مجله میدان آزادی: امروز سالروز تولد هنرمندی است که آثارش بخش مهمی از حافظهی موسیقایی معاصر مرم این سرزمین است و یکی از مهمترین آهنگسازان سینما که نامش با موسیقی متن فیلم در سینمای ایران گره خورده است. او کسی نیست جز آهنگساز محبوب ایرانی مجید انتظامی، که بیش از 80 موسیقی متن فیلم در کارنامهی کاریاش ثبت شده است و رکورد دریافت بیشترین سیمرغ را در این رشته از جشنوارهی فیلم فجر دارد. در بزرگداشت سالروز تولد این هنرمند برجسته، در تکنگاری پیش رو، روایت بخشی از زندگی و آثار او را به قلم عصمت زارعی بخوانید:
«من وقتی آهنگی میسازم و تمام میشود، اگر بخواهم آهنگ دیگری بسازم، دیگر بلد نیستم. به خودم میگویم چطور باید بسازم، یا آهنگ قبلی را چطور ساختم؟» اینها بخشهایی از یک گفتوگوی مجید انتظامی است که برای من روحی بسیار مشابه با سخنان قیصر امینپور دارد در مورد سرودن شعر. مرحوم قیصر نیز میگوید (نقل به مضمون) یک شاعر بعد از سرودن یک شعر، هیچ وقت نمیتواند با اطمینان بگوید که بار دیگر شعری دیگر خواهد سرود. این توصیف شهودمحور، بهعلاوهی همهی آن نواهای شورانگیز و آواهای مسحورکنندهی استاد انتظامی این پیام را برای ما دارد که مجید انتظامی هم هنرمندی شهودی است، علیرغم اینکه بر تکنیک و دانش موسیقیایی هم کاملاً مسلط است و آهنگسازیهایش پژوهشی و با دقت و وسواس است و بارها و بارها نتها را مینویسد و کنار میگذارد. این را بگذارید کنار اینکه او یک آهنگساز و موزیسین ارکسترال است و آهنگسازی و مدیریت ارکستر چون تکیه بر همکاری دارد، بسیار سختتر از تکنوازی است.

از زندگی شخصی و زیست هنری و موسیقایی مجید انتظامی
اگرچه شناسنامهاش تاریخ تولد ۱۶ تیر را نشان میدهد، ولی ۱۸ اسفند ۱۳۲۶ بود که خانهی عزتالله انتظامی، هنرپیشهی بنام و محبوب کشورمان، شاهد تولد هنرمندی بود که همیشه گوش به صداهای جهان تیز کرده است و آنها را به نظم درمیآورد تا به گوش ما برساند. ریشهی علاقهی مجید انتظامی به موسیقی، صدای سحرآمیز ساز عمویش قدرتالله انتظامی است که نوازندهی توانمند ویولون بود و مجید خردسال ساعتها به تماشا و شنیدن نواختنش مینشست.
عزتالله انتظامی که از سرآمدان هنرمندان سرزمین ماست و به هنرمند شدن فرزندانش هم علاقه داشت، بعد از اتمام دورهی ابتدایی پسرش مجید، او را بههمراه برادرش به هنرستان موسیقی برد. استادان آنجا چندان استقبالی از مجید نکردند! اما یک استاد اتریشی او را تحسین کرد و برای ساز ابوا انتخابش کرد. شاید اگر او نبود، قصهی زندگی مجید هم تا حدی متفاوت میشد. انتظامی یک سال پس از گرفتن دیپلم هنرستان وارد ارکستر سمفونیک شد و زیر نظر «آنتوان کاتلوس» ابوا آموخت. او همچنین سلفژ و هارمونی را نزد «ثمین باغچهبان» و «مصطفی کمال پورتراب» آموزش دید و نخستین نت موسیقی را نوشت. اما بعد از چند سال و حدود سال ۴۷، وقتی متوجه بیماری کلیوی شد برای درمان به آلمان رفت و همزمان آموزش موسیقی را نزد اساتيدی همچون «کارل اشتاین» و «لوتارکخ» ادامه داد. ابوا مینواخت و با اركسترهای مختلفی همچون اركستر سمفونيک برلين و اركستر فيلارمونيک آلمان همكاری میکرد. علاوهبر آن در برلین و نانسی، مارسی و لئون فرانسه نیز بهعنوان تکنواز نوازندگی میکرد. انتظامی سال ۵۳ برای یک ارکستر به ایران آمد و همین سفر فکر بازگشت به ایران را در او زنده کرد. همان سال برگشت و بلافاصله هم در اركستر سمفونیک تهران استخدام شد و فردای آن روز هم در دانشگاه تهران و هنرستان عالی موسيقی به تدریس پرداخت.

