مجله میدان آزادی: همانطور که قبلا گفتیم با اعلام نامزدهای اسکار، فصل جدید پرونده «جایزه سینمایی اسکار» را ویژه بررسی اسکار 2025 در مجله میدان آزادی روی میز میگذاریم. در تازهترین صفحه پرونده اسکار، میرویم سراغ نقد و بررسی فیلم «یک ناشناختهی کامل» . این فیلم که در سال 2024 ساخته شده است و مورد توجه منتقدان قرار گرفته، در ژانر زندگینامه است و به زندگی خواننده و آهنگساز مشهور آمریکایی «باب دیلن» پرداخته. «یک ناشناختهی کامل» در میان نامزدهای اسکار 2025 در 7 رشته از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد کاندید شده است. ریویوی نقد و بررسی یک ناشناختهی کامل را به قلم سید حسام فروزان -نویسنده، مترجم و خبرنگار- بخوانید:

پوستر فیلم «یک ناشناختهی کامل»، اثر «جیمز منگولد»
این خط را بگیر و بیا
«یک ناشناختهی کامل» (A Complete Unknown) فیلمی درام و موزیکال به کارگردانی جیمز منگولد و محصول سال ۲۰۲۴ است. داستان هنرمند بزرگی که در مرکز تحولات اجتماعی و فرهنگی قرار دارد اما همچنان تلاش میکند هویت واقعی خود را حفظ کند. جیمز منگولد از آن فیلمسازان کارکشتهای است که نامش همچنان برای طرفداران هالیوود کنجکاویبرانگیز است. فیلم تازهی او به زندگی باب دیلن، خواننده و آهنگساز مشهور آمریکایی میپردازد؛ از ورودش به صحنهی موسیقی فولک نیویورک در سال ۱۹۶۱ تا تغییر مسیر جنجالی او بهسمت موسیقی الکتریک در سال ۱۹۶۵. در این فیلم تیموتی شالامی در نقش باب دیلن هنرنمایی میکند و بازی او بسیار تحسین شده است. این فیلم را سرچلایت پیکچرز در ۲۵ دسامبر ۲۰۲۴ در ایالات متحده اکران کرد و از ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ نیز در سینماهای بریتانیا به نمایش درآمده است.
«یک ناشناختهی کامل» با نقدهای مثبتی مواجه شده و بهویژه اجرای شالامی در نقش باب دیلن مورد توجه قرار گرفته است. نیل یانگ، موسیقیدان مشهور نیز از این فیلم تمجید کرده و آن را به طرفداران موسیقی دیلن توصیه کرده است. از آنجا که این فیلم یکی از شانسهای موفقیت در مراسم اسکار است بهسراغش رفتهایم.

«جیمز منگولد»، کارگردان فیلم «یک ناشناختهی کامل»
داستان از چه قرار است؟
فیلم تازهی منگولد اثری است که تلاش میکند از زندگی پرماجرای باب دیلن، خواننده و ترانهسرای برجستهی آمریکایی، تصویری اصیل و در عین حال سینمایی ارائه دهد. فیلم بازهای بسیار مهم و سرنوشتساز از زندگی دیلن در دههی ۱۹۶۰ میلادی را روایت میکند که او در صحنهی موسیقی فولک نیویورک به شهرت میرسد و سپس بهسوی موسیقی الکتریک تغییر مسیر میدهد؛ تغییری که طرفداران قدیمیاش را شوکه کرد و باعث شد او به یکی از بزرگترین چهرههای موسیقی و نمادهای فرهنگی آن زمان تبدیل شود.
داستان فیلم را میتوانیم به لحاظ مضمونی در چند بند خلاصه کنیم:
ورود به نیویورک: دیلن در اوایل دههی شصت میلادی وارد نیویورک میشود و فعالیت خود را در صحنهی موسیقی گرینویچ ویلج که قلب موسیقی فولک آمریکا بود، آغاز میکند. او با الهام از هنرمندانی چون وودی گاتری و همچنین شرایط اجتماعی آن زمان، شروع به نوشتن ترانههایی میکند که صدای نسل جدیدی میشود.
