چهارشنبه 03 بهمن 1403 / خواندن: 14 دقیقه
پرونده هزار و یک سریال | صفحه چهل و پنجم

ریویو: نقد و بررسی سریال «امیلی در پاریس»، ساخته «دارن استار»

«امیلی در پاریس» اثر دارن استار، یک سریال کمدی‌رمانتیک آمریکایی‌فرانسوی است. استار خالق سریال‌هایی است که عموماً با محوریت کاراکتر زنان و رومانتیک و درام تلقی می‌شوند. انتشار اولین قسمت «امیلی در پاریس» از شبکه‌ی نتفلیکس به انتهای سال ۲۰۲۰ میلادی برمی‌گردد و تاکنون چهار فصل از آن‌ به نمایش درآمده. این سریال برای فصل پنجم نیز تمدید شده است. 

5
ریویو: نقد و بررسی سریال «امیلی در پاریس»، ساخته «دارن استار»


مجله میدان آزادی: سریال «امیلی در پاریس»(Emily in Paris) محصول سال 2020 به یکی از سریال‌های پربیننده نتفلیکس تبدیل شده است. در صفحه چهل و پنجم از پرونده «هزار و یک سریال» ریویوی نقد، تحلیل و بررسی این سریال را خواهید خواند که به قلم خانم زهرا فرنیا - منتقد فیلم - نوشته شده است: 


امیلی در پاریس، بهشت چشم!

«امیلی در پاریس» اثر دارن استار، یک سریال کمدی‌رمانتیک آمریکایی‌فرانسوی است. استار خالق سریال‌هایی نظیر Beverly Hills, 90210 و Younger است که عموماً با محوریت کاراکتر زنان و رومانتیک و درام تلقی می‌شوند. انتشار اولین قسمت «امیلی در پاریس» از شبکه‌ی نتفلیکس به انتهای سال ۲۰۲۰ میلادی برمی‌گردد و تاکنون چهار فصل از آن‌ به نمایش درآمده. این سریال برای فصل پنجم نیز تمدید شده است. 


دارن استار، کارگردان سریال «امیلی در پاریس»

خلاصه‌ی سریال امیلی در پاریس

سریال داستان زندگی امیلی کوپر (لیلی کالینز)، یک مدیر بازاریابی جوان و بلندپرواز از شیکاگو را روایت می‌کند که به پاریس نقل مکان کرده تا دیدگاه آمریکایی خود را به یک شرکت بازاریابی فرانسوی ارائه دهد. در پاریس، او با چالش‌های مختلفی در کار، زندگی عاشقانه و دوستی‌هایش روبه‌رو می‌شود.


تلویزیون واقعی

«امیلی در پاریس» یک تجربه‌ی بامزه و خنده‌دار است، دقیقاً همان چیزی که از تلویزیون انتظار می‌رود. جلوی آن بنشینی و کمی از خستگی روز را با تماشای یک کمدی رومانتیک فراموش کنی. امیلی به تمام کلیشه‌های فرانسوی دامن می‌زند و اصلاً با تکیه بر همین موضوع ساخته شده. پس تماشای این سریال راه مناسبی برای شناخت این کشور نیست.

تماشای «امیلی در پاریس» نسبتاً ساده‌ است. قسمت‌های حدودا سی دقیقه‌ای که با ساختار اپیزودیک به شما اجازه می‌دهد تا در اتوبوس و مترو یک قسمت کامل آن را تماشا کنید و برای روزتان حس خوب بگیرید. اغلب اتفاقاتی که در این سریال می‌افتد قابل پیش‌بینی و ساده هستند و اگر چند دقیقه حواس‌تان جای دیگری باشد، چیز مهمی را از دست نخواهید داد.


پوستر سریال «امیلی در پاریس»

آمریکا، ناجی فرانسه

کلیشه‌ی معروف سینمایی نجات جهان از شر موجودات بیگانه و سیل و صاعقه به‌ دست کاراکتر آمریکایی، در این سریال هم وجود دارد. امیلی در شرکت تبلیغاتی آمریکایی فعالیت می‌کند و با اینکه هیچ اطلاعاتی در زمینه‌ی مد و فشن ندارد، به فرانسه منتقل می‌شود. جایی که باید شرکت فرانسوی را بدون هیچ گونه علم و تجربه‌ی خاصی، نجات دهد. امیلی حتی یک کلمه فرانسوی بلد نیست. سریال تلاش کرده به‌دلیل اینکه همکاران امیلی به زبان مادری خود صحبت می‌کنند و لزومی نمی‌بینند که به‌خاطر یک همکار آمریکایی، به زبان دیگری صحبت کنند، حس بدی به مخاطب منتقل کند.

راه‌حل این مشکل در نهایت فرانسوی یاد گرفتن امیلی نیست، چراکه فرانسوی زبان سختی نمایش داده می‌شود که ناجی قصه‌ی ما از پس یادگیری آن برنمی‌آید. همه‌ی فرانسه تحت استعمار زبان انگلیسی قرار می‌گیرند و با امیلی به انگلیسی صحبت می‌کنند که او در کشوری که وجودش هیچ آورده‌ای برای آن ندارد، غریب به نظر نرسد!

