مجله میدان آزادی: این برگ از ستون «چهرههای ماندگار موسیقی نواحی ایران» را به زندگی و آثار عاشیق «احد ملکی» اختصاص دادهایم که در صفحهی بیستونهم پروندهی «شاخههای درخت باربد»، دربارهی او و آثارش خواهید خواند. این یادداشت به قلم خانم «لیلا حسیننیا» است.
عاشیقها، چهرههایی که پشت مردانگی و صلابتشان، روحی لطیف و مهربان دارند و سازی که بر سینه میفشارند داستانسرای روایتهای زیستهی مردمان دیار آذربایجان است و صدایشان بازگوکنندهی شیرینترین روایتهای مردم دلیر ایرانزمین است و پیوندی عمیق با باورهای دینی و آیینی دارد. عاشیقها راویان داستانهایی هستند که مردمان شمال غرب ایران آنها را در طول قرنها زیستهاند. در پس و پشت روایتهایشان، واقعیت زیستهی مردم ایران، سنتها و باورها و آرمانهایشان را بازگو میکنند و نیک میدانند که نمیتوان جهان زیستهی مردم ایران را از این باورهای دینی و عقاید مذهبی جدا کرد. مردمی که با باوری عمیق به آغوش اسلام پناه بردهاند و مذهب تشیع را با عمق جان درک کردهاند. این باور قلبی در آثاری که از عاشیقهای آذربایجان میشنویم جایگاهی برجسته دارد. اغلب عاشیقها در بیان داستانها و روایات خود از احادیث ائمهی اطهار (سلام الله علیهم) بهره میبرند و در مناسبتهای مذهبی، چه در شادی و چه در عزا، خود را به آستان پرفیض حضرات معصومین (سلام الله علیهم) متصل میکنند.
نام عاشیق احد ملکی علیشاه در فهرست عاشیقهایی میدرخشد که در اغلب آثار خود پیونددهندهی سنتهای ملی و باورهای مذهبی بودهاند و سالها هنر خود را در خدمت بسط و گسترش محبت و ارادت به خاندان عصمت و طهارت قرار دادهاند.
عاشیق احد ملکی علیشاه یکی از چهرههای نامدار فرهنگ فولکور تبریز و از جمله فرهیختگان هنرمندی است که در موسیقی فولکور حضوری درخشان و فعال دارد. او سالها در جشنوارههای مختلف ملی و بینالمللی حاضر بوده و با اجراهای درخشان و تأثیرگذار خود به گسترش و بسط هرچه بیشتر هنر عاشیقی مدد رسانده است. نگرش دلسوزانهی عاشیق احد به جایگاه هنر موسیقی فولکور باعث شده که همواره درصدد حفظ و اشاعهی این یادگار ارزشمند گذشتگان برآید و هر جا که امکانی نصیبش شده از ضرورت حفظ و اهمیت این میراث ماندگار و ارجمند سخن بگوید.
نکتهی مهم و شایستهی توجه در تألیف هنرمندانهی آثار عاشیق احد نگاه عاشقانهی او به حضرات معصومین و خاندان عصمت و طهارت (سلام الله علیهم) است. او در انتشار این آثار نگرشی تبلیغی و روشنگرانه دارد و در خلق آنها اغلب بر شناساندن هرچه بیشتر بعد مذهبی هنر عاشیق و نوازندگی فولکلور تأکید و پافشاری میکند.
یکی از مهمترین خصلت عاشیقها، بداههپردازی است. آنها برحسب موقعیت و جایگاهی که در آن ساز به دست میگیرند شروع به بداههپردازی میکنند. همنشینی دائمی این هنرمندان با موسیقی و شعر ذهن آنها را همواره آماده نگه میدارد. عاشیق احد نیز در مواجهه با لحظات مذهبی و دقایق دینی چنین خصلتی دارد. او در یکی از مصاحبههایش تأکید کرده است که نباید از هنرمند توقع داشت که در زمان حضور در حرم مطهر رضوی مانند دیگر مردم، به سلامی ساده و از روی عادت اکتفا کند. بلکه هنرمند و بهخصوص ذهن وقاد و پویای هنرمندی چون عاشیق که مدام در حال بداههسازی و بداههپردازی است باید سلامی دیگرگونه تدارک ببیند و با کلامی دیگرگونه دست ادب به سینه بنهد و خدمت سلطان طوس حضرت علی ابن موسیالرضا (سلام الله علیه) سلام کند. در همین گفتوگو او به اشعاری از خود اشاره میکند که در هنگام زیارت بارگاه حضرت شمسالشموس سروده است و همواره زیر لب زمزمه میکند:
بوتون خستهلرین سن سن شفاسی
بوتون دردلیلرین سن سن دواسی
ای موسی بن جعفرین گوزل بالاسی
غریبلرین سرپناهی السلام
احد گلیب سنده قوناخ اولماسا
ضریحنده دخیل توشوب قالماسا
ایل ده بیر یول قولوغونا گلمهسه
کسیلمز سینهدن آه رساسی
این دو بند شعر که در ادامه آمده، برگردان این اشعار از ترکی به فارسی است:
تو درمان درد تمام خستهجانانی
تو داروی درد همهی دردمندهایی
ای عزیز دل موسی بن جعفر
سلام بر تو ای سرپناه غریبان
اگر احد به مهمانی تو نیاید،
اگر بر ضریح تو دخیل نباشد،
سالی یک بار به خدمتت مشرف نشود،
صدای آهش از سینه قطع نخواهد شد
امید که شناساندن چهرههایی چون عاشیق احد ملکی علیشاه و تجلیل و بزرگداشت آنها قدمی مثبت، ولو کوچک در جهت روشن نگه داشتن چراغ هنر آیینی در ایرانزمین باشد و از آن وجوهی از هنر عاشیقی پرده بردارد که سالهاست دشمنان این مرز و بوم تلاش کردهاند که مسکوت و خاموش بماند.