ﺳﻪشنبه 09 بهمن 1403 / خواندن: 9 دقیقه
پرونده جایزه فیلم اسکار | صفحه بیست و سوم

ریویو: نقد و بررسی انیمیشن «جریان» ساخته «گینتز زیلبالودیس»

«جریان» انیمیشنی صامت و معناگراست که بخشی از زندگی یک گربه‌ی سیاه بامزه به‌همراه چند حیوان دیگر را روایت می‌کند. در شرایط مهیجِ مرگ و زندگی و در فضایی پساآخرالزمانی و در جریان سیلابی عظیم که گویا تمام موجودات ازجمله انسان را نابود کرده، تنها چند حیوان ازجمله گربه‌ی سیاه داستان ما باقی مانده‌اند که برای حفظ بقا تلاش می‌کنند.

4.13
ریویو: نقد و بررسی انیمیشن «جریان» ساخته «گینتز زیلبالودیس»

مجله میدان آزادی: انیمیشن «جریان» پیش از آنکه نامش در میان نامزدهای اسکار 2025 قرار بگیرد، در جشنواره‌های متعددی درخشید و یکی از محبوبترین انیمیشن‌های سال 2024 میلادی بود. نقد و بررسی این انیمیشن را به قلم آقای «سید میلاد هاشمی» در فصل جدید پرونده «جایزه سینمایی اسکار» بخوانید:  

 

شناور در تماشای زندگی

انیمیشن «جریان» اثری در ژانر ماجراجویی، محصول ۲۰۲۴ به کارگردانی گینتز زیلبالودیس و نویسندگی زیلبالودیس و ماتیس کازا، ساختِ مشترک بلژیک، لتونی و فرانسه است.

«جریان» به‌دلیل اینکه به‌صورت کامل بر روی نرم‌افزاری رایگان ساخته شده، از جهت تکنیکی بسیار قابل توجه است. این موضوع نشان می‌دهد برای ساختن اثری قوی حتماً لازم نیست آن‌ را در قالب واقع‌گرایانه و بسیار پرهزینه‌ی شرکت‌های آمریکایی مثل پیکسار و... خلق کرد.


پوستر اصلی انیمیشن «جریان»

این اثر، با امتیاز ۸ از IMDb نخستین‌بار در جشنواره‌ی فیلم کن ۲۰۲۴، به نمایش درآمد و منتقدان بسیاری آن را تحسین کردند و افتخارات متعددی ازجمله جوایز بهترین فیلم پویانمایی در گلدن گلوب، جوایز فیلم اروپا، حلقه‌ی منتقدان فیلم نیویورک، انجمن منتقدان فیلم لس‌آنجلس و هیئت ملی بازبینی را به خود اختصاص داد.


جریان از چه قرار است؟

«جریان» انیمیشنی صامت و معناگراست که بخشی از زندگی یک گربه‌ی سیاه بامزه به‌همراه چند حیوان دیگر را روایت می‌کند. در شرایط مهیجِ مرگ و زندگی و در فضایی پساآخرالزمانی و در جریان سیلابی عظیم که گویا تمام موجودات ازجمله انسان را نابود کرده، تنها چند حیوان ازجمله گربه‌ی سیاه داستان ما باقی مانده‌اند که برای حفظ بقا تلاش می‌کنند.

در شرایطی که چیزی نمانده گربه‌ی سیاه در آبی که از سونامی بالا آمده غرق بشود، ناگهان سر و کله‌ی یک قایق چوبی پیدا می‌شود که یک کاپیبارا هم در آن هست. گربه ناچار خود را به درون قایق می‌اندازد‌. با جلوتر رفتن جریان آب، قایق پیش می‌رود و تعداد مسافران بیشتر می‌شود. این انیمیشن با درس‌های زیبایش روایتگر داستان زندگی یک گربه‌ی در جریان است.


صدای سکوت

صامت بودن یا سکوت انیمیشن، اگرچه فقدان هر نوع دیالوگی به نظر می‌رسد، اما زمینه‌ساز شنیدن بیشتر صدای وحشی و بکر طبیعت است. کارگردان اینجا با سکوت، بهتر منظورش را بیان کرده است. در این انیمیشن واقعاً انسان در جریان‌ طبیعت وحشی شناور می‌شود، به‌خصوص که کار با آهنگ‌سازی مجذوب‌کننده‌ی خود کارگردان همراه شده است.

با این سکوت و صدای طبیعی و آهنگ‌سازی مدل سابلیمینال، مخاطب به‌راحتی می‌تواند تجربه‌ای از مراقبه و سکوت ذهنی داشته باشد و افکارش همان‌طور که از نام فیلم پیداست فقط در سرش شناور و جاری باشند. نه اینکه سدی از فکر کردن بر ذهن‌ زده شود و بیننده بر افکار خاصی تمرکز داشته باشد. این شناوری در جریان و مشاهده‌گری صرف، کلیدی است به آموزه‌های سکوت ذهنی و اشراقات معنوی.

