ﺳﻪشنبه 30 بهمن 1403 / خواندن: 11 دقیقه
پرونده پرواز بر فراز آشیانه‌ی سیمرغ | صفحه صد و بیستم

ریویو: نقد و نظری به انیمیشن «افسانه سپهر» ساخته «عماد رحمانی» و «مهرداد محرابی»

تهیه‌کننده‌ی «افسانه‌ی سپهر»، «مهدی جعفری جوزانی» است که سال‌ها در حوزه‌ی انیمیشن و بازی‌سازی فعالیت داشته و معادلات این بازی را به خوبی بلد است. تجربه‌ی وی در حوزه‌ی بازی‌سازی، به وی امکان بازارسنجی و آسیب‌شناسی مخاطب را داده و او تصمیم گرفته که انیمیشنی برای نوجوان با سبک‌و‌سیاق افسانه‌سرایی تولید کند.

4
ریویو: نقد و نظری به انیمیشن «افسانه سپهر» ساخته «عماد رحمانی» و «مهرداد محرابی»

مجله میدان آزادی: «افسانه سپهر» به کارگردانی «عماد رحمانی» و «مهرداد محرابی» است که در چهل و سومین جشنواره‌ی فیلم فجر به نمایش درآمد. در صد و بیستمین صفحه از پرونده «پرواز بر فراز آشیانه سیمرغ» ریویوی نقد، بررسی و تحلیل این اثر را به قلم حامد کیایی -منتقد انیمیشن- در ادامه خواهید خواند: 


افسانه‌ی سپهر؛ اثری به بهانه‌ی یوز و افسانه 

امان امان از مظلومیت انیمیشن در این مرزوبوم. درحالی‌که بخش مهمی از پرفروش‌ترین فیلم‌های جهان، انیمیشن‌های بلند هستند، این صنعت هنوز در کشور ما آن‌گونه که باید و شاید مورد توجه قرار نمی‌گیرد. اگرچه امسال با حضور چهار انیمیشن در جشنواره‌ی فیلم فجر یکی از پرکارترین سال‌ها برای انیمیشن ایران به نظر می‌آید، همچنان علاقه به تولید و ساخت انیمیشن پایین بوده و سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان، علاقه‌ی چندانی به ورود به این عرصه ندارند. زیرا  نسبت زمان، نیروی کار، هزینه‌های تولید به خروجی و فروش گیشه‌ی این آثار از نظر ایشان مقرون‌به‌صرفه نبوده و نیست. نکته‌ای که اگر به دقت مورد بررسی قرار بگیرد کاملا قابل دفاع است. 

تهیه‌کننده‌ی «افسانه‌ی سپهر»، «مهدی جعفری جوزانی» است که سال‌ها در حوزه‌ی انیمیشن و بازی‌سازی فعالیت داشته و معادلات این بازی را به خوبی بلد است. تجربه‌ی وی در حوزه‌ی بازی‌سازی، به وی امکان بازارسنجی و آسیب‌شناسی مخاطب را داده و او تصمیم گرفته که انیمیشنی برای نوجوان با سبک‌و‌سیاق افسانه‌سرایی تولید کند.

 داستان این فیلم سینمایی از این قرار است که از آن‌جایی که ۷ قهرمانی که توانایی مبارزه با موجود پلیدی به نام بدنام را داشته‌اند، در حال حاضر یا اسیرند و یا پیر شده و دیگر توان مبارزه ندارند، شخصی باید برای مبارزه داوطلب شود. سپهر به همراه «بابو»، یوز خانگی‌اش علی‌رغم ترسو بودن، داوطلب این سفر قهرمانانه شده و برای رسیدن به بدنام و از بین بردن او باید چندین مرحله را پشت سر گذاشته و با موجودات شروری بجنگند. راهی دشوار که سپهر در آن باید از خودگذشتگی بسیاری نشان دهد. 

