دوشنبه 02 مهر 1403 / خواندن: 14 دقیقه
پرونده هزار و یک سریال | صفحه سی و دوم

ریویو: نقد و بررسی سریال «خانه پوشالی» ساخته «بو ویلیمن»

شبکه‌ی نتفلیکس یکی از موفقیت‌هایش را با ساخت سریال دنباله‌دار «خانه‌ی پوشالی» تجربه کرد. «خانه‌ی پوشالی» اولین سریال بزرگ و جدی‌ای بود که به‌طور انحصاری بر روی یک پلتفرم استریم منتشر شد؛ خصوصاً که سیاست نتفلیکس انتشار هم‌زمان تمام قسمت‌های هر فصل بود تا مخاطبان مشتاق، منتظر هر قسمت نشوند. این سریال که اول فوریه ۲۰۱۳ در دسترس مخاطبان قرار گرفت، درباره‌ی فرانک آندروود با بازی کوین اسپیسی است که جاه‌طلبانه و پرقدرت تا نشستن بر صندلی ریاست جمهوری ایالات متحده‌ی آمریکا پیش می‌رود و هر مانعی را از سر ...

4
ریویو: نقد و بررسی سریال «خانه پوشالی» ساخته «بو ویلیمن»

مجله میدان آزادی: سریال «خانه پوشالی» (House of Cards) نه تنها بین سریال‌بین‌های حرفه‌ای که حتی بین کسانی که چندان اهل سریال محسوب نمی‌شوند هم نام آشنا و محبوبی است، سریالی که توانست طی 5 سال و 6 فصل به یکی از موفق‌ترین تولیدات شبکه نتفلیکس تبدیل شود. در سی و دومین صفحه از پرونده «هزار و یک سریال» ریویوی نقد، بررسی و تحلیل این سریال را به قلم خانم مینو خانی -منتقد سینما- خواهید خواند: 


پوستر سریال «خانه پوشالی»

«خانه‌ی پوشالی» سریالی است براساس رمانی به همین نام، اثری از نویسنده‌ی بریتانیایی، مایکل دابز و محصول کمپانی نتفلیکس در شش فصل. این سریال جذاب قابلیت آن را دارد که هر قسمت و هر فصلش جداگانه نقد و بررسی شود، اما سیاست مجله میدان آزادی در پرداختن به سریال‌های نمایش خانگی ایرانی و خارجی باعث شد در اینجا فقط نیم‌نگاهی به آن داشته باشیم. 

شبکه‌ی نتفلیکس یکی از موفقیت‌هایش را با ساخت سریال دنباله‌دار «خانه‌ی پوشالی» تجربه کرد. «خانه‌ی پوشالی» اولین سریال بزرگ و جدی‌ای بود که به‌طور انحصاری بر روی یک پلتفرم استریم منتشر شد؛ خصوصاً که سیاست نتفلیکس انتشار هم‌زمان تمام قسمت‌های هر فصل بود تا مخاطبان مشتاق، منتظر هر قسمت نشوند. این سریال که اول فوریه ۲۰۱۳ در دسترس مخاطبان قرار گرفت، درباره‌ی فرانک آندروود با بازی کوین اسپیسی است که جاه‌طلبانه و پرقدرت تا نشستن بر صندلی ریاست جمهوری ایالات متحده‌ی آمریکا پیش می‌رود و هر مانعی را از سر راه برمی‌دارد. «خانه‌ی پوشالی» در ژانر درام سیاسی، در شش فصل و هفتاد و سه قسمت تقریباً یک‌ساعته منتشر شد و داستان پر از اوج و فرودی را روایت کرد که مخاطب پر و پا قرصش نتواند چشم از صفحه‌ی نمایش بردارد، نکند حرکت یا دیالوگی را از دست بدهد.

دو نفر از مهم‌ترین چهره‌های سینما و تلویزیون آمریکا نقش بسیار پررنگی در تهیه‌ی این سریال داشته‌اند؛ دیوید فینچر به‌عنوان تهیه‌کننده‌ی اصلی و رهبر تیم سازنده و کوین اسپیسی ایفاگر نقش شخصیت اصلی داستان که در تهیه‌کنندگی آن به‌همراه دیوید فینچر نقش بسزایی داشته است.


