ﺳﻪشنبه 02 دی 1404 / خواندن: 7 دقیقه
به بهانه حواشی المپیاد ادبی دانش‌آموزی

گزارش: «پیشنهاد مطالعۀ تلخ‌ترین کتاب‌های بزرگسالانه به نوجوانان»؛ مروری بر حواشی المپیاد ادبی امسال

المپیاد ادبی دانش‌آموزی آزمونی است که برای پایه‌های دهم و یازدهم در نظر گرفته شده است. این آزمون حوالی سال 1366 با هدف شناسایی دانش‌آموزان مستعد و ترغیب آنها به تحصیل رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه و فرصت مطالعۀ عمیق ادبیات فارسی پایه‌گذاری شد. به جز کتاب‌های درسی، نثر و نظم کهن، شعر و داستان معاصر، زبان عربی و نمایشنامه عمدۀ منابع آزمون المپیاد ادبی را تشکیل را می‌دهند.

5
گزارش: «پیشنهاد مطالعۀ تلخ‌ترین کتاب‌های بزرگسالانه به نوجوانان»؛ مروری بر حواشی المپیاد ادبی امسال

مجله میدان آزادی: المپیاد ادبی بعد از ریاضی و فیزیک از قدیمی‌ترین و کهنه‌ترین المپیادی است که از سال 1366 در ایران برگزار می‌شود. لطافت و شیرینی درس ادبیات موجب جذب بسیاری از دانش‌آموزان به این المپیاد شده است. با شروع این دوره از المپیاد ادبی اتفاقات و حاشیه‌های آن توجه جامعه ادبی را به خود جلب کرد. در ادامه گزارشی از سرگذشت و حواشی المپیاد ادبی را به قلم پروانه شمس‌آبادی بخوانید:
 

ماجرای المپیاد ادبی در یک پاراگراف

المپیاد ادبی دانش‌آموزی آزمونی است که برای پایه‌های دهم و یازدهم در نظر گرفته شده است. این آزمون حوالی سال 1366 با هدف شناسایی دانش‌آموزان مستعد و ترغیب آنها به تحصیل رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه و فرصت مطالعۀ عمیق ادبیات فارسی پایه‌گذاری شد. به علت علاقمندی بسیاری از دانش‌آموزان به ادبیات فارسی، تمام رشته‌های دورۀ متوسطه امکان شرکت در المپیاد ادبی را دارند. البته با توجه به امتیازهایی از جمله معافیت سربازی، عضویت در بنیاد ملی نخبگان و دانشگاه بدون کنکور که به برگزیدگان المپیاد اختصاص داده می‌شود، فضای آن بسیار رقابتی است. به جز کتاب‌های درسی، نثر و نظم کهن، شعر و داستان معاصر، زبان عربی و نمایشنامه عمدۀ منابع آزمون المپیاد ادبی را تشکیل را می‌دهند.
 

در دورۀ 39 المپیاد ادبی دانش‌آموزی چه گذشت؟

کمیتۀ برگزاری آزمون دورۀ 39 المپیاد ادبی امسال نیز مدتی است شروع به کار کرده است. یکی از وظایف مهم این کمیته، اعلام دقیق منابع آزمون هر سال است. دورۀ 39 اما در هنگام اعلام منابع، با حاشیه‌های عجیبی مواجه شد که در این گزارش به آن پرداخته می‌شود. 

امسال در بخش نثر کهن متونی از بیهقی، سعدی، اسرارالتوحید، تذکرة‌الاولیا و ... به عنوان منبع آزمون اعلام شدند که بعضی از این متون برای مخاطب نوجوان -مثل اسرارالتوحید- جای تامل داشتند. در بخش نظم کهن نیز بخش‌هایی از شعر سعدی و شاهنامه خودنمایی می‌کردند که مورد تایید و خشنودی همگان هم بودند. در بخش شعر معاصر نیز اسامی سایه، شفیعی کدکنی، نادر نادرپور، نیما یوشیج و نصرت رحمانی به چشم می‌خورد.اما به‌طور ویژه در بخش اعلام منابع داستان معاصرحاشیه‌های غیرفرهنگی و ناخوشایندی ایجاد شد. حاشیه‌هایی که منجر به استعفای آقای «محمد راغب» از سمت ریاست کمیتۀ المپیاد ادبی شد. اما داستان این استعفا از کجا شروع شد؟ 


