شنبه 11 آذر 1402 / خواندن: 14 دقیقه
پرونده روزی روزگاری تلویزیون | صفحه چهل‌ویکم

ریویو: نقد و بررسی سریال «کوچک جنگلی»، ساخته «بهروز افخمی»

اساسی‌ترین تغییری که افخمی در ساخت سریال اعمال کرد، تغییر فیلم‌نامه‌ی تقوایی بود. تقوایی فیلم‌نامه‌اش را بر اساس کتاب «مردی از جنگل» اثر احمد احرار نوشته بود. افخمی آن را یک عاشقانه‌ی تاریخی می‌دانست که اعتبار چندانی ندارد. افخمی با همراهی امرالله احمدجو و احمد مرادپور، فیلم‌نامه را با اقتباس از کتاب «سردار جنگل» از ابراهیم فخرائی بازنویسی کرد. ابراهیم فخرائی نویسنده و روزنامه‌نگار اهل رشت بود که نهضت جنگل را از نزدیک تجربه کرده و به آن پیوسته بود

4.43
ریویو: نقد و بررسی سریال «کوچک جنگلی»، ساخته «بهروز افخمی»

امروز در تقویم -یازدهم آذر- به جز صدمین سال تولد جلال آل احمد، صدودومین سالروز شهادت میرزا کوچک‌خان جنگلی از قهرمانان ملی ایران است. به همین بهانه پرونده «روزی روزگاری تلویزیون» را با ریویوی نقد و بررسی سریال «کوچک جنگلی»، ساخته بهروز افخمی به‌روز می‌کنیم. سریالی که به انتخاب تحریریه میدان آزادی جزو و ستون «بهترین سریال‌های تلویزیون» است. این ریویوی خواندنی را به قلم خانم نامیه اصفهانیان در صفحه چهل‌ویکم پرونده بخوانید:

 

کوچک جنگلی: مرثیه‌ای برای یک قهرمان

 https://azadisq.com/Portals/0/images/content/1401/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9%D8%AE%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%88%D8%B2%20%D8%A7%D9%81%D8%AE%D9%85%DB%8C.jpg?ver=WOBY6kjRBfAt5S8Sb4uleg%3d%3d

شعله‌ای که خاموش شد : نگاهی به داستان سریال کوچک جنگلی

«کوچک جنگلی» سریالی تاریخی و حماسی با درون‌مایه‌های سیاسی و اجتماعی است که به زندگی و مبارزات یکی از شخصیت‌های برجسته‌ی تاریخ معاصر ایران می‌پردازد. داستان سریال درباره‌ی میرزاکوچک‌خان جنگلی و نهضتی است که او و هم‌رزمانش در اواخر سده‌ی گذشته در مناطق گسترده‌ای از شمال ایران رهبری کردند. داستان از آنجا آغاز می‌شود که میرزاکوچک که از رهبران مشروطه‌خواه و مسلمان ایالت گیلان بوده و به‌خاطر مبارزات آزادی‌خواهانه‌اش به تهران تبعید شده، با پایان دوران تبعیدش به گیلان برمی‌گردد. در آن دوره، مناطق شمالی ایران تحت اشغال ارتش روسیه است و میرزا که از ظلم و تعدی روس‌ها نسبت به مردم خشمگین است، تصمیم می‌گیرد با هم‌رزمان سابقش در مشروطه، اتحاد دوباره برقرار کند تا علیه نیروهای اجنبی وارد مبارزه شوند. او، میرزا حسین کسماییِ روزنامه‌نگار، ابراهیم حشمتِ طبیب، احمد کسماییِ تاجر و تنی چند از شخصیت‌های برجسته و مبارز منطقه را گرد هم می‌آورد و هیئت «اتحاد اسلام» را بنیان‌گذاری می‌کند که بعدها با نام «نهضت جنگل» شناخته می‌شود.

