مجله میدان آزادی: در چهاردهمین صفحه از این پرونده، فهرستی آماده کردهایم از بهترین انیمیشنهای ایرانی با محوریت شاهنامه. این فهرست خواندنی را که مریم صفایی-کارشناسی ارشد نمایش عروسکی و کارگردانی- در پرونده «ماجرای انیمیشن ایرانی» تهیه کرده است، در ادامه بخوانید:
یکی از منابع غنی داستانی که همواره الهامبخش هنرمندان در خلق اثر هنری بوده، شاهنامهست که با مضامین مختلف دربرگیرندهی داستانهای عاشقانه، پهلوانی، تاریخی و اسطورهایست. فردوسی با مهارت، حالات و عواطف، شخصیتها را با زبان منظوم توصیف و آنها را در موقعیتهای مختلف نشان میدهد. شاهنامه یک اثر ملیست و تا حدودی از پیش، مخاطبان ذاتی خود را در ایران و جهان دارد. داستانهای جذاب، شخصیتهای بیشمار و خاص که بهراحتی قابل تصویرسازی هستند و جاذبههای بصری دارند، سبب میشود شاهنامه قابلیت انیمیشنشدن و ارزش مطرحشدن با تکنیکهای مختلف آن را داشته باشد. انیمیشنهایی در ایران با محوریت شاهنامه ساخته شدهاند؛ اما چرا این آثار نتوانستند در جذب مخاطب موفق باشند؟ میتوان به سه مؤلفهی مهم اشاره کرد:
١. واژگان پیچیده و ساختار جملات دشوار در زبان شاهنامه برای مخاطب کودک و نوجوان امروز ثقیل است و بهراحتی قابل درک نیست؛ و اگر قرار باشد انیمیشنی، شیوهی شاهنامهخوانی صرف را در اثر خویش داشته باشد، مطمئناً کسلکننده خواهد بود. بهواسطهی قابلدرکبودنست که در جهان امروز، انیمیشنهای جذابی ساخته میشوند که با زبانی ساده به فرهنگ، هویت و سنتها میپردازند و مفاهیم جهانی همچون عشق، شجاعت و خرد را به تصویر میکشند و با مخاطبان گستردهای در جهان ارتباط برقرار میکنند.
٢. انیمیشنهای ساختهشدهی ایرانی، بیشتر حول محور داستانهای معروف شاهنامهاند که مستقیم از اثر اقتباس میشوند. درواقع بیشترین کارهای ساخته شده دربارهی شاهنامه یا مربوط به داستان «رستم» است یا داستان «جمشید و ضحاک» و «فریدون و کاوه». کمتر داستانی از «رستم و شغاد»، «هفتخوان»، «سیاوش»، «بهرام گور»، «یزدگرد» و «نبرد گردآفرید» و... در انیمیشنهای تولیدی میبینیم. حتی داستانهایی که زیاد به آن پرداخته شده نیز کمتر زاویهدید متفاوتی دارند.
٣. نبود حامی مالی و تیم متخصص کاربلد در تولید هم سبب میشود برخی آثار با یک زاویهدید تکراری و ضعف فنی و هنری و کیفیت پایین تولید شوند و نتوانند در جذب مخاطب گسترده موفق شوند. یا برخی از سازندگان، اثر هنریای را خلق میکنند که مخاطبان خاص خود را دارد و باز در جذب مخاطب گسترده موفق نیست. درواقع سازنده نتوانسته شاهنامه را چه از لحاظ زبان و چه از لحاظ تصویر برای کودکان و حتی نوجوانان مناسبسازی کند. شاید علت این امر این باشد که نقطهقوت اصلی شاهنامه به زبان آن است و وقتی زبان آن به نثر تبدیل میشود داستانها تا حدودی از قوت میافتند.
بعد از این مقدمهی نسبتا طولانی دربارهی انیمیشنهای شاهنامهای، در ادامه مروری کوتاه داریم بر چند انیمیشن ایرانی اقتباس شده از شاهنامه تا با بازگو کردن مشخصات آن از جمله اینکه بر اساس کدام داستان شاهنامه و با چه تکنیکی ساخته شدهاند، به انتخاب شما برای تماشای انیمیشنهای شاهنامهای کمک کنیم. فهرست بهترین انیمیشنهای ایرانی اقتباش شده از شاهنامه در مجله میدان آزادی به این قرار است:

