چهارشنبه 11 تیر 1404 / خواندن: 8 دقیقه
به مناسبت ایام محرم

یادداشت: نمادشناسی و تاریخچه نقوش و نمادهای عاشورایی در هنر ایرانی

هیئت‌های عزاداری با نخل‌های عظیم‌الجثه و علامت‌های فلزی و مجسمه‌های ریز و درشت و پرهای رنگارنگ بر دوش علمدارها، همچنین کتیبه‌ها با نقوش عاشورایی و سقاخانه‌ها با شکل و شمایل منحصربه‌فرد خود، از تصاویر آشنا، خاطره‌انگیز و همیشگی عزاداری‌های محرم هستند که مانند دنیایی از نقش و رنگ و نشانه، سوگواران محرم را در بر می‌گیرند.

4
یادداشت: نمادشناسی و تاریخچه نقوش و نمادهای عاشورایی در هنر ایرانی

آیین نمادین

هیئت‌های عزاداری با نخل‌های عظیم‌الجثه و علامت‌های فلزی و مجسمه‌های ریز و درشت و پرهای رنگارنگ بر دوش علمدارها، همچنین کتیبه‌ها با نقوش عاشورایی و سقاخانه‌ها با شکل و شمایل منحصربه‌فرد خود، از تصاویر آشنا، خاطره‌انگیز و همیشگی عزاداری‌های محرم هستند که مانند دنیایی از نقش و رنگ و نشانه، سوگواران محرم را در بر می‌گیرند. اما به کارگیری نمادها و نقوش عاشورایی در بین ما ایرانیان از چه زمانی آغاز شد و این نمادها چه مفاهیمی را با خود حمل می‌کنند؟ 
 

آغاز برگزاری عزای امام حسین (ع) 

بعضی هیئت‌های محرم در ایران را به دوران حکومت محلی آل بویه در قرن چهارم نسبت می‌دهند که خانواده‌ای شیعه و اصالتاً ایرانی بودند. در این دوره، ایران شاهد اولین نمود رسمی عزاداری‌های محرمی بوده است و بعد از آن این آیین با روی کار آمدن سلجوقی‌ها و حکومت‌های بعدی با شیوه‌های متفاوت و تظاهر کمتری برگزار می‌شده است. بعد از آل بویه، صفویان به‌عنوان دومین خاندان ایرانی شیعه، زمامداری عزاداری‌های رسمی محرم را به دست می‌گیرند. نکته‌ی قابل توجه در دوره‌ی صفویه این ا‌‌ست که صفویان خود هنرمند و آشنای به هنر ایرانی بودند؛ بنابراین در این دوره، هنر و نقوش ایرانی جلوه‌ای هرچه بهتر در فرهنگ عامه و درباری پیدا می‌کنند. 


نمادهای تعزیه و نقاشی پرده‌ای

در دوره‌ی صفوی نمادهایی در فرهنگ آیینی ایرانی وارد می‌شود که برگرفته از تعزیه و نقاشی پرده‌ای است. این دو آیین که از آل بویه به جا مانده بود، با حمایت صفویان، با سر و روی هنرمندانه‌تری به آیین عاشورایی وارد می‌شود و باعث ارتقای سبک نقاشی پرده‌ای و تعزیه می‌شود که این دو، نقطه‌ی اوج خود را در دوره‌ی قاجار تجربه می‌کنند.

گذشته از ابزارآلات نمادینی مانند کلاه‌خود، سپر و پرهای رنگی که از مهم‌ترین نمادهای برگفته از این دو آیین است، رنگ‌های خاص مانند سبز خام و نوعی قرمز هم در آیین عاشورایی کاربرد دارد که اصطلاحاً متعلق به سپاه اولیا و اشقیاست. رنگ دیگری به نام قرمز خون‌‌ریز هم از این دو آیین گرفته شده است. این نوع قرمز، رنگی ا‌ست مابین عنابی و سرخ که نماد حضرت عباس (ع) است و ریشه‌ی آن به روایتی (هرچند ضعیف یا نامعتبر) در واقعه‌ی عاشورا بازمی‌گردد. این رنگ به لباسی اشاره دارد که امام آن را به تن حضرت ابالفضل می‌پوشاند و امروز نماد رنگی شهدای مجاهد در راه خداست. این سه مفهوم رنگی سال‌هاست که به‌عنوان رنگ‌های نمادین در هنر آیینی به یادگار گذاشته شده‌اند.
 

نقوش نمادین

علاوه‌‌بر تعزیه و نقاشی پرده‌ای که جزء جدایی‌ناپذیر نقوش آیینی و عاشورایی هستند، نقوشی دیگر هم بعد از تولد این دو هنر آیینی به رسم عزاداری‌های محرمی افزوده شد. این نقوش اغلب از فرهنگ کهن ایرانی گرفته شده‌اند. در تشعیر (نوعی از فنون نقاشی و کتاب‌آرایی ایرانی که با قلم‌هایی به‌نازکی مو انجام می‌شده) حیوانات اسطوره‌ای ایرانی‌ زیادی وجود دارند که در دوره‌ی صفوی‌ در محرم بر روی علم‌ها به‌شکل نقش یا حجم خودنمایی می‌کنند. در اینجا به چند مورد مشهور و شناخته‌شده‌ی آن‌ها اشاره می‌کنیم.
 

