ﺳﻪشنبه 14 مرداد 1404 / خواندن: 3 دقیقه
پرونده «ماجرای انیمیشن ایرانی» | صفحه هفدهم

تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار سعیده ذاکری

«سعیده ذاکری» را از سال ۱۳۷۹ می‌شناختم؛ او نه‌تنها یک انیماتور، کارگردان و مدیر بود بلکه دوستی مهربان و همراهی حمایت‌گر برای من و همه‌ی همکارانش بود. ذاکری متولد 1342 و فارغ‌التحصیل رشته‌ی انیمیشن از دانشکده‌ی صداوسیما در مقطع لیسانس بود و تعهدش به این سازمان، او را وارد مسیری حرفه‌ای کرد که سی سال به‌طول انجامید. نخستین تجربه‌اش ساخت میان‌پرده‌های نوروزی در مرکز صبا بود، آغاز مسیری پر از خلاقیت و پشتکار و تغییر.

4.33
تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار سعیده ذاکری

مجله میدان آزادی: در هفدهمبن صفحه از پرونده «ماجرای انیمیشن ایرانی»، تک‌نگاری زنده‌یاد «سعیده ذاکری»، - پایه‌گذار انیمیشن در ایران را با نگاهی به زندگینامه این هنرمند- بخوانید به قلم ناهید صمدی امین -کارگردان انیمیشن‌هایی چون عاشوراییان، سارا و سامان و داور جشنواره‌های پویانمایی-: 

سعیده ذاکری؛ انیماتور، کارگردان، مدیر و دوستی شفیق

«سعیده ذاکری» را از سال ۱۳۷۹ می‌شناختم؛ او نه‌تنها یک انیماتور، کارگردان و مدیر بود بلکه دوستی مهربان و همراهی حمایت‌گر برای من و همه‌ی همکارانش بود. نخستین تجربه‌اش ساخت میان‌پرده‌های نوروزی در مرکز صبا بود، آغاز مسیری پر از خلاقیت و پشتکار و تغییر که نقطه عطف آن را می‌توان همکاری در ساخت انیمیشن «خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد» دانست.


زنده‌یاد «سعیده ذاکری»

زندگی شخصی

ذاکری متولد 1342 و فارغ‌التحصیل رشته‌ی انیمیشن از دانشکده‌ی صداوسیما در مقطع لیسانس بود و تعهدش به این سازمان، او را وارد مسیری حرفه‌ای کرد که سی سال به‌طول انجامید. سعیده ذاکری، همسر «داریوش عاشوری»، تدوینگر سینما و تلویزیون است. حاصل این ازدواج دو پسر بود. زندگی خانوادگی برای او همیشه مهم و پرمعنا به نظر می‌آمد و در نقش همسر و مادر همیشه سعی داشت مهربان باشد و رفاقت و انسانیتی منحصربه‌فرد را چه در خانه و چه در محل کار، به نمایش بگذارد. وقتی اغلب شب‌ها به پیاده‌روی می‌رفت راجع به همه چیز عمیقاً می‌اندیشید؛ همین باعث می‌شد نگاهش به زندگی و هنر، تأمل‌برانگیز و ژرف باشد.


«خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد»، با نگاهی انسانی

در سال 1378 پروژه‌ی «خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد» را با همکاری «سعید آذرنژاد» و «هما شکیبی» آغاز کرد، و در مدت پنج سالی که در این پروژه مشغول به‌کار بود، بار سنگین و شرایط سخت و دشوار تولید انیمیشن را هموار می‌کرد. شرایطی که حل مشکلات آن کار آسانی نبود. شروع اولین انیمیشن سریالی با حضور تعداد زیاد انیماتور در تولید و پس تولید سنگین در بخش دوبله و موسیقی، او را ناامید نمی‌کرد و با تلاش زیاد پروژه را به کمک هما شکیبی به پیش می‌برد. در همان سال‌های شروع پروژه‌ی سعید آذرنژاد، یکی از کارگردان‌های این پروژه از ایران رفت و مسئولیت هماهنگی عوامل نیز بر دوش سعیده ذاکری افتاد. 