مجید انتظامی در کنار پدرش عزتالله انتظامی
انتظامی یک روز که با رفتار غیرمحترمانهی رهبر ارکستر نسبت به اعضا مواجه شد، با اعتراض آنجا را ترک کرد. ترک ارکستر نهتنها با اخراج او همراه شد، که دیگر به هنرستان و دانشگاه هم راهش ندادند. قطع درآمد و بیکاری او را به مسافرکشی کشاند. شاید اگر در این شرایط دشوار، عشق تازه پا گرفته نبود، فکر بازگشت به موقعیتهای آماده در خارج از کشور بر انتظامی غلبه میکرد. اما عشق به «آذرنوش صدرسالک»، از اعضای چیرهدست همان ارکستر که در همان ایام دشواریهای مالی هم یار انتظامی شده بود، او را بیشتر پایبند ایران کرده بود. یک روز انتظامی برای خداحافظی به کانون پرورش فکری رفت و «احمدرضا احمدی» که جویای حالش بود از بیکاری او مطلع شد. احمدی ساخت آهنگ سه کار را به او پیشنهاد داد و پیانو هم در اختیارش گذاشت. انتظامی ساخت آهنگ برای شعر فروغ را انتخاب کرد و پس از آن موسیقی معروف و شاهکار انیمیشن «زال و سیمرغ» را ساخت که بعدها بهعنوان تیتراژ «بچههای کوه آلپ» به کار رفت (البته بدون اجازه از ایشان) و سالها کسی نمیدانست این آهنگ ساختهی استاد انتظامی است. انتظامی همواره از احمدرضا احمدی که در آن شرایط سخت دستگیر او شد با احترام و قدردانی یاد کرده است.
نکتهای که نباید از قلم انداخت همکاری دائم همسر استاد انتظامی، آذرنوش صدرسالک در بسیاری از موسیقیهاست. در مشخصات تمام سمفونیها نام او بهعنوان دستیار آهنگساز، همچنین نوازندهی هارپ نوشته شده است. خانم صدرسالک که ستارهی نوازندگی هارپ است، نشان درجه يک هنر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد. مجید انتظامی میگوید اگر ایشان نبود نصف کارهای من ساخته نمیشد. این دو همیشه در ساخت آهنگ با هم همکاری و مشورت داشتهاند و در ساخت و اجرای بسیاری از کارها هم با هم همکار بودهاند.

مجید انتظامی در کنار همسرش آذرنوش صدر سالک
انتظامی، ستارهی موسیقی فیلم در ایران
موسیقی متن یک فیلم، بخش مهمی از فیلم است که سهم قابل توجهی از بار احساسی و معنایی و روایت فیلم را به دوش میکشد و میتواند در تأثیرگذاری و ارزش فیلم نقش پررنگی داشته باشد. مجید انتظامی میگوید قبل از انقلاب، موسیقی فیلم بهطور ویژه وجود نداشت؛ چند تا ترانه و آواز برای فیلم میساختند و موسیقی متن را از فیلمهای خارجی برمیداشتند. اما ما اکنون با موسیقیهای درخشانی برای فیلم مواجه هستیم که آثار انتظامی از شاخصترین آنهاست. موسیقی فیلم ایرانی آهنگسازان برجستهای را به خود دیده است، اما شاید بتوان مجید انتظامی را در کنار محمدرضا علیقلی، هم در کمیت و هم در کیفیت آثار، بهعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین چهرههای موسیقی فیلم در ایران دانست. اگر به محدودیت و سختی کار آهنگساز در ساخت موسیقی فیلم توجه داشته باشیم که چیزی مستقل و متفاوت از موسیقی غیرفیلم است بیشتر متوجه ارزشمندی ساختههای درخشان ایشان میشویم. چون به قول انتظامی موسیقی فیلم بیشتر به شرایط فیلم و تصویرهایی که کارگردان و فیلمنامهنویس ترسیم کرده وابسته است تا آزادی کامل در درونیات آهنگساز. اگر این شرط را مد نظر داشته باشیم میبینیم که آثار انتظامی چطور با فیلمها عجین شدهاند و حتی به آنها عمق و معنای بیشتری افزودهاند.
