پنجشنبه 24 مهر 1404 / خواندن: 9 دقیقه
در بزرگداشت نام و یاد آقای کارگردان

تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار ناصر تقوایی

«ناصر تقوایی» متولد آبادان 1320 است و در جو جنوبِ در حال تحول به علت پاگرفتن صنعت نفت رشد کرد. در سال‌هایی که سینما و عکاسی و مجلات مربوط به هنر و ادبيات، بسیار پرطرفدار بود، تقوایی نوجوان نیز به سمت آن کشیده شده بود. تقوایی جوان، به مانند بسیاری دیگر از اعضای مکتب جنوب، با سینما و ادبیات، همزمان پیوند برقرار کرد.

4
تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار ناصر تقوایی

مجله میدان آزادی: هفته اخیر شاهد دو فقدان غم‌انگیز در سینمای ایران بودیم. پس از محمد کاسبی، «ناصر تقوایی» نیز در 22 مهرماه چشم از جهان فروبست و جامعه هنری ایران را سوگوار خود کرد. پیش از این در مجله میدان آزادی در چند مطلب به سراغ ناصر تقوایی و آثارش رفته بودیم، و در یادداشت پیش رو نیز مروری بر زندگی ادبی و هنری این هنرمند گران‌مایه‌ خواهیم داشت. در ادامه، شما را به مطالعه یادداشت تک‌نگاری ناصر تقوایی را به قلم مینو رضایی دعوت می‌کنیم: 

صنعت نفت و چشم استعمارگران به منابع ایران، به جز آورده‌های اقتصادی، اثرات فرهنگی فراوانی در جنوب ایران داشت. سیل انگلیسی‌زبانانی که آثار ادبی به روز قرن نوزدهم به خصوص آمریکا را با خود آورده بودند، رونق عجیب اسکله‌ها و بندرها، به وجود آمدن طبقه کارگر و مسائلشان، شروع شهرنشینی، رواج فرهنگ زندگی کارمندی با وجود قشر کارمند صنعت نفت و در هم تنیدگی تضادهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی، همه از مسائلی بودند که در فرهنگ اهالی جنوب اثر گذاشتند و باعث شکل‌گیری مکتب جنوب شدند. نه فقط مکتب ادبی که مکتب فیلم‌سازی هم.

یکی از مهم‌ترین افراد این مکتب «ناصر تقوایی» است. تقوایی که خود متولد آبادان 1320 است، در جو جنوبِ در حال تحول به علت پاگرفتن صنعت نفت رشد کرد. از طرفی او در نوجوانی به دبیرستان رازی آبادان رفت. دبیرستانی که نوعی پایگاه فرهنگی بود و شاگردانی چون نجف دریابندری و صفدر تقی‌زاده را در خود پرورش داده بود. در سال‌هایی که سینما و عکاسی و مجلات مربوط به هنر و ادبيات، بسیار پرطرفدار بود، تقوایی نوجوان نیز به سمت آن کشیده شده بود. تقوایی جوان، به مانند بسیاری دیگر از اعضای مکتب جنوب، با سینما و ادبیات، همزمان پیوند برقرار کرد. بنابراين در این تک‌نگاری سعی بر این است زندگی هنری ناصر تقوایی را در چند حوزه‌ی جداگانه از جمله سینما و ادبیات بازگو کنیم.


ناصر تقوایی، 1320 - 1404

ادبیات داستانی

تقوایی در بیست و هشت سالگی اولین مجموعه داستانش را نوشت: «تابستان همان‌سال». یک مجموعه داستان کوتاه (کوتاه دنباله‌دار) در دسته‌ی ادبیات کارگری؛ ادبیات کارگری جنوب ایران. گرچه تابستان آن سال‌ها، تنها کتاب داستانی تقوایی بود اما تنها پیوند او با ادبیات داستانی نبود. تقوایی بعدها در فیلم‌سازی خود نشان داد که در ساخت آثار سینمایی برخاسته از ادبیات یا همان فیلم اقتباسی ید طولانی دارد. 


