مجله میدان آزادی: پیش از این در دو مطلب «ریویوی نقد و بررسی نژای 1» و «تحلیل و نماد شناسی نژای 2» را دربارۀ انیمیشن نژا که پدیدۀ این روزهای جهان انیمیشن است منتشر کردهایم. در این مطلب اما میخواهیم از زاویۀ دیگری به این انیمیشن نگاه کنیم و علاوه بر بررسی زمینههای اسطورهای آن، نگاهی به اقتباسهای گوناگون از این شخصیت در انیمیشن چین بیندازیم. این یادداشت را در ادامه به قلم سپیده جانباز خواهید خواند:
از وقتی یادمان میآید، صنعت انیمیشن در سطح جهان در تسخیر زیباییشناسی و سبک داستانگویی مخصوص استودیوهای آمریکایی بوده.، تا جایی که میشود گفت «دیزنی»، «پیکسار»، «دریمورکس» و امثال آنها بودهاند که در این سالها، قواعد بازی را در زمین تولید -و حتی مصرف- انیمیشن تعریف کردهاند. با این وجود همیشه در حاشیۀ جریان اصلی انیمیشنسازی، تلاشهای فراوانی برای رسیدن به استقلال فرمی و محتوایی انجام شده تا شاهد نوعی «دیگر» از انیمیشن باشیم؛ که با سبک هنری، قصهها و شیوههای روایی دیگر، تصویری از انسانی دیگر را، در جهان فرهنگی دیگر، و با سبک زندگی دیگری به حافظۀ تصویری جهان اضافه کنند.
بعضی از این تلاشها با کسب موفقیت عمومی و تجاری توانستهاند به جریان اصلی نیز راه بیابند و حالا، در میانۀ دهۀ سوم قرن بیستویکم، میتوان گفت بازیگران زمین انیمیشن در سطح جهانی نسبت به ادوار گذشته متکثرتر و متنوعتر شدهاند. حالا میتوانیم علاوه بر سبک آمریکایی، از سبک ژاپنی، سبک ایرلندی، سبک چینی و سبکهای دیگری در انیمیشن حرف بزنیم که قابل تقلیل به یکدیگر نیستند، هرچند به شکلی طبیعی و ناگزیر وامدار یکدیگرند.
انیمیشن «نژا» یا «نهژا» که این روزها به موفقیت چشمگیری در گیشه دست یافته یکی از این نمونههاست. چطور نژا توانست به نمونۀ موفقی از حضور یک نیروی تازه در ماجرای انیمیشن جهان تبدیل شود؟ چطور نژا توانست -بهویژه در قسمت دوم خود- با استفاده از ظرفیت اساطیر چین، طعمی تازه به مزۀ انیمیشن ببخشد و کیفیت «چینی» بودن را به آن بیفزاید؟ نگاهی به مسیر طی شدۀ انیمیشن چین، زمینۀ اسطورهای این داستان، و همینطور نحوۀ متمایز بازآفرینی این داستان توسط خالقان این انیمیشن، همگی گوشههایی از این پرسشها را برای ما روشن خواهند کرد.