انیمیشن «زال و رودابه» اثر «محمدعلی سجادی»
١. انیمیشن زال و رودابه | محمدعلی سجادی
انیمیشن «زال و رودابه» موشنی روایتمحور است و فاقد دیالوگ که با تکنیک نقاشی و شاهنامهخوانی، اقتباس مستقیمی دارد از شاهنامه. داستان از تولد زال و بزرگشدنش نزد سیمرغ آغاز میشود و به بازگشت او به آغوش پدر؛ سپس به دلباختنش به رودابه، دختر شاه کابل میپردازد. «محمدعلی سجادی» کارگردان، تدوینگر و تصویرگر این اثر است و «کارگاه نقاشی متحرک اوجا» نیز سرمایهگذار آن میباشد. این اثر در چهلوسومین فیلم فجر در سال ۱۴۰۳ به نمایش درآمده است.

انیمیشن «زال و سیمرغ» اثر «علیاکبر صادقی»
۲. زال و سیمرغ | علیاکبر صادقی
«زال و سیمرغ» اثری است روایتمحور و فاقد دیالوگ. «علیاکبر صادقی» و «ابراهیم فروزش» بهعنوان نویسندگان اثر، زبان منظوم و ثقیل را به زبان نثر و روانتر تبدیل کردهاند که توسط «مهدی اسماعیلی» روایت میشود. نقاشیها و متحرکسازیها، دستیست و در سال ١٣٥٦تولید شده است. فیلمی از امور سینمایی کودکان و نوجوانان کانون پرورش فکری به کارگردانی و تصویرگری علیاکبر صادقی؛ و موسیقی متن از «مجید انتظامی»ست که در ایران آن را به موسیقی «بچههای کوه آلپ» میشناسند. این اثر اقتباسیست از بخشی از داستان زال و رودابه. «سام» فرزند «نریمان» قویترین مرد جهان، سالها انتظار پسری را میکشد تا پس از او بر زابلستان حکمرانی کند. همسرش پسری سپیدمو به دنیا میآورد. سام با دیدن فرزند عقل از کف میدهد و او را فرزندی شیطانی میخواند. او فرمان میدهد به دور کردن پسر که هیچ کس نتواند او را ببیند. سیمرغ دانا کودک را بر بلندای کوه البرز مییابد و بزرگ میکند تا جوانی قدرتمند میشود. این انیمیشن با بهرهگیری از سبک سورئالیسم ایرانی و تکنیکهای خاص نقاشی و گرافیک «علیاکبر صادقی» که بر پایهی فرم و ترکیبهای اصیل ایرانیست، تبدیل به یک اثر هنری شده است.

انیمیشن «رستم و سهراب» اثر «اسفندیار احمدیه»
۳. رستم و سهراب | اسفندیار احمدیه
«رستم و سهراب» ساختهی «اسفندیار احمدیه» است که بر اساس یکی از معروفترین داستانهای شاهنامه فردوسی نگاشته شده است. تکنیک کار دوبعدیست و در مرکز پویانمایی صبا تهیه شده. انیماتورهای آن «بهنام خیامی» و «اسفندیار احمدیه» هستند. در بخشهایی از اثر، راوی داستان را به زبان نثر بیان میکند؛ اما بین شخصیتها دیالوگ نیز وجود دارد. «گشتاسب» پادشاهی ستمگر است. فرزندش «اسفندیار» میخواهد تاجوتخت را از او بگیرد. گشتاسب شرط انتقال پادشاهی را نبرد او با جهانپهلوان ایران، «رستم»، و دربندکردن او قرار میدهد. اسفندیار برای نبرد با رستم به زابلستان میرود و مبارزهای بین دو پهلوان در میگیرد.

