مجله میدان آزادی: در آخرین بخش از «فهرستهای آثار نوروزی» فهرستی از فیلمهای تماشایی و مناسب بهار را تقدیم مخاطبان خواهیمنمود. گردآوری و نگارش این یادداشت-فهرست را به قلم خانمها «فاطمه صادقیمقدم» و «فاطمه دهقان» در ادامه تقدیم مخاطبان مجله میکنیم.
روزهای پیش رو که همهی ما در انتظار عید و سال نو هستیم هرکدام برای خود، برنامههایی تدارک دیدهایم. اما میان تمام مهمانیها یا سفرها لحظاتی پر از ملال هم جا خوش کردهاند. و چه بهتر از پیشنهاداتی شاد برای پر کردن این لحظات؟ نویسندههای مجلهی «میدان آزادی» فهرستی دهگانه از فیلمهای مناسب نوروز برای شما تدارک دیدهاند. هرکدام از این فیلمها میتواند لحظات خوشی برایتان به وجود بیاورد.
1. "یه حبه قند" اثر رضا میرکریمی
میزانسن یک فیلم گاهی میتواند جادو کند. این اتفاق درمورد «یه حبه قند»، بهدرستی میافتد. فضای زیبای شهر یزد با معماری جذاب خانهای که تمام فیلم در آن میگذرد امکان ویژهای به کارگردان داده که میرکریمی بهخوبی از آن استفاده کرده است.
اولین اتفاقی که با دیدن این فیلم برای شما میافتد این است که برای لحظاتی از فضاهای تکراری و زندگی روزمرهی خود جدا شده و همراه لحظات شادی و غم این خانوادهی یزدی میشوید. بازیهای خوب و فیلمنامهی عالی که در لحظه فضا را معکوس میکند، همه از هنرمندیهای این فیلم است.
قابهای این فیلم، بهخصوص در لحظاتی که با کودکان همراه میشود، آنقدر زیباست که حتی لحظات تلخ فیلم را هم تلطیف میکند. چیزی که از آن مطمئنایم این است که حالتان با این فیلم خوب میشود؛ آن هم وقتی قرار است در مقدمات یک مراسم عروسی شرکت کنید.
2. "لیلی با من است" اثر کمال تبریزی
بعید است این فیلم را ندیده باشید یا اسمش را نشنیده باشید. یک کمدی موقعیت از قرار گرفتن مردی ترسو در فضایی رعبآور مانند جنگ. صادق مشکینی که یک فیلمبردار است و دارد در دوران جنگ زندگی معمولی خودش را میکند بهخاطر وضعیت مالیاش ناچار میشود فیلمبرداری از وضعیت اسرای عراقی را قبول کند. این شروع قرار گرفتن او در سیری از اتفاقات ناخواسته است که او را هر لحظه بیشتر و بیشتر در خط مقدم جنگ فرو میبرد.
«لیلی با من است» جوایز بسیاری از جمله جایزهی فیلمنامهی جشنوارهی فجر را برده است.
کمال تبریزی توانسته از یک فضای شدیداً دینی یک فیلمنامهی بامزه با قصهای جذاب بسازد؛ کاری که ثابت کرده خیلی خوب از پسش برمیآید. پوستر فیلم هر آنچه را قرار است ببینید در یک عکس نشان داده است. چهرهپردازی پرویز پرستویی، صورت مضطرب او و فضای حاکم بر تصویر، هر کسی را کنجکاو میکند که بداند در فیلم قرار است چه اتفاقی بیفتد. شما قطعاً با لحظاتی از این فیلم خواهید خندید؛ از آن خندههایی که بعدش حسابی سرحال خواهید آمد.