شهرت بهعنوان صدای یک نسل: دیلن بهسرعت به شهرت میرسد و ترانههایش مانند Blowin in the Wind و The Times They Are a-Changing به سرودهای جنبشهای حقوق مدنی و اعتراضات اجتماعی تبدیل میشوند. فیلم چگونگی مواجههی او با این شهرت و مسئولیتی را که دیگران بر او تحمیل میکنند به تصویر میکشد.
تغییر سبک موسیقی: نقطهعطف فیلم زمانی است که دیلن تصمیم میگیرد از موسیقی فولک آکوستیک به موسیقی الکتریک تغییر سبک دهد. این تصمیم باعث میشود او با واکنش شدید طرفداران سنتی خود روبهرو شود که احساس میکنند او به آرمانهایشان خیانت کرده است. فیلم بهطور خاص به کنسرت تاریخی او در جشنوارهی نیوپورت ۱۹۶۵ میپردازد؛ جایی که او برای اولین بار گیتار الکتریک را به صحنه آورد و واکنشهای متفاوتی را برانگیخت.
درگیریهای درونی و بیرونی: فیلم بر جنبههای احساسی و روانی زندگی دیلن تمرکز دارد. تلاش دیلن برای حفظ هویت شخصی و هنری خود در برابر انتظارات جامعه و صنعت موسیقی و رابطهی او با افراد تأثیرگذار، مانند مدیربرنامهاش و دیگر هنرمندان، که نقش مهمی در مسیر حرفهای او داشتهاند در بخشی از فیلم روایت میشود.
تلاش برای ناشناس ماندن در عرصهی شهرت: یکی از تمهای اصلی فیلم، تقابل دیلن با شهرت و تلاش او برای ناشناس ماندن در میان فشارهای عمومی است. عنوان فیلم، A Complete Unknown، به این جنبه از شخصیت دیلن اشاره دارد: او مردی است که همیشه از برچسبها و تعاریف مشخص گریخته و ترجیح داده ناشناخته باقی بماند.

«باب دیلن»، ترانهسرای آمریکایی
شخصیتپردازی باب دیلن
شخصیتپردازی باب دیلن در فیلم به گونهای است که تلاش میکند پیچیدگیهای درونی این هنرمند افسانهای را به تصویر بکشد. فیلم نهتنها بر جنبههای عمومی و حرفهای زندگی او تمرکز دارد، بلکه به کاوش در جنبههای شخصی و تناقضات رفتاری او نیز میپردازد.
باب دیلنی که جیمز منگولد مجسم میکند شخصیتی چندوجهی و پیچیده است. او در فیلم بهعنوان فردی مستقل، مرموز و گاه دمدمیمزاج به تصویر کشیده شده است. این تصویرسازی بهخوبی بازتابدهندهی شخصیتی است که در دنیای واقعی نیز همیشه از تعریف شدن در قالبهای مشخص خودداری میکرد. فیلم نشان میدهد که دیلن چگونه بین تعهد به اصالت هنری و پذیرش تغییرات خلاقانه کشمکش دارد.
یکی از برجستهترین ویژگیهای شخصیت دیلن در فیلم، تناقضهای اوست. او در برابر انتظارات انبوه طرفدارانش مقاومت میکند. از همان ابتدا در برابر برچسبهایی که دیگران بر او میزنند، میایستد و نمیخواهد فقط بهعنوان یک نماد موسیقی فولک شناخته شود. فیلم به تحول او از یک هنرمند فولک به یک هنرمند موسیقی الکتریک میپردازد که این تغییر نمادی از شورش او علیه کلیشهها و جستوجوی آزادی هنری است.
