یکشنبه 23 دی 1403 / خواندن: 15 دقیقه

ریویو: نقد و بررسی کتاب «آوای وحش»، نوشته‌ی«جک لندن»

ما با شخصیتی به نام جک لندن مواجهیم. برخاسته از عصری پر از ظلم و ستم. جک لندن در زمانی زندگی می‌کرد که در آمریکا، سرمایه‌داران با تحریف اندیشه‌ی داروین می‌گفتند همان‌طور که در طبیعت موجود ضعیف از بین می‌رود، در جامعه نیز آنکه ضعیف است راهی جز نابودی ندارد. در این میان نویسنده‌ای شروع به نوشتن می‌کند که خودش تمامی آن ظلم و جور را چشیده است و با این سرخی شروع می‌کند به داستان ساختن.

5
ریویو: نقد و بررسی کتاب «آوای وحش»، نوشته‌ی«جک لندن»

مجله میدان آزادی: امروز، 12 ژانویه، سالروز تولد «جک لندن» است. جک لندن از نویسندگان معروف آمریکایی و صاحب کتاب‌های «آوای وحش»، «سپید دندان» و «گرگ دریا» است. آثار جک لندن روایتی از سختی‌های زیست در آمریکای انتهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است که خوانندگان بسیاری را جذب آثارش کرده است. به این مناسبت، یادداشتی بخوانید به قلم محمدصالح فصیحی که در ادامه می‌آید:

 

یک رمان تماماً سگی 

از دیدن عنوان جا نخورید. قرار نیست سگی بودن صفتی منفی در مایه‌های زندگی سگی یا چنین چیزی باشد. این رمان واقعاً درباره‌ی سگ است. و نیز این رمان یکی از دو رمان جک لندن است که زندگی یک سگ را روایت می‌کند؛ یکی «آوای وحش» و دیگری «سپیددندان». و از این رو، این دو رمان ازجمله رمان‌های سگی او حساب می‌شوند. چیزی که خوب یا بد، به نام او گره خورده. 


«جک لندن»، نویسنده‌ی کتاب «آوای وحش»


یک: لندن هستم، جک لندن!

به نظرتان همین متنی که من می‌نویسم نوعی خلاصه‌ کردن و فشرده‌ کردن مطالبی نیست که فهمیدن و درک کردن‌شان نیازمند مداقه و مطالعه‌ی بیشتر از این باشد؟ و هم‌زمان هم که این‌ها را می‌گویم، باز به نوشتن ادامه می‌دهم و بیشتر در این تناقض فرو می‌روم؟ چراکه ما با شخصیتی به نام جک لندن مواجهیم. برخاسته از عصری پر از ظلم و ستم. جک لندن در زمانی زندگی می‌کرد که در آمریکا، سرمایه‌داران با تحریف اندیشه‌ی داروین می‌گفتند همان‌طور که در طبیعت موجود ضعیف از بین می‌رود، در جامعه نیز آنکه ضعیف است راهی جز نابودی ندارد. در این میان نویسنده‌ای شروع به نوشتن می‌کند که خودش تمامی آن ظلم و جور را چشیده است و با این سرخی شروع می‌کند به داستان ساختن. 


دو: کتاب‌هایی که لندن نوشت.

سیدمهدی شجاعی رمانی دارد به نام «کمی دیرتر» که در مقدمه‌ی آن می‌گوید این رمان خیلی تند و سریع نوشته شد و نگذاشت که من لباسی برای بَر و رو و ظاهر آن بدوزم و شاید کمی عریان از کار درآمده باشد. به همین سیاق سرعت ما هم در نوشتن باعث شد که کمی دیرتر بگوییم که نام اصلی جک لندن، جان گریفیث چنی بوده است. متولد ۱۲ ژانویه‌ی ۱۸۷۶. از جک لندن حدود چهل و پنج کتاب باقی مانده است. این «حدود» را به این دلیل می‌گویم که اگر پس‌فردا، چه در خارج و چه در داخل، دست تماماً فرهنگیِ ناشری به اثر تازه‌ای از لندن رسید، این عددِ ما قطعی نباشد و خراب نشود. از رمان‌های او که هم باعث شهرت او شد، هم او را به ثروت رساند ـ ‌لندن جزو اولین نویسندگان آمریکایی ا‌ست که با نوشتن به پول و پَله‌ی زیادی رسید ـ یکی «آوای وحش» است که در همین متن راجع به‌ آن خواهیم گفت و دیگر، کتاب‌هایی چون «سپید دندان» (1903)، «دختر برف‌ها» (1902)، «گرگ دریا» (1904)، «بازی» (1905)، «قبل از آدم» (1907)، «پاشنه‌ی آهنین» (نوشته‌شده در 1906و منتشرشده در 1908)، «مارتین ایدن» (1909) و ‌«بنگاه آدم‌کشی» (چاپ‌شده در 1963). 