نگاهی کلی به چند موسیقی فیلم انتظامی
اولين آهنگسازی انتظامی برای فیلم، ساخت موسيقی شاهکار انیمیشن «زال و سيمرغ» در سال ۵۶ بود که قبلاً به آن اشاره شد. اولین فیلم بلندی هم که برایش موسیقی ساخت، فیلم «مسعود کیمیایی» بود که اتفاقی انتظامی و آهنگ او را در کانون دید و از او خواست برای فیلم «سفر سنگ» آهنگ بسازد. این در حالی بود که هنوز موسیقی فیلم به آن صورت در ایران پا نگرفته بود. این همکاری بعدها در فیلم «اعتراض» کیمیایی هم ادامه یافت.
از دیگر موسیقیهای بینظیر و جاندار انتظامی میتوان به موسیقی فیلم «ترن» به کارگردانی «امیر قویدل» اشاره کرد که نهتنها در راستای اهداف فیلم، مفهوم حماسه و انقلاب را بهخوبی منتقل میکرد، آنچنان تأثیرگذار و قدرتمند و پرهیجان بود که هنوز بعد از سالها در ایام انتخابات یا دههی فجر و سایر مناسبتهای ملی میهنمان از تلویزیون پخش میشود. اگرچه در این پخشها هم حقوق مؤلف رعایت نشده و به اعتراضات ایشان هم توجهی نشده است. «ترن» به گفتهی منتقدان بسیاری، بهتنهایی برای ماندگاری او در آهنگسازی کافی است. گفته میشود حتی در آن زمان برخی شاعران و خوانندگان هم برای این آهنگ شعر نوشتند و خواندند.

اگر انتظامی در فیلم «مریم مقدس» برای نزدیکتر شدن به موسیقی مسیحی به ارمنستان سفر کرد، یا رنگ مسیحی را به موسیقی «مردان آنجلس» زد، «روز واقعه» را بر اساس گام شور عربی ساخت. البته اهتمام داشت که موسیقی فیلم عربی نشود و دیگر گونههای موسیقی مثل موسیقی اقوام ایرانی را هم در آن داخل کرد و به یک موسیقی پژوهشی، علمی و پخته با نوازندگان چیرهدست و مطرح کشور رسید که منتقدان میگویند نمونهی مناسب و برتری از «موسیقی مذهبی» است و حتی جریانی در ساخت موسیقی فیلم و سریال مذهبی ایجاد کرد.
اما بسیاری از شاهکارهای انتظامی در فیلمهای «ابراهیم حاتمیکیا» ساخته شد که بخش قابل توجهی از حافظهی موسیقایی ما در موسیقی فیلم است و بهزیبایی از پس صحنههای حماسی و لحظات عرفانی و کشمکشهای روحی برآمدهاند.
انتظامی در جایی بهترين موسيقی فيلمش را موسیقی فيلم «دوئل» میداند که نظير آن در مدتزمان کوتاه ساخته نخواهد شد. او معتقد است شاید آثار دیگر را بتوان ساخت، اما مشابه موسیقی «دوئل» را که با همكاری گروه اركستر و پژوهش سازهای جنوبی در اركستر ساخته شده شاید بهسختی بتوان ساخت. این کار پرچالش و دشوار یک اثر شاخص و بینالمللی است.

یکی دیگر از آثار درخشان انتظامی «دیوانهای از قفس پرید» است. یکی از همکاران انتظامی در ساخت موسیقی این فیلم میگوید در طراحی موسیقی هر شخصیت با توجه به ویژگیهای او یک ساز اختصاص دادیم. مثلاً برای پرویز پرستویی درگیر بحران، سنتور، برای نیکی کریمی نی، برای نصیریان که بهنوعی نماد عقلانیت مدرن است، ترومپت و برای عزتالله انتظامی که نماد تاجرمسلکیست، آکاردئون و... .