انیمیشن «داستانهای شاهنامه» اثر «سید محمود صائمین»
۴. داستانهای شاهنامه | سید محمود صائمین
«داستانهای شاهنامه» یک مجموعهی تلویزیونی ۵۴ قسمتیِ ۱۳ دقیقهایست که به زبان ساده، داستان شاهنامهی فردوسی را، از جمله «سوگ سیاوش»، برای کودکان و نوجوانان روایت میکند. داستانهای شاهنامه به سفارش مرکز پویانمایی صبا در شبکهی همدان و در سال ۱۳۸۳ تهیه و تولید شده است. تکنیک این مجموعه دوبعدیست و بین شخصیتها دیالوگ برقرار است و به نسبت برخی کارها از پالت رنگی و هم طراحی کاراکتر متنوعتری برخوردار است؛ اما زبان همچنان فاخر و جدیست. «سید محمود صائمین» کارگردان این اثر است.

انیمیشن «هزارافسان» اثر «اصغر صفار» و «عباس جلالی یکتا»
۵. هزار افسان | اصغر صفار و عباس جلالی یکتا
انیمیشن «هزار افسان» اقتباسیست از داستانهای منتخب شاهنامه به کارگردانی «اصغر صفار» و «عباس جلالی یکتا» و محصول مشترک استودیو هوران و صبا. تکنیک انیمیشن هزار افسان، کات اوت است. مجموعهانیمیشنی تصویری و بدون کلام و هر قسمت 7 دقیقه است. موسیقی در کنار تصاویر نقش مهمی در انتقال داستان دارند. داستانهایی که بدان پرداخته شده؛ عبارتاند از: «افسانه دیو خفته در کوه»، «افسانهی زال و سیمرغ»، «افسانهی فریدون و ضحاک»، «کوه اژدها»، «دختر و دیو»، به قلم «افسانه بخشی». این انیمیشن در جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی جوایزی را به خود اختصاص داده است. بهجز انتخاب متفاوت از داستانهای شاهنامه، نسبت به دیگر انیمیشنهای شاهنامهای، سبک گرافیکی هزار افسان بر اساس نگارگری ایرانیست که با هویت و فرهنگ ملی ما نیز مرتبط است؛ و از منظر زیباییشناسی عامل مهمی برای جذب مخاطب محسوب میشود. در این انیمیشن بیکلام، خبری از زبان فاخر و منظوم و روایتگری و دیالوگ بین شخصیتها نیست. همین عامل سبب میشود که برخی مخاطبان نتوانند ارتباط عمیق با داستانها برقرار کنند. در هر کاری اگر عاطفهای برانگیخته نشود؛ برای مخاطبانش خلأیی ایجاد میشود.

انیمیشن «داستانهای شاهنامه» اثر «حسین صفارزادگان»
۶. داستانهای شاهنامه | حسین صفارزادگان
مجموعهانیمیشنی «داستانهای شاهنامه» ساختهی کارگردان باتجربه، «حسین صفارزادگان» است. تکنیک این اثر کمیک موشن و ترکیبیست از عناصر کمیک و انیمیشن. در سال ١٣٩٨ ساخته شده است در ٤٠٠ دقیقه و قسمتهای ١٠ دقیقهای. در این تکنیک داستانهای انتخابی شاهنامه با استفاده از تصاویر ثابت تصویرسازیشده، متنها و فریمهای کمیک به زبان ساده روایت میشوند و با بهرهگیری از تکنیکهای انیمیشن و جلوههای ویژه، برخی از عناصر به حرکت در میآیند و زنده میشوند. همچنین جلوههای صوتی و موسیقی برای جذب مخاطب نقش مهمی دارند. همهی این موارد جزء تکنیکهای کار هستند: صداها، دیالوگ شخصیتها بر روی تصاویر، راوی که با زبان ساده بخشهایی از داستان را روایت میکند یا فردوسی که قبل از شروع داستان با زبان منظوم سخن میگوید. این شیوه میتواند شیوهی جذابی برای معرفی و تبلیغ فانتزی داستانهای شاهنامه باشد. نویسنده «ماهمنیر داستانپور» است که علاوه بر روایت جذاب، مخاطب شاهنامه را با نتیجهگیری از داستانها و آموزههای اخلاقی همراه میسازد. در این اثر به داستانهایی مختلفی پرداخته شده است؛ مانند:
- داستان پادشاهی «کیومرث» که آغاز پادشاهی در شاهنامه و معرفی اولین انسان است.
- داستان پادشاهی «هوشنگ» که مرتبط با کشف آتش و آغاز تمدن است.
- داستان پادشاهی «جمشید» که دوران شکوفایی و پیشرفت و در نهایت سقوط اوست.
- داستان «ضحاک و فریدون» که نبرد نیکی و بدی و ظهور قهرمان است.
- داستان «رستم و سهراب»، یکی از تراژیکترین داستانهای شاهنامه و نبرد پدر و پسر است.
- داستان «سیاوش» که داستان فداکاری و پاکیست و گذار از آتش.
- داستان «هفتخوان رستم» که ماجراجوییهای رستم، پهلوان بزرگ ایرانزمین است.
- داستان «بیژن و منیژه» که داستان عشق پاک و دلدادگی و وفاداریست.
- داستان «رستم و اسفندیار» که نبردی حماسی بین دو پهلوان بزرگ است.