3. "زیر درخت هلو" اثر ایرج طهماسب
فیلمی دربارهی همه چیز! یک فیلم بامزه که از همان ابتدا متوجه میشوید همه چیز در جهان این فیلم غیرواقعی است و بعد از آن از هیچ اتفاق عجیبی که در راستای طنز داستان رخ میهد شگفتزده نخواهید شد. یک روایت از مرگی که در پسِ آن زندگی است. همه چیز از مرگ آقابزرگ و وصیتش به خانوادهاش شروع میشود. خانوادهای که اعضایش با هم متفاوتاند و همین تفاوت میان آنها قصهی جالبی را پدید آورده است. نقش اصلی این فیلم را حمید جبلی بازی میکند و در کنار ایرج طهماسب زوجی از سبکسری و تعقل را میسازند. در کنار تعقل و عصبیت ایرج طهماسب، همسرش با بازی فاطمه معتمد آریا، زنی است آرام، شاد، با لباسهای رنگی که پیامآور حال خوب میان خانواده و فیلم است.
این فیلم از آنهایی است که شبیهاش در سینمای ایران کم تولید میشود و میتواند خنده را روی لبهایتان بیاورد.
4. "آینه بغل" اثر منوچهر هادی
«آینه بغل» یک کمدی موقعیت است به زبان و حال امروز. «آینه بغل» روایت جوانی فقیر است که در یک گاراژ کار میکند و ماشینی گرانقیمت را قرض میگیرد تا شبی را با نامزدش خوش بگذراند اما این جوان که در ادامهی قصه نیز در همین وضعیت است مدام دچار بدشانسی میشود و در تقابل با فردی پولدار قرار میگیرد.
تقابل این دو جوان و سلسله اتفاقاتی که برایشان میافتد سرشار از لحظات خندهدار است. از دیگر ویژگیهایی که این فیلم را دیدنی و پیشنهادکردنی میکند طنزی بدون حرفهای رکیک و شوخیهای نابجا است و پیامی که در نقد برخی رفتارهای اجتماعی دارد. این فیلم با بازی خوب جواد عزتی، فیلم موفقی در گیشه بود.
5. "آپارتمان شمارهی 13" اثر یدالله صمدی
روایتی از روزهایی که آپارتماننشینی در حال رواج بود. علیرضا خمسه که در شهری دیگر زندگی میکند یک واحد خانه در یک آپارتمان شلوغ در تهران دارد و میخواهد آن را بفروشد و خرج هزینهی ازدواجش کند.
اما این آپارتمان داستانی دارد که واحدش به این راحتیها قابلفروش نیست؛ داستانی به تعداد ساکنان این آپارتمان شلوغ. این آپارتمان بهتنهایی تمام مشکلات همهی آپارتمانها را یکجا دارد و همین محور داستان جذاب فیلم است. طوری که هرکدام از قصهها تازگی خود را دارند. نویسنده این مشکلات را آنقدر شیرین بیان کرده و بازیها آنقدر ملموساند که خنده از روی لبهایتان کنار نرود.
6. "روز موش خرما" اثر ارولد رامیس
شده گاهی احساس کنید در مخمصهای گیر افتادهاید و نمیتوانید از شر آن خلاص شوید؟ «روز موش خرما» فیلمی است که میتوانید در آن گیر افتادن فیل، با بازی بیل موری دوستداشتنی را ببینید. مردی عبوس و بداخلاق که در یک حلقهی زمانی گیر میافتد.
او که کارشناس هواشناسی است به شهر دیگری میرود تا از جشن موش خرما گزارشی تهیه کند. بعد از اتمام گزارش، موقع ترک شهر میفهمد در یک حلقهی زمانی تکرارشونده گیر افتاده است و نمیتواند از آن رهایی یابد. اگر شما هم فکر میکنید در محاصرهی حلقهای از مشکلات تکراری گرفتار شدهاید شاید این فیلم بتواند کمکتان کند تا شما هم راه نجات خود را پیدا کنید.
7. "یک شب در زمین" اثر جیم جارموش
هرچند که توصیه میشود فیلمهای اپیزودیک را نیز مانند فیلمهای معمولی بدون وقفه ببینید اما اگر از آن کسانی هستید که به بهانهی مشغلهی زیاد فیلم نمیبینند، فیلمهای اپیزودیک مناسب شما هستند. فیلم «یک شب روی زمین» اثر جیم جارموش جایگاه ویژهای در میان این گونه فیلمها دارد.