در پروژه‌ای مانند «خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد» به بهترین شکل روحیه‌ی تلاشگری و پشتکار او نمایان شد. او مدیریت تیم را با دقت و با نگاه انسانی خود بر عهده داشت تا اثری خلق کند که پیام امید و مهربانی را در دل مخاطب بنشاند و الهام‌بخش دیگران باشد.


انیمیشن سریالی «خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد» ساخته «سعیده ذاکری»

مدیریت، داوری و حمایت از نسل بعدی

چندین بار حضورش در داوری جشن «خانه‌ی سینما» و بخش انیمیشن جشنواره‌ی «صداوسیما» و همچنین تصدی ریاست گروه انیمیشن «مرکز صبا»، نشان‌دهنده‌ی تعهد‌ او به رشد و ارتقای انیمیشن و حمایت از نسل بعدی بود و در انجام این امر هم بسیار مصمم می‌نمود. او نه‌ فقط یک مدیر، بلکه راهنما و الهام‌‌بخش برای نسل بعد از خود بود.

در جلسات فیلمنامه‌ی مرکز صبا حضور داشت و با روحیه‌ی نقادی و اصلاح، بر نظرات درست خود پافشاری می‌کرد و به بهبود کیفیت و ارتقای کار اهمیت می‌داد.


زنده‌یاد «سعیده ذاکری»


خاطره‌یی از همکاری با او

در پروژه‌ی «عابس» که به‌عنوان مدیر گروه نوجوان، مسئولیت نظارت پروژه‌ی من را بر عهده داشت، وقتی پلان جنگ را با شمشیر دید، با مهربانی و درایت پیشنهاد داد:« این قسمت خیلی خشن شده، بهتره است در این پلان شمشیر را از روی بدن کارکتر حذف کنی تا کودکان، کمتر روحیه‌ی خشونت را ببینند.» این تصمیم مشخص کرد که او علاوه‌بر حرفه‌‌یی بودن، چقدر برای تأثیر کار بر مخاطب، به‌ویژه کودکان، حساس بود.


انیمیشن سریالی «خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد» ساخته «سعیده ذاکری»

قلبی که همه خوبی‌ها را در خود داشت

در شرایط دشوار پاندمی، مراقبت از مادرش در بیمارستان را به عهده گرفت. با قلبی مهربان وظیفه‌اش را انجام داد؛ این فداکاری باعث شد به کرونا مبتلا شده و نمادی دیگر از عشق و مسئولیت‌پذیری بی‌چشم‌داشت شود.

یاد و نام سعیده ذاکری، نه فقط به‌عنوان یک هنرمند، بلکه به‌عنوان انسانی با قلبی بزرگ که همه‌ی خوبی‌ها را در خود جای می‌داد، همیشه در خاطرها خواهد ماند. او نشان داد که چگونه می‌توان با انسانیت، حمایت و حرفه‌ای بودن، مسیر را برای دیگران روشن‌تر کرد و هنر را انسانی‌تر و والاتر ساخت.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
در پروژه‌ی «عابس» که به‌عنوان مدیر گروه نوجوان، مسئولیت نظارت پروژه‌ی من را بر عهده داشت، وقتی پلان جنگ را با شمشیر دید، با مهربانی و درایت پیشنهاد داد:« این قسمت خیلی خشن شده، بهتره است در این پلان شمشیر را از روی بدن کارکتر حذف کنی تا کودکان، کمتر روحیه‌ی خشونت را ببینند.» این تصمیم مشخص کرد که او علاوه‌بر حرفه‌‌یی بودن، چقدر برای تأثیر کار بر مخاطب، به‌ویژه کودکان، حساس بود.

در پروژه‌ای مانند «خداوند لک‌لک‌ها را دوست دارد» به بهترین شکل روحیه‌ی تلاشگری و پشتکار او نمایان شد. او مدیریت تیم را با دقت و با نگاه انسانی خود بر عهده داشت تا اثری خلق کند که پیام امید و مهربانی را در دل مخاطب بنشاند و الهام‌بخش دیگران باشد.

مطالب مرتبط