نکتهای که در مورد آثار انتظامی قابل ذکر است توجه او به جغرافیا و فرهنگ و دیگر ابعاد یک فیلم است. موسیقی او مثل یک راوی صبور، وقایع و حالات متفاوت فیلم را ترسیم میکند و روح آن را بهخوبی منتقل میسازد. مثلاً در صحبتهای او مشهود است که در «روز واقعه» به معنا و روح حماسی عاشورا توجه دارد و در حزن محض نمیماند و حماسه و اندیشهی زایندهی آن را کاملاً منعکس میکند تا روح اعتقادات شیعی را ترسیم کند که کربلا را شکست نمیداند، بلکه دریچهای برای احیا و گسترش اسلام میداند.
استاد انتظامی برای حدود صد فیلم و سریال موسیقی ساخته که ترن، آژانس شيشهای، عقابها، مريم مقدس، آخرین پرواز، دل و دشنه، ناصرالدينشاه آكتور سينما، طبل بزرگ زیر پای چپ، هراس، مدرسهی رجایی، سردار جنگل، سناتور، از کرخه تا راین، عشق بدون مرز، ابلیس، آتش پنهان، زرد قناری، آرزوی بزرگ، طعمه، تفنگ شکسته، آذرخش، من ترانه پانزده سال دارم، دوئل، روز واقعه، کانی مانگا، سيمرغ، بوی پيراهن يوسف، بازمانده، مرد ناتمام، ضربهی آخر، زمهریر، حمله به اچ۳، خط قرمز، پرونده، بازمانده، جایی برای زندگی، در محاصره، مجنون و سریالهای گرگها، تنهاترین سردار، مردان آنجلس، محاکمه، شیخ بهایی و کلاه پهلوی تنها چند عنوان آن است.
اگرچه موسیقی فیلمهای انتظامی در حافظهی ایرانی و تاریخ هنر این سرزمین مهر شده و انتظامی به جایزه و نشان دیگری نیاز ندارد، همچنین جایی گفته است من کاری به جشنوارهها ندارم، اما او برای «دیوانهای از قفس پرید»، «آژانس شیشهای»، «روز واقعه»، «بایسیکلران» و «مجنون» سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن جشنوارهی فیلم فجر را دریافت کرد. هچنین برای «ترن» لوح زرین بهترین موسیقی متن و تندیس زرین بهترین موسیقی متن و برای «از کرخه تا راین» و «راز خنجر» دیپلم افتخار جشنوارهی فیلم فجر را برد. برای فیلم «نورا» و «دیوانهای از قفس پرید» تندیس زرین بهترین موسیقی فیلم به او اهدا شد و «دوئل» و «عروس افغان» و «من ترانه پانزده سال دارم» نامزد این جایزه شدند. برای «دوئل»، «اعتراض»، «راه افتخار» و «نون و گلدون» هم نامزد سیمرغ بلورین موسیقی جشنوارهی فجر شد. او همچنین در بيست و نهمين جشنوارهی بينالمللی فيلم فجر جزء هيئت داوران جشنواره بود.
اما یک خبر شگفتیآفرین و نویدبخش برای ما آهنگ در حال ساخت ایشان است. گفتهاند بهعنوان آخرین کار دوست دارند کاری با عنوان «رستاخیز» دربارهی آخرالزمان بسازند. این کار در حال نوشته شدن است و به سرمایهگذار نیاز دارد. ایشان میخواهند در این اثر جهنم را با موسیقی نشان دهند.
موسیقی به رنگ انسان و طبیعت
بنیادیترین عنصر موسیقی صداست و صدای خوشآهنگ و منظم موسیقایی است، اما فراتر از اینها انتظامی معتقد است سکوت هم خودش یک نوع موسیقی است. چنین کسی با چنین گوش شنوایی چطور تنها در اشیا و ادوات رایج موسیقی محصور بماند و شور و حماسهی صداهای انسانی را درنیابد و نشناسد؟ اینجاست که ناله، صدای نفسنفس، سوت و... در کنار ادوات موسیقی خودشان را به یک ساز کمنظیر تبدیل میکنند. در بوطیقای موسیقیایی انتظامی بهکرات و خلاقانه میتوان ظهور این نغمهها و نواهای بشری را در ادوات موسیقی دید.
