شنبه 08 آذر 1404 / خواندن: 15 دقیقه
در سالروز تولد مردی که کمد جادویی را باز کرد،

تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار سی.اس.لوئیس

دنیای ادبیات سرشار از شگفتی‌هاست و یکی از شگفت‌انگیزترین تجربیات کودکی، سفر به نارنیاست؛ سفری که با کمد جادویی در عمارتی روستایی آغاز می‌شود و مخاطب خود را به دل ماجراجویی‌های ریز و درشت این سرزمین می‌برد. در این یادداشت قصد داریم این‌بار نه به نارنیا، که به دنیای خالق آن، سی اس. لوئیس سفر کنیم.

5
تک‌نگاری: نگاهی به زندگی و آثار سی.اس.لوئیس

مجله میدان آزادی: امروز بیست و نهم نوامبر (هشت آذرماه) و سالروز تولد یکی از نویسندگان بزرگ ادبیات فانتزی است: «سی.اس.لوئیس» نویسندۀ انگلیسی و خالق نارنیا، در این روز چشم به جهان گشوده است. به همین مناسبت، یادداشت تک‌نگاری این هنرمند را پیرامون زندگی و آثار او به قلم نیلوفر احمدی بخوانید. همچنین اپیزود سوم از «رادیو رازآلو» به اثر کلیدی و مهم این هنرمند یعنی مجموعۀ «نارنیا» اختصاص دارد که به این مناسبت، شما را به شنیدن آن دعوت می‌کنیم:  

دنیای ادبیات سرشار از شگفتی‌هاست و یکی از شگفت‌انگیزترین تجربیات کودکی، سفر به نارنیاست؛ سفری که با کمد جادویی در عمارتی روستایی آغاز می‌شود و مخاطب خود را به دل ماجراجویی‌های ریزودرشت این سرزمین می‌برد. شاید شما هم به واسطۀ سینما یا کتاب با نارنیا و شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌اش آشنا شده باشید. در این یادداشت قصد داریم این‌بار نه به نارنیا، که به دنیای خالق آن، سی اس. لوئیس سفر کنیم.


سی.اس.لوئیس (1898 - 1963)

سوار بر چوب جارو: ادبیات فانتزی چیست؟

شاید بدانید و شاید هم نه؛ ولی وقایع‌نگاری نارنیا، داستانی در ژانر فانتزی (تخیلی) است. ادبیات فانتزی، شاخه‌ای از ادبیات است که شروع موج اول آن را می‌توان از نوشته‌های «سی اس. لوئیس» و دوست قدیمی‌اش «جی آر آر تالکین» دانست. نه اینکه قبلا کسی داستانی با این ویژگی‌ها و اتمسفر ننوشته باشد؛ نه. ولی تالکین و لوئیس نقطۀ عطفی شدند که فانتزی را به صورت ژانری ادبی در معنای مدرن آن بازتعریف کردند. پس برای درک بهتر دنیای نارنیا و قلم لوئیس اول باید ساده و سرراست بپرسیم «فانتزی» چیست؟

مهم‌ترین ویژگی‌ای که با دیدن آن در داستان می‌توانید داستانی فانتزی بنامیدش، وجود عنصر جادو یا موجودات جادویی است. اگر در داستانی اژدها دیدید (مثل هابیت) یا موجودات عجیب دیگر (فان‌های نارنیا)، اگر در داستانی سوار چوب جارو پرواز کردید (هری پاتر) یا از سوزاندن فلز، جادو و سلاح ساختید (مه‌زاد)، بدانید به قلمرو ادبیات فانتزی پا گذاشته‌اید.

