مجله میدان آزادی: ۱۶ نوامبر زادروز نویسنده مشهور جهان ژوزه ساراماگو بود، به همین مناسبت و به بهانه این روزهای تلخ و تاریخی مردم فلسطین، حسن صنوبری نظرات و نوشتههای ساراماگو درباره ماجرای فلسطین و اسرائیل را در دو بخش برای مجله میدان آزادی تنظیم کرده است. بخش اول را در ادامه بخوانید:
«ژوزه دی سوزا ساراماگو» معروف به ژوزه ساراماگو از محبوبترین داستاننویسان جهان، برندهی جایزه نوبل ادبیات و مهمترین چهرهی رمان و ادبیات کشور پرتغال بود. ساراماگو یک متفکر آزاده و یک نابغهی تکرارنشدنی بود، هم به دلیل شاهکارهای خلاقانه و خیالانگیزش از نظر هنری و هم به دلیل اندیشههای والا و شجاعتهایش در ابراز همین اندیشهها. در روزگارانی که بسیاری از هنرمندان و نویسندگان به خاطر ترس از معاش و منافع شخصی خود حاضر نیستند حرف حق را در هیچ زمینهای بگویند ساراماگو بیپروا از قدرتها و دیکتاتوریهای فرهنگی، حکومتی یا رسانهای همواره سخنان سنجیده و هوشمندانهی خود را ابراز میکرد. یکی از کتابهای جالب و خواندنی ساراماگو که کمتر درموردش صحبت میشود و بازتابی از همینگونه سخنان ساراماگوست، کتاب «نوت بوک» است که من آن را با ترجمهی خوبِ خانم مینو مشیری خواندهام. در این کتاب آخرین نظرات و نوشتههای ساراماگو را در دوران پختگی شخصیتش میتوانیم بخوانیم، چه درمورد ادبیات، چه درمورد مسائل اجتماعی و چه در مورد مسائل سیاسی.
دو روز پیش سالروز تولد این نویسندهی بزرگ جهانی بود و به این فکر کردم در چنین شرایطی که یکی از هولناکترین نسلکشیهای تاریخ دارد در روزگار ما در جای کوچکی به نام غزه انجام میشود، خوب است آخرین نظریات و نوشتههای او را درباره اسرائیل، فلسطین، غزه و گروه حماس در یک مطلب جمع کنم، اما حجم بالای این نوشتهها حتی پس از گزیدهکردن و حذف متنهای معمولیتر مرا به این نتیجه رساند که بهتر است این نوشتهها در دو بخش منتشر شوند و متنی که بلندتر و مستقلتر است برای بخش دوم بماند. با خواندن این کتاب و توجه به تعداد زیاد اینگونه نوشتهها میبینیم ساراماگو فقط قصد نداشته با نگارش یک بیانیه وجدان خود را آسوده کند، بلکه از تداوم ظلم به مردم فلسطین در یک رنج مداوم بوده و بارها برای این موضوع دست به قلم شده.
این نوشتهها همگی مربوط به سال 2008 است و زمانی که اسرائیل در جنگ به غزه حمله کرد و پس از 22 روز جنایت هولناک سرانجام نتوانست مردم غزه را تسلیم کند و شکست را پذیرفت. جنایتهایی که در برابر جنایات هولناکترِ اخیر دیگر چندان جنایت به حساب نمیآیند! ببینیم ساراماگوی کهنسال آن جنایات کمتر را چگونه روایت کرده:
22 دسامبر: غزه
همانطور که همه میدانند UN مخفف سازمان ملل متحد است، که در واقع چیزی نیست، یا خیلی کم است!
عقیدهی مردم فلسطین در غزه در اینباره چیست؟ مردمی که غذایشان رو به اتمام است، (یا تاکنون به اتمام رسیده؟) چون با محاصرهی غزه اسرائیلیها تصمیم به این کار گرفتند و ظاهراً مصمماند ۷۵۰۰۰۰ پناهنده را محکوم به مرگ از گرسنگی کنند. این پناهندگان دیگر نان هم ندارند، آرد تمام شده، روغن، حبوبات و شکر نیز همان عاقبت را دارند. از تاریخ نهم دسامبر، کامیونهای کمک سازمان ملل مملو از مایحتاج خوراکی، در انتظار اجازه ارتش اسرائیل برای ورود به نوار غزه هستند، اجازهای که داده نخواهد شد یا تا نفسِ آخرِ فلسطینیهای نومید، گرسنه و مستأصل طول خواهد کشید.
ملل متحد ؟ متحد؟ ... اسرائیل با حساب باز کردن روی همدستی یا بزدلی بینالمللی، به هر توصیه، تصمیم و اعتراضی میخندد، هرچه میخواهد میکند، هر وقت و هر جور که خوش دارد، تا جایی که جلوی ورود کتاب و آلات موسیقی را هم میگیرد چنانچه اینها کالاهایی باشند که امنیت اسرائیل را به خطر بیندازند! اگر تمسخر می توانست بکشد، حتی یک سیاستمدار اسرائیلی سرپا نمیماند! نه حتی یک سرباز اسرائیلی.
البته که اینها تخصص در خشونت دارند و فارغ التّحصیلِ تنفّرند و به جهان از بالای قله گستاخیای که ریشه در آموزششان دارد مینگرند.
