتب ارزشمند
دربارۀ تصویرگری کتب ارزشمند ادبی کشورمان در طول تاریخ، باید گفت که به شاهنامهنگاریها بیشتر از سایر کتب توجه شده است، زیرا بیشتر حکومتهای تاریخ همت زیادی برای تصویرگری و کتابآرایی روایت شاهی در کتابخانههای سلطنتی نمودهاند. بعد از شاهنامه، آثار نظامی، خیام و سعدی و بعد از آن حافظ قرار دارد که در این میان تصویرگری شعر حافظ بسیار محدود و انگشتشمار است. زیرا دربارۀ حافظ، موضوع کمی متفاوت است. مثلا در اشعار فردوسی همواره اتفاقاتی این جهانی، حماسی یا تاریخی اتفاق میافتد که برای نقاشی مطلوبتر است. یا در مورد سعدی تصویرگری حکایتها و پندها، همینطور در خمسۀ نظامی، اتفاقات عاشقانه و داستانی، بیشتر مستعد تصویرگری هستند اما اشعار حافظ به دلیل عرفان، ایهام، استعارات و همچنین نمادها از چالشهای بیشتری برای تصویرگری برخوردار بوده است.
شعر حافظ در دوره حیات و ممات او
دورهای که حافظ در آن زندگی میکرده مربوط به حکومتهای آل مظفر و آل اینجو در شیراز بوده است. در واقع سال تولد حافظ حدود ۷۲۰ تا ۷۲۵ ه.ق تخمین زده میشود. او شاعری بود که خیلی زود و در جوانی مورد تحسین حاکم وقت قرار میگیرد و در سن ۲۵ سالگی به دربار راه پیدا میکند. اما شهرت حافظ حتی بعد از حیات او فروکش نمیکند و کتاب دیوان او همواره توسط مردم عادی و حکومتها رونویسی میشود. ولی به دلایل گفته شده، تعداد کتب تصویری از اشعار او، نسبت به خطی (تا قبل از دورۀ معاصر) بسیار محدود است.
اولین دوره دیواننگاری حافظ
گام بلند تصویرگری کتاب دیوان حافظ در حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ سال بعد از خود او برداشته شد و اولین نسخۀ مصور دیوان حافظ مربوط به دوران تیموری است. این طرحها توسط فردی به نام «روحالله میرک» اجرا شد که در عصر سلطان حسین میرزای تیموری میزیسته و بعد از او شاگردش «کمال الدین بهزاد» راهش را ادامه میهد. از جمله آثار کمالالدین بهزاد نگارۀ «سماع درویشان» در ۸۹۰ ه.ق است.

«سماع درویشان» منتسب به کمالالدین بهزاد در موزۀ «متروپولین» نیویورک
نگارههای حافظ در دوره صفوی
صفویها همیشه گوی رقابت را در تجلی و پیشرفت هنر از همۀ حکومتهای ایران در تاریخ ربودهاند و در دیواننگاری حافظ هم وضعیت به همین صورت است. اولین نگارش همراه با تصویرگری که بهصورت رسمی در دست است به امضای «سام میرزا» پسر شاه اسماعیل و برادر شاه طهماسب صفوی در سال ۹۴۰ و یا ۹۴۲ ه.ق رسیده است (بعضی تاریخ این نگارش را به ۹۳۴ ه.ق نسبت میدهند) و این نسخه شاهکار و یادگاری از شکوه هنرهای تصویری ایران در دوران مکاتب تبریز دوم (صفوی) و هرات است. این نسخه دارای چند نگاره است که چهار عدد از آنها مکانی معلوم و دیگری در مکانی نامعلوم نگهداری میشود و از سرنوشت آن اطلاعاتی در دست نیست. این نسخه به دلیل محل نگهداری آن، به «حافظ کارتیه» هم معروف است.

«عید فطر» منتسب به «سلطان محمد»

دیدار دو دلداده در باغ با روایتهای متعدد منتسب به «شیخزاده» یا «سلطان محمد» و یا «آقا میرک» است.

مجلس وعظ

مستی و ناسوتی منتسب به «محمد عراقی»، حافظ کارتیه

بازی چوگان که به احتمال زیاد اثر «شیخزاده» است که در جنگ جهانی دوم ربوده شده
و اکنون در مکانی نامعلوم نگداری میشود.

جلد منقوش منتسب به «سلطان محمد»
مکتب اصفهان (در ادامه حکومت صفویها)
از مجموعۀ کارتیه به بعد نسخههای متعددی پا به عرصه میدان میگذراند.
نسخۀ دیگری از دیوان مصور حافظ در زمان حکومت صفویان در اصفهان رقم میخورد که تمامی نگارههای آن منتسب به رضا عباسی هنرمند برجسته و تأثیرگذار مکتب اصفهان است.