شخصیت نژا در اقتباس «جیائوزی»
تاریخچه کوتاه انیمیشن چینی در عصر پسامائویی
در دورۀ چین سوسیالیستی (۱۹۴۹ تا ۱۹۷۹) انیمیشن، بخشی مهم از «سینمای ملی چین» به شمار میآمد؛ از این رو میبینیم که مفاهیمی مانند «فرم ملی» و «سبک ملی» به شکلی مکرر توسط فیلمسازان و پژوهشگران مورد بحث قرار گرفته است. پرسش محوری این بحثها این بود که چطور میتوان از مواد خامی که فرهنگ سنتی چین با تکنیکهای هنری و زیباییشناسی خاص خود در اختیار ما قرار میدهد استفاده کنیم تا به سبک هنری منحصربهفردی در بیانِ سینمایی چینی برسیم؟ در آن زمان، به نظر میرسید اسطورههای کهن چینی ظرفیتی قابل توجه برای بازنمایی هویت متمایز چینی در خود دارند.
دولت چین نیز از اواخر دهۀ ۱۹۷۰ به بعد (که به دوران پسامائویی معروف است) شروع به ترویج ارزشهای فرهنگی ملی، تاریخی، و فلسفههای سنتی چین مثل «تائوئیسم» کرد تا «قدرت نرم چین» را تقویت کند. در نتیجه حمایتهای نهادی در جهت حمایت از رشد صنعت انیمیشن آغاز شد؛ سرمایهگذاری و تعریف سیاستهای بازار به خدمت رشد این صنعت درآمد، و به قول یک پژوهشگر1، هدف سینمای چین رفتهرفته به چنین چیزی تبدیل شد:
«سینمای چین -از جمله انیمیشن- باید در فرهنگ سنتی چین ریشه داشته باشد تا ویژگیهای چینی، داستانهای چینی، تصاویر چینی، سبکهای چینی، شیوۀ چینی و روح چینی را منتقل کند.»
در چنین فرآیندی، اسطورۀ «نژا» به شکلی ویژه و مکرر مورد توجه قرار گرفته است. دست کم شش اقتباس انیمیشنی (پنج انیمیشن سینمایی و یک سریال)، و بیش از ده اقتباس سینمایی و سریالی وجود دارد که در آنها، این اسطوره شخصیت اصلی و کلیدی است؛ تا جایی که میتوان گفت نژا تبدیل به یک موتیف تکرارشونده در سینمای پسامائویی شده است. اما در این اسطوره چه ظرفیت فرهنگیای وجود دارد که اینقدر دستمایۀ اقتباس قرار گرفته است؟

تصویر «نژا» در معبد «پینگ سیئن سی»
تصویر نژا در اسطورهشناسی چینی
شخصیت نژا نخستینبار در متون بودایی قرن سیزدهم میلادی و با نام «نالاکوَره» یا «نالاکوبَله» (Nalakuvara یا Nalkubala) ظاهر شد و در ابتدا نقش یک ایزد محافظ را در اسطورهشناسی بودایی ایفا میکرد. در طول ادغام بودیسم و تائوییسم در چین باستان، این شخصیت به متون تائویی هم راه یافت و «نِژا» ترجمۀ چینی نام هندی اوست. او در متون بودایی بهعنوان خدایی قدرتمند و تندخو با سه سر و شش دست به تصویر کشیده شده؛ اما در طول زمان، تصویر این شخصیت بر اساس ایدئالهای تائویستی به ویژه بر اساس آموزۀ تعادل یین و یانگ مورد بازسازی قرار گرفته است. سلاحهای جادویی نژا که در افسانهها ذکر شدهاند، شال ابریشمی سرخی به نام «شال گشایش آسمان»، دستبندی به نام «دستبند چیانکون» و یک نیزۀ آتشین هستند.

پیکرۀ خداگونۀ بودایی نژا در اقتباسهای انیمیشنی 1979، 2021 و 2019 (از بالا به پایین)
یکی از مهمترین حضورهای شخصیت نژا، در کتاب ادبیات «فِنگشِن یانی» («سرگذشت خدایان» یا «تفویض خدایان») متعلق به قرن شانزدهم میلادی است؛ کتابی از ادبیات کلاسیک چین با محتوای اسطورهای که ظاهرا برای اولینبار، داستان کاملی از شخصیت نژا را روایت میکند. طبق روایت این کتاب، «بانو یین» همسر «لیجینگ»، سردار محافظ گذرگاه چنتانگ، سه و نیم سال است که باردار است. او خواب میبیند که یک موجود جاودانه، مرواریدی روحانی را به شکم او میاندازد. علائم وضع حمل بانو یین روز بعد آغاز میشود و در نهایت، یک موجود عجیب به دنیا میآورد، موجودی همچون یک گوی گوشتی که ابتدا فرض میشود هیولایی بدیمن و شیطانی است، تا اینکه لیجینگ آن را با شمشیر به دو نیم تقسیم میکند و کودکی با موی سفید چون برف از آن بیرون میآید. پدر و مادر او، خوشحال از دیدن فرزند سومشان (نژا در اساطیر دو برادر دیگر به نام موژا و جینژا هم دارد) با ورود استاد جاودانه و بلندمرتبۀ «تاییی» روبهرو میشوند که نام این فرزند جادویی را نژا میگذارد و او را به شاگردی خود میپذیرد.