در عین حال فیلم موفق میشود تصویری انسانیتر از یک افسانه یا اسطورهی موسیقی معاصر ارائه دهد. تیموتی شالامی در نقش دیلن توانسته است او را از یک «اسطورهی موسیقی» به یک انسان با دغدغههای شخصی، تنهاییها و آسیبپذیریها تبدیل کند. شالامی بهشکلی ماهرانه توانسته شخصیت دیلن را زنده کند. او نهتنها از لحاظ ظاهری و لحن صدا به دیلن شباهت دارد، بلکه حرکات، نگاهها و حتی سکوتهای او نیز حس واقعگرایانهای از دیلن را القا میکنند. فیلم صحنههایی را نشان میدهد که دیلن از نظر عاطفی شکننده است و در عین حال برای حفظ هویت هنری خود تلاش میکند.
جنبهی دیگری از شخصیتپردازی باب دیلن روی رابطهی او با اطرافیان تمرکز کرده است. فیلم به روابط دیلن با افراد مختلف، ازجمله همکاران و طرفدارانش میپردازد. این روابط نشاندهندهی کشمکش او بین تمایل به حفظ فاصلهی عاطفی و نیاز به ارتباط انسانی است. برخی از لحظات حساس فیلم زمانی اتفاق میافتد که او تلاش میکند بین انتظارات اطرافیان و هویت شخصیاش تعادل برقرار کند.
در مجموع میتوان گفت فیلم تصویری غنی از باب ارائه میدهد که هم برای طرفداران قدیمی او جذاب است، هم برای کسانی که او را نمیشناسند، قابل درک. این اثر، دیلن را نهتنها بهعنوان یک هنرمند، بلکه بهعنوان یک فرد درگیر با تضادهای درونی و بیرونی به تصویر میکشد.
با چه فیلمی مواجه هستیم؟
جیمز منگولد با بهرهگیری از تجربهاش در ساخت فیلمهایی مانند «فورد در برابر فراری» و «لوگان» توانسته اثری خلق کند که علاوهبر جنبههای بیوگرافیک، از لحاظ دراماتیک نیز جذاب باشد. منگولد، برخلاف بسیاری از آثار مشابه، تلاش کرده از کلیشههای معمول فیلمهای بیوگرافی پرهیز کند و تصویری انسانیتر از دیلن ارائه دهد. روایت فیلم بهجای تمرکز بر وقایع صرفاً تاریخی، به جنبههای شخصیتی دیلن و کشمکشهای درونی او پرداخته است.
فیلم دربارهی یکی از چهرههای مهم موسیقی دوران ماست پس طبیعی است انتظار داشته باشیم موسیقی، یکی از نقاط قوت اصلی فیلم باشد. همینطور هم هست و بازسازی ترانههای دیلن بههمراه اجرای زندهی شالامی، روح فیلم را شکل میدهد و مخاطب را به دوران اوج موسیقی فولک در دههی شصت میلادی میبرد. طراحی صحنه و لباس نیز با دقت و جزئیات زیادی انجام شده و فضای نیویورک دههی شصت میلادی را بهخوبی زنده میکند.
بهطور کلی اجرای بینظیر تیموتی شالامی، کارگردانی خلاقانه و روایت انسانی و موسیقی و فضاسازی تأثیرگذار از نقاط قوت فیلم هستند. از نقاط ضعف فیلم میشود به این اشاره کرد که روایت گاهی کند پیش میرود و ممکن است برای مخاطبانی که به زندگی دیلن علاقه ندارند، طولانی به نظر برسد. و همچنین تمرکز بیش از حد بر تغییر مسیر بهسمت موسیقی الکتریک، بخشهای دیگر زندگی دیلن را کمرنگ میکند.