منابع المپیاد ادبی دانش‌اموزی 1404
 

اعتراض عاطفه طیّه به منابع المپیاد ادبی

«عاطفه طیّه» ادبیات‌خواندۀ دانشگاه تهران است و عمدۀ نامش را ازمجموعه مصاحبه‌هایش با «هوشنگ ابتهاج» (سایه) دارد. مصاحبه‌هایی که در کتاب «پیر پرنیان‌اندیش» منتشر شد. خانم طیّه بعد از اعلام منابع آزمون المپیاد ادبی، صرفاً در صفحه شخصی خود مطلبی منتشر کرد با عنوان «بدسلیقه‌ای که شمایید!» و در آن مطلب به انتخاب «بوف کور» و «شازده احتجاب» برای المپیاد ادبی دانش‌آموزی انتقاد کرد. نقد عاطفه طیّه به این مورد برمی‌گشت که بوف کور و شازده احتجاب از جهت میزان خشونت، فضای روانی سیاه و روایت‌های بی‌پرده یا دور از اخلاق مسائل جنسی، مطلقا مناسب ردۀ سنی نوجوان نیستند. مدتی گذشت تا اینکه خبر استعفای آقای محمد راغب، رئیس برگزاری آزمون المپیاد ادبی منتشر شد. استعفایی که در پی اعلام حذف بوف کور از فهرست منابع المپیاد ادبی انجام شد. حاشیۀ دوم این استعفا، متن نامۀ آقای محمد راغب بود. در بخشی از این نامه آمده است: 

«حالا با دولتی‌ها و صاحبان مناصب بالا در وزارتخانه کاری ندارم که تکلیفشان مشخص است؛ مسئلۀ من اینجا برخی از اهالی ادبیات است که در زمان اعلام منابع، قیم‌مآبانه همراه این گروه شدند و بوف کوری را که حدود نود سال از چاپش گذشته است و متنی در تراز آثار فردوسی و سعدی و حافظ و شاملو و فروغ و ... است، اثری سخیف یا دست کم نامناسب دانسته‌اند. غم‌انگیز که نه شاید بیشتر مایۀ شرم باشد که بخواهیم اهمیت هدایت را اثبات کنیم ...»

این بخش نامه چند نکته دارد که به آن خواهیم پرداخت. 

اول؛ عبارت «برخورد قیم‌مآبانه اهالی ادبیات». تا هنگام نگارش این گزارش، به جز یک پست خیلی کوتاه و جمع‌وجور از عاطفه طیّه آن هم صرفا در صفحه شخصی خودشان، برخوردی با انتخاب منابع آزمون دیده نشده است. چه از طرف سیاسیون و چه از طرف اهالی ادبیات.

دوم؛ هم‌تراز کردن صادق هدایت با فردوسی توسط آقای راغب که مشخصاً اغراق است و نیازی به شرح ندارد.

سوم؛ صحبت نویسندۀ نامه دربارۀ اثبات هدایت. به نظر می‌آید کل «نقد» خانم طیّه یا دیگر اهالی ادبیات به انتخاب بوف کور، به علت کتابِ صادق هدایت بودن نبوده است؛ بلکه به‌خاطر فضای خود کتاب بوده است. صاحب‌نظران ادبیات فارسی و همچنین متخصصان حوزۀ آموزش عموما متفق‌القولند که نوجوان کلاس دهمی یا یازدهمی نمی‌تواند هم از لحاظ «جریان سیال ذهن» و هم از لحاظ فضای به‌شدت بدبینانه و سیاه و موهوم، به درکی از این رمان برسد و حتی بسیاری از بزرگسالان نیز با خواندن بوف کور، به شدت سردرگم می‌شوند. مهم‌تر این‌که این نقدها همیشه به بوف کور وارد بوده است و مال دیروز و امروز نیست.
 