صدای ناله در «بوی پیراهن یوسف»، صدای نفسنفس در «نغمه» که سرفههای جانباز شیمیایی را همپوشانی میکند، از همه مشهورتر، صدای سوت در «از کرخه تا راین» و «بوی پیراهن یوسف» چند نمونه از آنهاست. همچنین فریاد محو «یوسف یوسف» در تونل یک ضربآهنگ تأثیرگذار و تکاندهنده در زمینهی موسیقی «بوی پیراهن یوسف» میسازد که میخواهد نوید زنده بودن یوسف را بدهد. انتظامی در ساخت این موسیقی چنان از جان مایه گذاشته بود و چنان تحت تأثیر آن قرار گرفته بود که میگوید سر ساخت آهنگ این فیلم به یک بیماری خیلی سخت مبتلا شده و این حال ناخوشی تا چند سال از او دور نشده است.
اما غیر از این نواها و نغمات انسانی، انتظامی عناصر طبیعی مانند سنگ و چوب را هم بهعنوان ادوات موسیقی به کار برده است. یکی از جلوههای پررنگ این سازهای طبیعی در فیلم «روز واقعه» خودش را نشان میدهد. انتظامی که نمیتواند بپذیرد مثلاً گیتار صدای عاشورا شود، غیر از سازهای عربی و بومی، در کنار سازهای زهی و کوبهای، از قابلمه و سنگ هم بهره برد تا حماسه، شور و هیجان یا خشونت را در موسیقی بهنحوی طبیعی و بدوی بیان کند. از خانهی مادرش قابلمه برمیداشت و شبانه به کوه میرفت و سنگها را در گونی میریخت و به استودیو میبرد. حدود چهل نوازنده در ساخت این موسیقی انتظامی را همراهی کردند.

پوستر فیلم سینمایی روز واقعه
احیای ارکستر سمفونیک و سمفونیهای مجید انتظامی
شاهکارهای مجید انتظامی به ساخت موسيقی فيلم محدود نمیشود و ایشان با خلق سمفونیهای متعدد آثار ماندگاری را بین مردم به یادگار گذاشته است. قبل از اشاره به سمفونیهای درخشان، بد نیست برگردیم به سال ۵۷ و وضعیت ارکستر ملی و سمفونیک ایران در سالهای آغازین انقلاب اسلامی را مرور کنیم.
انتظامی میگوید سال ۵۶ از حدود هشتاد عضو ارکستر سمفونیک ایران، ۶٠ نفر خارجی بودند. انتظامی هم یکی از نوازندگان ارکستر بود. با اوجگیری تظاهراتهای خیابانی و انقلاب، خارجیها رفتند و فقط حدود بیست نفر مانده بودند که با این اعضای کم و بیتوجهی به موسیقی، ارکستر نمیتوانست به فعالیت خود ادامه دهد. برای رفع این بلاتکلیفی، آنها پیش شهید بهشتی رفتند و از ایشان خواستند فتوا بدهد که موسیقی حرام نیست. شهید بهشتی گفتند مگر برای اینکه بتهوون بتواند کار کند کسی فتوا داد؟! اگر در مسیر مردم حرکت میکنید و بهحقید، حقتان را بگیرید و اگر ناحقید که هیچ. این شد که اعضای کنسرت از بین خودشان رهبری انتخاب کردند و با پایداری و اجراهای مختلف، از تالار رودکی تا خیابان و تیمارستان، از آثار کلاسیک مثل بتهوون و موتزارت تا سرودهای انقلابی و سرود ملی، سعی کردند ارکستری را که بدون پشتوانهی نهاد و سازمانی رها شده بود، زنده کنند و از این شرایط عبور دهند. در این راستا آلبوم «حماسهی ایران، سرود شهیدان» به آهنگسازی انتظامی، اولین تولید این ارکستر و نوازندگان آن در همراهی با مردم بود.

روایت موسیقیایی تاریخ معاصر ایران
بعد از آلبوم «حماسهی ایران، سرود شهیدان» بود که انتظامی تصمیم گرفت وقایع سیاسی دوران خود را به زبان موسیقی بیان کند که اولینش «سمفونی خرمشهر» بود در شرایطی که خرمشهر هنوز در محاصره به سر میبرد. مجید انتظامی میگوید روزی که تصمیم گرفتم وقایع روزگارم را با موسیقی روایت کنم، مسئولان موسیقی نمیخواستند، موسیقی زیر سؤال بود و کنسرتی برگزار نمیشد. در این وضعیت با خودم فکر کردم چرا بهجای سرود انقلابی، «حماسهی خرمشهر» یا «حماسهی ایثار» نسازم که حالت سمفونی هم داشته باشد. اتفاقاً همان مسئولانی که زمانی مخالف موسیقی بودند با اشتیاق به این کنسرتها میآمدند.