جارموش که یک فیلمساز مستقل است، به شکلی هنرمندانه طوری جهان خود را در فیلمها بنا میکند که حتی اگر فضای ذهنی شما با او متفاوت باشد باز هم میتوانید از هنر او لذت ببرید. فیلم «یک شب در زمین» ماجرای تاکسیها و مسافرانشان را در چند شهر روایت میکند و هر روایت در عین داشتن یک اتمسفر ثابت فضای مخصوص به خودش را دارد. تماشای این جهانهای بههمپیوسته و در عین حال از هم جدا میتواند تجربهی خوشایندی باشد. جارموش این فیلمنامه را در هشت روز نوشت و شهرها هم بر اساس محل زندگی بازیگرانی انتخاب شد که قرار بود فیلم را بازی کنند.
8. "آواز در باران" اثر جین کلی و استنلی دانن
چه عاشق باشید چه نباشید تماشای «آواز در باران» مخصوصاً در فصل بهار، تجربهی دلچسبی برایتان خواهد بود. اگر طرفدار فیلمهای عاشقانه نیستید یا حتی اگر کسی هستید که بهسختی میخندد، امکان ندارد از کارهای دونالد اوکانر به خنده نیفتید. این فیلم دقیقاً مانند اسمش حال و هوای خوشایندی مانند آواز خواندن در باران را دارد و میتواند تا چند روز شما را در حس و حال خودش غرق کند. داستان فیلم درمورد دو ستارهی سینماست که با ناطق شدن سینما دچار چالشهایی میشوند. اگر از آن دسته علاقهمندان به سینما باشید که درمورد تاریخ سینما کنجکاواند، از این فیلم لذت ویژهای میبرید. دیگر بهتر از این چه میخواهید؟
9. "کودا" اثر شان هیدر
شاید نتوان فیلم «کودا» را شاهکار به حساب آورد اما به تصویر کشیدن خانوادهای ناشنوا که ممکن است کسبوکارشان را از دست بدهند، بدون گداییِ ترحم از مخاطب، اصلاً کار سادهای نیست. فیلم بهخوبی میتواند ما را بدون ذرهای احساس دلسوزی با شخصیتها و زندگیشان همراه کند. تنها عضو شنوای خانواده، دختر نوجوانی است که در موسیقی! استعداد ویژهای دارد.
همین استعارهی بهظاهر ساده، فاصلهای را که شاید همهی ما گاهی با والدینمان حس کردهایم برایمان تداعی میکند. از آن طرف عزتنفس و غرور بجای خانواده که اجازه نمیدهند ناشنواییشان بهعنوان ناتوانی تلقی شود، بدون آنکه فیلم را شعارزده کند، جای تحسین دارد. شما با تماشای این فیلم میتوانید ساعاتی را کنار خانوادهای واقعی سپری کنید و با چالشهای آنها همراه شده و از این تجربه لذت ببرید.
10. "بهتر از این نمیشه" اثر جیمز ال بروکس
این فیلم، اثری کمدی-رمانتیک است که راز رستگاری را در مهربانی و عشق میداند.
جک نیکلسون نقش، ملویل یودال، نویسندهای وسواسی و بدعنق را بازی میکند که نظم زندگیاش به هم میخورد. اگر دچار وسواس باشید یا در اطرافتان کسی وسواس داشته باشد حتماً میدانید به هم خوردن نظم برای یک انسان وسواسی چقدر آزاردهنده است. اما در این فیلم این آشفتگی باعث رستگاری ملویل میشود. او برای بازگرداندن نظم به زندگی خودش بهناچار باید گره از مشکلات اطرافیانش باز کند. هرچند که او در ابتدا بهدلایل صرفاً خودخواهانه به دیگران کمک میکند اما در این میان عاشق میشود و بهمرور تغییر میکند.