مجله میدان آزادی: امروزهفتم فوریه (نوزدهم اسفند) سالروز تولد چارلز جان هافِم دیکنز مشهور به چارلز دیکنز، از مشهورترین نویسندگان انگلیسی است. به همین مناسبت در این مطلب ضمن توضیحاتی، پنج رمان برتر چارلز دیکنز را برای شما معرفی کردیم. این یادداشت را به قلم محمد قائزیفرد -داستان نویس- در مجله میدان آزادی بخوانید:
تاریکیها و روشناییهای دیکنز
چارلز دیکنز یکی از مشهورترین نویسندگان انگلیسی قرن نوزدهم است که آثارش با وجود گذشت دستکم صد و پنجاه سال همچنان خوانده میشود و هنوز هم از نسلهای جدید طرفدارانی به خیل عظیم دوستدارانش اضافه میشود. اما چرا با گذشت این همه سال هنوز آثار دیکنز را میخوانیم؟
راز این جاودانگی شاید در دو نکتهی مهم نهفته باشد: سبک نوشتار او و موضوعاتی که در آثارش به آن میپرداخت.
سبک چارلز دیکنز:
دیکنز نگاه بیآلایشی به جهان داشت و این نگاه در سبک نوشتارش نیز نمود پیدا میکرد. او داستانهایش را واضح و با نثری ساده اما قدرتمند مینوشت. با همین ابزار، مفاهیم پیچیده را در قالبی بیان میکرد که تمام جامعه توان فهم و درک آن را داشته باشد. این موضوع سبب میشد تا در کنار طنز کنایی آثارش و شخصیتهای عمیقی که میساخت، مخاطبانش را بهسادگی درگیر داستانها و سرنوشت شخصیتهایش کند.
موضوعاتی که دیکنز به آن میپرداخت:
فقر، نابرابری، بهرهکشی از کودکان و فساد اداری با آنکه ریشه در دوران زیست دیکنز دارند، اما در جهان امروز نیز با آن روبهرو هستیم. بر همین اساس است که خوانندهی آثار دیکنز، با وجود فاصلهی بیش از یک قرن، همچنان نگاه دیکنز را میفهمد و با آن ارتباط عمیقی برقرار میکند. در کنار این تلخیها، دیکنز در دل داستانهایش، همیشه پیامهایی از امید و امکان تغییر مثبت را گنجانده است. او به خوانندگانش یادآوری میکند که حتی در تاریکترین شرایط، امکان تغییر و بهبود وجود دارد. این پیامهای امیدبخش، بهویژه در دنیای امروز که با چالشهای متعدد روبهروست، همچنان الهامبخش است.
بهترین داستانهای چارلز دیکنز
با ذکر کوتاهی از سبک دیکنز و شیوهی نوشتارش حالا میتوانیم به فهرستی از برترین آثار او بپردازیم. به خاطر داشته باشیم که با هر نگاهی که آثار او را بررسی کنیم ممکن است به ترتیبی متفاوت از آثارش دست یابیم. پس خیلی کوتاه باید بگویم که این فهرست با در نظر گرفتن انتخاب دیگر روزنامهنگاران، منتقدان و نویسندگان گردآوری و با توجه به مفاهیم موجود در هر اثر رتبهبندی شده است. طبیعتاً چنین فهرستی با فهرستهایی مانند پرفروشترین آثار یا تأثیرگذارترینهای دیکنز همپوشانی خوبی خواهد داشت.
آرزوهای بزرگ
(ترجمهی ابراهیم یونسی، نشر دوستان)
«آرزوهای بزرگ» در صدر این فهرست جای میگیرد. این رمان داستانی انسانی است که خواننده را نظارهگر سرنوشت کودکی فقیر و ناچیز میکند که البته استعارهای از تمام ما خوانندگان این اثر است. کودکی که در برابر خواستههایش کوچک است و عشق نیرویی است که او را پیش میراند. عشقی که در قالب استلا تجسم مییابد. استلایی که آموزش دیده است تا زخمزننده باشد، مردان را به بازی بگیرد و اینچنین مرهمی باشد بر انتقام ولینعمتش که در گذشتهای دور فرجام عاطفی نامبارکی را از سر گذرانده است.
پایان این شاهکار مانند زندگی واقعی ترکیبی است از امید و ناامیدی. امیدی که شاید در برابر تاریکیِ انتهای داستان، کوچک به نظر برسد اما آغشته به عشق است و این خود نوری است که همهی ما را پیش خواهد راند.
سرود کریسمس
(ترجمهی محسن سلیمانی، نشر افق)
اسکروچ! این نام از خود داستان هم پیشتر رفته است. نامی که بهواسطهی این داستان در بلاد فرنگ به فرهنگ عامه راه یافته و بدل به صفتی شده برای آدمهای خسیس و مالاندوزی که انسانیت در آنها کمتر یافت میشود.