نقد منابع المپیاد ادبی سال 1404

چرا این گزارش نوشته شد؟ به جز اعتراض به حذف بوف کور، چند نکتۀ قابل توجه دیگر در نامۀ استعفای آقای محمد راغب بود که نمی‌توان از آنها گذشت: 

«وظیفۀ ادبیات نقد است؛ مقصودم کلیشه ایدئولوژیک جدا کردن سره از ناسره نیست که باز خود تیغی است در دست حاکمان برای ممیزی و حذف. ادبیات (نقد) باید امکان تازه‌ای برای به سخن درآوردن متون سنتی و نو فراهم آورد. هر متنی در هر دوره‌ای گفتگویی است با متون قبلی و بعدی، گفتگویی که نباید مرزی برای آن قائل شد.» 

با وجود اهمیت دادن به مقولۀ «نقد» و «گفتگو» در نامۀ آقای راغب، اما به نظر می‌آید این نامه امکان گفتگو را کاملا از بین برده است. چون آقای راغب در بخش‌های دیگری از نامۀ خودشان حتی دانشگاه‌های ادبیات را بی‌نصیب نگذاشته‌اند و با عباراتی چون «دانشکده‌های ادبیات ما که فخرفروشانه ادعایشان دوری از سیاست و مثلاً تأمل بر متون است بیش از هر دستگاهی سیاسی عمل می‌کنند و با طرد ادبیات معاصر، آب به آسیاب سیاست‌مداران خشنود از حذف رویکردهای انتقادی می‌ریزند. کنار گذاشتن ادبیات معاصر یا گزینش ایدئولوژیک نویسندگان همسو یا بی دردسر بزرگترین همراهی فریبکارانه با سیاسیون است.» آنها را نواخته‌اند!

باز هم در بخش دیگر نامۀ آقای محمد راغب آمده است:

«هیچ متنی مقدس نیست، هیچ متنی هم قابل حذف نیست.»

آقای راغب حذف بوف کور از منابع آزمون را با سانسور و ممنوع کردن و جمع‌آوری کتاب از بازار یکی دانسته‌اند که این درست نیست. زیرا که هیچ‌کس دستور به حذف هیچ کتابی نداده است. تنها اتفاقی که افتاده این است که کتاب یا کتاب‌هایی با توجه به نامناسب بودن برای رده‌بندی سنی نوجوان، از این آزمون کنار گذاشته شده‌اند و احتمالا نوجوانان چند سال دیگر که وارد دنیای بزرگسالی بشوند، خود به سراغ این کتاب‌ها خواهند رفت. 

اما از لحاظ «هیچ متنی مقدس نیست» باید گفت ظاهرا و با کمال تأسف بوف کور برای آقای راغب آنقدر مقدس است به خاطر حذف آن صرفا از منابع دیکته شدۀ یک آزمون مخصوص نوجوانان، به جز تاختن به حاکمان، سیاسیون، اهالی دلسوز ادبیات، دانشکده‌های ادبیات و جناب فردوسی عزیز، باز هم کوتاه نیامده و در بخش پایانی نامه، از خجالت کتاب‌های درسی مدرسه هم درآمده‌اند:

«ادبیات معاصر بازیچه نیست که اثری میان‌مایه برای دانش آموزان انتخاب شود؛ کلید خواندن ادبیات داستانی ما آثار نویسندگانی چون هدایت و ساعدی و براهنی و پارسی‌پور و روانی‌پور و بسیار نام‌های ممیزی شده در کتاب‌های درسی مزخرف مدرسه است.»

متأسفانه هرچه بیشتر به این نامۀ استعفا پرداخته شود، ایرادات و اشکالات شدیدتری از آن بیرون می‌آید. از جمله اینکه احتمالا با آقای محمد راغب که در برابر کوچکترین نقد کاملا وارد و درست، با تندترین الفاظ و شدیدترین سفسطه‌ها نامۀ استعفا می‌نویسد، هیچ‌گاه نشود در باب نقد و ادبیات و روشنفکری و تحجر و تربیت و این قبیل مسائل صحبت کرد. به جز نوع انتخاب‌ منابع آزمون، از نامۀ محمد راغب این‌طور برمی‌آید که ذهن ایشان پر از دعواها و گرایش‌های سیاسی است که هیچ‌کدام به مسئلۀ نوجوان ربطی ندارند. پاسخگو نبودن ایشان نیز شایستگی آقای راغب برای این سمت را زیر سوال می‌برد. با این‌حال و با وجود انگ «با متون چون کالا برخورد کردن» در نامۀ آقای راغب، ما به خودمان اجازه می‌دهیم که بگوییم به جز بوف کور، حتما باید شازده احتجاب هم حذف می‌شد! در منابع جدید آزمون (اگر تغییر نکنند) نام «ملکوت» بهرام صادقی هم وجود دارد که حتی این اثر هم برای رده سنی نوجوان مناسب نیست و کاملا قابل حذف است. همان‌طور که عاطفه طیّه در صفحۀ شخصی خود نوشت:

«مسئله، اجبار کردن چنین رمان‌های تلخ و وهم‌آلود و رعب‌آوری به نوجوان است. چرا باید رمان‌هایی را به دانش‌آموز تکلیف کرد که به جای تقویت روحیهٔ «صبر»، «امید»، «پویایی»، «تلاش» و «مبارزه برای زندگی بهتر» او را به مرداب پوچی و افسردگی و بی‌عملی و ماخولیا سوق بدهد؟» 

جدا از منابع داستانی، در انتخاب «اسرارالتوحید» محمد منور، شعرهای نادر نادرپور و نصرت رحمانی و «داستان یک روح: تفسیر یونگی بوف کور» از دکتر شمیسا برای منابع این آزمون نیز تردیدهای جدی و ناگفته‌های بسیاری است که کمترینشان این است: آیا خواندن اینگونه آثار برای کسی که در سنین نوجوانی قرار دارد اصلا قابل فهم است؟ و اگر قابل فهم بود آیا برای او واجد فائده‌ای است؟
 

خطابی به برگزارکنندگان المپیاد ادبی سال 1404

حواشی امسال، دو سند تاریخی را در اختیار دوست‌داران ادبیات و پیگیران آموزش گذاشت، یک سند سیاهۀ کتاب‌های تلخ، دشوار، سیاه، یا به هر دلیلی نامناسب بود که از سوی نهاد دولتی به اجبار در فهرست مطالعۀ نوجوانان ایرانی قرار گرفت و سند دوم نامۀ سرگشادۀ مدیر مستعفی المپیاد ادبی امسال بود. سند اول به ما گفت چه چیزهایی را به زور به خورد نوجوانانمان می‌دهد و سند دوم نشان داد چگونه افرادی بالا سر نوجوانان و جوانان ایرانی در مدرسه و دانشگاه گماشته‌شده‌اند. چه بسا اگر عاطفه طیّه آن اعتراض را نمی‌کرد و محمد راغب آن استعفا را منتشر نمی‌کرد این دو سند هیچگاه به این شکل در اختیار رسانه‌ها و پژوهشگران قرار نمی‌گرفت و اتفاقات سیاه زیر سرپوش توجهیات و تبلیغات سفید پنهان می‌ماند، آنچه روشن است ضرورت بازنگری و نظارت بیشتر و دقیق‌تر وزارت آموزش و پرورش، سازمان سمپاد و دیگر مجموعه‌های پایین‌دستی در سازوکارهای خود، و نحوۀ برنامه‌ریزی‌ها و انتصاب‌هاست.

در پایان این گزارش فقط این را اضافه می‌کنیم که مشورت و نظرسنجی هم با اهالی ادبیات فارسی و هم با مشاوران و متخصصان ادبیات کودک و نوجوان و همین‌طور پاسخگویی متین گروه انتخاب منابع آزمون می‌توانست از تمام این حاشیه‌ها جلوگیری کند. حاشیه‌هایی که در فاصلۀ کمِ باقی مانده به المپیاد ادبی، فقط باعث اضطراب آزمون‌دهندگان و درگیری آنها با مسائل بزرگسالانه شد.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان

المپیاد ادبی دانش‌آموزی آزمونی است که برای پایه‌های دهم و یازدهم در نظر گرفته شده است. این آزمون حوالی سال 1366 با هدف شناسایی دانش‌آموزان مستعد و ترغیب آنها به تحصیل رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه و فرصت مطالعۀ عمیق ادبیات فارسی پایه‌گذاری شد. به جز کتاب‌های درسی، نثر و نظم کهن، شعر و داستان معاصر، زبان عربی و نمایشنامه عمدۀ منابع آزمون المپیاد ادبی را تشکیل را می‌دهند.

مطالب مرتبط
cover
هیچ قطعه ای انتخاب نشده پادکست
0:00 0:00