مجله میدان آزادی: امروز به مناسبت سالروز درگذشت شاعر سرشناس معاصر «رهی معیری»، فهرستی آماده کردهایم از موسیقیهایی که با شعرهای این شاعر ساخته شدهاند. این فهرست را با قلم فاطمه همراه بخوانید:
«محمدحسن(بیوک) معیری» متولد ۱۰ اردیبهشت سال ۱۲۸۸، متخلص به «رهی» از دودمان معیرالممالک بود که از سلسله افشار تا قاجار وزیر خزانه و ضرابخانه بودند. هنر نیز چون مناصب دیوانی در خاندانشان موروثی بود. رهی از کودکی به موسیقی و شعر و نقاشی علاقهمند بود و از میان همه این هنرها، قریحۀ سرشار شاعریاش، سبب شد او به یکی از چهرههای کم نظیر در غزل و ترانۀ معاصر تبدیل شود.

«رهی معیری»
رهی در مصاحبهای در این مورد گفتهاست:
«من در همه انواع و اقسام شعر از قبیل قصیده، غزل، مثنوی، رباعی آثاری دارم، ولی در بین انواع شعر به غزل علاقه بیشتری دارم، چون در این لباس آدم بهتر میتواند احساسات و عواطف عاشقانهاش را بیان بکند و من اولین شعر خودم را در سیزده سالگی یعنی در سیوهشت سال پیش ساختم.»
در عصری که به یمن گسترش گرامافون و همچنین رادیو، موسیقی از محفل خواص به خانههای مردم راه پیدا کردهبود، او سُرایندۀ برخی از مشهورترین ترانههای فارسی چون «خزان عشق»، «کاروان»، «شب جدایی»، «نوای نی» و «مرغ حق» است و ترانههایش توسط بهترین آهنگسازان و خوانندگان آن دوران ساخته و خوانده شدند و طی سالیان بعد نیز بارها و بارها توسط خوانندگان بازخوانی شدند.
رهی در 24 آبان سال 1347 بر اثر بیماری سرطان در تهران از دنیا رفت و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
به مناسبت 57اُمین سالروز درگذشت این شاعر نامی، در مجلۀ میدان آزادی تصمیم گرفتیم فهرستی از ده ترانه برتر با شعر رهی را تهیه و منتشر کنیم.
در انتخاب موسیقی این فهرست توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از تصنیفهای ساختهشده با شعر رهی، اغلب توسط چند خواننده مشهور خوانده شده و این موضوع انتخاب بهترین اجرا را بسیار سخت میکند. بنابراین تلاش کردیم از هر خواننده یک تصنیف انتخاب شود. همچنین سعی کردیم از بین آثار جدید آهنگسازان و خوانندگان نیز انتخابهایی داشته باشیم.

1- «نغمۀ نوروزی»
خواننده: غلامحسین بنان
آهنگساز: روحالله خالقی
متن ترانه:
گل من بستان گشته چون رویت / چمن از گل شد، چون سر کویت
بلبل از مستی، هر نفس نغمهای سر کند
سبزه درگیرد روی صحرا را / / لاله آراید چهر زیبا را / قطرۀ باران چهرۀ لاله را تر کند
با مینای مِی آماده کن مِی را / هان مطرب بزن، ساقی بده مِی را
کز بلبل آید نغمۀ نوروزی / پرکن قدح با شادی پیروزی
دلدادگان را، ای گل صلا ده / جامی ز ما گیر، جامی به ما ده
نوگلی پیدا در بهاران کن / روی و مویش را بوسهباران کن/ هر دم از شادی خنده زن، باده خور پای گل
لاله گر خواهی؟ آتشین رویش / سنبل ار جویی؟ تار گیسویش / گل اگر باید، چهرۀ او نگر جای گل
شد فصل گل و من دور از آن ماهم / ای سرو روان، وصلت به جان خواهم
بازآ که چون گل در کنارم باشی / در نوبهاران، نوبهارم باشی
دلدادگان را، ای گل صلا ده /جامی ز ما گیر، جامی به ما ده