شخصیت «تاییی ژنرن» در اقتباسهای انیمیشنی 1979 و 2019 (از بالا به پایین)
نژا در طول هفت سال بعد در حوادثی تصادفی و اتفاقی، فجایعی کوچک و بزرگ رقم میزند. برای مثال، او در یک روز که از گرمای آفتاب به ستوه آمده، با ورود به دریای شرق برای شستوشوی خود و سلاحهای جادوییاش لرزههایی غیرطبیعی در دریا ایجاد میکند و خشم پادشاه اژدها را برمیانگیزد. پادشاه اژدها ابتدا یک یاکشا2 که نگهبان و دیدبان اوست را برای تنبیه نژا میفرستد که توسط نژا کشته میشود، و بعد پسر خود آئوبینگ را، که باز هم به دست نژا به قتل میرسد. پادشاه اژدها که به شدت خشمگین شده سه پادشاه اژدهای دیگر را گرد میآورد تا خطای نژا را به امپراتور یشمی (حاکم جاودانگان در آسمان) گزارش دهند.

شخصیت «آئوبینگ»، فرزند پادشاه اژدها، در سه اقتباس انیمیشنی 2019، 2021، و 1979 (از بالا به پایین)
در همین حین که نژا با کمک استادش مشغول رتق و فتق مشکلات خود با پادشاهان اژدهاست، باز هم مرتکب خطاهای تصادفی دیگری میشود، مثلا یک روز که حوصلهاش سر رفته اتفاقی تیری پرتاب میکند که باعث کشته شدن شاگرد دوم «بانوی سنگ» در «کوهستان اسکلت» میشود و انتقامجویی او را نیز برمیانگیزد. استاد نژا به همه اعلام میکند چنین فجایعی قضا و قدر نژا است و این حادثههای کوچک و ناچیز در برابر کارهای او در آینده ناچیز هستند. پس از اعتراضهای مکرر به درگاه امپراتور آسمانی، او دستور میدهد ارتش آسمان، والدین نژا را دستگیر کند. نژا که خود را مسبب رنج و خطر برای والدین و شهرش میبیند تصمیم میگیرد خود را برای محافظت از آنها قربانی کند. او با شمشیر استخوانها و شکم خود را قطع میکند تا نشان دهد بدن خود را به والدینش بازگردانده است و از این طریق، بخشش خدایان را دریافت میکند.
پس از این ماجرا استاد تاییی با استفاده از گلهای نیلوفر، بدن تازهای برای روح او میسازد، هرچند تجسد دوبارۀ او وابسته به این است که معبدی برای تجلیل از نژا بنا شود و او در آنجا بیش از سه سال مورد پرستش مردم قرار گیرد. نژا مکرر در خواب مادرش ظاهر میشود و از او درخواست میکند که این معبد را برای او بسازد، و در نهایت موافقت او را به دست میآورد. پدر او که هنوز بهخاطر به خطر انداختن خانواده و شهرش از دست نژا خشمگین است، از این اقدام خبردار نمیشود. در نهایت نیز وقتی لیجینگ از وجود چنین معبدی آگاه میشود، آن را میسوزاند و همسر خود را شدیدا سرزنش میکند. با این حال، با تدبیرهای استاد تاییی نژا میتواند بالاخره بدن انسانیاش را به دست آورد.