انیمیشن «رستم و اسفندیار» اثر «علیرضا کاویانراد»
۷. رستم و اسفندیار |علیرضا کاویانراد
انیمیشن کوتاه «رستم و اسفندیار» به کارگردانی «علیرضا کاویانراد» است. این اثر ۱۳ دقیقه و ۳۰ ثانیهای، اقتباسیست و تولید سال ۱۳۸۵ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. تکنیک اثر دوبعدیست؛ و بهمناسبت بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی منتشر شده است. شروع اثر از ملاقات اسفندیار و سپاهیانش با رستم، کنار رود هیرمند است. شخصیتها رئال (واقعی) تصویرسازی شدهاند. رنگها و فضاها بسیار محدود است. راوی داستان را روایت میکند، اما بین شخصیتها دیالوگ برقرار است.

انیمیشن «افسانه آرش» اثر «علیرضا کاویانفرد»
۸. افسانه آرش | علیرضا کاویانراد
سریال «افسانه آرش» که نسخهی سینمایی آن نیز موجود است، کاری است از «علیرضا کاویانراد». این اثر با اقتباسی آزاد از داستان «آرش کمانگیر» و با تکنیک دوبعدی در ۲۶ قسمتِ ۱۵ دقیقهای برای کودکان و نوجوانان در مرکز پویانمایی صبا ساخته شده است. این مجموعه، بازآفرینیایست از آرش کمانگیر که در دوران پادشاهی منوچهرشاه، در نبرد ایران و تورانیان با پرتاب تیرش مرز ایران را مشخص میکند و و بهصورت مستقیم به زندگی او در شاهنامه پرداخته نشده است. در این مجموعه با زبانی ساده به معرفی آرش، به عنوان قهرمان افسانهای ایران پرداخته میشود و «محمدرضا یوسفی» در مقام نویسنده سعی دارد با ذهنیات خود با روایتی آن را به مخاطبان، بهعنوان الگویی از وارستگی و فداکاری پهلوانی معرفی کند. در خلاصهی این مجموعه آمده: آرش در فضای جنگ ایران و توران توسط خرداد و خورشید بزرگ میشود. او از کودکی، توانایی و شجاعت خود را در عرصههای گوناگون به اثبات میرساند. پادشاه افراسیاب، پادشاه توران، مرز میان ایران و توران را به رها کردن تیری وا میگذارد. تیر را آرش در نهایت پرتاب میکند که در ناباروری تا آنسوی جیحون میرود و بر تنهی درخت گردویی مینشیند. آرش جان خود را در تیر میکند و... . در انیمیشن آرش کمانگیر کاراکترها و فضاها بیشمار هستند و تنوع رنگ وجود دارد و موسیقی کار نیز حماسیست.