وقایع سریال، از آغاز شکل‌گیری نهضت تا پایان دوره‌ی اول مبارزات میرزا را به تصویر کشیده است؛ یعنی زمانی که اختلافات داخلی اوج می‌گیرد، تعداد زیادی از مبارزان کشته شده یا از نهضت جدا می‌شوند، احمد کسمایی تسلیم نیروهای حکومت شده و دکتر حشمت هم بعد از تسلیم، اعدام می‌شود. در چنین شرایطی، میرزا و چند نفر از نزدیکانش که هنوز به آرمان نهضت وفادارند، با پنهان‌ شدن از چنگ قزاق‌های حکومت در اعماق جنگل، به‌سمت آینده‌ای نامعلوم حرکت می‌کنند.

 

حاشیه‌ها جای متن را نگرفتند

سریال «کوچک جنگلی» دومین پرداخت نمایشی از شخصیت و مبارزات میرزاکوچک‌خان جنگلی است که در سال ۶۶ از شبکه‌ی یک تلویزیون پخش شد. در سال ۶۷ هم نسخه‌ی سینمایی سریال با نام «تفنگ‌های سحرگاه» در هفتمین جشنواره‌ی فیلم فجر به نمایش درآمد. درباره‌ی تهیه‌کننده‌ی سریال اطلاعاتی در دست نیست ولی سازمان صداوسیما به‌عنوان تهیه‌کننده‌ی نسخه‌ی سینمایی آن معرفی شده است. قبل از آن، مرحوم امیر قویدل در سال ۶۲، در قالب دو فیلم سینمایی متوالی به نام‌های «میرزا کوچک‌خان» و «سردار جنگل» به دوره‌ی دوم مبارزات او پرداخته بود. پروژه‌ی ساخت سریال «کوچک جنگلی» از سال ۶۳ و در دوره‌ی ریاست محمد هاشمی بر صداوسیما، با کارگردانی ناصر تقوایی آغاز شد ولی بعد از گذشت دو سال، با وجود صرف بخش قابل ‌توجهی از بودجه‌ی سریال، از مرحله‌ی نوشتن فیلم‌نامه و آماده ‌کردن مقدمات ساخت و لوکیشن‌های فیلم‌‌برداری فراتر نرفت. گفته شده تهیه‌کننده از همکاری با تقوایی انصراف داد و بهروز افخمی که آن موقع، مسئول گروه فیلم و سریال تلویزیون و از بانیان ساخت این سریال و همچنین، مترصد ورود به عرصه‌ی کارگردانی بود، کارگردانی آن را به عهده گرفت. افخمی معتقد است دقت و وسواس تقوایی در فراهم‌ کردن مقدمات ساخت سریال، ازجمله تهیه‌ی وسایل و ادوات جنگی و آماده‌ کردن دکوپاژهای مختلف فیلم‌برداری، به فرایند تولید سریال کمک قابل ‌توجهی کرده است.

اساسی‌ترین تغییری که افخمی در ساخت سریال اعمال کرد، تغییر فیلم‌نامه‌ی تقوایی بود. تقوایی فیلم‌نامه‌اش را بر اساس کتاب «مردی از جنگل» اثر احمد احرار نوشته بود. افخمی آن را یک عاشقانه‌ی تاریخی می‌دانست که اعتبار چندانی ندارد. افخمی با همراهی امرالله احمدجو و احمد مرادپور، فیلم‌نامه را با اقتباس از کتاب «سردار جنگل» از ابراهیم فخرائی بازنویسی کرد. ابراهیم فخرائی نویسنده و روزنامه‌نگار اهل رشت بود که نهضت جنگل را از نزدیک تجربه کرده و به آن پیوسته بود. او در دوره‌ای سرپرستی فرهنگی نهضت را هم بر عهده داشت. اما این بازنویسی به‌دلیل مسائل مالی و طولانی ‌شدن فرایند ساخت، به دوره‌ی دوم زندگی میرزاکوچک‌خان نرسید؛ همان دوره‌ای که به‌لحاظ سیاسی دوره‌ی بحث‌برانگیزی است.[1] تغییر مهم دیگری که در دوره‌ی گذار از تقوایی به افخمی صورت گرفت، انتخاب بازیگر نقش میرزاکوچک بود؛ با وجود اینکه تقوایی داریوش ارجمند را برای این نقش انتخاب کرده بود، افخمی نقش را به علیرضا مجلل داد. او در توضیح چرایی این تغییر، توضیح روشنی نداده و فقط به‌دلایلی در شخصیت و رفتار ارجمند اشاره کرده است.