تصویر صفحهای از نسخۀ مصور کتاب «فنگشنیانی»
داستان نژا بیش از آنچه گفتیم در متن کتاب «فِنگشِن یانی» ادامه دارد و او به نقشآفرینیهای مهمی در ماجراهای خدایان ادامه میدهد، اما مرور همین اندازه از داستان در اینجا برای ما کفایت میکند تا به پرسش اصلی خودمان بازگردیم. اینکه اقتباسهای نژا چگونه از این اسطوره استفاده کردند تا به انیمیشنی با سبکی هنری و هویتی چینی برسند که در جهان مورد استقبال قرار گرفته است؟
بازآفرینی اسطوره نژا در اقتباسهای انیمیشنی
اقتباسهای انیمیشنی از نهژا صرفا این اسطوره را بازگویی نکردهاند، بلکه هرکدام، بسته به نیازهای زمانۀ خود، نسخۀ منحصر به فرد خودشان از این قصه را ساختهاند و با دست گذاشتن بر بخشی متمایز، یا افزودن پیچش جدیدی به پیرنگ آن، به این قصۀ کهن تازگی و جذابیت بخشیدهاند. انیمیشن «پیروزی شاهزاده نژا در برابر پادشاه اژدها» ساختۀ «وانگ شوچِن» در سال 1979 که اولین اقتباس انیمیشنی از نژا و یکی از محبوبترین اقتباسها از این داستان است، اقتباسهای تا به حال دوگانه «جیائوزی» یا «یانگ یو» با نامهای «تولد کودک اهریمنی نژا» محصول 2019 و «نژا: پسر شیطان دریا را به هم میریزد» محصول 2025، و در آخر «خدایان جدید: تولد دوباره نژا» اثر «ژائو جی» در سال 2021 ، چند اقتباس انیمیشنی موفق از این داستان هستند که در این بخش از یادداشت در قیاس با متن اسطورهای اولیه مورد بررسی قرار گرفتهاند. در ادامه تفاوتهای میان این اقتباسها را با نگاه به سه محور کلیدی داستان مرور میکنم و برای اشاره به هرکدام از این انیمیشنها از سال تولیدشان استفاده خواهم کرد.

پوستر چهار اقتباس انیمیشنی سینمایی از اسطوره نژا
1. نژا چگونه متولد میشود؟
روایت تولد نژا در اولین اقتباس انیمیشنی از آن (1979) نسبت به باقی نسخهها به داستان اصلی نزدیکتر است. پس از سه سال بارداری، همسر سردار لیجینگ کودکی بهدنیا میآورد که به گفتۀ خدمتکاران، دشوار است که دختر یا پسر بودنش فهمیده شود. سردار لیجینگ بهجای کودک با گل نیلوفری روبهرو میشود که از نظر او نشانهای بدیُمن است، بنابراین با شمشیر به آن ضربه میزند، که در نتیجه آن گل نیلوفر باز و کودکی درونش نمایان میشود. سپس با ورود استاد تاییی جاودانه، نژا هم نام خود را دریافت میکند، هم افتخار شاگردی استاد تاییی را، هم سلاحهای جادویی خود را، و مهمتر از همه، پذیرفته شدن از سمت پدر، خانواده و مردمش را.

تولد نژا از درون گل نیلوفر، قابی از انیمیشن نژا 1979
اما در روایت «جیائوزی» در نژای (2019) و (2025)، ابتدا پادشاه آسمانی «هونیوانژو» یا مروارید «آشوب» فیرقابل کنترل را به دو مروارید دوگانه تقسیم میکند که یکی دارای جنبهها و نیروهای مثبتش و دیگری حامل انرژی شیطانی آن است. بنابه دستور پادشاه آسمانی قرار است سومین پسر سردار لیجینگ به پاس خدمات او به خدایان، وارث مروارید آسمانی شود اما با دخالت شنگونگبائو (یک جاوادانه دیگر) و پادشاه اژدها، او به جای مروارید آسمانی، همتای شیطانی آن را دریافت میکند و حامل قدرت ویرانگر و نفرین همراهش میشود.