اما نکات دیگری هم دربارۀ تفاوت فانتزی با بعضی ژانرهای دیگر ادبی مثل سورئالیسم و رئالیسم جادویی وجود دارد. فراموش نکنید جادو یا موجودات شگفت‌انگیز باید بخشی از دنیای داستان باشند نه عنصری لحظه‌ای و ناگهانی. برای مثال اگر در «صدسال تنهایی» ناگهان طنابی از آسمان می‌افتد و دختری از آن بالا می‌رود بدون اینکه این مسئله در جهان داستان پذیرفته باشد، داستان عطر و بوی رئالیسم جادویی گرفته. اما مثلا در مجموعۀ فانتزی پرطرفدار «ابزار فانی»، عناصر مشخص داستان فانتزی به چشم می‌خورد، با اینکه داستان در زمان معاصر و دنیایی مشابه واقعیت روزمرۀ ما می‌گذرد و حتی با وجود اینکه قهرمان داستان تا مدت‌ها نه از وجود جادو در خیابان‌های شهر خبر دارد و نه درکش می‌کند.

پس در نهایت مراقب باشید درِ کدام کمد را باز می‌کنید چون ممکن است به جای دنیای ادبیات فانتزی، در دنیایی سورئال، علمی-تخیلی، یا مثلا رئالیسم جادویی غرق شوید. آن‌وقت حتی دکتر استرنج هم شاید نتواند با باز کردن پورتال جدید، نجاتتان دهد.


اعضای انجمن ادبی «اینک‌لینگز»: از سمت چپ، جی.آر.آر تالکین نفر اول از و سی.اس.لوئیس نفر چهارم در تصویر

لوئیس و تالکین: دو دوست که ادبیات فانتزی را تکان دادند

لوئیس به تاریخ 29 نوامبر 1898 در ایرلند زاده شد. در سنین پایین برای تحصیلات و زندگی به انگلستان آمد. تحصیلات عالیه را در دانشگاه آکسفورد ادامه داد. با دریافت سه مدرک لیسانس (فلسفه و ادبیات یونان و روم، ادبیات انگلیسی، فلسفه و تاریخ باستان) در آکسفورد درخشید و به سمَت استادی همین دانشگاه رسید. در همین برهه بود که با جی آر آر تالکین و محفلی از دوستان آشنا شد که مثل خودش علاقمند ادبیات و اسطوره‌شناسی بودند. تالکین از بسیاری جهات با لوئیس در تضاد فکری بود. لوئیس ساده و سریع داستان و مقاله می‌نوشت و از مخلوط کردن مفاهیم و اساطیری که چندان به هم مرتبط نبودند باکی نداشت. تالکین در نوشتن چنان به فرهنگ و جهان‌بینی و جغرافیای داستان وسواس داشت که زبانی جدید خلق کرد و برای آن زبان داستان نوشت. بگذریم از اینکه این دقت و وسواس باعث شد سال‌ها نوشتن شاهکارش «ارباب حلقه‌ها» را طول دهد و داستان علمی‌تخیلی که بر سر قول‌وقرار با لوئیس می‌نوشت را هرگز تمام نکند. 

از طرفی تالکین، کاتولیک متعصبی بود، درحالی که لوئیس هنوز دربارۀ وجود خدا و عقاید مذهبی تردید داشت و با شک فلسفی خود دست‌وپنجه نرم می‌کرد. شکی که بعدها به لطف همین محفل دوستانۀ آکسفورد و به‌خصوص با تاثیر تالکین تبدیل به یقین شد؛ لوئیس به آغوش مذهب بازگشت و تا آخر عمر با جان و دل از آن دفاع کرد. همچنین بسیاری از کتاب‌های خود از جمله «مسیحیت ناب» را بر همین اساس نوشت.


محل جلسات اعضای «اینک‌لینگز» در آکسفورد

شاید همین تضادها بود که دوستی این دو نفر را تا این حد برایشان دلچسب می‌کرد. این دو استاد آکسفورد در محفل ادبی خود، «اینک‌لینگز»، ایده‌های داستانی، متن‌های نوشته‌شده و نظرات خود را دربارۀ اسطوره‌شناسی می‌خواندند و نقد می‌کردند. بخش‌هایی از «هابیت» و «ارباب حلقه‌ها» در همین محفل خوانده شد و لوئیس جزو اولین کسانی بود که دوستش را به ادامۀ نوشتن و انتشار این آثار ترغیب کرد.

