یکشنبه 11 آذر 1403 / خواندن: 7 دقیقه
به بهانه‌ی تولد جلال آل احمد

«قالی‌بافی در دهه سی شمسی» به روایت جلال آل احمد

برگشتیم سراغ قالی‏باف‌ها. به سه تا خانه سر زدیم. هر یک با دو دار قالی. یعنی از در خانه‏‌ای می‏‌گذشتیم که شنیدیم صدایی می‌‏آید در حدود قرآن خواندن. اول گفتیم لابد رمضان‏ است و مقابله دارند. اما پشت دیوار خانه‌ی دوم ـ و همان آوا. که دقت که کردم دیدم عربی‏ نیست. که انکشف استاد کار دارد نقشه‌ی قالی را می‏‌خواند. به آوازی محزون و کش‌دار و ضربه‌‏ای‏ در آخر ـ هم‌چو قافیه. و هجاها کوتاه و بلند. که تپیدیم توی خانه.

4.5
«قالی‌بافی در دهه سی شمسی» به روایت جلال آل احمد

مجله میدان آزادی: امروز 11 آذر، به مناسبت تولد جلال آل احمد، از نویسندگان مهم ادبیات فارسی است. سبک زبانی او خاص و دلنشین است و مخاطب را با روایتش همراه می‌کند. از ویژگی‌های این نویسنده‌ی بزرگ این است که درباره‌ی وضعیت هنرهای زمانه‌ی خودش روایت‌هایی با چاشنی نقد و نظر نوشته است. ما امروز به این بهانه، به سراغ یکی از دست‌نوشته‌های جلال آل احمد رفته‌ایم. بخوانید بخشی از روایت سفر جلال آل آحمد به استان کرمان، اختصاص دارد به قالیباف و قالی کرمان که خانم پروانه شمس‌آبادی برای شما آماده کرده‌اند:

 

برگشتیم سراغ قالی‏باف‌ها. به سه تا خانه سر زدیم. هر یک با دو دار قالی. یعنی از در خانه‌‏ای می‏‌گذشتیم که شنیدیم صدایی می‌‏آید در حدود قرآن خواندن. اول گفتیم لابد رمضان‏ است و مقابله دارند. اما پشت دیوار خانه‌ی دوم ـ و همان آوا. که دقت که کردم دیدم عربی‏ نیست. که انکشف استاد کار دارد نقشه‌ی قالی را می‌‏خواند. به آوازی محزون و کش‌دار و ضربه‌‏ای‏ در آخر ـ هم‌چو قافیه. و هجاها کوتاه و بلند. که تپیدیم توی خانه. در کوتاهی و بعد باغچه‌‏ای‏ خشک و بعد اطاقی و بعد باغچه‌ی دیگری رنگین و شاداب ـ اما به دار آویخته. و از وسط بریده. و سه تا کودک پایش نشسته بر خاک. به تماشا که به ویجین . . . و به‌جای در آوردن علف‌‏های هرز ریشه‏‌های رنگین می‏‌کاشتند در شیار تارهای سفید. و هر سه دختر.  سرهای بسته و انگشت‏‌های باریک ـ با نوک ترکیده و قرمز. و اطاق بی‏نور و یکی‏شان سرفه‌کنان. همان که نقشه را می‏‌خواند. به زحمت ۱۲ سال‌ه‏ای. که باز بغض آمد و دیدم که چه به زحمت می‏‌توان پا نهاد برین‏ قالی. 

این صنعتی که نه پول سازمان برنامه را پس پشت دارد نه اعتبار بانک صنعتی را و نه وام‏ بانک صادرات را و نه قرضه‌ی بانک بین‌المللی را. اما همچنان زنده است و به قیمت جوانی بی‏باعث‏ و بانی ولایات ... .