کتاب «تابستان همان‌سال» نوشته «ناصر تقوایی»

مستندسازی

علاقه به عکاسی و حضور در پشت صحنه فیلم‌ها، کم‌کم مسیر کاری تقوایی را به سمت مستندسازی کشاند. از کارهای سفارشی آموزشی مانند «تاکسیمتر» که به ضرورت نصب تاکسیمتر در تاکسی‌ها می‌پردازد تا «بادجن» و «نان‌خور‌های بی‌سواد». مستندهای تقوایی همواره گوشه چشمی به فرهنگ بومی دارد. شاید بد نباشد به چند مستند درخشان‌تر او اشاره کنیم:

  • مستند «باغ بهشت» که حدود نیم قرن بعد از ساخته شدنش در دهه 50، از آرشیو بیرون آورده شد. این مستند راجع به فرش ایرانی ‌ست و صحنه‌های بکری از فرش‌شویی اهالی اصفهان بر لب زاینده‌رود پرآب دارد. 
  • مستند «پنجشنبه‌بازار میناب» که دربارۀ اسمش یعنی بازار روز رنگارنگ میناب در اواخر دهه 40 است نیز از دسته آثار بومی مستند تقوایی است.
  • مستند «فروغ فرخزاد ۱۳ دی ۱۳۱۳ − ۲۴ بهمن ۱۳۴۵» را تقوایی در 25 سالگی خود ساخت. درست بعد از مرگ دلخراش فروغ فرخزاد. تقوایی در این مستند که به سفارش تلویزیون ملی بود، زندگی و تشییع جنازه فروغ و چهره‌های حاضر در آن را به تصویر کشید.
  • ناصر تقوایی سال 1349 مستند «اربعین» را که مربوط به عزاداری‌های آیینی بوشهر است ساخت. فیلم معروف «بخشو» مرثیه‌خوان معروف بوشهری که در میان دایره‌ی سینه‌زنان است نیز مربوط به همین مستند است. تصاویر این مستند فقط مربوط به عزاداری نیست و صحنه‌هایی از بوشهر قدیم هم روی آن تدوین شده است.
  • مستند «تعزیه» یا «تمرین آخر؛ حر دلاور» که به همراه برخی فعالیت‌های فرهنگی دیگر در راستای شناساندن این هنر آیینی صورت گرفت نیز از دیگر ساخته‌های تقوایی است. این مستند از عوامل موثر ثبت تعزیه در میراث هنری یونسکو شد. 

درباره‌ی مستندسازی تقوایی می‌توان این را گفت که او به شدت سوژه را با شناسنامه بصری کار درهم می‌آمیزد. او به جزئیات نور و صدا و صحنه و آداب محلی توجه دارد. و می‌توان گفت نوع مستندسازی او بعدا در سینما به کمکش آمد.


پوستر فیلم کوتاه «رهایی» ساخته «ناصر تقوایی»

فیلم کوتاه

«رهایی» فیلم کوتاهی‌ست از تقوایی که سال ۱۳۵۰ به سفارش کانون پرورش فکری ساخته شد. این فیلم در بوشهر و گناوه و با استفاده از بازیگران بومی ساخته شده و در جشنواره ونیز سال ۱۹۷۲ توانست شیر طلایی را از آن خود کند.


خبر موفقیت فیلم «رهایی» در جشنواره فیلم ونیز، روزنامه اطلاعات

سریال

«دایی جان ناپلئون» سریالی‌ست که تقوایی آن را در سال 1354 یعنی پنج سال بعد از انتشار رمانی به همین نام ساخت. رمانی که «ایرج پزشکزاد» آن را نگاشته بود. دایی جان ناپلئون از سریال‌های مشهور قبل از انقلاب است که ژانر کمدی سیاسی دارد. این سریال که انتقاداتی به جامعه سنتی، فاسد و رو به زوال اشرافیت دارد، گرچه اقتباسی کاملا وفادارانه به رمان دارد اما از لحاظ تصویری، بازیگری و فیلمنامه بسیار قوی است. موضوعی که مخاطبان، عاملش را تبحر تقوایی در شناخت تصویر و فیلم‌نامه‌ می‌دانند.