«مروارید آشوب» یا «هونیوانژو» در انیمیشن «نژا 2025»
به نظر میرسد ایدۀ آغاز قصه با «هونیوانژو» مختص به این اقتباس باشد؛ چراکه در روایت اصلی داستان اشارهای به این نشده که علت شوم بودن سرنوشت نژا، علت واضح و مشخصی مثل مروارید شیطانی است. مروارید آشوب، شبیه به استعارهای از مفهوم «هوندون» (Hundun) در اندیشۀ تائوییست؛ حالت هرجومرج اولیۀ جهان، قبل از اینکه چیزها به شکل دودویی و جداگانه مثل خوب/بد، یین/یانگ تقسیم شوند.
اقتباس (2021) نژا اما مستقیما دربارۀ خود این شخصیت اسطورهای نیست، بلکه تولد دوبارۀ او در قالبی تناسخیافته را چندین هزار سال بعد از زمان نژای اصلی روایت میکند. در این اقتباس، آنچه نژا را پس از مرگ اولیهاش در تناسخهای دیگر به زندگی برمیگرداند، خشم است. انسان خشمگین روح نژا را بیدار میکند، بدنش میزبان تناسخ او میشود، و از قدرت ویرانگر او در مسیر بروز خشم خود ( یا خشم نژا) بهرهمند میگردد. گویی نژا نیروی ناخودآگاه حمایتگر انسان خشمگین و معترض است.
2. درگیری نژا با پادشاه اژدها و پسرش بر سر چیست؟
«وانگ شوچن» کارگردان و فیلمنامهنویس نژا (۱۹۷۹) که در فضای سوسالیستی حاکم بر چین ساخته شده، باز هم درگیری نژا با پادشاهان اژدها را نزدیک به متن اصلی اسطورهای نگه میدارد، اما بهوضوح کارکردی سیاسی به آن میبخشد. نژای این انیمیشن چهار اژدها را شکست میدهد، چهار اژدهایی که ارجاعات مشخصی به «باند چهار نفره» یا «Gang of Four» در تاریخ سیاسی معاصر چین دارند. دلیل درگیری نژا با این پادشاهان هم دیگر یک تصادف بدشُگون فاجعهبار نیست. در این روایت پادشاهان اژدها با طمع و قصاوت بیپایانشان بارش باران را از مردم گذرگاه چنتانگ دریغ کردهاند و در ازای باران از مردم قربانی کردن کودکانشان را خواستهاند. نژا اصلا به دلیل دفاع از یکی از این کودکان قربانی ربوده شده است که با یاکشای نگهبان پادشاه اژدها وارد کشمکش میشود.

«وانگ شوچن» کارگردان انیمیشن «پیروزی شاهزاده نژا در برابر پادشاه اژدها»، محصول سال 1979
«ژائو جی» هم که در نژای (2021)، یک بازسازی مدرن از این شخصیت در فضای شهری سایبرپانک ساخته، پادشاهان اژدها را چهار گروه مافیایی حاکم بر شهر دونگهای تعریف میکند که دسترسی مردم شهر به آب را برای رسیدن به منافع خودشان محدود کردهاند. در این میان نژا در وجود جوانی خشمگین و جسور تناسخ مییابد که مجبور میشود برای مراقبت از عزیزانش، با ساختارهای ناعادلانۀ حاکم بر شهر، و به شکلی مشخص با رئیس خاندان دی که همان پادشاه دریای شرق است، و پسر ولیعهدش آئوبینگ مبارزه کند.

«ژائو جی» کارگردان انیمیشن «خدایان جدید: تولد دوباره نژا» محصول سال 2021
اما در روایت «جیائوزی» در نژای (2019) و (2025)، درگیری پادشاه اژدها و نژا شکلی کاملا متفاوت به خود گرفته است. اژدهایان و نژا نه بر سر یک بدبیاری فاجعهآمیز یا ظلم و ستم اژدهایان به انسانها، بلکه بهواسطۀ دزدی مروارید آسمانی از نژا که صاحب حقیقی آن بوده، آن هم با انگیزۀ نجات قبیلۀ خود از جور و ستم خدایان درگیر میشوند. بهعلاوه، آئوبینگ و نژا در نهایت به جای خصومت و مبارزه با یکدیگر، تصمیم میگیرند درمقابل دشمنی مشترک، یعنی جبر تحمیلی تقدیر و سرنوشت در یک سمت بایستند و با هم همکاری کنند. در این مبارزه، و در پژواک شعار نژا که میگوید «زندگی من توسط خودم کنترل میشود، نه خدایان» مفهوم جدیدتری نسبت به مضامین اولیه اسطوره به گوش میرسد: «سوژگی انسان!» به این معنا که انسانها میتوانند خود، به شکلی فردی سرنوشتشان را تعیین کنند و معنا یا واقعیت زندگی آنها نباید به شکلی بیقیدوشرط توسط نیروهایی پیشینی تعریف شود. اینجا تخاصم اصلی داستان دیگر نه بین نژا، آئوبینگ، و پادشاه اژدها، بلکه بین موجودات فانی و ساختار هستیاست؛ مبارزه بر سر حق خودتعیینبخشی سوژهها در مقابل این ساختار محدودکننده، و امکان خلق معنای زندگیهایشان توسط خود آنها.