امیلی حتی در شغل خودش هم حرف زیادی برای گفتن ندارد. او بیشتر از اینکه علم و تکنیک فشن و مد را بفهمد، ذوق دارد. انگار همه‌ی مشتریان شرکت منتظر بودند امیلی بیاید و با سلیقه‌ی لباس پوشیدنش، دنیای فشن را دگرگون کند. بیشتر مارکتینگ و کمپین‌هایی که امیلی در دست دارد با پست‌های اینستاگرامی خیلی معمولی او مدیریت می‌شود و مجموع این موضوعات انتقاداتی را در پی داشته. آیا فرانسویان قبل از امیلی اینستاگرام را نمی‌شناختند؟

پاریسی‌ها در سریال به‌عنوان شخصیت‌هایی سرد، رمانتیک و شیک نشان داده می‌شوند؛ کاریکاتوری از تمام کلیشه‌های فرانسه. منتقدان همواره به این موضوع اشاره کرده‌اند که چگونه طی چهار فصل مسائل بغرنج فرانسه به‌عنوان کشوری مطالبه‌گر با مردمی منتقد، جایی در سریال ندارد؟


«لیلی کالینز» و «یوجینیو فرانچسکینی» در نقش امیلی و مارسلو

شخصیت‌های یک‌وجبی

یکی از مشکلاتی که حتی با تماشای سرسری امیلی در اوقات فراغت ممکن است توجه بیننده را جلب کند، شخصیت‌های کم‌عمق آن است. معمولا از اصطلاح اقیانوسی به‌عمق یک وجب برای بیان سطحی بودن افراد استفاده می‌کنند اما شخصیت‌های «امیلی در پاریس» کاسه‌ای به‌عمق یک وجب هستند. در طول سریال که سال‌ها طول می‌کشد، هیچ پیشرفتی از شخصیت‌ها نمی‌بینیم و هیچ موقعیتی نیست که حس کنیم کاراکترهای داستان، از چارچوب‌های متن اولیه کمی خارج و غیرقابل پیش‌بینی شوند.

داستان یک خط صاف را گرفته و درمجموع فراز و فرود خاصی در آن حس نمی‌شود، چیزی که حتی در سیتکام‌هایی که با هدف پر کردن وقت و سرگرمی تماشا می‌شوند اتفاق نمی‌افتد. برای مثال در سریال «فرندز»، جویی فصل اول با تمام سبک‌سری‌اش با جویی فصل آخر تفاوت دارد. این تفاوت گاهی در متن نوشته شده و گاهی همچون ادویه‌ای است که بازیگران به نقش می‌پاشند. هرچند معمولاًً بازی چنین نقش‌هایی ساده‌تر از آثار جدی به ‌نظر می‌رسد اما از بازیگر نقش امیلی (لیلی کالینز) توقع می‌رود که اثر لازم را روی رویه‌ی گسترش نقش بگذارد. از طرف دیگر با توجه به اینکه لیلی کالینز در گروه تهیه‌کنندگی سریال نیز حضور دارد، تمام تمرکز سریال را روی نقش خودش گذاشته و در پاسخ به این همه توجه، چیزی برای عرضه ندارد.

در مقابل امیلی، شخصیت‌های جانبی جذابیت بیشتری دارند، پیچیده‌تر هستند و از نظر رفتاری نزدیک‌تر به شخصیت‌هایی که در طول روز می‌بینیم. آن‌ها در تضاد با سرخوشی بی‌دلیل و اغراق‌شده‌ی امیلی، حس بهتری به بیننده منتقل می‌کنند. با این‌ حال تمام این شخصیت‌ها در خدمت برجسته‌سازی شخصیت امیلی دیده می‌شوند.


بهشت چشم

اینجا سریال واقعاً موفق است. هر چیزی که در این سریال می‌بینید زیبا و چشم‌نواز است. نیش این سریال، مد و فشن است. شاید مخاطب هدف اصلی «امیلی در پاریس» در ابتدا علاقه‌مندان دنیای طراحی لباس و رنگ بود و بعدتر با اقبال عمومی مواجه شد. دنیایی که با فرانسه گره خورده و با توجه به این فضا کمتر سریالی ساخته شده است. طراحی صحنه و لباس این سریال مانند تماشای فشن‌شویی بی‌پایان است. شاید تنها جایی که بیشترین دقت و تمرکز تیم تهیه را نشان می‌دهد، همین بخش ترکیب رنگ و استایل باشد. «امیلی در پاریس» در بخش طراحی لباس چندین عنوان نامزدی جشنواره‌های فیلم و سریال را در کارنامه‌ی خود دارد و تماشای آن برای کسانی که در این زمینه فعالیت می‌کنند می‌تواند الهام‌بخش باشد.

از طرف دیگر نماهای پاریسی، آثار باستانی، خیابان‌های سنگفرش‌شده، کافه‌ها و اتمسفر فرانسه نوعی تجمل بصری را فراهم آورده و به مخاطب اجازه می‌دهد که در نسخه‌ای خیالی از پاریس، غرق شود. به‌خصوص برای مخاطبان آمریکایی که همواره پس از کشور خود، نام فرانسه و پاریس را شنیده‌اند و در آرزوی سفر به این کشور زندگی می‌کنند.