«محمدعلی کشاورز» و «غلامحسین نقشینه» در سریال «دایی‌جان ناپلئون»

سینما

سال 1343 وقتی تقوایی بیست و سه ساله بود، در فیلم «خشت و آینه» ابراهیم گلستان، دستیاری کرد و این آغازی بود بر فعالیت‌های پشت صحنه او در سینما. تقوایی سال 1349 ساخت فیلم سینمایی را با پشتوانه ادبیاتی شروع کرد؛ با «آرامش در حضور دیگران».  فیلمی اقتباس‌شده از داستانی به همین نام در کتاب «واهمه‌های بی‌نام‌ونشان» از «غلامحسین ساعدی»؛ ساعدی که آن روزها آثار زیادی از او یا بر پرده سینما بود، یا روی صحنه نمایش. این فیلم اما چندبار به مدت چند سال توقیف شد و در نهایت به بایگانی رفت. با اینحال تقوایی با آرامش در حضور دیگران توانست جای خود را بین فیلمسازان موج نوی سینمای ایران تثبیت کند. فیلمسازانی چون «علی حاتمی»، «داریوش مهرجویی» و «مسعود کیمیایی». 


«ناصر تقوایی» و «عباس بهارلو» در یک قاب

تقوایی سال 1350 فیلم «صادق کُرده» را ساخت که در جشنواره سینمایی سپاس، برنده بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد. تقوایی در مصاحبه‌ای صادق کرده را فیلمی عاطفی-پلیسی خوانده بود. به هرحال استقبال از صادق کُرده باعث شد تقوایی در فیلم‌های بعدی خود یعنی نفرین و ناخدا خورشید باز هم به سراغ درام جنایی برود.

تقوایی 1352 را با «نفرین» آغاز کرد. فیلمی برگرفته از داستان «باتلاق» اثر نویسنده فنلاندی «میکا والتاری». داستانی که باز هم پر بود از گره‌های عاطفی و جنایی.


پوستر فیلم سینمایی «ناخدا خورشید» ساخته «ناصر تقوایی» 

تقوایی بعد از انقلاب، تا اواسط دهه ۶۰ فیلمی نساخت و بعد، سال 1365 با شاهکارش به میدان آمد؛ «ناخدا خورشید». فیلمی برگرفته از داستان «بودن یا نبودن» نویسنده آمریکایی «ارنست همینگوی»؛ همینگوی که در الهامات ادبی اهالی مکتب جنوب، جا خوش کرده بود. ناخدا خورشید مانند کارهای قبلی تقوایی ترکیبی از روایت‌های ادبی و روایت‌های ساختاری و تکنیکی بود. ناخدا بین مردم و منتقدان جای خود را تا همین امروز باز کرده است و یکی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران است؛ بازیگران آن نیز، بهترین بازی خود تا آن روز را در ناخدا خورشید ارائه دادند، طوری که هنوز که هنوز است سیگار روشن کردن یک دستی ناخدا خورشید (با بازی داریوش ارجمند)، از لذت‌های دوست داشتنی و دست نیافتنی سینمای ایران است. ناخدا خورشید در دوره پنجم جشنواره فیلم فجر، به جز نامزدی در رشته‌های مختلف، جوایز بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از آن خود کرد. البته که رقابت جشنواره سال ۱۳۶۵ بسیار تنگاتنگ بود و ناخدا خورشید باید با اجاره‌نشین‌ها، شیر سنگی، خانه دوست کجاست، طلسم و پرواز در شب رقابت می‌کرد. جدا از اینکه ناخدا در جشنواره‌های بین‌المللی مانند جشنواره فیلم لوکارنو هم برگزیده شد.