 

حرفه‌ای‌ها جمع شدند

سریال «کوچک جنگلی» با گرد هم ‌آوردن تعداد زیادی از بازیگران توانمند و عوامل پشت‌ صحنه‌‌ی کاربلد و بهترین امکانات فنی موجود در زمان خود، یکی از آثار تلوزیونی ماندگار شد. این سریال در کنار سریال «سربداران»، از نخستین و از معدود سریال‌های تاریخی ایرانی به شمار می‌رود که به یکی از تأثیرگذارترین قیام‌های مردمی کشورمان پرداخته است. بازی‌های باورپذیر بازیگرانی چون علیرضا مجلل، مهدی هاشمی، جهانگیر الماسی، داوود رشیدی، عباس امیری و بسیاری دیگر، در کنار مدیریت فیلم‌برداری نعمت حقیقی، چهره‌پردازی جلال‌الدین معیریان و سرپرستی دوبلاژ علی‌اکبر کسمایی، همراه با فیلم‌نامه‌‌ی دقیق داستان، دست به دست هم دادند تا اثری ماندگار خلق شود. در این سریال فضای مبارزاتی جنگلی‌ها و شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه‌ی آن‌ها، از پوشش و ظاهر شخصیت‌ها و موقعیت‌های زندگی در شهر و روستا گرفته تا مناسبات رسمی و غیررسمی بین آن‌ها و سایر جزئیاتی که بسترساز باورپذیری ماجراهای سریال بوده‌اند، با دقت بالای تاریخی به نمایش گذاشته شدند و تصویر نسبتاً روشنی از روزگار میرزا به مخاطب دادند.

مایه‌ی تأسف است که در نسخه‌هایی از سریال که از طریق اینترنت قابل دسترسی هستند، بین قسمت‌های سه و چهار که اتفاقات مربوط به پیوستن برخی از اعضای کلیدی هیئت اتحاد و روند آغاز مبارزات مسلحانه‌ی نهضت روایت می‌شود، گسست قابل‌ ملاحظه‌ای وجود دارد. در پایان قسمت سوم، میرزا و دیگران هنوز لباس رزم به تن نکرده‌اند و ریش و موی‌شان کوتاه است و عده‌ای مثل حاج احمد کسمایی هنوز به نهضت نپیوسته‌اند، در حالی‌ که در قسمت چهارم، آن‌ها را در میانه‌ی مبارزه می‌بینیم، با موها و ریش‌هایی که گذر ماه‌ها را نشان می‌دهند. مشخص نیست این بخش‌ها با چه توضیحی و از چه زمانی از سریال حذف شده‌اند.

 

ترانه‌‌ی محلی‌ای که‌ ملی شد

یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های سریال «کوچک‌ جنگلی»، موسیقی تیتراژ پایانی آن است که بر اساس یک ترانه‌ی محلی گیلکی تنظیم شده و حال‌وهوای لالایی دارد. متن این ترانه که بخشی از ادبیات شفاهی خطه‌ی گیلان به شمار می‌رود و در بعضی نقل‌قول‌ها به خواهر میرزا نسبت داده شده، در کتاب «سردار جنگل» ابراهیم فخرایی مکتوب شده است. تصنیف «میرزاکوچک‌خان» با آهنگ‌سازی سیدمحمد میرزمانی و صدای ناصر مسعودی که در سال ۱۴۰۰ در فهرست آثار ناملموس کشور ثبت شد، در مایه‌ی دشتی تنظیم شده است. این تصنیف را ابتدا تورج زاهدی اجرا کرد ولی بعداً اعتراض شد که چرا یک ترانه‌ی فولکلور گیلکی را باید خواننده‌ای غیربومی بخواند. بنابراین کارگردان و آهنگ‌ساز به‌سراغ ناصر مسعودی می‌روند که خواننده‌ای گیلک و مشهور به بلبل گیلان است و از او می‌خواهند ترانه را دوباره اجرا کند. به‌ این‌ ترتیب، صدای مسعودی جایگزین صدای زاهدی می‌شود؛ هرچند در نسخه‌های موجود سریال، صدای هر دو خواننده در تیتراژ قسمت‌های مختلف شنیده می‌شود.