انیمیشن «افسانه ماردوش» اثر «حسین مرادیزاده»
۹. افسانه ماردوش | حسین مرادیزاده
«افسانه ماردوش» کاری است به تهیهکنندگی مرکز صبا و کارگردانی «حسین مرادیزاده» که در زمینهی عکاسی و نقاشی نیز فعالیت داشته است. تکنیک افسانهی ماردوش، استاپموشن عروسکیست و این اثر در سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ ساخته شده است. افسانهی ماردوش، مجموعهای سهقسمتی و هر قسمت ۱۰۰ دقیقه و با داستانی اقتباسی از شاهنامهست. در این انیمیشن جزئیات مفصل است؛ از ساخت عروسکها و دکورها و لوازم صحنه گرفته تا انعطاف و نرمی حرکت عروسکها. در بخشهایی که لازم است، راوی با زبان نثر، داستان را روایت میکند و دیالوگ بین عروسکها برقرار است؛ و در بخشهایی که لازم است از اشعار شاهنامه استفاده میکند و نشان میدهد «فریدون دانشمند» -نویسنده فیلمنامه- نیز به جزئیات توجه داشته است. قسمت اول جام جهانبین است و با پادشاهی «کیومرث» آغاز میشود. در اوایل خبری از انیمیشن نیست و مقدمهی داستان با نمایش چند طراحی قوی روایت میشود و در ادامه با چند داستان دیگر مقدمات پادشاهی «جمشید» را فراهم میکنند. قسمت دوم آژدیهاک است و داستان از قبل از پادشاهی «ضحاک» آغاز میشود و روایتگر حوادثیست که در انتها منجر به سلطنت او میشود. در این قسمت به شخصیت پلید ضحاک پرداخته میشود و شیطان به شکلهای پیردانا، خوالیگر و پزشک بر او ظاهر میشود و مقدمات تراژدی هولناکی را رقم میزند. قسمت سوم نبرد «فریدون» است. این قسمت با صحنهی کشتهشدن نوزادان پس از خواب وحشتناک ضحاک آغاز میشود. فریدون تنها نوزادیست که نجات پیدا میکند و نزد گاوی بهنام «برمایه» بزرگ میشود و بعدها با قیامش بساط حکومت سیاه و هزارسالهی ضحاک را برمیچیند و او را در غاری داخل کوه البرز زندانی میکند. موسیقی افسانهی ماردوش موسیقی خوبی است؛ اما ضربآهنگ کُند آن در بخشهای غیر جنگی ریتم کار را میاندازد و از هیجان کار کم میکند.

انیمیشن «رستم و سهراب» اثر «کیانوش الوند»
۱۰. رستم و سهراب | کیانوش دالوند
«رستم و سهراب» ساختهی «کیانوش دالوند» است. این اثر ۹۱ دقیقه است و تاریخ انتشار آن سال ۱۳۹۲ است. رستم و سهراب کیانوش دالوند در شهر بروجرد تولید شده و محصول مشترک مرکز «گسترش سینمای مستند و تجربی» و استودیوی «انیمیشن آریا» (برادران دالوند) است. حق کپیرایت انیمیشن رستم و سهراب توسط کشور امارات متحدهی عربی و روسیه خریداری شده است. تکنیک این اثر سه بعدیست. زبان، روان و امروزی است. دستمایههای طنز در شخصیتها و دیالوگها دیده میشود و از شخصیتپردازیها و فضاسازیها و زوایای دوربین و موسیقی میتوان دریافت با نگاه جهانی تولید شده است. تغییراتی در این داستان صورت گرفته؛ سهراب در انتها کشته نمیشود و در مبارزه، بازوبند سهراب بر زمین میافتد و رستم متوجه میشود او فرزندش است. در این حین سهراب میخواهد رستم را بکشد که تهمینه سر میرسد به سهراب میگوید که رستم پدرش است. از جمله نقدهایی که به این انیمیشن میشود تحریف پایان داستان رستم و سهراب است که البته برخی آن را اقتباس آزاد و نسخهای نرمتر از این تراژدی برای کودکان میدانند.