«یک ناشناختهی کامل» اثری است که نهتنها برای طرفداران باب دیلن، بلکه برای عاشقان سینمای بیوگرافی نیز جذاب خواهد بود. بازی خیرهکنندهی تیموتی شالامی و دیدگاه خاص جیمز منگولد در روایت این داستان، فیلم را به یکی از آثار برجستهی سال تبدیل کرده است.

«تیموتی شالامی» در نقش «باب دیلن»
جایگاه فیلم در میان دیگر آثار
فیلم «یک ناشناختهی کامل» در میان آثاری که به زندگی و هنر باب دیلن پرداختهاند، جایگاه ویژهای دارد. این فیلم از لحاظ ساختار روایی و عمق شخصیتپردازی، با برخی دیگر از فیلمهای مشابه قابل مقایسه است، اما تفاوتهایی نیز دارد که آن را متمایز میکند؛ چند نمونه از این آثار را مرور میکنیم و سعی میکنیم مقایسهای مختصر و مفید به دست دهیم.
• I’m Not There (2007)
فیلم «من آنجا نیستم» به کارگردانی تاد هینز، یکی از خلاقانهترین آثار دربارهی باب دیلن است. این فیلم با استفاده از چندین بازیگر (ازجمله کیت بلانشت، هیث لجر و کریستین بیل) که هر یک جنبهای از شخصیت دیلن را به تصویر میکشند، بهشکلی انتزاعی به زندگی او پرداخته است. در مقابل، «یک ناشناختهی کامل» روایت مستقیمتر و واقعگرایانهتری دارد و بر یک دورهی خاص از زندگی دیلن تمرکز میکند. برخلاف «من آنجا نیستم» که ساختاری چندگانه و نمادین دارد، فیلم منگولد با روایتی خطیتر و سادهتر مخاطبان بیشتری را جذب میکند، بهویژه کسانی که با دیلن آشنا نیستند.
• No Direction Home (2005)
مستند مشهور مارتین اسکورسیزی، (خانهی بیجهت)، که یکی از جامعترین مستندها دربارهی باب دیلن است، بیشتر بر مصاحبهها و تصاویر واقعی تمرکز دارد. در حالیکه این اثر جنبهی مستندگونه دارد، «یک ناشناختهی کامل» از داستانسرایی سینمایی و عناصر دراماتیک بهره میبرد تا یک تجربهی احساسیتر و سینماییتر ارائه دهد.
• Rolling Thunder Revue: A Bob Dylan Story (2019)
این مستند-فیلم دیگر از مارتین اسکورسیزی، که دربارهی تور افسانهای Rolling Thunder Revue باب دیلن در دههی هفتاد میلادی است، با سبک شبهمستند خود تجربهی متفاوتی ارائه میدهد. در حالیکه این فیلم به بخشی خاص از حرفهی دیلن میپردازد، «یک ناشناختهی کامل» بیشتر به شکلگیری شخصیت هنری دیلن و دوران اوجگیری اولیهی او توجه دارد.
«یک ناشناختهی کامل» در میان آثار زیادی که به باب دیلن پرداختهاند، جایگاه ویژهای است. این فیلم بیشتر از دیگر آثار، بر جنبهی احساسی و درونی باب دیلن تمرکز کرده و سعی دارد دیلن را نه فقط بهعنوان یک ستارهی موسیقی، بلکه بهعنوان یک انسان با تمام تناقضات و دغدغههایش نشان دهد. یکی از نقاط قوت این فیلم نسبت به مستندها، ارائهی یک تجربهی سینمایی و احساسیتر است که با بازیگری و فضاسازی غنی ترکیب شده است.
«یک ناشناختهی کامل» در واقع بهعنوان یک نقطهی اتصال میان مستندها و فیلمهای نمادین دربارهی دیلن عمل میکند. این فیلم برای کسانی که بهدنبال درکی عمیقتر از دیلن هستند، اما به یک روایت سینمایی علاقه دارند، اثری ایدئال است. در حالیکه آثار قبلی بیشتر جنبههای خاصی از زندگی دیلن را نمایش میدادند، این فیلم تصویری کاملتر از این دورهی مهم زندگی او ارائه میکند.