«لیلی کالینز» در سریال «امیلی در پاریس»

امیلی و گلدن گلوب؟

یکی از حاشیه‌های جدی‌ که حول سریال «امیلی در پاریس» وجود دارد، نامزدی آن در گلدن گلوب است. این سریال را تقریباًً تمام منتقدان در هیچ نقد و نظری چندان جدی نگرفتند. پس تصور کنید با اعلام نامزدی آن در گلدن گلوب چقدر توجه تمام رسانه‌ها جلب این نامزدی شد. یکی در بخش بهترین سریال تلویزیونی‌موزیکال یا کمدی و یکی برای لیلی کالینز برای بهترین بازیگر زن در یک سریال تلویزیونی‌موزیکال یا کمدی. این در حالی بود که سریال «ممکن است تو را نابود کنم» که متشکل از تیم تهیه و بازیگران سیاهپوست بود در هیچ بخشی کاندیدای جایزه نشد. حتی دبورا کوپکن نویسنده‌ی «امیلی در پاریس» از شنیدن خبر نامزدی این سریال شوکه شد و نوشت: «آیا من هیجان‌زده‌ام که امیلی در پاریس نامزد شد؟ بله البته. من تا به حال حتی از دور قادر به تماشای یک مجسمه‌ی گلدن گلوب نبودم، چه برسد به اینکه نامزد آن شوم. اینکه من «ممکن است تو را نابود کنم» حتی یک نامزدی گلدن گلوب دریافت نکرده نه‌تنها اشتباه است، بلکه باعث می‌شود همه‌ چیز را اشتباه کند.»

این موضوع باعث انتقادات گسترده علیه تیم داوری گلدن گلوب شد. پیشاپیش نقش کمرنگی برای اقلیت‌ها در این فضا دیده می‌شد اما با «امیلی در پاریس» ، فیلمی سراسر سفیدپوستانه، تأکیدها بر این مسئله بیشتر شد. از طرف دیگر در مجمع روزنامه‌نگاران خارجی هالیوود هیچ خبرنگار سیاهپوستی وجود ندارد. تمام این حواشی به استخدام نیروهای رنگین‌پوست و تدوین طرح تلفیق و گوناگونی نژادی در هالیوود ختم شد که امروزه شاهد آن هستیم.


امیلی در پاریس را ببینیم؟

این سریال جهانی ایدئال را نشان می‌دهد که در آن برای مشکلات پیچیده راه‌حل‌های ساده پیدا می‌شود. همچنین چهره‌ی فرانسه را که در سال‌های اخیر به‌لطف شبکه‌های اجتماعی دیگر مثل سابق زیبا به‌ نظر نمی‌آید، مجدد کادوپیچ می‌کند و در مجموع انگار تماماً با واقعیت‌های موازی روبه‌رو هستیم. شاید چنین تجربه‌ای در زندگی پرتلاطم امروزی ما، جالب به‌ نظر برسد اما همواره باید بدانیم که هیچ بخشی از واقعیت را دربرنمی‌گیرد. این سریال زیبا و سرگرم‌کننده است اما محتوا را فدای این تصویر می‌کند. اگر دنبال چنین سریالی هستید، «امیلی در پاریس» به شما توصیه می‌شود، اما اگر به‌دنبال داستان و روایت جذاب باشید احتمالاًً امیلی شما را خسته کند! 

در دسته‌بندی تماشای سریال، آن را مناسب بزرگسالان دانسته‌اند؛ به‌دلیل محتوای عاشقانه و شوخی‌های بزرگسالانه‌اش. اما به‌خاطر حال و هوای طنز و رؤیایی آن، توجه نوجوانان را نیز به خود جلب کرده است. بهتر است پیش از تماشای این سریال با خانواده، از وب‌سایت‌های کمکی جهت اطلاع از محتوای نامناسب سنی هر قسمت، استفاده کنید.
 




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
کلیشه‌ی معروف سینمایی نجات جهان از شر موجودات بیگانه و سیل و صاعقه به‌ دست کاراکتر آمریکایی، در این سریال هم وجود دارد. امیلی در شرکت تبلیغاتی آمریکایی فعالیت می‌کند و با اینکه هیچ اطلاعاتی در زمینه‌ی مد و فشن ندارد، به فرانسه منتقل می‌شود. جایی که باید شرکت فرانسوی را بدون هیچ گونه علم و تجربه‌ی خاصی، نجات دهد.

راحی صحنه و لباس این سریال مانند تماشای فشن‌شویی بی‌پایان است. شاید تنها جایی که بیشترین دقت و تمرکز تیم تهیه را نشان می‌دهد، همین بخش ترکیب رنگ و استایل باشد. «امیلی در پاریس» در بخش طراحی لباس چندین عنوان نامزدی جشنواره‌های فیلم و سریال را در کارنامه‌ی خود دارد و تماشای آن برای کسانی که در این زمینه فعالیت می‌کنند می‌تواند الهام‌بخش باشد.

مطالب مرتبط