در عهد پادشاه خطابخش چشمپوش که نگارۀ مشهوری منتسب به این هنرمند است.

عید است و آخر گل و یاران در انتظار منتسب به «رضا عباسی» از مکتب اصفهان
مکتب شیراز
از مکتب شیراز نسخۀ مصور از دیوان حافظ در موزۀ «انستیتوی» دهلی نو باقی مانده است که دارای نگارههای انگشتشمار اما گرانبهاییست که به تناسب قابلیت تصویرسازی، گاه به خود یک بیت و گاه به معنی بیت اشاره دارند. این نسخه در کتابخانۀ دیجیتال «پرینستون» موجود است.
.jpg?ver=ZiNrTl6yWjVDtxDEmCujhA%3d%3d)
سرای پیر مغان (نمایش احترام)

ملاقات و ضیافت شاه و شاعر (گفتوگو، ارشاد و غم)
.jpg?ver=J0GhyzmJuVOBUnB7x2eJaA%3d%3d)
مجلس درس قرآن (اشاره به بیت: مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول / ورد نیم شب و درس سحرگاه رسید)

نخجیرگاه (اشاره به تمنا ترغیب و شادی)
بعد از زندیه (مکتب شیراز)، نوبت به حکومت قاجاریان و بعدها چاپ سنگی و نسخههای اعلایی به سبک قاجاری میرسد. در اینجا شاهد کار مصورسازی کتب به کمک جلدهای لاکی روغنی منقش به گل و مرغ و تذهیبها و نقاشیهایی اغلب از زنان هستیم که با نقوش گل و بوته محصور شدهاند. زیرا زن در نگاه قاجاری جایگاه مهمی در تصویرگریها داشته است.

جلد لاکی قاجاری

دوران معاصر
بعد از دوران صفوی و قاجار، مفهوم نگارگری دچار نوعی استحاله و فروپاشی مفهومی در مقابل هنر مدرن میشود که چندی بعد دوباره بازتعریف شده و با سبک استاد «حسین بهزاد» با رنگگذاری و طراحی بهروز، قدم به فضایی غیرمادی و لاهوتی میگذارد.
از کسانی که در ادامۀ راه، برای ساخت این نوع فضاسازی تلاش مستمری به خرج داد و عرصۀ نگارگری ایرانی را در دنیای هنر مدرن تعریف کرد استاد «فرشچیان» بود. او با تسلطی که بر ادبیات کلاسیک داشت توانست پیوندی مجدد بین این دو مهم برقرار کند و با ایجاد فضای وهمی و آبرنگی و نقشهایی تودرتو، موفق به خلق آثاری شود که بیشباهت به خواب و خیالهای ما ایرانیان نیست که قبل از آن هیچکس موفق به چنین تصویرگریای از اشعار حافظ نشده بود.
جنبش خطوط و رنگهای لایهلایه نگاه مادی و منجمد مخاطب را به سمت دنیایی میبرد که انتهای آن ناپیداست و عمقی دارد به لطافت و ظرافت اشعار عرفانی و قرآنی حافظ.
تعداد نگارههایی که از استاد فرشچیان در رابطه با اشعار حافظ باقی مانده، حدود ۲۱ نگاره است که نه بهعنوان تصویرگری کتب، بلکه با تأثیر از اشعار حافظ اجرا شدهاند. شاید به جرأت بتوان گفت تنها نقاشی که اگر شاعر میشد، شخصی شبیه به حافظ بود و بالعکس، اگر حافظ نقاش میشد، هنرمندی به غایت شبیه به فرشچیان بود.
فرشچیان مانند هنرمندان پیشین گاه از عناصر و نمادهای شعر حافظ و گاه از ابیات بهصورت مستقیم در آثار خویش بهره جسته است.

مستقیم (نکویی اهل کرم)

گل آدم بسرشتند (مستقیم)

بهار طربانگیز (غیر مستقیم)
تا به امروز همچنان هنرمندان نگارگر از مفاهیم شعر حافظ برای امتداد نگاه عارفانه به جهان و ماورای آن استفاده میکنند و این اشعار ناب، همانند شعرهای مولانا، سعدی، فردوسی، عطار و خیام، الهامبخش ذهن و دست آنهاست و کدام آینه مانند شعر حکیمانه و عارفانه میتواند نمایندۀ ذهن و نوع نگاه ایرانیان به جهان پیرامون باشد؟

محمدعلی زاویه

علی مطیع