قرار بین تالکین و لوئیس برای نوشتن داستان علمی‌تخیلی هرچند برای تالکین ارمغانی نداشت اما به لوئیس سه کتاب «خارج از سیاره ساکت»، «پرلاندا» و «آن قدرت سهمگین» را بخشید. لوئیس آثار دیگری هم به چاپ رساند از جمله «طلاق بزرگ» و «نامه‌های اسکروتیپ». اما اثری که لوئیس را به شهرت رساند و تقریبا هرگز از دایرۀ صنعت چاپ خارج نشد، مجموعۀ فانتزی «وقایع‌نگاری نارنیا» است.


مجموع هفت‌جلدی «وقایع‌نگاری نارنیا» نوشته سی‌.اس.لوئیس

وقایع‌نگاری نارنیا: آیا داستان واقعا از کمد لباس شروع شد؟

اولین کتابی که از مجموعۀ نارنیا منتشر شد «شیر، کمد و جادوگر» بود. البته اگر قبلا از کمد جادویی گذشته باشید می‌دانید این کتاب در خط زمانی دنیای نارنیا دومین کتاب و بعد از خواهرزادۀ جادوگر قرار دارد. لوئیس در تقدیم‌نامۀ شیر، کمد و جادوگر به شکل بامزه‌ای کتاب را به دخترخواندۀ کوچکش «لوسی بارفیلد» تقدیم کرد و گفت انگیزه‌اش از نوشتن این بوده که لوسی کوچولو «داستان پریان» بخواند. جذابیت این تقدیم‌نامه را زمانی بیشتر درک می‌کنیم که بدانیم شخصیت اصلی کتاب، هم‌نام دخترخواندۀ لوئیس، «لوسی پونسی» است.

داستان به طور کلی دربارۀ سرزمینی در دنیایی موازی به نام نارنیاست. جایی که اصلان، شیر خردمند بر آن حکومت و با بینش خود، ساکنان آن را راهنمایی و هدایت می‌کند. اما چرخ روزگار همیشه با اهالی نارنیا مهربان نیست. در دوره‌های مختلف، دشمنانی سر برمی‌آورند که قصد نابودی نارنیا یا ظلم و بردگی مردم آن را دارند. پس در هر جلد از مجموعه، کودکانی از دنیای ما به نارنیا سفر می‌کنند تا این سرزمین را نجات داده و در عین حال با انتخاب‌های اخلاقی خود به رشد و درک جدیدی از نیکی و بدی برسند.


خانه کیلنز، محل سکونت «سی. اس. لوئیس» و برادرش

ظاهر داستان به همین سادگی است اما در لایۀ معنایی دنیای داستان، نمادهای مسیحی و مفاهیمی از انجیل به‌وضوح به چشم می‌خورند. لوئیس در استفادۀ صریح از این نمادها تا جایی پیش رفت که بسیاری از منتقدان الهیات و ادبیات مسیحی به وقایع‌نگاری نارنیا لقب «انجیل کودکان» دادند. از طرفی لوئیس که وحشت و ناامنی جنگ‌های جهانی را به چشم دیده بود، مسئلۀ جنگ و فداکاری در راه نجات کشور را به یکی از مضامین اصلی داستان تبدیل کرد. جایی که هم در کتاب اول و هم در آخرین کتاب مجموعه، کودکان باید با شرکت و فداکاری در نبردهای بزرگ، نارنیا را از سایۀ مرگ و درد نجات دهند.