و خانه‌ی دیگر و قالی دیگر. و خانه‌ی دیگر و قالیچه‏‌ای. و ابریشمی. یک جا متن لاکی بود جای دیگر بیدمشکی یک جا ترنج بود و جای دیگر ترمه. اما زمینه‌ی اصلی همه جا فقر بود و گرسنگی‏ و رها شدن به تقدیر ... و آن یکی که سه ساله هم نمی‏‌نمود! و خانه‌ی سوم استاد کار مردی بود. سی‏ ساله. می‏‌گفت برای شرکت فرش می‌‏بافیم. به گزی ۶۰ تومن مزد (از آن قالی‏‌ها بود که‏ در بازار متری هزار تومن می‏‌فروشند). و نقشه و پشم و ریسمان از شرکت و دار و ابزار کار و محل‏ از ما.

به اختلاف اقوال شرک فرش تنها در ماهان ۲۵۰ تا ۳۰۰ دار قالی دارد. از مجموع‏ ۸۰۰ داری که در تمام ماهان برپاست. و اگر پای هر داری به‌طور متوسط سه نفر کار کنند می‏‌شود ۲۴۰۰ نفر. و جمعیت ماهان ۷ هزار. و وقتی متوجه‏ باشی که این همه کشت و آبادی‏ پای چنان آبی کار مردهاست می‏‌بینی که چرا این همه کودکان پای دار قالی می‏‌پژمرند. 

و سلامت باد سر این شرکت فرش که به‌جای تجدیدنظری در شرایط عادی بازار کار ... آمده عین‏ همان شرایط را پذیرفته و شده یار و یاور استثمار. و بعد هم سلامت‌تر باد سر این هنرهای زیبا با آن عرض و طول دستگاهش که انگار این صنعت را وسیع کرده و دلش خوش است که نقش‌‏ها را کج و کوله می‌‏کند... .

در هر هفت شماره‌ی «نقش و نگار» ـ که سیمین از ۳۴ تا ۳۹ برای آن اداره در می‌‏آورد و من‏ دستی زیر بالش می‏‌کردم ـ مدام ازین قضیه دم زده‌‏ایم. اما کو گوش شنوا؟ و حتی طرح ملی کردن صنعت‏ فرش را داده‏‌ایم (شماره ۶، بهار ۱۳۳۸، ص ۶۶) نه به آن معنی معهود ملی کردن! و اکنون بیفزایم که‏ با یک«تعاون قالی‏بافی» چه واسطه‏‌ها که دستشان از استثمار این صنعت بریده خواهد شد.


منابع

به نقل از کتاب فرهنگ جلال آل‌احمد به کوشش مصطفی زمانی‌نیا، جلد دوم: ادب و هنر
این مطالب در کتاب کارنامه‌ی سه‌ساله نیز ذکر شده که برخی از آن به عنوان «گذری به حاشیه کویر» سفرنامه‌ی جلال آل‌احمد به کرمان یاد می‌کنند.




  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
و سلامت باد سر این شرکت فرش که به‌جای تجدیدنظری در شرایط عادی بازار کار ... آمده عین‏ همان شرایط را پذیرفته و شده یار و یاور استثمار. و بعد هم سلامت‌تر باد سر این هنرهای زیبا با آن عرض و طول دستگاهش که انگار این صنعت را وسیع کرده و دلش خوش است که نقش‌‏ها را کج و کوله می‌‏کند... .

به اختلاف اقوال شرک فرش تنها در ماهان ۲۵۰ تا ۳۰۰ دار قالی دارد. از مجموع‏ ۸۰۰ داری که در تمام ماهان برپاست. و اگر پای هر داری به‌طور متوسط سه نفر کار کنند می‏‌شود ۲۴۰۰ نفر. و جمعیت ماهان ۷ هزار. و وقتی متوجه‏ باشی که این همه کشت و آبادی‏ پای چنان آبی کار مردهاست می‏‌بینی که چرا این همه کودکان پای دار قالی می‏‌پژمرند.

مطالب مرتبط