«یانگ یو» با نام هنری «جیائوزی»، کارگردان انیمیشن «نژا 2019» و «نژا 2025»
3. رابطه نژا با والدینش چگونه است؟
در متن کتاب «فِنگشِن یانی»، رابطۀ نژا با والدینش به خصوص پدرش پرآشوب است. نفرت نژا از پدرش به خاطر موانعی که بر سر راه تجسد دوبارهاش ایجاد میکند، این دو را به درگیریهای مکرر انتقامجویانه وارد میکند و در نهایت نیز، تنها با مداخلۀ خدایان است که مجادله و جنگ بین نژا و پدرش، به شکلی اجباری و ناگزیر به پایان میرسد. به این صورت که لیجیانگ فانی به دستور خدایان از یک انسان معمولی به موجودی جاودانه ارتقا یافته و نگهبان یک بتکدۀ طلایی یا پاگودا میشود. گویی تنش میان پدر و پسر، با تعالی پدر و تبدیل او به مثالی مقدس و آسمانی از میان برداشته میشود.

تصویر شخصیت «لیجینگ» پدر نژا
در نژای (1979) پس از کشته شدن یاکشا و آئوبینگ، پادشاه اژدها به دروغ نژا را پیش پدرش و پادشاه یشمی مقصر جلوه میدهد. پدر حرفهای نژا که در مورد علت کارهایش توضیح میدهد باور نمیکند و در درگیری پایانی خود سعی میکند فرزندش را بکشد؛ هرچند در نهایت پشیمان میشود. بدبینی میان پدر و پسر در نژای (2021) هم تکرار میشود، با این تفاوت که در نهایت، پدر بعد از مواجهه با شخصیت حقیقی آئوگوانگ (پادشاه اژدها) و خشونت او، به پسر خود بابت مبارزه با او افتخار میکند.
در اقتباس «جیائوزی» اما بر خلاف متن اساطیر، والدین نژا از همان ابتدا او را با وجود سرنوشت شوم و خوی شیطانیاش دوست دارند، خطراتی که وجود او برای خود آنها و مردمشان ایجاد میکند را چندان جدی نمیگیرند، او را درک میکنند، و برای نجاتش از سرنوشتی تراژیک دست به هرکاری میزنند. در این اقتباس مادر نژا بر خلاف اقتباسهای دیگر، حضوری پررنگ و نقشی حیاتی دارد. در نهایت نیز آنچه هم در «نژای 1» و هم در «نژای 2» این شخصیت را به نهایتِ نیروی فراطبیعیاش میرساند، کنترل قدرت اهریمنیاش را برایش ممکن میکند، و انگیزه او برای تغییر سرنوشت میشود؛ همین عشق حقیقی و بیقیدوشرط والدین است. شاهد آنکه پس از مبارزۀ نهایی میان آئوبینگ و نژا در قسمت اول، او به آئوبینگ میگوید «کس دیگهای تصمیم نمیگیره که تو چی باشی. پدرم این رو بهم یاد داد. اگه سرنوشت بهت مشت زد، توام به سرنوشت مشت میزنی».
چنین تاکیدی روی نقش والدین، و تاثیر عظیم احساس آنها نسبت به فرزندان بر روی سرنوشت کودک، پژواکی امروزین است که جیائوزی در بازخوانیاش از اسطورۀ کهن نژا به آن افزوده است.

