میدان آزادی: در ششمین صفحهی پروندهی از شیشه رنگی کلیسا یک تکنگاری میخوانید دربارهی پیکرتراش سرشناس ارمنی «نشان تانیک» به قلم نویسندی ارمنی سوانا مهرابیان:
«نشان تانیک» در اردیبهشت ۱۳۱۸ شمسی در ارومیه زاده شد و در سه سالگی همراه خانواده به تهران آمد. از چهار سالگی مجسمهسازی با گل را شروع کرد. در هفت سالگی از چوب کامیونی ساخت که حقنظریان، معلم سختگیرش بهخاطر آن تشویقش کرد. نشان تانیک که تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبیرستان کوشش ارامنهی تهران گذراند، از دوران نوجوانی در اوقات فراغت گوشهی مدرسه مینشست و با استفاده از گچ انبار مدرسه، مجسمههای گچی میساخت. آموزش دیدن در کارگاه مجسمهسازی استاد جواد بیک زاکاتالی، استاد نامدار پیکرهسازی مومی، یکی از برگهای مهم زندگی هنری اوست. بیشتر شهرت تانیک بابت ساخت مجسمههای مومی است. فرآیند تولید مجسمهی مومی چندان آسان نیست و مراحل زیادی دارد: قالبگیری تزریقی، ساخت مجسمه، کاشت مو، تولید کرهی چشم و دندان، رنگآمیزی، خیاطی، تزئینات لباس و تکمیل فیگور مومی مراحل هشتگانهی دقیق و زمانبر این هنر هستند. این مجسمهها عمدتاً برای نمایش در موزهها ساخته میشوند و اندازهها هم معمولاً با اندازههای واقعی همخوانی دارند.
نشان تانیک چند سالی را نیز نظر استاد حسن ارژنگ آموزش دید تا خود به درجهی استادی پیکرهسازی رسید. او علاوه بر سهم مؤثر و پربارش در ساخت مجسمههای گچی، سنگی و... بنیانگذار شیوههای نوین در ساخت مجسمههای مومی بود. تانیک که فوق دیپلم رشتهی هنرهای صنعتی، فوق دیپلم زبان انگلیسی و لیسانس ادبیات فارسی داشت در سال ۱۳۴۴ شمسی به استخدام وزارت فرهنگ و هنر سابق درآمد و در موزهی مردمشناسی تهران مشغول به کار شد.
اما علاوه بر موزهی مردمشناسی تهران، او در گسترش موزهی مردمشناسی و مجموعهی زیبای مجسمههای حمام گنجعلیخان کرمان، موزهی مردمشناسی سعدآباد، تبریز، شاهرود، اردبیل، رشت، زنجان، سنندج، موزهی مردمشناسی کاخ گلستان، حمام فین کاشان، موزهی پست و بسیاری از دیگر موزهها سهیم بوده است. پیکرهی هنرمندانی چون کمالالملک که هماینک در سالن نقاشی کاخموزهی گلستان نگهداری میشود و همچنین چهرهی بازسازیشدهی مرد نمکی که در پژوهشکدهی سازمان میراث فرهنگی کشور نگهداری میشود، پیکرهی استاد شهریار و پیکرهی جدال شیر و اژدها نیز از دستساختههای او هستند. موزهی آب در مجموعهی سعدآباد که تندیس بسیار زیبای زن و مرد روستایی آثار شاخص آن هستند، طراحی و ساختهی تانیک است. همچنین او بهسفارش وزارت امور خارجه برای معرفی فرهنگ ایران به دیگر کشورها مجسمههایی ساخته که در سفارتخانهها و مراکز فرهنگی خارج از کشور در معرض تماشای عموم قرار گرفتهاند.
نشان تانیک به مجسمهسازی اکتفا نکرد و در پروندهی کاریاش مرمت آثار هنری منبتکاری، گرهچینی، مشبککاری و تحریر خط کوفی، مرمت پیکرههای کوچک تخت مرمر و جعبههای منبت موزهی کاخ گلستان را هم دارد.
تانیک سی و دو سال مسئول کارگاه پیکرهسازی موزهی مردمشناسی ایران بود و پیکرههایی از اقوام مختلف ایرانی با لباس محلی ساخت که از لحاظ پژوهشهای قومشناسی و شناخت پوشاک بسیار حائز اهمیت است.
فعالیت دیگر او، طراحی و ساخت وسایل و تجهیزات سریالهای تلویزیونی سلطان صاحبقران، میرزا کوچک خان و امیرکبیر و مجسمههای دکتر شریعتی، شهید رجایی و شهید باهنر در موزهی عبرت است.
بهپاس همین خدمات و هنرها بود که او در طبقهبندی هنری به مقام درجه یک هنری یا دکترای هنر نایل آمد. استاد در تیر ماه سال ۱۳۷۹ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد به دریافت دکترای هنر مفتخر شد و در همان سال بهعنوان کارمند بازنشستهی نمونهی سال، در سازمان میراث فرهنگی برگزیده و معرفی شد.
او که همواره تشنهی آموختن چیزهای نو بود در نظر دیگران بهعنوان انسانی آراسته به تمام منشهای انسانی، فروتن، بلندطبع، وارسته، وفادار، بلندنظر و بیادعا شناخته میشد. او با مدد جستن از فرصت خدمت صادقانه در کارگاه مجسمهسازی کاخ گلستان، در مدت زمانی بیش از سی سال با هر مجسمه، برگی به فرهنگ ایران افزود. تانیک بدون چشمداشت به سود مالی، با هنر زندگی و خدمت کرد. استاد جلیل ضیاپور، محقق و نگارگر نامآشنا در موردش میگوید: «تانیک با عمری تلاش و خلاقیت و نوآوری در عرصهی تعالی مجسمهسازی بهتنهایی حکم قبیلهای را داشته است.»
آرزوی تانیک ساختن مجسمهی کومیتاس، نظریهپرداز موسیقی، موسیقیدان و روحانی ارمنی در ارمنستان بود که تحقق نیافت. دکتر نشان تانیک صبح سه شنبه ۹ شهریور ۱۳۹۵ بهعلت ایست قلبی درگذشت و پنجشنبه ۱۱ شهریور ماه در آرامستان ارامنهی تهران در جادهی خاوران به خاک سپرده شد.