مجله میدان آزادی: سومین صفحه پرونده پرتره هایائو میازاکی درباره انیمیشن مشهور «قلعهی متحرک هاول» (ハウルの動く城 ) دهمین انیمیشن سینمایی بلند میازاکی است. ریویوی نقد و بررسی و گزارش قلعهی متحرک هاول را به قلم خانم فائزه نادری بخوانید:
هایائو میازاکی «قلعهی متحرک هاول» را در سال ۲۰۰۴، ساخت. این اثر دومین اثر میازاکی در قرن میلادی جدید و اولین اثر بعد از شاهکارش «شهر اشباح» (Spirited Away) است. «قلعهی متحرک هاول» دو سال بعد از ساخت، در هفتاد و هفتمین دورهی اسکار نامزد بهترین فیلم پویانمایی شد اما برنده نشد و اسکار آن دوره به یک انیمیشن بریتانیایی از سری انیمیشنهای «والاس و گرومیت» (همان «شاون گوسفنده» یا «برهی ناقلا») رسید.
اقتباسی، ولی مستقل
البته انیمیشن میازاکی نیز اقتباسی از یک رمان بریتانیایی به نام خود انیمیشن است و میازاکی قبل از ساخت اثر با نویسندهاش خانم دایانا واین جونز ساعتها به صحبت نشسته بود. و شاید به همین دلیل سبک پوشش و آرایش اروپایی در انیمه بیشتر دیده میشود. از طرفی داستانِ انیمه نه به لحاظ مکانی و نه به لحاظ زمانی ستینگ مشخصی ندارد. یعنی مشخص نیست مکان داستان دقیقاً کدام کشور است و زمان داستان دقیقاً کدام دورهی تاریخی است.
اما در عین اقتباسیبودن اثر، کارگردان یعنی جناب میازاکی نتوانسته شیطنتهایی شرقی و زیبا نکند. مثلاً هاول تا وقتی تکلیفش با خودش معین نیست و از خود بیگانه است موهای بلوندی دارد. یا دختر قهرمان داستان، مو مشکی و چشم قهوهای است. و البته دختر سطحی داستان، مو بلوند و پرآرایش.
ضدآمریکایی، در حد بضاعت
از کارگردان اثر نقل است که این اثر را برای تقبیح جنگ آمریکا علیه عراق ساخته. اما عناصر ضدآمریکایی شدیدی در اثر نیست، هرچند با توجه به شرایط سیاسی ژاپن در این مورد شاید قابل اغماض است و فقط باید همان ضدجنگ بودن را قدر بدانیم. آن هم وقتی اثر حتی اگر صراحتاً ضدآمریکا نباشد اما در هر حال مقاومت را بسیار ارج مینهد.
ردپای کارگردان شرقی بر منبع اقتباس غربی
طبیعتاً نمیتوان با قطعیت موتیفهای انیمیشن را از موتیفهای رمانِ منبع متمایز کرد اما سمبلها و عناصر جالبی در انیمه هست که من فکر میکنم خاصِ میازاکی است: مثلاً پیریِ جسم را بهعنوان نعمت و جاافتادگی نشان میدهد یا همان پیری را مخصوصاً در مورد زن دلیلی بر از چشم افتادن و مفید نبودن، نمیداند. این انیمه رابطهی خوب کودک و پیر را بهزیبایی به رخ میکشد. یا پیریِ ظاهری را دلیلی بر عجوزه و بدجنس شدن نشان نمیدهد. ضمن اینکه جوانِ بدجنس هم در این اثر کم نیست.
از طرفی هم این اثر انگار میخواهد بگوید مراقب باشید در جوانی دچار پیرروحی نشوید که این، گرفتارِ جادوی دشمن شدن است. برای این منظور به نشانههای روحی-رفتاری اشاره میکند. مثلا جایی که سوفی میگفت «دوست دارم بشینم به یه جا زل بزنم»، انگار این دیالوگ به همهی جوانان مدرن امروز میگفت: «برایت آشنا نیست؟ چک کن ببین جادوی دشمن پیرت نکرده؟»
رنگ و لعاب
نقاشیهای قلعه متحرک هاول مثل همهی کارهای میازاکی اعجابانگیز است اما نمیتوان پالتهای رنگی اوایل داستان و کارگاهِ طراحی کلاه را بهطور خاص و ویژه ندید. واقعاً آن کارگاه و رنگهایش، چیدمانش، اکت کاراکتر در آن میزانسن، همگی از قلابهای اولیه و محکم اثر هستند که مخاطب را با تمام قوا به ناخودآگاهترین شکل ممکن نگه میدارند.
از ویژگیهای مهم اثر این است که حتی هر شخصیت، پالت رنگی خاص خودش را دارد. چیزی که هنوز در بسیاری از آثار نادیده گرفته میشود!
آهنگی برای سرزمین رویا
موسیقیِ این انیمه از همان همکار همیشگی میازاکی یعنی جوئی هیساشی است. و باید اذعان کرد نهتنها خاص است بلکه در عین حال بین مردم دنیا محبوب بوده. ظاهراً موسیقی این اثر برای مخاطبان با هر سلیقه و ذائقهای، خوشایند و بهیادماندنی بوده و حالا از ماندگارترین آثار شده، بهطوری که بهنوعی امضای انیمهی ژاپنی است و هر وقت جایی پخش شود تصاویری از انیمههای مختلف ژاپنی و دنیای رویایی انیمهها نیز پخش خواهد شد.
در کل با اثری بهشدت رویاآلود و خیالی طرفیم. نگارنده از بسیاری شنیده که اتفاقات و اکتهای کاراکترها خیلی شبیه خوابهای دوران کودکیشان بوده؛ مثلاً راه رفتن با پا روی هوا (و نه پرواز)، خانهای که راه میرود و حتی دری که هر بار به سرزمینی جدید باز میشود!
دو واحد مردمشناسی
در انتها خوب است برای نائل شدن به فیض کامل از اثر اشاره کنیم که درسهای بس پنهانی هم میتوان در این انیمه یافت، نکاتی که با تأمل در آنها انسانها در رفتار اجتماعی، مردمشناسی، خودشناسی و… جلو خواهند افتاد. مثلاً با تأمل در جاهایی که سوفی جوان میشد کاملاً میتوان فهمید برای انسان مکرم و محترم شرقی چه چیزهایی مهم است و چگونه همراهی و اعتمادش جلب خواهد شد.
اما تمام این نکات عمیق نباید باعث شود فکر کنیم مخاطب این اثر فقط بزرگسالاناند. به نظر میرسد نوجوانان، بیشتر این قلعه را خواهند فهمید، اما کودکان و بزرگسالان نیز قطعاً از دیدن آن لذت خواهند برد. هرچند در یکی از سایتهای پرورش کودکان انگلیسی بهصراحت نوشته شده بود برای تماشای این انیمه در سنین هشت تا دوازده سال بهدلیل صحنههای ترسناک و خشنی که دارد بهتر است به نظر والدین مراجعه شود. اما نوجوانان بالای این سنین از پس هضم پیرنگ پیچیدهی آن برمیآیند و لذت خواهند برد.