پوستر فیلم سینمایی «ای‌ایران» ساخته «ناصر تقوایی» 

ناخدا خورشید، نقطه اوج هنر تقوایی در سینما بود و بعد از آن، تقوایی با شیب بسیار ملایمی، از آن اوج فاصله گرفت. «ای ایران» یکی از این ساخته‌‌ها بود. کاری کمدی به نویسندگی تقوایی که سال ۱۳۶۹ منتشر شد و علیرغم انتظار عواملش برای دریافت جایزه، حتی در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر هم راه داده نشد و فقط پوسترش مورد تقدیر قرار گرفت.

اپیزود «کشتی یونانی» در «قصه‌های کیش»، ساخته بعدی تقوایی در سال ۱۳۷۷ بود. تقوایی در کشتی یونانی باز هم به بوم جنوب و باورهای آیینی مردمان آن به‌خصوصی زار پرداخته است. قصه‌های کیش که گاهی به قصه‌های جزیره هم معروف است، حاصل همکاری هفت‌تن از کارگردانان حرفه‌ای سینمای ایران است.

«کاغذ بی خط» ساخته بعدی تقوایی است که آن را بر اساس طرحی از «مینو فرشچی» نوشت. فیلمی درباره رؤیای نویسنده‌شدن یک زن خانه‌دار. فیلمی که سال ۱۳۸۱ ساخته شد و گرچه در جشنواره فیلم فجر نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد، اما رقابت را به «خانه‌ای روی آب» و «من ترانه ۱۵ سال دارم» باخت.


«ناصر تقوایی» در هنگام فیلم‌برداری

ناتمام‌ها

اما نمی‌شود از ناصر تقوایی گفت و از ناتمام‌هایش نگفت. ناتمام‌هایی که بخشی از آن به علت سانسور و بخشی از آن به علت وسواس به‌خصوص تقوایی در فیلم‌سازی بوده است.

پرونده ناتمام‌های تقوایی از قبل از انقلاب و با «شوهر آهو خانم» شروع شد. سریالی که قرار بود تقوایی آن را بر اساس رمان «علی‌محمد افغانی» بسازد. اما ساخت سریال شوهر آهو خانم به جز مواجه شدن با سانسورهای بی‌مورد به بخش انتقادی فیلم‌نامه‌، با کمبود تجهیزات و نیروی فنی هم مواجه بود. کمبودی که باعث شد تقوایی قید کار را بزند.

پرونده ناتمام‌های تقوایی با سریال «کوچک جنگلی» ادامه یافت. سریالی که او فیلم‌نامه‌‌اش را بر اساس داستان «احمد احرار» نوشت و حدود سه سال از عمرش در دهه ۶۰ را درگیر تولید آن بود. اما اختلافات بین او و صدا و سیما بالا گرفت. صداوسیما معتقد بود بازدهی تولید سریال پایین است و تقوایی معتقد بود قرار است در فیلمنامه او دست ببرند. در نهایت، ادامه پروژه به «بهروز افخمی» واگذار شد.

«زنگی و رومی» یکی دیگر از فیلم‌های ناتمام تقوایی بود که اگر ساخته می‌شد، هفتمین فیلم کارنامه او می‌شد. این فیلم پرستاره نیز بعد از چندماه فیلمبرداری در قشم متوقف شد و حالا فقط چند دقیقه از پشت صحنه آن در فضای مجازی وجود دارد. پشت صحنه‌ای که نشان می‌دهد قرار بوده زنگی و رومی باز هم در بوم جنوب ایران و دوران اشغال انگلیسی‌ها ساخته شود. با داستانی درباره مذاکره تنگستانی‌ها و اشغالگران انگلیسی. 