 
عناصر تأمل‌برانگیز داستان

انتخاب گربه آن هم گربه‌ای یک‌دست سیاه، نشانه‌ای از توجه به نماد‌ها و آیین‌هاست. چنان‌که می‌دانیم گربه‌های سیاه در اکثر سنت‌ها و مکاتب معنوی، خاص تلقی می‌شوند؛ از معنای شیطان گرفته تا موکلی خوش‌یمن. در سینما هم از این سنت‌ها زیاد استفاده می‌شود. مثل دژاوو، گربه‌ی سیاه فیلم «ماتریکس».


«گربه‌ سیاه» شخصیت اصلی انیمیشن «جریان»

مجسمه‌های عظیم‌الجثه از حیوانات یا انسان، به‌خصوص گربه‌ها به چه چیزی می‌توانند اشاره داشته باشند؟ شاید این مجسمه‌ها مظاهر رب‌النوع‌ها و صور نوعیه‌ی ماهیت گربه باشند که در ضمن قدرت و شکوهمندی کم‌نظیری را هم نمایش می‌دهند. از نگاهی دیگر، مناظری هستند که یادآور مرگ‌اند.

چنان‌که از تمدن‌های پیشین چیزی جز مجسمه و آثار باستانی به جا نمانده، این‌ها نیز می‌توانند میراث آیندگان ما باشند و به‌نحوی راوی کلی تاریخ.


هم‌پوشانی اراده و سرنوشت 

یکی از نکات بسیار جالب که چه‌بسا نقطه‌ی عطف اثر به حساب می‌آید دست برداشتن موجودات صاحب غریزه‌ از غریزه‌ی اولیه‌ی خود، برای حفظ بقا و عشق جاری در هستی است. در این شرایط گربه از سگ نمی‌ترسد و سگ به‌دنبال شکار گربه نیست‌. شکارچیان همه دست از شکار آزار‌ رسان برمی‌دارند. همگی مصلحت را در این می‌بینند که با هم همدل و همکار شوند تا نجات پیدا کنند.

در این مرحله مرگ‌آگاهی باعث دوستی انواع متضاد حیوانات و جمع اضداد شده است که بسیار باشکوه و عمیقاً والاست.

چنان‌که بودا می‌گوید «رنج باعث آگاهی است»، در این قصه می‌بینیم که شرایط زندگی، با سخت و سخت‌تر شدن، روابط را مهربانانه و عاشقانه‌تر از حالت عادی می‌کند‌. این فضای غیرعادی مدیون رنج هستی و یاد مرگ و نزدیک و در پیش دیدنِ این حقیقت گریزناپذیر است.

«جریان» به نوعی تماشای تسلیم و جایگاه بالای آن است. جریان خودش شما را به سختی می‌افکند و نهایتاً خودش شما را نجات می‌دهد. نقش اراده در این بین واقعاً چقدر است و آیا می‌توان جلوی سرنوشت مقدر را گرفت؟ همیشه جریان سرنوشت به‌سمت نجات و کمال است، اگرچه عموماً به آن باور ندارند و قصد دست و پا زدن در میانه‌ی آن را دارند. وقتی سرنوشت و جریان آن، شما را فقط به‌سمت پیشرفت و نجات کلی سوق می‌دهد، چه جای غصه؟

نقش اراده هم در این سیر تکوینی، حتماً باید ملاحظه شود. سرنوشت اگرچه که قبلاً تقدیر و نوشته شده، اما تا این اراده‌ی مقدر، از سمت نقش‌های مختلف افراد به اجرا نرسد، کار تمام نمی‌شود و سرنوشت معطل می‌ماند. درست است که جریان و تسلیم، گربه و افراد گروه را پیش می‌برد، اما آن‌ها نیز باید رفتار عاقلانه داشته باشند و در عین تسلیم مبارزه کنند. جمع بین اراده و تسلیم به سرنوشت معمولاً متناقض به نظر می‌رسد، حال آنکه در حاق مطلب، تناقضی وجود ندارد و هر دو درست هستند و همدیگر را کامل می‌کنند. اراده و سرنوشت از این منظر هم‌پوشان همدیگرند و هر دو واقعیت دارند.

البته که داستان تماشایی و پر از نکته‌ی «جریان»، هرچه با دقت بیشتری تماشا بشود روشن‌تر و تفسیرپذیر‌تر می‌شود، اما ما فعلاً به همین مقدار بسنده می‌کنیم تا جریان خودش به جریان‌مان بیندازد.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
«جریان» به‌دلیل اینکه به‌صورت کامل بر روی نرم‌افزاری رایگان ساخته شده، از جهت تکنیکی بسیار قابل توجه است. این موضوع نشان می‌دهد برای ساختن اثری قوی حتماً لازم نیست آن‌ را در قالب واقع‌گرایانه و بسیار پرهزینه‌ی شرکت‌های آمریکایی مثل پیکسار و... خلق کرد.

یکی از نکات بسیار جالب که چه‌بسا نقطه‌ی عطف اثر به حساب می‌آید دست برداشتن موجودات صاحب غریزه‌ از غریزه‌ی اولیه‌ی خود، برای حفظ بقا و عشق جاری در هستی است. در این شرایط گربه از سگ نمی‌ترسد و سگ به‌دنبال شکار گربه نیست‌. شکارچیان همه دست از شکار آزار‌رسان برمی‌دارند. همگی مصلحت را در این می‌بینند که با هم همدل و همکار شوند تا نجات پیدا کنند.

مطالب مرتبط