شخصیت «لیجیانگ» و «بانو یین»، پدر و مادر نژا، قابی از انیمیشن «نژا 2019»
4. جنسیت نژا چطور به تصویر کشیده شده؟
در اساطیر، نژا بهعنوان «پسر» سوم سردار لیجیانگ معرفی شده، بنابراین جنسیتی مذکر دارد. در نژای (1979) بازنمایی نژا از نظر جنسیتی خنثی است، نه ویژگیهای مردانه در او غالب است و نه زنانه، و یا شاید بتوان گفت ویژگیهای دوجنسنمایانه در او به چشم میخورد. بعضی منتقدان علت این انتخاب را بر اساس نظریۀ تعادل یین و یانگ توضیح میدهند که در آن، نمایش ایدهآل جنسیتی خنثی است؛ به این معنا که تعادل درونی بین قدرت مردانه و زنانه وجود دارد.
اما در هر دو اقتباس جیائوزی و همچنین نژای (2021)، غلبۀ ویژگیهای مذکر همراه با قدرت، رقابتجویی و پرخاشگری در این شخصیت مشهود است. بارِ بازنمایی ویژگیهای مونث، و ایجاد تعادل بین نیروی یین/ زنانه و یانگ/ مردانه، بر عهدۀ شخصیتهای دیگری گذاشته شده است. در نژای (2021) شخصیتهای مونث این تعادل را ایجاد میکنند اما در نژای جیائوزی، بازنمایی ویژگیهای زنانه بر دوش شخصیتی مذکر یعنی آئوبینگ گذاشته شده است. علاوه بر طراحی چهره و شخصیت آئوبینگ، عنصر ذاتی او نیز «آب» است، عنصر نشاندهندۀ مفهوم یین که با زنانگی اینهمانی دارد. با این وجود، به نظر میرسد این موضوع بیش از آنکه به همان تفسیر تائویستی از ذاتهای دوگانه برگردد، تحتتاثیر گفتمان معاصر بازخوانی هویت جنیستی قرار دارد، یا شاید در قسمتهای بعدی متوجه شویم که این انتخاب تحت تاثیر گفتمان LGBTQ+ انجام شده، که در فضای تولیدات سریالی عامهپسند چینی (یا به اصطلاح سیدراما) هم به شکل پررنگی رواج یافته است.

شخصیت «آئوبینگ» در انیمیشن «نژا 2025»
جمعبندی: برآور لحنی از آواز دیگر
با مقایسۀ اقتباسهای مختلف نژا در دورههای مختلف، متوجه میشویم در بازآفرینیهای این شخصیت از مفاهیم اندیشۀ تائویستی، تصویرها و تجسمهای بودایی و زیباییشناسی سنتی چینی استفاده شده، اما راز گیرایی این شخصیت برای مخاطب امروز، بخشیدن چارچوبی معاصر به داستان اوست. هرچند در مواردی ارزشهای مدرن غربی سایۀ پررنگی بر داستان انداختهاند اما همانطور که دیدیم لزوما معاصرتبخشی به داستانهای کهن اسطورهای به معنای غربیسازی آنها نیست. آنچه از همه مهمتر و کلیدیتر به نظر میرسد کشف توانشهایی تازه در داستان است؛ تا حتی برای انسان این عصر هم (که در وضعیت روانی، خانوادگی، فلسفی و اجتماعی متفاوتی نسبت به زمان خلق اسطوره زیست میکند.) امکان مشارکت در فهم، برداشتهای تازه و همراهی با آموزههای این داستانها ایجاد شود.
پینوشت
1. بائو جی. جی (Bao JG)، تاریخ انیمیشن چین.
2. یاکشا نوعی روح طبیعت است که ممکن است مهربان و متحد با انسان باشد، یا برعکس شبحی اهریمنی در بیابانها که رهگذران را میرباید و میبلعد.
منابع
1. کتاب فنگشنیانی، اثر شو ژونگلین
2. مقاله «دگرگونی تصاویر نژا و گفتمانهای فرهنگی در حال تغییر در فیلمهای انیمیشن ملی چین از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۹» نوشته «ژویینگ لی»
مطالب مرتبط
نقد و نظری به انیمیشن «نژا 1»، ساخته «یانگ یو»
ریویو: نمادشناسی و نقد و نظری به انیمیشن «نژا 2»، ساخته «یانگ یو»
«نژا 2» از مرز «جنگ ستارگان» گذشت