بته‌جقه

نقش بته‌جقه برگرفته از درخت سروی خمیده است. نقش سرو از نمادهای باستانی ایرانی و نشانه‌ی آزادگی و صلابت است. نخل‌های عزای مناطق کویری ایران که به‌شکل سرو هستند هم اشاره به آزادگی امام حسین (ع) دارند. گفته می‌شود که نقش خمیده‌ی آن یعنی بته‌جقه، نماد مزدکیان در دوران ساسانیان است که فرقه‌ی عدلیه نام داشتند. نقش‌مایه‌ی پارچه‌های ترمه‌ی به کار رفته در عزاداری‌ها بته‌جقه است.
 

طاووس

نقش‌مایه‌ی طاووس از نمادهای مهم برگفته از فرهنگ شرق در هنر ماست که در فرش‌ها، سفالینه‌ها، ظروف، معماری و کاشی‌کاری‌های سردر بسیاری از مساجد به کار رفته است. این نقش، نماد بهشت و جاودانگی محسوب می‌شود. نقوش روی پر طاووس، همچون خورشیدی‌ در نهایت دقت، توازن و زیبایی بروز می‌کند. نقش طاووس چه به‌علت ظاهر خورشیدمانند پرهایش و چه به‌دلیل بار معنایی اسطوره‌ای‌اش، با فرهنگ و اعتقادات ایرانی گره خورده است.
 

مرغ رخ یا مرغ خلیل 

درباره‌ی این نقش‌مایه که در نقاشی ایرانی بسیار به کار گرفته می‌شود دو گمانه‌زنی قوی وجود دارد. طبق گفته‌ی باستان‌شناسان این مرغ (هارپی) که سری به‌شکل زن و بدنی با چهار پا دارد در سفالینه‌ها، نقوش باستانی و سپس بعد از اسلام وجود داشته و بعدها به هنر یونان منتقل می‌شود. مرغ خلیل نماد مرغی است که روح مردگان را با خود می‌برد و در مراسم‌های عزا استفاده می‌شده‌ است. اما احتمال دوم به اساطیر و داستان‌های هند و چین اشاره می‌کند. از دوران صفویه تحت تأثیر سبک نقاشی چینی به نقوش ایرانی وارد می‌شود و گویای پرنده‌ای عظیم‌الجثه است با سر زن، چهار پا و بالدار که قادر به جابه‌جایی اشیا سنگین، شکار و حمله‌ است. مرغ رخ نماد مرگ و کشمکش شدید است. مهره‌ی رخ در شطرنج را به این مرغ شکارچی نسبت می‌دهند. 

با این دو احتمال به کار رفتن این نماد به معنای عزا و روح متوفی است.

مرغ رخ همچنین بر اسب بُراق هم دلالت می‌کند. براق اسب حضرت محمد (ص) در معراج بود. پس این مرغ روح شهدای کربلا را مستقیم به عرش اعلا منتقل کرده است. 
 

شیر

نماد شیر جنبه‌‌هایی چندگانه و مفصل در فرهنگ ایران‌زمین دارد. این نماد از دوران باستان رواج داشته، به گونه‌ی خاص شیر ایرانی دلالت دارد و به معنای قدرت بوده. در دوره‌های بسیاری بعد از اسلام مثل قاجار و پهلوی نشانه‌ی اصلی روی پرچم ایران همین شیر بوده ‌است. همچنین اسدالله از القاب حضرت علی (ع) و نشانه‌ی شجاعت آن حضرت بوده است.‌ بعد از این دو ریشه‌ی مهم، شیر در تعزیه‌ی عزاداری کربلا، اشاره به داستان معروف (اگرچه به لحاظ تاریخی ضعیف!) شیری دارد که در بحبوحه‌ی جنگ تقاضای کمک رساندن به امام (ع) را دارد و ایشان نمی‌پذیرند. 

به هر صورت و با هر نیت و پیشینه‌ای، شیر نماد شجاعت و شیعگی ایرانیان است و حتی در ادبیات و شعر ایرانی هم ظهور و بروز جدی‌ای دارد. بدین ترتیب، وجود آن در نمادهای عزاداری کربلا دور از خواست و ذهن فرهنگ ایرانی نیست.


دیگر نمادهای غیراسطوره‌ای

نماد خروس، کبوتر و فانوس، جزو نقش‌مایه‌های اسطوره‌ای ایرانی نیستند اما هر یک از آن‌ها بر روی علامت‌های محرمی با جنبه‌ای نمادین به کار گرفته می‌شوند. 
 

کبوتر

کبوتر در دوره‌ی معاصر و بعد از انقلاب اسلامی به‌عنوان نماد صلح و آزادی در نقاشی انقلاب وارد شد اما باید گفت که این نقش در نمادهای عاشورایی که قدمت بسیار زیادی دارند، به داستانی مرتبط با حادثه‌ی کربلا اشاره دارد. گفته می‌شود کبوترانی بال‌های خود را در خون شهدای کربلا به خون آغشته کرده و به‌سمت مدینه حرکت کردند و بدین صورت پیام‌آوران حادثه‌ی کربلا نام گرفتند.
 

