چهارشنبه 25 بهمن 1402 / خواندن: 6 دقیقه
پرونده پرواز بر فراز آشیانه‌ی سیمرغ | صفحه پنجاه و سوم

ریویو: نقد و نظری به فیلم «بهشت تبهکاران» ساخته «مسعود جعفری جوزانی»

کارگر و حقش چقدر ارزش دارد؟ توده و توده‌ای کجای تاریخ ایستاده بود؟ گفتمان ملی ‌شدن و ملی ‌بودن چقدر حیاتی تلقی می‌شود؟ فیلمی که حول این پرسش‌ها و پاسخ به آن‌ها می‌گردد به هم‌ذات‌پنداری بالایی نیاز دارد. یا شاید انتظار می‌رود همدلی زیادی را در پی داشته باشد. اما «بهشت تبهکاران» این‌طور نبود.

4.6
ریویو: نقد و نظری به فیلم «بهشت تبهکاران» ساخته «مسعود جعفری جوزانی»

مجله میدان آزادی: هشتمین نقد از نقدهای مکتوبِ فصل دوم پرونده «پرواز بر فراز آشیانه سیمرغ» به فیلم «بهشت تبهکاران» با کارگردانی و نویسندگی «مسعود جعفری جوزانی» و تهیه‌کنندگی «فتح‌الله جعفری جوزانی» و «علی قائم‌مقامی» اختصاص دارد. «امیرحسین آرمان»، «لادن مستوفی»، «افسانه بایگان»، «فرهاد قائمیان»، «رضا یزدانی»، «سحر جعفری جوزانی»، «پژمان بازغی»، «فتح‌الله جعفری جوزانی»، «حمید گودرزی»، «بهنام تشکر»، «هومن برق‌‌نورد»، «حسام منظور»، «رضا شفیعی‌ جم»، «فریبا متخصص»، «فخرالدین صدیق شریف»، «اسماعیل خلج»، «علیرضا جلالی‌تبار»، «محمدرضا هاشمی»، «سهیل برخورداری»، «حمید متقی»، «مهدی مهریار» و «جواد طوسی» از جمله بازیگران این فیلم‌اند. در ادامه ریویوی نقد و بررسی فیلم بهشت تبهکاران را به قلم آقای «سیدوحید نبوی‌زاده نمازی» در ستون «نقد و بررسی فیلم‌های جشنواره 42» پرونده جشنواره فجر بخوانید:

نقد فیلم بهشت تبهکاران

کارگر و حقش چقدر ارزش دارد؟ توده و توده‌ای کجای تاریخ ایستاده بود؟ گفتمان ملی ‌شدن و ملی ‌بودن چقدر حیاتی تلقی می‌شود؟ فیلمی که حول این پرسش‌ها و پاسخ به آن‌ها می‌گردد به هم‌ذات‌پنداری بالایی نیاز دارد. یا شاید انتظار می‌رود همدلی زیادی را در پی داشته باشد. اما «بهشت تبهکاران» این‌طور نبود.

مسعود جعفری جوزانی یکی از معتبرترین‌های سینمای ایران است. قطعاً جهان‌بینی دغدغه‌مندانه‌‌ی اوست که سرپا نگهش ‌داشته. حال، سال‌ها تحصیل فیلم‌سازی در دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو و تدریس و فیلم‌سازی در ایران و آمریکا به پختگی نگاه او بیشتر کمک کرده و این پختگی در آثارش، از «شیر سنگی» (1365) و «در مسیر تندباد» (1367) گرفته تا «در چشم باد» و «بهشت تبهکاران» مشهود است. در همه‌ی این سال‌ها بحث نفرت از حضور استثمارگونه‌ی بیگانه (خصوصاً انگلیس) در ایران، مسائل اجتماعی ایرانیان، بحث جایگاه ناسیونالیسم و حبّ وطن همواره برای او موضوعیت داشته؛ اما مشکل اساسی در کارهای او خصوصاً فیلم «بهشت تبهکاران»، از دست‌ دادن ریتم و بی‌دقتی در تراز کردن حجم داستان و زمان کلی اثرش است.