سمفونی خرمشهر: سمفونی باشکوه و پربسامد و پرقدرت «حماسهی خرمشهر» یکی از ماندگارترین اجراهای موسیقی ایران است که سال ۵۹ ساخته شد. اگر رزمندگان در جبهههای جنوب برای حفظ مرزها میجنگیدند، مجید انتظامی و همراهانش با سازشان و با همان قدرت در حال حفظ جبههی هنر و فرهنگ این سرزمین بودند. انتظامی دربارهی این اثر گفته است: «من خرمشهر را در موسیقی، قبل از آزادسازیاش، آزاد کردم؛ وقایع جنگ را در هر بخش از موسیقی آوردم. در بخش اول که زندگی مردم در آرامش در جریان است و در بخش بعد حمله و جنگ واقع میشود و در ادامه مقاومت شهر و مردمی که با این پایداری شهر را پس میگیرند و سرانجام شادی مردم از آزادسازی... تو که شیپور میزنی، این شیپور جنگ است. تو که نیانبان میزنی، این آرامش قبل از طوفان است؛ عدهای در خرمشهر آرام نشستهاند و غذا میخورند و با بچههایشان بازی میکنند و بهیکباره به آنها حمله میکنند. این توضیحات رنگ موسیقی را عوض میکند. یک بار موسیقی تهاجمی میشود، یک بار ایران شکست میخورد. باور اینکه ما این خاک را پس میگیریم... قطعهی ما ریتمیک است ولی در آن خشونت جاری است. همین چوبها در دست خوانندگان گروه کر خودش از خشونت روایت دارد. حالا ما حمله میکنیم. برمیگردیم با همین دست خالی وطنمان را پس میگیریم.» همچنین خوب است اشاره کنیم او در این سمفونی اولین بار سنج و دمام را وارد ارکستر کرد و در کنار سازهای غربی رنگ ایرانی به سمفونی خود داد.
سمفونی مقاومت: سمفونی مقاومت در چهار قسمت با عنوانهای «عروج»، «رویش»، «امید» و «مقاومت» به سفارش بنیاد شهید ساخته و در سال ۸۸ اجرا شد. در توضیح این سمفونی آمده است: «این اثر بهدنبال تبیین مفهوم مقاومت بهعنوان جریانی فیاض در حوزهی تعالی روح و اندیشهی حقجوی همهی انسانهاست. هدف از خلق این اثر ارتباط با فطرت کمالجوی انسان تشنهی حقیقت ناب است. بر این اساس با استفاده و ترکیب مختلف سازهای جهانی و تلفیق سبکهای متفاوت تلاش شده است تا فهمی مشترک برای گروههای مختلف نژادی، زبانی، مذهبی و فرهنگی شکل بگیرد.»
سمفونی کارون: سمفونی كارون سال ۹۱ و به سفارش وزارت نیرو در موومانهای «میتوانیم»، «آب و روشنایی»، «خودباوری و خودکفایی» و «شکوه کارون» ساخته شد و در تالار وحدت به اجرا درآمد.
توضیحاتی که در مورد هر موومان آمده، نشان میدهد برای اینکه سازها توان بیان بیایند، کاملاً متناسب با هدف آن بخش و آن ویژگیها انتخاب شدهاند و هیجان، مقاومت، سرسبزی و خرمی و هر چیزی در جای خود با ساز متناسب آن همراه است. اگر موسیقی میخواهد عظمت را نشان دهد، اگر میخواهد متانت را به گوش برساند، یا برای حماسه کوبندگی سازها را نیاز دارد، از سازهای کوبهای جنوب بهره برده است و همه چیز مهندسی شده و با جان و دل ترسیم شده است تا عشق انتظامی به وطن و جان بر کفان آن را به گوش همه برساند.