خروس

خروس در علامت‌های محرم به نشانه‌ی غیرت و همچنین پیام‌آور صبح و روشنایی به کار گرفته می‌شود. این پرنده به‌دلیل ذات منحصربه‌فرد و غرورآمیزش از پرندگان مورد توجه و احترام ایرانیان از دوره‌ی باستان است. 
 

فانوس، چراغ یا شمع

از اولین و مهم‌ترین نمادهای نصب‌شده در تاریخ بر روی علامت‌های عزای محرم، فانوس یا چراغ است. علاوه‌بر اشاره به فرهنگ باستانی ایرانیان که نور را محترم و نشانه‌ای از وجود حق تعالی می‌دانستند، فانوس می‌تواند به تاریکی خرابه‌های اسرای شام بعد از حادثه‌ی کربلا هم اشاره‌ای داشته باشد.

شمایل‌نگاره‌ها

هنر شمایل‌نگاری مقدس، از دوره‌ی مسیحیت در مذهب یکتاپرستان وارد می‌شود و بعدها در دوران قاجار به‌صورت رسمی در میان مسلمانان ایرانی هم رواج می‌یابد. شمایل‌نگاری به ساحت واقع‌گرایی ربطی ندارد و در واقع برداشت ذهنی و روحانی یک هنرمند از چهره‌ی‌ اولیا و پیامبران است. این هنر اگرچه که به اعتقاد مسلمانان، هنری مذموم به شمار می‌رفت و هرگز در مساجد جایی برای آن باز نشد، اما پای خود را به مکان‌های غیررسمی مذهبی، مانند امام‌زاده‌ها، قدمگاه‌ها، حسینیه‌ها و همچنین مراسمات عزاداری باز کرد. به همین دلیل از دوره‌ی قاجار تا امروز، شمایل‌ها از اجزای ثابت علم‌های عزاداری‌ هستند. 
 

نقش کتیبه‌ها در ایران

کتیبه‌نگاری ازجمله هنرهای بسیار مهم و به یادگارمانده از دوران باستان در ایران است. به‌صورت کلی کتیبه‌ها به دو بخش کتیبه‌های معماری و کتیبه‌های هنری تقسیم‌ می‌شوند. رسم کتیبه‌نگاری معماری به‌دلیل تلاش برای جایگذاری در قاب‌ها، ارتباط چندانی با مفاهیم اصولی خوشنویسی ندارد و صرفاً برای شناسنامه‌‌دار کردن بناهای مهم (و به‌خصوص مساجد بعد از اسلام) استفاده می‌شود. اما در اینجا به کتیبه‌های هنری می‌پردازیم که به کتیبه‌های آیینی ایرانی مربوط می‌شوند. 


کتاب‌آرایی و کتیبه‌های آیینی

در هنر کتاب‌آرایی ایرانی، کتیبه‌ها به‌شکل مستطیلی مابین نقش سرلوح و متن قرآنی یا سرفصل کتاب‌ها قرار می‌گیرند که حاوی موضوع و عناوین متن هستند. در واقع کتیبه‌ها پیشانی‌نوشت یک متن محسوب می‌شوند. 

مثل کتاب‌آرایی ایرانی که کتیبه‌ها مسئولیت معرفی و عنوان‌گذاری برای یک متن را بر عهده‌ داشتند، بعدها روی پارچه‌های سیاه مستطیل‌شکل مشکی عزا، احادیث، روایات و اشعار مرتبط، به‌عنوان معرف حرکت مذهبی اجرا شدند و در نتیجه کتیبه‌های امروزی به وجود آمدند. اگرچه که در بیرق‌ها هم به‌عنوان نماد لشکر در گذشته، کتیبه‌های تذهیبی، نقوش اسلیمی و ختایی ایرانی و قاب‌بندی‌های ترنجی و لچکی وجود دارند. اما در عین حال این دو تفاوت‌هایی به‌لحاظ نوع و جهت نوشتن دارند؛ بیر‌ق‌ها به‌صورت عمودی و کتیبه‌ها به‌شکل افقی و مستطیلی پیاده‌سازی می‌شوند.




  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
کتاب‌آرایی ایرانی که کتیبه‌ها مسئولیت معرفی و عنوان‌گذاری برای یک متن را بر عهده‌ داشتند، بعدها روی پارچه‌های سیاه مستطیل‌شکل مشکی عزا، احادیث، روایات و اشعار مرتبط، به‌عنوان معرف حرکت مذهبی اجرا شدند و در نتیجه کتیبه‌های امروزی به وجود آمدند.

نکته‌ی قابل توجه در دوره‌ی صفویه این ا‌‌ست که صفویان خود هنرمند و آشنای به هنر ایرانی بودند؛ بنابراین در این دوره، هنر و نقوش ایرانی جلوه‌ای هرچه بهتر در فرهنگ عامه و درباری پیدا می‌کنند.

مطالب مرتبط