رمان «آوای وحش»، نوشته‌ی «جک لندن»


سه: درباره‌ی آوای وحش


الف: عنوان

«آوای وحش» ترجمه‌ی فارسی عنوان The Call of The Wild است. در غالب ترجمه‌ها Call را به آوا برگردانده‌اند، منتها برخی هم آن را ندا ترجمه کرده‌اند. اگر بخواهیم مثالی امروزی‌تر بیاوریم، Call، در عنوانی چون Call of Duty به ندا ترجمه می‌شود. ‌شاید یکی از دلایل چنین انتخابی این باشد که در ترکیبِ Call ‌و Wild ما با غریزه و طبیعت سروکار داریم و کلمه‌‌ای چون آوا با بار مثبتی که یادآور نغمه و وِرد و زمزمه است، بهتر معنی را منتقل می‌کند؛ و از آن‌ سو، در ترکیب Call ‌و Duty، جبر و سختی‌ و خشونتی که از این بازی نشأت می‌گیرد، آن را از آوا دور کرده و به ندا سوق داده است. چیزی در مایه‌های مارش، صفیر، بانگ، یا دیگر معانی قاموسی یا مجازی‌اش.


ب: خلاصه‌ای از داستان

شخصیت اصلی رمان باک است؛ یک سگ خانگی. او در محیط خانگی بزرگ شده و به آن خو گرفته و عادت کرده است. اما حوادثی او را از زندگی ابتدایی‌اش ـ یعنی نظم اولیه‌ی نمودار هالیوودی ـ دور می‌کند و به آشفتگی می‌رساند. کدام آشفتگی؟ اینکه او از آن ناز و نعمت و رفاه زندگی گذشته‌اش کَنده و دزدیده می‌شود (دزدیده‌ شدن را در معنای مجازی‌اش آورده‌ام، و الا باک سر یک باخت در قمار به کسی فروخته می‌شود که با سگ‌هایش برای دستیابی به طلا راهی شمال است.) و همراه دیگر سگان سورتمه‌کش یک سگ سورتمه‌کش می‌شود. انگار که از آن زندگی تنهایی و فردی‌اش، بیفتد در یک اجتماع. اجتماعی از سگان با خلق‌ و خوهای سگی متفاوت‌. حالا زندگی باک درگیر بقا می‌شود. درگیر اینکه بتواند در سوز سرمای آلاسکا، هم زنده بماند، هم در میان این جامعه‌ی سگان نقش خودش را اثبات کند و هم اینکه به ارباب جدید خودی نشان دهد. در این میان جزئیاتی که لندن هم از آلاسکا، هم از سگ‌ها به خواننده ارائه می‌کند، نه به تخیل محض، بلکه به تجربیات خود لندن از آلاسکا هم مربوط می‌شود. لندن در عصری می‌زیست که تب طلا، بسیار پروبال گرفته بود. می‌توانید برای نمونه به فیلم «جویندگان طلا»ی چاپلین (۱۹۲۵) یا تصنیف باستر اسکراگز، ساخته‌ی برادران کوئن (۲۰۱۸) مراجعه کنید. لندن نیز در ترم دوم دانشگاهش ترک تحصیل کرد و از کالیفرنیا به شمال رفت و به‌سمت کلندایک راهی شد. برای چه؟ برای طلا. از همین سفر او بود که نوشته‌های او لااقل در دو رمانش یعنی «آوای وحش» و «سپید دندان»، تا به این حد، رنگ واقعیت و قطعیت گرفت.

رمان با یک شعر شروع می‌شود: 



او شکست‌خورده، اما تسلیم نشده بود؛ 
مرد چماق‌به‌دست، قانونگذار بود، 
اربابی که باید از او اطاعت کنی، 
بی‌آنکه آشتی کرده باشی. 
و این آخری گناهی بود که سانی هرگز مرتکب نشده بود. 


(از ترجمه‌ی هوشنگ اسدی) 

در پرانتزی کوتاه این را بگویم که در ترجمه‌ی پرویز داریوش که متعلق به چند دهه قبل است، حتی در تجدید چاپش در نشر علمی‌فرهنگی، این شعر وجود ندارد و نیز در خلاصه‌ی رمان که «محسن سلیمانی» ترجمه کرده است و نشر افق آن را چاپ کرده، هم‌چنان این شعر وجود ندارد. دلیل اهمیت این شعر این است که این شعر خلاصه‌ای‌ است از کلیت طرح رمان. به نظر دکتر ساموئل جی. اوملند، مفاهیم طبیعت‌گرایانه‌ی آن در چهار سطر اولش خلاصه شده است و به این معناست که خوی و فطرت حیوانی درون همه‌ی ما وجود دارد و در لحظه‌هایی خاص نمایان می‌شود. 