مسعودی در مصاحبه‌ای درباره‌ی این ترانه تعریف می‌کند که در کودکی، هر وقت مادرش قصه‌ی میرزاکوچک را برای او می‌گفته، این ترانه را هم می‌خوانده است. او می‌گوید از آنجایی که ترانه شفاهی بود و نُتی برایش نوشته نشده بود، خانم فرخ‌لقا هوشمند که خودش اهل رشت است و ترانه را بلد بوده (و نقشی کوتاه و کلیدی در قسمت پایانی سریال دارد)، آن را خواند و آهنگ‌ساز اجرایش کرد. به ‌این ‌ترتیب، ترانه‌ای که دهه‌ها سینه‌به‌سینه در میان مردم گیلک می‌چرخید، حالا در میانه‌ی دهه‌ی شصت، در دل یک داستان تاریخی درباره‌ی شخصیتی که مخاطب این لالایی سوزناک بود، جا خوش کرد و تبدیل به سرودی میهنی شد.

 

قهرمان به یاری قهرمان‌ها آمد

سریال «کوچک جنگلی» که در سال‌های جنگ تحمیلی از تلویزیون پخش می‌شد، با نمایش قهرمانی که نماد مبارزه با اجنبی است، مورد توجه مردمی قرار گرفت که جان و مال و فرزند و همسر و زندگی‌شان را برای دفاع از کشورشان در مقابل تجاوز بیگانگان پیشکش کرده بودند. اگرچه این قهرمان، به ‌قول افخمی در مصاحبه‌ای که سال ۶۸ با مجله‌ی سوره انجام داد، قهرمان بی‌نقص یک نهضت ایده‌آل نیست، ولی سریال از او شخصیتی نشان داد که در فضای جنگ‌زده‌ و همراه با بیم و امید آن روزگار، سخت بر دل‌ها نشست. روایت رشادت‌های میرزا و هم‌رزمانش با پرداختن به جزئیات گفتگوها و دغدغه‌های اعضای نهضت، شک و تردیدهای اخلاقی و سیاسی میرزا برای ادامه ‌دادن یا متوقف‌ شدن، سست ‌شدن همراهانش وقتِ رسیدن امان‌نامه‌هایی که بوی ناامیدی و تسلیم می‌دادند، ایمان و وفاداری او به آرمان مبارزه با حضور اجنبی در کشور، اصرارش بر رعایت احکام جنگی اسلام مثل آسیب ‌نزدن به اسرای دشمن، خط‌ومرز روشن او با نیروهای خارجی دست‌کم در دوره‌ی اول مبارزه و پرهیز او از جنگیدن با سربازان ایرانی حتی زمانی ‌که دشمن در بین‌شان رخنه کرده، همه در این تأثیرگذاری نقش داشتند.

میرزاکوچک‌خان در ۱۱ آذرماه ۱۳۰۰، در شرایطی که همچنان در حال مبارزه بود، در برف و بوران کوهستان‌های تالش از دنیا رفت ولی نام و یاد او، همراه با ترانه‌ای که سال‌ها ورد زبان مردم گیلان بود، به مدد سریال «کوچک جنگلی»، در خاطر یک ملت جاودان شد. حالا ملتی خطاب به میرزا زمزمه می‌کردند: چقدر در جنگل می‌خوابی برای مردم؟/ خسته نشدی؟/ جان جانانم/ با توام میرزاکوچک‌خان/ خدا داند که من/ نمی‌توانم بخوابم/ از ترس دشمن/ دلم آویزان است/ با توام میرزاکوچک‌خان/ چرا زودتر نمی‌آیی؟/ تندتر نمی‌آیی؟/ تنها گذاشته‌ای/ گیلان ویران را/ با توام میرزاکوچک‌خان/ ما بچه‌های رشت/ به فرمان توایم/ جان‌مان را/ به پایت قربان می‌کنیم/ با توام میرزاکوچک‌خان!