حقی که پایمال شده، مکتبی که به انحراف کشیده شده، کارگرانی که خود نمی‌دانند از زندگی چه می‌خواهند، جامعه‌ای که نه بورژوا و نه پرولتاریایش خود را تعریف نکرده‌اند و موتیف‌های متعدد دیگر که همراه شده با انبوهی از قرائت‌های تاریخی و تلاش برای قضاوت نکردن‌شان، از حد یک سریال هم فراتر است، چه رسد به فیلم 140 دقیقه‌ای او. در نتیجه، به‌عنوان مثال، فریبا متخصص با نام عمه‌فروغ در فیلم فقط یک دقیقه حضور بی‌دیالوگ دارد؛ یا به‌یک‌باره می‌بینیم حمید گودرزی که چیزی جز یک سکانس یک دقیقه‌ای و چند نمای واکنشی (Reaction Shot) از او شاهد نبودیم، در سکانس آخر فیلم، معشوقه‌ی حسن را با نام کوچک صدا می‌کند و سراسیمه خود را بر سر نعش او می‌رساند. نمی‌دانم آیا این خبر صحیح است که جوزانی سریال «بهشت تبهکاران» را برای شبکه‌ی خانگی ساخته و سپس فیلمی از آن استخراج کرده یا خیر، اما کلیت فیلم حالت و ظاهری کج دارد. فیلم‌ساز حرف و دغدغه‌های بسیاری داشته و حجم زیادی از داستان‌ها و وقایع تاریخی باعث شده او، با وجود ستارگان و بازیگران توانمندش، فضا و زمان و انرژی کم بیاورد. به‌نحوی که هیچ داستان و خرده‌داستانی مجال کامل ‌بیان ‌شدن نداشته باشد و نتیجه‌ی کار بشود شخصیت‌پردازی‌های ابتر و قصه‌ای ناتمام. پس عجیب‌ نیست که صحنه‌ی اعدام قهرمان ملی‌گرای فیلم یا ترور معشوقه‌ی سابقش کمترین احساس یا سمپاتی را در مخاطب به وجود نیاورد.

اشتباهی که حسن فتحی و مرحوم ضیاءالدین درّی در بازی‌ دادن به پسران‌شان داشتند، جعفری جوزانی نیز در بازیگری دخترش مرتکب شد؛ سحر جعفری جوزانی لباسی را از پدر هدیه گرفته که بر تنش زار می‌زند. اما... با تمام ضعف و حضور پارتی‌گونه‌اش، باز سحر جوزانی حداقل و انصافاً تمام تلاشش را می‌کرد که از رُل‌های «قهوه‌ی تلخ»ی و «نقطه‌چین»ی سابقش فاصله‌ بگیرد، ولی امیرحسین آرمان نه تلاشی می‌کرد که از حالتی فاصله بگیرد و نه انگیزه‌ای داشت تا به یک ایدئالی نزدیک شود. ظاهراً در بازیگری او‌ جز اعتمادبه‌نفسی منفعلانه و توکل بیش‌ از حد به چهره‌ و قامتش، مطلب دیگری دیده نمی‌شود و زوری هم نمی‌زند برای رسیدن به یک نقطه‌ی مطلوب فرضی. خدمتی که به‌عنوان مثال بهنام تشکر با بازی‌اش فقط در دو سکانس به فیلم کرد، جناب آرمان با دو ساعت فرصت، نتوانست. چه می‌کشد سینما از رقابت نابرابر «زیبایی فیزیکی» و «تمام لطائف انسانی»؟ بگذریم... سینمای ما آرمان‌ کم ندارد.

با همه‌ی این احوال و علی‌رغم نقاط ضعفی که بیان شد، این فیلم اصالت دارد و جهان‌بینی دارد و تکنیک؛ و حداقل حقش این بود که جایزه نقش مکمل مرد و همچنین موسیقی متن را از آنِ خود می‌کرد...این که هیچ و هیچ جایزه‌ای در جشنواره فیلم فجر نبرد هم چیزی جز ناعدالتی و «کجی» نیست.  جنس دغدغه‌ی جوزانی زیباست و بزرگ. ارزش دارد که حق‌مداری‌اش را بستاییم و او را به‌واسطه‌ی جایی از تاریخ که برای ایستادن انتخاب کرده، تشویق کنیم.

 


مطلب مرتبط:

ویدئو: نقد و بررسی فیلم «بهشت تبهکاران» ساخته «مسعود جعفری جوزانی»




  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
مسعود جعفری جوزانی یکی از معتبرترین‌های سینمای ایران است. قطعاً جهان‌بینی دغدغه‌مندانه‌‌ی اوست که سرپا نگهش ‌داشته. حال، سال‌ها تحصیل فیلم‌سازی در دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو و تدریس و فیلم‌سازی در ایران و آمریکا به پختگی نگاه او بیشتر کمک کرده و این پختگی در آثارش، از «شیر سنگی» (1365) و «در مسیر تندباد» (1367) گرفته تا «در چشم باد» و «بهشت تبهکاران» مشهود است

در همه‌ی این سال‌ها بحث نفرت از حضور استثمارگونه‌ی بیگانه (خصوصاً انگلیس) در ایران، مسائل اجتماعی ایرانیان، بحث جایگاه ناسیونالیسم و حبّ وطن همواره برای او موضوعیت داشته؛ اما مشکل اساسی در کارهای او خصوصاً فیلم «بهشت تبهکاران»، از دست‌ دادن ریتم و بی‌دقتی در تراز کردن حجم داستان و زمان کلی اثرش است.

مطالب مرتبط