باک تا پیش از این سگی آرام و نجیب و خانگی بود. لندن می‌نویسد: «باک به‌راحتی یک نجیب‌زاده زندگی می‌کرد.» اما پس از فروخته شدن، بنای احساس و افکار او هم به‌ هم می‌ریزد. حالا نمی‌داند که آیا می‌تواند باز به انسان‌ها اعتماد کند یا نه. نمی‌داند می‌تواند به غریزه‌اش اعتماد کند یا نه. خصوصاً که راهی سفری دور و دراز هم شده است. سفری که از بدویت (تفاوت سگ وحشی و سگ شهری) شروع می‌شود و درد و تنهایی و چماق را طی می‌کند و باک را به ریاست سگان سورتمه‌کش می‌رساند و در نهایت، در احساسات عاشقانه‌ای قرار می‌گیرد. دوباره آرام. دوباره نظم. 

باک فقط شخصیتی نیست که با سگان زحمت‌کش و وحشی و کاری تفاوت داشته باشد. بلکه او سگی ا‌ست که از یک موقعیت راحت هم جدا می‌شود. سگی‌ است که جای خواب و غذایش آماده بود. در پرِ قو زندگی کرده بود. هیچ وقت دنبال غذا نرفته بود. سرما نچشیده بود. راحت بود و بی‌دغدغه. حالا این شخصیت از این وضع جدا می‌شود و در یک داستان بقا و ماجراجویی می‌افتد. می‌توان به «آوای وحش» مانند یک داستان ماجرایی نگاه کرد. چیزی چون «هابیت» یا «ارباب‌حلقه‌ها» یا «هری‌پاتر» یا حتی «بازی تاج و تخت».


ج: لندن و آوای وحش

لندن نویسنده‌ای نیست که برای سرگرمی بنویسد. او کسی است که در جوانی‌ا‌ش ـ هرچند که در زمان مرگش هم باز جوان بود ـ مطالعاتش را در داروین، تنازع بقای اجتماعی، فلسفه‌ی نیچه و سوسیالیسم علمی گسترده بود. کسی ا‌ست که به گفته‌ی خودش کتاب مورد علاقه‌اش «مردم گرداب» است که پژوهشی اجتماعی ا‌ست درباره‌ی بدترین مناطق فقر و فلاکت و بدبختی در لندن و شرق انگلیس و جزو اولین تجربیات و دست‌نوشته‌های خود او در آن زمان و مناطق محسوب می‌شود. البته در «آوای وحش» و «سپید دندان» لندن هنوز به حزب سوسیالیسم نپیوسته بود، منتها او در این دو رمان، که انگاره‌ی برعکسی از هم هستند ـ در «آوای وحش» سگ از دنیای انسان‌ها به طبیعت می‌رود و در «سپید دندان» از دنیای طبیعت به دنیای انسان‌ها ـ خط باریکی بین تمدن و وحشی بودن رسم می‌کند. 

لندن با نگاهی انتقادی، با زبانی صریح و رئال و سبک ناتورالیسمش، راوی یک ماجراجویی خاص و کلی نیست. شاید بتوان این‌طور گفت که اساساً داستان‌های ناتورالیستی برخلاف ظاهر ساده‌شان و برخلاف اینکه در زندگی و طبیعت غوطه‌ورند، صرفاً یک برش یا لحظه نیستند، بلکه می‌شود نوع نگاه و جهان‌بینی نویسنده‌شان را از خلال آن‌ها خواند و به چشم دید؛ چه با بروزش در خود متن، چه با سفیدخوانی مخاطب. از همین رو «آوای وحش»، یک خط فکری‌ از یک الف، به یک ب است که تمامی آن به دوش یک سگ است. سگی در میان انسان‌ها و در میان سگان دیگر (که این سگان دیگر هر کدام حالات مختلفی دارند و گاه نمادین می‌شوند) و نیز طبیعت و دنیای غریزه، خودش را پیدا می‌کند و زندگی می‌کند و تازه سگ می‌شود. شاید نتوان این سگ را مثلاً با سگ اصحاب کهف یا سگ ولگرد هدایت مقایسه کرد، اما قطعاً می‌توان با کمی نگاه از بالا، آن نگاه به سگ را که در کتابی مانند «تذکره‌الاولیا»ی عطار پیدا می‌شود در آن یافت. سگی که خصلت‌های انسانی می‌گیرد، می‌فهمد و زندگی سگی می‌کند. چیزی مثل زندگی انسانی یک انسان.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
این رمان واقعاً درباره‌ی سگ است. و نیز این رمان یکی از دو رمان جک لندن است که زندگی یک سگ را روایت می‌کند؛ یکی «آوای وحش» و دیگری «سپیددندان». و از این رو، این دو رمان ازجمله رمان‌های سگی او حساب می‌شوند. چیزی که خوب یا بد، به نام او گره خورده.

او شکست‌خورده، اما تسلیم نشده بود؛
مرد چماق‌به‌دست، قانونگذار بود،
اربابی که باید از او اطاعت کنی،
بی‌آنکه آشتی کرده باشی.
و این آخری گناهی بود که سانی هرگز مرتکب نشده بود.

مطالب مرتبط