«عماد رحمانی» و «مهرداد محرابی»، کارگردانان این سینمایی بلند بوده و سعی کرده‌اند از تجارب خود در بازی‌سازی مرحله‌ای و دانش انیمیشن استفاده کرده و اثری مناسب نوجوان و بزرگسال را به نمایش بگذارند. نکته‌ای که شاید پیش از پخش فیلم باید به خانواده‌ها گوش‌زد شود یا جایی به آن اشاره گردد. زیرا در سالن سینما شاهد خردسالانی هستیم که از دیدن برخی صحنه‌های مربوط به دیو و غول‌ها می‌ترسیدند و جیغ می‌کشیدند. 

کمبود آثار کودک باعث می‌شود که هر انیمیشنی به سینما بیاید، پدر و مادرها از فرصت استفاده کرده و بچه‌هایشان را برای تماشای آن به سینما آورند، غافل از این‌که این اثر می‌تواند مناسب سن فرندانشان نباشد. 

نکته‌ای که در رابطه با غالب انیمیشن‌های ایرانی و همین‌طور این اثر وجود دارد، ضعف در فیلمنامه و منطق قصه است. «مهدی جعفری» و «عماد رحمانی» نویسندگان این اثر به نظر می‌رسد بیشتر ذهنشان را معطوف بخش دوم فیلمنامه و عبور از مراحل و رسیدن به بدنام کرده‌اند و نتوانسته‌اند به خوبی دلیلی برای ورود سپهر به عنوان قهرمان قصه پیدا کنند. سپهر که پسری ترسو است، چگونه فقط با شنیدن یک جمله از بردیا متحول می‌شود و یا چرا شورای قهرمانان می‌گویند که فقط بردیا توان مبارزه دارد و خودشان برای قهرمانی پیش‌گام نمی‌شوند؟ نکته‌ای که حتی توسط «کاظم سیاحی» دوبلور بابو (یوز) به سخره گرفته می‌شود و می‌گوید که این ماموریت در پاچه‌شان رفته است. حسی که دقیقا به مخاطب نیز منتقل می‌شود. 

دیالوگ‌های اضافی که معمولا بین سپهر و بابو اتفاق می‌افتد و عموما برای پر کردن فضا و یا شیرفهم کردن مخاطب است نیز گاهی زیادی به نظر می‌آید. از طرفی شخصیت بابو که اغلب جاها لیپ‌سینک ندارد، به نظر می‌رسد که قرار نبوده جز در جایی که با بابوی شرور مواجه می‌شود، دوبله‌ای داشته باشد و علی‌رغم این‌که دوبله‌اش گاهی بانمک است، با کار هماهنگ نشده است. 


انیمیشن «افسانه‌ی سپهر»، ساخته‌ی «عماد رحمانی» و «مهرداد محرابی»

طراحی شخصیت‌های دیگر نکته‌ای است که می‌توان به آن نقد وارد کرد. ما با توجه به لهجه‌ی شمالی پدر سپهر و ماهیگیر بودن و فضای سرسبز محیط نتیجه می‌گیریم که این داستان باید جایی در شمال ایران رخ دهد. اگرچه پوشش آمیتی مادر سپهر و رنگ رخسار سپهر با موهای فرفری‌اش به نظر متعلق به جنوب کشور است. 

رعنای موفرفری و افرادی که در دهکده پرسه می‌زدند (سه خانم در کوچه)، با لباس‌هایی که اصالت خاصی نداشته و مربوط به قوم و نژاد خاصی نیستند و افراد دهکده‌ای که به شمار انگشتان دست نمی‌رسند و یکی لباس آشپزی مدرن به تن دارد، نتوانسته پیام برابری و اتحاد اقوام (اگر منظور کارگردانان چنین بوده) را منتقل کند. لباس تکراری مادر و پدر سپهر بعد از گذشت ۵ سال و یا کاراکترهای ناهماهنگ با سایر کاراکترها را باید به پای بی‌حوصلگی کارگردانان و یا صرفه‌جویی و استفاده از ادوات موجود در سبد تولید شرکت تولیدکننده دانست. 