2- «به یاد رهی»
خواننده: ایرج بسطامی
آهنگساز: محمدحسین پرنیا
متن ترانه:
نه دل مفتون دلبندی، نه جان مدهوش دلخواهی / نه بر مژگان من اشکی، نه بر لبهای من آهی
نه جان بینصیبم را، پیامی از دلارامی / نه شام بی فروغم را، نشانی از سحرگاهی
کیم من؟ آرزو گمکردهای تنها و سرگردان / نه آرامی، نه امیدی، نه همدردی، نه همراهی
گهی افتان و خیزان، چون غباری در بیابانی / گهی خاموش و حیران، چون نگاهی بر نظرگاهی
رهی تا چند سوزم؟ در دل شبها چو کوکبها / به اقبال شرر نازم، که دارد عمر کوتاهی
3- «دریادل»
خواننده: بهرام شجاعی
آهنگساز: رحمتالله وطندوست
متن ترانه:
دور از تو هر شب تا سحر، گریان چو شمع محفلم/ تا خود چه باشد حاصلی از گریۀ بیحاصلم
چون سایه دور از روی تو، افتادهام در کوی تو / چشم امیدم سوی تو، وای از امید باطلم
لبریز اشکم جام کو؟ آن آب آتشفام کو؟ / آن مایۀ آرام کو؟ تا چاره سازد مشکلم
در کار عشقم یار دل، آگاهم از اسرار دل / غافل نیم از کار دل، از کار دنیا غافلم
در عشق مستی دادهام بود و نبود خویشتن / ای ساقی مستان بگو دیوانهام یا عاقلم؟

4- «داغ تنهایی»
خواننده: علیرضا افتخاری
آهنگساز: محمدرضا چراغعلی
متن ترانه:
آنقدر با آتش دل ساختم تا سوختم / بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم
سردمهری بین که کس بر آتشم آبی نزد / گرچه همچون برق از گرمی سراپا سوختم
سوختم اما نه چون شمع طرب در بین جمع / لالهام کز داغ تنهایی به صحرا سوختم
سوختم از آتش دل، در میان موج اشک / شوربختی بین که در آغوش دریا سوختم
شمع و گل هم هر کدام از شعلهای در آتشند / در میان پاکبازان، من نه تنها سوختم

5- «شب جدایی»
خواننده: حسین قوامی
آهنگساز: مجید وفادار
متن ترانه:
ای شب جدایی، که چون روزم سیاهی ای شب / کن شتابی آخر، ز جان من چه خواهی ای شب؟
نشان زلف دلبری، ز بخت من سیهتری، بلا و غم سراسری، تیره همچون آهی امشب
کنی به هجر یار من، حدیث روزگار من، بری ز کف قرار من، جانم از غم، کاهی ای شب
تا که از آن گل دور افتادم، خندۀ شادی رفت از یادم، سیه شد روزم
بی مه رویش دمی نیاسودم، به سیل اشکم، گواهی ای شب
او شب چون گل نهد ز مستی بر بالین سر / من دور از او، کنم ز اشک خود بالین را تر
خون دل از بس خوردم بی او، محنت و خواری بردم بی او، مُردم بی او
بیرخ آن گل، دلم به جان آمد / دگر از جانم چه خواهی ای شب

6- «یاد ایام»
خواننده: محمدرضا شجریان
آهنگساز: محمدرضا شجریان
متن ترانه:
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم / در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب میسوختم پروانهوار / پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
آتشم بر جان ولی از شِکوه لب خاموش بود / عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم
چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی / چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت ورنه من / داشتم آرام تا آرام جانی داشتم
بلبل طبعم کنون باشد ز تنهایی خموش / نغمهها بودی مرا تا همزبانی داشتم
- مصرع آخر تغییر یافته و بهجای «رهی»(تخلص شاعر) کلمه «کنون» جایگزین شدهاست.