سمفونی انقلاب: سمفونی انقلاب به مناسبت سالگرد سیسالگی پیروزی انقلاب اسلامی و در موومانهای «طلوع فجر»، «هجران آفتاب»، «تداوم نور»، «سازندگی» و «بهسوی ایران ۱۴۰۴» با خوانندگی سالار عقیلی و نیما مسیحا و گروه کر ساخته و اجرا شد. انتظامی میگوید: «میخواستم پيام صلح را كه شعار پرشور و هیجان جمهوري اسلامي نيز هست و بهنوعي با فجايع رژيم صهيونيستي در غزه در اين ايام مرتبط است، بهعنوان محور اين سمفوني در نظر بگيرم. قطعاً مخاطباني كه براي شنيدن اين اثر بهعنوان يك سمفوني انقلاب ميآيند، توقع موسيقي كوبنده و پرسر و صدايي را دارند، در حاليكه سمفوني انقلاب كاري آرام و عاشقانه است.»
سمفونیهای «حماسه و اقتدار» که برگرفته از فضای دفاع مقدس است، «ایثار»، «انقلاب اسلامی» و «پیروزی» که بهمناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی و در آستانهی سالروز ورود آزادگان به میهنمان اجرا شد و «سمفونی صلح» نیز از دیگر آثار استاد انتظامی است که همگی رنگ انقلاب و میهندوستی دارند.
دیماه ۱۴۰۰، هم قطعهی «شهادت و اقتدار» با آهنگسازی مجید انتظامی، خوانندگی سالار عقیلی و با ارکستر صدا و سیما بهمناسبت دومین سالگرد شهادت قاسم سلیمانی با حضور خانودهی شهید اجرا شد.
اما بعد از چند سال دوری استاد انتظامی از موسیقی صحنهای، خبر کنسرت «همراه با خاطرهها» که ارکستر ملی ایران مهرماه ۱۴۰۲ بهمناسبت هفتهی دفاع مقدس روی صحنه برد، هیجانی در جامعه ایجاد کرد. در این کنسرت برگزیدهی خاطرهانگیزترین آثار مجید انتظامی مانند «سمفونی حماسهی خرمشهر»، «از کرخه تا راین»، «آژانس شیشهای»، «بوی پیراهن یوسف»، «دیوانه از قفس پرید»، «آرزوی بزرگ»، «جایی برای زندگی»، «شیخ بهایی» و «دوئل» نواخته شد و اجرای قطعهی سمفونی خرمشهر بهشکل کامل، برای نخستین بار صورت گرفت.
آلبومها
موسیقی فیلمهای «بوی پیراهن یوسف»، «ترن»، «اعتراض»، «شیخ بهایی»، «عشق بدون مرز»، «کانی مانگا»، «دیوانه از قفس پرید»، «آژانس شیشهای»، «روز واقعه»، «جایی برای زندگی»، «دوئل»، «از کرخه تا راین»، «زمهریر» و «محاکمه» بهصورت مستقل منتشر شده است. «آرامتر از دریا» نیز نام آلبوم موسیقی بیکلامی است که دربرگیرندهی مجموعهای از ساختههای مجید انتظامی است و در سال ۱۳۷۱ انتشار یافته است. از موسیقی این آلبوم در فیلم «مرد آفتابی» به کارگردانی همایون اسعدیان استفاده شده است. «وصل نیکان»، «عقابها»، «دوئل»، «گذرگاه»، «بازمانده» و «کربلا جغرافیای یک تاریخ» که برای مستندی با همین نام ساخته شده نیز دیگر آلبومهای منتشرشدهی انتظامی هستند.
تنها صداست که میماند
بیشتر کارهای سینمایی انتظامی در حوزهی دفاع مقدس و کارهای سمفونیک ایشان با مضمون ایران است. راز ماندگاری آنها هم در باور و اعتقاد و احترام او به شهدا و رزمندگان غیور ایرانزمین و احساس دین او نسبت به آنهاست که با حس وطندوستی این نام بزرگ قرین میشود. علیاکبر کردبچه میگوید موسیقی حماسی پدر موسیقی ایرانی است و دور از واقع نیست اگر ما امروز انتظامی را پدر موسیقی حماسی معاصر بدانیم که روح امید و تلاش و بیداری را در این موسیقی دمیده است.
در پایان لازم است از مستند «ابوایست» یاد کنم در نگارش این تکنگاری از آن بهره بردم. این مستند شاید تنها اثر تصویری ساختهشده در مورد زندگی و آثار مجید انتظامی باشد.