«سرود کریسمس» داستان تحول است. تحول در واپسین لحظات و آن هنگام که فرشتهی مرگ بر روح آدمی چنگ میزند. اسکروچ در واپسین لحظاتش محکوم به دیدن میشود. نعمتی که سالها خود را از آن محروم کرده است. او همواره چشم بر انسانیت و حال و روز انسانهای اطرافش بسته است، اما در آخرین لحظات عمر میبیند و مردمان اطرافش را درک میکند و اینچنین اکسیر عشق و مهربانی را عمیقاً به درون قلب خویش مهمان میکند.
دیوید کاپرفیلد
(ترجمهی محسن سلیمانی، نشر افق)
این کتاب را بسیاری خودزندگینامهی چارلز دیکنز میخوانند. شاید اگر بهدنبال نشانهها باشید شما نیز با این خیل عظیم همداستان شوید. با آنکه نامها و حتی موقعیت و سرگذشت شخصیتها عموماً به شخصیتهای واقعی زندگی او شبیه نیستند؛ اما روح حاکم بر اثر و مراحلی که دیوید کاپرفیلد از سر میگذراند به آنچه دیکنز تجربه کرده بسیار شبیه است. دیکنز نیز مانند شخصیت اصلی رمان در کودکی به فقر دچار میشود و مجبور است از همان دوران کار کند و با طبقهی کارگران و فقرا همکاسه شود. همین تجربه در آینده و آنچه که دیکنز مینوشت اثر گذاشت.
او و دیوید کاپرفیلد هر دو فقر را میچشند و نگاه متکبرانهی اغنیا بر خود را تجربه میکنند. نگاهی که فقرا را اصلاً به حساب نمیآورد و آنها را چیزی مثل میز و صندلی میداند. این اغنیا چنین امتیازی را به این واسطه از آن خود میدانند که در خانوادهای سرشناس متولد شدهاند. اینچنین است که در نگاه دیکنز و دیوید کاپرفیلد ثروت عموماً آدمی را از انسانیت تهی میکند.
خانهی قانونزده
(ترجمهی ابراهیم یونسی، نشر نگاه)
«خانهی قانونزده» یکی از پیچیدهترین و عمیقترین رمانهای چارلز دیکنز است؛ داستانی چندلایه با دو راوی متفاوت. یکی راوی سومشخصی که نگاهی کلی به وقایع دارد و نقد اجتماع و سیستم قضایی را بر عهده میگیرد و دیگری استر سامرسون، یکی از شخصیتهای اصلی داستان، که داستان را از نگاهی انسانی و با دیدگاه اولشخص بیان میکند. داستان حول پروندهی حقوقی طولانی و پیچیدهای به نام «جاریندیس علیه جاریندیس» میچرخد. این پرونده نمادی از ناکارآمدی سیستم قضایی و فساد اداری در جامعهی ویکتوریایی است. ثروت خانوادگی مورد نزاع نیز در جریان دعوای چنددهسالهی قضایی آرامآرام تحلیل میرود و خرج تشریفات قضایی موجود میشود.
دیکنز در این داستان بر سیستم قضایی دوران خود میشورد و آن را به باد انتقاد میگیرد؛ شاید بهترین کاری که یک انسان عاشق وطن بتواند برای موطن خویش انجام دهد و طبقهی حکام را متوجه مشکلات موجود کند.
الیور توئیست
(ترجمهی احد علیقلیان، نشر مرکز)
«الیور توئیست» آینهای است که دیکنز به دست میگیرد و مقابل تمام جامعهی ویکتوریایی آن روزگار قرار میدهد. فقر، بیعدالتی، ظلم و بیرحمی انسان را به نمایش میگذارد و البته همان کورسوی امید معروفش را نیز به آن اضافه میکند.
الیور توئیست یتیمی است با سرشتی پاک که مواجههاش با جامعهی تاریک پیرامونش این سیاهی را بیشتر از پیش به نمایش میگذارد. از او سوءاستفاده میشود و در جمع دزدان به کار گرفته میشود تا شاید لقمهای برای خوردن به چنگ آورد. با این حال در انتها رستگار میشود.
دیکنز در این داستان نشان میدهد که حتی در قعر عمیقترین چاهها، چشمانی که به بالا خیره باشند نور را خواهند یافت و نور آنها را به خود فرامیخواند.
اینچنین فهرست پنج اثر برتر دیکنز را به پایان میرسانیم؛ با امیدی که در دل داستانهای تاریکش نهفته است. داستانهایی که تاریکیاش از دل جامعه برخاسته و امیدش نیز در دل همین جامعه قرار دارد. امیدی که در قلب مینشیند و در قالب انسانهایی پاکطینت برای رستگاری شخصیتهای اصلی دست دراز میکند.
به این امید که خوانندگان این یادداشت نیز چنین قلبها و دستانی باشند و آنها را بیابند.
مطالب مرتبط
1. تکنگاری: نگاهی به زندگی و آثار چارلز دیکنز
2. ریویو: نگاهی به رمان «آرزوهای بزرگ»، نوشته «چارلز دیکنز»