7- «کاروان»
خواننده: محمدیاسر حشمتی
آهنگساز: مرتضی محجوبی
متن ترانه:
با ما بودی، بی ما رفتی / چو بوی گل به کجا رفتی؟ / تنها ماندم، تنها رفتی
فتادم از پا، به ناتوانی، اسیر عشقم، چنان که دانی/ رهایی از غم، نمیتوانم، تو چارهای کن، که میتوانی
گر ز دل برآرم آهی، آتش از دلم ریزد / چون ستاره از مژگانم، اشک آتشین ریزد
چو کاروان رود، فغانم از زمین بر آسمان رود، دور از یارم، خون میبارم
نه حریفی تا با او، غم دل گویم / نه امیدی در خاطر، که تو را جویم
ای شادی جان، سرو روان، کز بر ما رفتی / از محفل ما، چون دل ما سوی کجا رفتی،
چون روشنی، از دیده ما رفتی، با خاطره باد صبا رفتی / تنها ماندم، تنها رفتی

8- «حاصل عمر»
خواننده: همایون شجریان
آهنگساز: محمدجواد ضرابیان
متن ترانه:
بس که جفا ز خار و گل، دید دل رمیدهام / همچو نسیم از این چمن، پای برون کشیدهام
شمع طرب ز بخت ما آتش خانهسوز شد / گشت بلای جان من، عشق به جان خریدهام
حاصل دور زندگی، صحبت آشنا بود / تا تو زمن بریدهای، من ز جهان بریدهام
تا به کنار من بُدی، بود به جا قرار دل / رفتی و رفت راحت از، خاطر آرمیدهام
چون به بهار سر کند، لاله ز خاک من برون / ای گل تازه یاد کن، از دل داغ دیدهام
تا تو مراد من دهی، کشته مرا فراق تو / تا تو به داد من، رسی من به خدا رسیدهام

9- «خیالانگیز»
خواننده: صدیق تعریف
آهنگساز: مجید درخشانی
متن ترانه:
خیال انگیز و جان پرور، چو بوی گل سراپایی / نداری غیر از این عیبی، که میدانی که زیبایی
به شمع و ماه حاجت نیست، بزم عاشقانت را / تو شمع مجلسافروزی، تو ماه مجلسآرایی
مراد ما نجویی، ورنه رندان هوسجو را / بهار شادیانگیزی، حریف بادهپیمایی
مهِ روشن میان اختران پنهان نمیماند / میان شاخههای گل مشو پنهان که پیدایی

10- «خزان عشق»
خواننده: جواد بدیعزاده
آهنگساز: جواد بدیعزاده
این ترانۀ خاطرهانگیز که شاید مشهورترین ترانه با شعر رهی است، اولین بار در سال 1313 اجرا شد و به قولی اولین ترانهای بود که رهی در بیستوپنج سالگی سرود و اجرا شد که پس از گذشت 90سال همچنان زیبا و شنیدنی است.
متن ترانه:
شد خزان گلشنِ آشنایی / بازم آتش به جان زد جدایی / عمر من ای گل طی شد بهر تو / وز تو ندیدم جز بدعهدی و بیوفایی
با تو وفا کردم تا به تنم جان بود / عشق و وفاداری با تو چه دارد سود؟
آفت خرمن مهر و وفایی / نوگل گلشن جور و جفایی / از دل سنگت... آه
دلم از غم خونین است / رَوِش بختم این است / از جام غم مستم / دشمن میپرستم / تا هستم
تو و مست از می به چمن / چون گلْ خندان، از مستی بر گریهی من / با دگران در گلشن نوشی مِی / من ز فراقت ناله کنم تا کی؟
تو و می چون لاله کشیدنها / من و چون گل جامه دریدنها / ز رقیبان خواری دیدنها
دلم از غم خون کردی / چه بگویم چون کردی؟ / دردم افزون کردی
برو ای از مهر و وفا عاری / برو ای عاری ز وفاداری / که شکستی چون زلفت عهد مرا
دریغ و درد از عمرم / که در وفایت شد طی / ستم به یاران تا چند؟ / جفا به عاشق تا کی؟
نمیکنی ای گل یکدم یادم / که همچو اشک از چشمت افتادم
تا کی بیتو بوَد / از غم خون دل من / آه از دل تو
گر چه ز محنت خوارم کردی / با غم و حسرت یارم کردی / مهر تو دارم باز
بکن ای گل با من / هر چه توانی ناز /کز عشقت میسوزم باز
مطالب مرتبط
تکنگاری: نگاهی به زندگی و آثار رهی معیری
فهرست: ده شعر از بهترین غزلهای رهی معیری
فهرست: کتابهای اهدائی رهی معیری به کتابخانه مجلس شورای ملی