 

[1]. بین دوره‌ی اول و دوم مبارزات میرزا، تغییر آشکاری در وضعیت حضور نیروهای خارجی در کشور اتفاق می‌افتد. شکل‌گیری نهضت جنگل مربوط به سال‌های پایانی حضور شکل کهن استعمار در ایران، یعنی اشغال سرزمینی است و بخش‌هایی از کشور تحت اشغال نیروهای روس و انگلیس هستند. در این دوره، نه‌تنها مردم که حتی آژان‌های حکومت توان برخورد با نظامیان اجنبی را ندارند. این وضعیت تحقیرآمیز که میرزا را خشمگین کرده، از چشم عموم مردم، به‌خصوص کسانی که به نهضت جنگل پیوسته‌اند هم پنهان نیست. بنابراین آن‌ها خود را آشکارا مقابل نیروهای بیگانه می‌بینند و با تمام قوا مبارزه می‌کنند. حتی در سال‌های ابتدایی مبارزه، با وجود اینکه از حمایت دولت خبری نیست، ولی نیروهای دولتی از جمله وزیرالوزرای دربار و والی گیلان، سنگی جلوی پای مبارزان نمی‌اندازند و دست آن‌ها را به‌صورت خاموش باز می‌گذارند. اما بعد از جنگ جهانی اول و خروج تدریجی نیروهای بیگانه از کشور و آغاز شکل تازه‌ی استعمار، انگلیس یکی از دست‌نشاندگان خود را وزیرالوزرای دربار می‌کند و از اینجاست که نیروهای حکومت هم مقابل جنگلی‌ها قرار می‌گیرند. میرزا که از جنگیدن با هم‌وطنانش پرهیز می‌کند، تصمیم می‌گیرد عقب‌نشینی کند اما عده‌ای مخالفت می‌کنند و بعضی هم خواستار تسلیم می‌شوند. به‌ این ‌ترتیب، اختلافات داخلی اوج می‌گیرد، اتحاد مبارزان شکسته می‌شود و نهضت شروع به از‌ هم ‌پاشیدن می‌کند. مجموعه‌ی این اتفاقات به تغییراتی در شکل مبارزات میرزا و حتی رویکرد او در قبال نیروهای اجنبی و مخالفان حکومتی در دوره‌ی دوم فعالیتش منجر می‌شود. اما متأسفانه سریال «کوچک جنگلی» به این دوره‌ی پرچالش و بحث‌برانگیز وارد نمی‌شود.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
سریال «کوچک جنگلی» با گرد هم ‌آوردن تعداد زیادی از بازیگران توانمند و عوامل پشت‌ صحنه‌‌ی کاربلد و بهترین امکانات فنی موجود در زمان خود، یکی از آثار تلوزیونی ماندگار شد. این سریال در کنار سریال «سربداران»، از نخستین و از معدود سریال‌های تاریخی ایرانی به شمار می‌رود که به یکی از تأثیرگذارترین قیام‌های مردمی کشورمان پرداخته

مایه‌ی تأسف است که در نسخه‌هایی از سریال که از طریق اینترنت قابل دسترسی هستند، بین قسمت‌های سه و چهار که اتفاقات مربوط به پیوستن برخی از اعضای کلیدی هیئت اتحاد و روند آغاز مبارزات مسلحانه‌ی نهضت روایت می‌شود، گسست قابل‌ ملاحظه‌ای وجود دارد

مطالب مرتبط