۶ ژانویه: سارکوزیِ غیرمسئول
هرگز نظر خیلی مساعدی به این آقا [رئیسجمهور سابق فرانسه] نداشتهام و فکر میکنم از امروز نظرم حتی کمتر مساعد میشود، اگر چنین امکانی باشد. نباید چنین باشد -اگر آنگونه که اینترنت هم اکنون به من اطلاع رسانی کرده- نامبرده آقای سارکوزی، عازم مأموريتى صلحجویانه به سرزمین زجردیده فلسطین است، عملی که در نظر اول شایسته تقدیر و آرزوی موفقیت است. تمام اینها را به او ارزانی میداشتم اگر مجدداً آن استراتژی کهنهی دوپهلو را به کار نگرفته بود. سارکوزی در یک حرکت سیاسیِ بهغایت ریاکارانه حماس را متهم به عمل غیرمسئولانه و غیرقابل گذشت میکند به خاطر پرتاب موشک به قلمروی اسرائیل. من کسی نیستم که بر روی این اعمال حماس صحه بگذارم، و بنا بر آنچه میخوانم آنها با هر قدم تنبیه میشوند زیرا عملیاتشان کارآمد نیست و فقط به چند خانه آسیب رساندهاند و چند دیوار را تخریب کردهاند. از آن جایی که حرفهای بد آسیبی به او نمیرساند، آقای سارکوزی لازم است حماس را محکوم کند؛ اما به یک شرط: هشدارهای قانونمندش به جنایات جنگی هولناک ارتش و نیروی هوایی اسرائیل -در سطح غیر قابل تصوری علیه غیرنظامیان نوار غزه- به اسرائیل اطلاق شود.
آقای سارکوزی برای این شرمساری ظاهراًنتوانسته واژگان مناسبی در کتاب لاروس پیدا کند. بیچاره فرانسه.
۱۱ ژانویه: همبستگی با غزه
تظاهرات مردمی را کسانی که در مسند قدرتند خوش ندارند و اغلب ممنوع یا سرکوبشان میکنند؛ خوشبختانه این در مورد اسپانیا صدق نمیکند؛ جایی که بزرگترین تظاهرات اروپا به خیابانها کشانده شده است. به این خاطر ارج بگذاریم به ساکنان کشوری که همبستگی بینالمللی هرگز در آنجا فقط جمله ای تو خالی نبوده و بیتردید این را در تظاهرات یکشنبه در مادرید ناظر خواهیم بود.
هدف بلافصل تظاهرات، محکومیت این عملیات نظامی جنایتکارانهی بی هدف و جرمی است که بر ضد اساس حقوق بشر است و حکومت اسرائیل بر ضد ساکنان غزه در پیش گرفته؛ مردمانی تحت محاصرهای بیرحمانه و محروم از غذا و کمک پزشکی.هدفِ ،بلافصل اما نه تنها هدف. هر یک از تظاهراتکنندگان لازم است در نظرداشته باشد که خشنوت، تحقیر و تمسخری که از سوی اسرائیل به فلسطینیها تحمیل شده شصت سال بی وقفه ادامه داشته. و لازم است فریادشان -فریاد جماعتی که تردید ندارم آن جا حضور خواهند داشت- فریاد خشمی باشد به خاطر نسلکشی آهسته اما سیستماتیک اسرائیل از مردم عذابدیدهی فلسطینی.
اجازه دهیم این فریادهایی که در سراسر اروپا شنیده خواهد شد به نوار غزه و تمام کرانهی غربی برسد. چیزی کمتر از ما انتظار نمیرود از سوی آنهایی که شبانه روز در آن سرزمین میکشند. عذابی بیپایان.
22 ژانویه: اسرائیل، دوباره
عملکرد خشونتآمیزِ زورگویی درباره حقوق اولیه و سرزمین فلسطین توسط اسرائیل همچنان عنان گسیخته ادامه دارد و همراه است با تبانی یا بی تفاوتی آنچه به غلط جامعه بین الملل نامیده میشود.
داوید گروسمان، نویسنده اسرائیلی که انتقادهای همواره احتیاط آمیزش از حکومت کشورش اخیراً اندکی تندتر شده، در مقالهای که چندی پیش منتشر شد نوشت اسرائیل نمیداند ترحم چیست. این را پیش از این هم میدانستیم، با شریعت موسی در پس زمینه، تصویر هولناک و فراموشنشدنی یک سرباز اسرائیلی که استخوانهای دست فلسطینی جوانی را خرد میکند که در انتفاضه اول به خاطر سنگاندازی به تانکهای اسرائیلی اسیر شد معنای جدیدی پیدا میکند؛ باز خوب است که دستش را قطع نکرد!
هیچچیز و هیچکس حتی سازمانهای بینالمللی که وظیفهشان است نتوانستهاند به این عملکرد دولتهای پی در پیِ اسرائیل و نیروهای مسلحشان ضد مردم فلسطین که فراتر از سرکوبگری میرود و جنایتکارانه میشود پایان دهند. بر اساس آنچه در غزه روی داده ظاهراً وضعیت بهتر نمیشود، کاملاً برعکس در مقابل پایداری قهرمانانهی فلسطینیها، حکومت اسرائیل بعضی از استراتژیهای اولیهاش را تغییر داد، با این باور که هر وسیلهای را میتواند و باید به کار گیرد، حتی سفاکانهترین و مستبدانهترینشان؛ از سوءقصدهای گزینشی تا بمبارانهای کور برای خدشه واردآوردن و تحقیر شجاعت حماسی مردم فلسطین.
هر روز به شمار بیپایان کشتههای فلسطینیها اضافه میشود و این کشتار هر روز به واکنش بی درنگ آنهایی که هنوز زندهاند جان تازهای میبخشد.
مطلب مرتبط:
«از سنگهای داود تا تانکهای جالوت» به روایت ژوزه ساراماگو