استفاده از موجودات شرور از آلاسکا (آدم‌برفی) گرفته تا من شرور سپهر و بابو و همچنین استفاده از افسانه‌های ایرانی و دست گذاشتن روی قهرمان‌سازی برای کودک و نوجوان از نکات مثبتی است که این اثر را به نوع خود با دیگر آثار موجود متفاوت می‌کند. گرچه کارگردانان تنها به این عناصر ایرانی بسنده نکرده و سفارش یک موسیقی ایرانی را بر روی کار داده‌اند. موسیقی این اثر بر عکس تکنیک و ظرافت اجرا، فاجعه به نظر می‌رسد. صداهای ناهنجار، ناهماهنگی موسیقی و تصویر، شلوغ شدن موسیقی در صحنه‌های عبور از تونل و تعقیب‌وگریز به حدی به کار ضربه می‌زند که ای کاش می‌شد، بعد از جشنواره فکری به حال ساخت موسیقی مجدد و اصلاح دوبلاژ (کم کردن بعضی آف‌ها و ایموشن‌ها) زد. 

آرش آقابابائی و شاهین پژهان که عهده‌دار موسیقی این اثر هستند، حتی جایی سعی کرده‌اند به سفارش کارگردان، بخش‌های موزیکال را رنگ‌ولعابی ببخشند که متاسفانه در آن بخش هم بسیار ضعیف عمل کرده‌اند. 

طراحی بک‌گراند و زمینه‌های این انیمیشن نیز بلاتکلیف است و معلوم نیست به کدام بخش از این سرزمین پارسی تعلق دارد. ساحلی که بی‌شباهت به ساحل موآنا نیست، بافت‌های گیاهی و خانه‌هایی که خاستگاهشان پیدا نیست، گویا فقط به دلیل زیبایی بصری در کار گذاشته شده‌اند و چندان که به نظر می‌رسید، دغدغه‌ای در به نمایش در آوردن افسانه‌های ایرانی با تکیه بر زیبایی‌های بومی ایرانی را ندارد. استفاده از یوز ایرانی و اشاره به این‌که در طی ماجرایی او را نجات داده‌اند نیز، در حد یک نکته‌ی سرسری در فیلم باقی ماند و به آن اشاره‌ی چندانی نمی‌شود. 


عوامل انیمیشن «افسانه‌ی سپهر»، ساخته‌ی «عماد رحمانی» و «مهرداد محرابی»

در پایان اگر بخواهیم امتیازی کلی به این انیمیشن بدهیم، سپهر و بابو می‌تواند نمره‌ی قبولی ۵ از ده را به خود اختصاص دهد. گرچه با علم به این‌که تولید انیمیشن در ایران کاری بس دشوار و طاقت‌فرساست، باید به افتخار کسانی که در این زمینه تلاش می‌کنند، ایستاده کف بزنیم. امیدواریم بتوانیم آثار بهتری از این دست را از این هنرمندان گرامی بر روی پرده‌ی سینما ببینیم. 




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
نکته‌ای که در رابطه با غالب انیمیشن‌های ایرانی و همین‌طور این اثر وجود دارد، ضعف در فیلمنامه و منطق قصه است. «مهدی جعفری» و «عماد رحمانی» نویسندگان این اثر به نظر می‌رسد بیشتر ذهنشان را معطوف بخش دوم فیلمنامه و عبور از مراحل و رسیدن به بدنام کرده‌اند و نتوانسته‌اند به خوبی دلیلی برای ورود سپهر به عنوان قهرمان قصه پیدا کنند.

کمبود آثار کودک باعث می‌شود که هر انیمیشنی به سینما بیاید، پدر و مادرها از فرصت استفاده کرده و بچه‌هایشان را برای تماشای آن به سینما آورند، غافل از این‌که این اثر می‌تواند مناسب سن فرندانشان نباشد.

مطالب مرتبط