قابی از فیلم «زنگی و رومی» ساخته «ناصر تقوایی»

«چای تلخ» آخرین فیلم از فیلم‌های ناتمام تقوایی بود. فیلمی دربارۀ یک خانواده مرزنشین در جنگ ایران و عراق. فیلمی که ظاهرا قرار بوده بیگ پروداکشن باشد اما نشد. علت ساخته نشدن «چای تلخ» را باید در این صحبت‌های تقوایی جستجو کرد:

«سعید حاجی‌میری (تهیه‌کننده فیلم) زیربار مخارج ضروری فیلم نمی‌رفت. فیلم نیاز به دکور داشت. نیاز به آتش‌سوزی نخلستان داشت. یک روستا در این فیلم رفته‌رفته نابود می‌شد. او زیربار نمی‌رفت. می‌گفت یک کاری‌اش بکن.»

وسواس و جدیت تقوایی اما اجازه نمی‌دهد و سعی می‌کند خودش دنبال امکانات برود. مثلا او به جای کلاش پلاستیکی که تهیه‌کننده برایش می‌فرستد، به پاسگاه اطراف فیلمبرداری می‌رود و از کارکنان آنجا که به تقوایی علاقه داشتند، اسلحه بی‌مجوز قرض می‌گیرد! و این داستان‌ها ادامه داشته تا اینکه تیر آخر شلیک می‌شود! هنگامی که عوامل فیلم خواب بودند، نخلستان به طور مرموزی آتش می‌گیرد و بعد از آن، بلیط بازگشت برای آقای کارگردان ارسال می‌شود! تقوایی و دوستانش ادعا دارند این کار عمدی بوده و تیر خلاص به آبروی تقوایی که او نمی‌تواند فیلمی را تمام کند. راست و دروغ این ادعا بحث ما نیست اما از حرفی که بیضایی درباره تقوایی گفته نمی‌توان گذشت:

«احترام به سینمای جدی به او اجازه‌ی سرهم بندی نمی‌داد و در نتیجه محبوب پولسازان نبود.»

بعد از تمام چیزهایی که در کارنامه‌ی ناصر تقوایی مرور شد، یک نکته بسیار مهم را نباید از یاد برد. تقوایی فیلم‌سازی «مولف» بود. چه به‌خاطر اقتباس مستقل سینمایی از آثار ادبی و چه به‌خاطر توانایی مبهوت‌کننده‌اش در تک‌نگاری شخصیت‌ها در کارهای سینمایی‌اش.

ایستادن ناصر تقوایی بین سینمای مدرن و ادبیات کلاسیک باعث شد تا آثار «مؤلفانه» او همیشه حرفی برای گفتن داشته باشد و با وجود گزیده‌کار بودن، همیشه مورد توجه منتقدان و مخاطبان جدی سینمای ایران باشد. چه در زندگی و چه در مرگش؛ فاصله‌ای بین ۲۲ تیر ۱۳۲۰ تا ۲۲ مهر ۱۴۰۴.


مطالب مرتبط

همه مطالب مجله میدان آزادی درباره ناصر تقوایی و آثارش




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
تقوایی فیلم‌سازی «مولف» بود. چه به‌خاطر اقتباس مستقل سینمایی از آثار ادبی و چه به‌خاطر توانایی مبهوت‌کننده‌اش در تک‌نگاری شخصیت‌ها در کارهای سینمایی‌اش. ایستادن ناصر تقوایی بین سینمای مدرن و ادبیات کلاسیک باعث شد تا آثار «مؤلفانه» او همیشه حرفی برای گفتن داشته باشد و با وجود گزیده‌کار بودن، همیشه مورد توجه منتقدان و مخاطبان جدی سینمای ایران باشد.

از حرفی که بیضایی درباره تقوایی گفته نمی‌توان گذشت:
«احترام به سینمای جدی به او اجازه‌ی سرهم بندی نمی‌داد و در نتیجه محبوب پولسازان نبود.»

مطالب مرتبط
cover
هیچ قطعه ای انتخاب نشده پادکست
0:00 0:00