با اینکه نارنیا بلافاصله بعد از انتشار، طرفداران بسیاری در سرتاسر دنیا پیدا کرد، اما مثل هر اثر مهم ادبی دیگری، منتقدان بسیاری هم داشت. شاید عجیب به نظر برسد اما یکی از اولین منتقدان لوئیس، دوستش تالکین بود. تالکین دنیای نارنیا را ملغمه‌ای از اساطیر بی‌ربط و باربط می‌دید و از منطق ضعیف دنیاسازی نارنیا چندان دل خوشی نداشت. منتقدان بعدی سخت‌گیرتر بودند و به نکاتی به مراتب مهم‌تر و جدی‌تر از آشفتگی در اسطوره‌شناسی داستان اشاره کردند. بسیاری از آن‌ها مضمون و پیام اخلاقی داستان را نقد کردند و آموزه‌ها و منطق آن را ناکافی یا اشتباه دیدند. پرچمدار این گروه از منتقدان را شاید بتوان «فیلیپ پولمن» دانست. او در مصاحبه‌ای گفت: 

«اخلاق نارنیا ساده‌سازی خطرناک جهان است. من می‌خواستم به کودکان نشان بدهم که جهان پیچیده است.» 

و در این مسیر تا جایی پیش رفت که سه‌گانۀ «نیروی اهریمنی‌اش» (یکی از معروف‌ترین داستان‌های ادبیات فانتزی) را به صورت جوابیه‌ای به نارنیا نوشت. نویسندگان دیگری مانند «نیل گیمن» و «چاینا میه‌ویل» هم هرکدام به نوبۀ خود انتقاداتی به نارنیا وارد کردند اما هیچ‌کدام در صراحت و پافشاری ایدئولوژیک خود به پای «پولمن» نرسیدند.


سنگ مزار «سی. اس. لوئیس» در حیاط کلیسای «ترینیتی مقدس»، با نقل قولی از شاه لیر شکسپیر: «مردان باید رفتن از اینجا را تحمل کنند.»

اما با همۀ نقدها و اختلاف‌نظرها و با گذشت این‌همه سال از انتشار، وقایع‌نگاری نارنیا هنوز هم در سرتاسر دنیا با شوروشوق خوانده می‌شود و روزبه‌روز به افراد بیشتری پیدا می‌شوند که به دنبال دری به دنیای نارنیا می‌گردند. شاید جادوی واقعی همین‌جا بود. در قلم نویسنده‌ای که با باز کردن در کمدی کهنه، دنیایی از رنگ و نور را به کودکان هدیه کرد.
 


مطالب مرتبط

«شیر، کمد، جادوگر: نارنیا» در رادیو رازآلو 




تصاویر پیوست

سپهر
9 آذر 1404

ای کاش یه مطالعه ای بشه در خصوص این که خوندن و دیدن این آثار در کودکی چه تاثیری بر رفتار های بزرگسالی ادم ها داره.

شاید فانتزی واقعا آدم رو ساده انگار کنه. و الکی امیدوار.
و متمایل به قهرمان بازی های بیجا.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
وقایع‌نگاری نارنیا داستانی در ژانر فانتزی (تخیلی) است. ادبیات فانتزی، شاخه‌ای از ادبیات است که شروع موج اول آن را می‌توان از نوشته‌های «سی اس. لوئیس» و دوست قدیمی‌اش «جی آر آر تالکین» دانست. نه اینکه قبلا کسی داستانی با این ویژگی‌ها و اتمسفر ننوشته باشد؛ نه. ولی تالکین و لوئیس نقطۀ عطفی شدند که فانتزی را به صورت ژانری ادبی در معنای مدرن آن بازتعریف کردند.

با همۀ نقدها و اختلاف‌نظرها و با گذشت این‌همه سال از انتشار، وقایع‌نگاری نارنیا هنوز هم در سرتاسر دنیا با شوروشوق خوانده می‌شود و روزبه‌روز افراد بیشتری پیدا می‌شوند که به دنبال دری به دنیای نارنیا می‌گردند. شاید جادوی واقعی همین‌جا بود. در قلم نویسنده‌ای که با باز کردن در کمدی کهنه، دنیایی از رنگ و نور را به کودکان هدیه کرد.

مطالب مرتبط
cover
هیچ قطعه ای انتخاب نشده پادکست
0:00 0:00