از جیمز منگولد چه انتظاری داریم؟
سابقهی ذهنی ما ایرانیان از فیلمهای جیمز منگولد احتمالاً به دومین فیلم او یعنی «پلیس آباد» (۱۹۹۷) با بازی سلیوستر استالونه برگردد. او یکی از برجستهترین کارگردانها و فیلمنامهنویسهای جریان اصلی سینمای هالیوود است که آثارش طیف گستردهای از ژانرها، از درام گرفته تا اکشن و بیوگرافی را در بر میگیرد. او با ترکیب داستانسرایی قوی و کارگردانی دقیق، توانسته فیلمهای متنوع و تحسینشدهای را خلق کند. نگاهی به فیلمشناسی او به ما ثابت میکند با فیلمسازی طرف هستیم که محدودیتی در ژانر و تجربهگرایی در عرصههای مختلف ندارد. درام «دختر، از هم گسیخته» (۱۹۹۹) ، کمدی رمانتیک «کیت و لئوپولد» (۲۰۰۱)، وسترن «قطار ۳:۱۰ به یوما» (۲۰۰۷) و «سر به راه باش» یا Walk The Line فیلم موزیکال زندگینامهای محصول سال ۲۰۰۵ راجعبه زندگی جانی کش خوانندهی افسانهای موسیقی کانتری، از فیلمهای اوست.
از ویژگی سبکی فیلمهای او باید به توانایی در روایت داستانهای احساسی و پرکشش، تنوع در ژانرها و تمرکز بر شخصیتپردازی عمیق و ساخت روابط انسانی واقعی اشاره کنیم. فیلم «یک ناشناختهی کامل» در میان آثار جیمز منگولد جایگاه ویژهای دارد، زیرا این کارگردان برای دومین بار بهسراغ ساخت یک فیلم بیوگرافی-موزیکال رفته است و این فیلم بار دیگر بر توانایی منگولد در به تصویر کشیدن شخصیتهای واقعی و تحولساز تاریخ صحه میگذارد.
از فصل جوایز چه خبر؟
فیلم «یک ناشناختهی کامل» تاکنون در چندین مراسم معتبر سینمایی نامزد دریافت جوایز متعددی شده است:
• جوایز گلدن گلوب (Golden Globe Awards): این فیلم در هشتاد و دومین دورهی جوایز گلدن گلوب نامزد سه جایزه شد:
بهترین فیلم ـ درام
بهترین بازیگر مرد برای تیموتی شالامی
بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای ادوارد نورتون
• جوایز انتخاب منتقدان (Critics' Choice Awards): این فیلم در سیامین دورهی جوایز انتخاب منتقدان در بخش بهترین فیلم نامزد شده است.
• اتحادیهی کارگردانان آمریکا (DGA): جیمز منگولد برای کارگردانی این فیلم نامزد دریافت جایزه از سوی اتحادیهی کارگردانان آمریکا شده است.
• اتحادیهی بازیگران آمریکا (SAG): این فیلم در چندین بخش، ازجمله بهترین بازیگر مرد، نامزد دریافت جوایز از سوی اتحادیهی بازیگران آمریکا شده است.
با توجه به این نامزدیها و همچنین استقبال مثبت منتقدان و مخاطبان، پیشبینی میشود که «یک ناشناختهی کامل» در مراسم اسکار ۲۰۲۵ نیز حضور پررنگی داشته باشد. بر اساس گزارشهای مختلف، این فیلم شانس نامزدی در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی برای جیمز منگولد و بهترین بازیگر مرد برای تیموتی شالامی را دارد و با توجه به عملکرد موفق در فصل جوایز و بازخوردهای مثبت، یکی از مدعیان اصلی در مراسم اسکار ۲۰۲۵ محسوب میشود.