«کوین اسپیسی» و «دیوید فینچر» در کنارهم

این سریال دومین نسخه‌ی اقتباس از رمان «خانه‌ی‌ پوشالی» بعد از سریالی انگلیسی همچنان با همین نام «خانه‌ی پوشالی» تولید سال 1990 ساخته‌ی بی‌بی‌سی است و البته آخرین آن‌ها نیست؛ کشورهای مختلفی همچون کره‌ی جنوبی و هند نیز نسخه‌ی ملی خود را با الهام از این رمان ساختند. گفتنی است این سریال علاوه‌بر پخش از سکوهای نمایش خانگی ایرانی، از ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ از شبکه‌ی تماشا و برای بار سوم از صداوسیمای جمهوری اسلامی هم پخش شد.
 

خلاصه‌ی داستان 

فرانک آندروود، سیاستمداری از کارولینای جنوبی است که ابتدا وزیر آموزش و پرورش و بعد وزیر امور خارجه و بعد رئیس‌جمهور ایالات متحده‌ی آمریکا می‌شود. او در دوران وزارتش در آموزش و پرورش تلاش می‌کند قانون این وزارتخانه را اصلاح کند تا بتواند خودی نشان دهد و مسیر پیشرفتش را هموار کند. در دوره‌ی وزارتش در امور خارجه هم تلاش می‌کند کسانی را که مانع رسیدن او به معاون اولی رئیس‌جمهور شده بودند از سر راه بردارد تا بتواند به هدف نهایی، یعنی جلوس بر تخت ریاست جمهوری برسد. 

البته که فرانک در این مسیر تنها نیست و نه فقط همسرش، کلر آندروود (با بازی رابین رایت) هم همراه اوست، بلکه رئیس دفترش داگ استمپر (با بازی میشل کلی)، سث گریسون (با بازی درک سسیل) که بعدها به دبیر رسانه‌ای او تبدیل می‌شود، جکی شارپ (با بازی مالی پارکر) یکی از نمایندگان مجلس نمایندگان، رمی دانتون (با بازی ماهرشالا علی) که برای کمپین‌های انتخاباتی فرانک کار می‌کرد، باب برچ (با بازی لری پاین) که پس از فرانک به رهبر حزب اکثریت (دموکرات‌ها اکثریت‌اند) تبدیل می‌شود و البته پدر کلر آندروود که هزینه‌ی تبلیغات اولین دوره‌ی انتخابات را می‌پردازد، همراه فرانک هستند تا هم شخصیت پرقدرت و جاه‌طلب او را کامل‌تر کنند، هم نشان دهند که در دوره‌ی سرمایه‌داری مشترک در ایالات متحده، هیچ کاری به‌تنهایی پیش نمی‌رود، بلکه با در «گروه» بودن است که فرد توان لازم برای رسیدن به اهداف خود را پیدا می‌کند. هر چند عکس معروف فرانک آندروود، همان که بر ستون‌های شکسته‌ی کاخ سفید نشسته و دو دست خونین خود را بر لبه‌های شکسته گذاشته و نگاهی سرشار از قدرت و از بالا به پایین دارد، منکر این نظریه باشد، اما این تصویر یکی از مهم‌ترین تصاویری است که شخصیت فرانک آندروود را نمایش می‌دهد. 


شخصیت‌های سریال «خانه پوشالی»

فرانک با همکاری یارانش آرا را به‌سمت خود می‌کشاند، در نتیجه‌ی آرا دست می‌برد، هر کس که سر راهش قرار می‌گیرد از صحنه خارج می‌کند، بالاخره بر تخت ریاست جمهوری می‌نشیند و بعد از مدتی همسرش نیز به‌عنوان معاون اول رئیس‌جمهور در کنار او قرار می‌گیرد. اما بخت با او یار نیست. کوین اسپیسی (بازیگر نقش فرانک) در جهان واقعی به سوء رفتار جنسی متهم می‌شود و کمپانی نتفلیکس مجبور می‌شود جهت داستان را تغییر بدهد، چون نباید همکاری‌اش را با یک متهم ادامه می‌داد. (هرچند بعدها کوین اسپیسی از این اتهام تبرئه شد.) این بار این کلر آندروود است که با همکاری یارانش، فرانک را از سر راه برمی‌دارد تا هم به خواستش یعنی جلوس بر تخت ریاست جمهوری ایالات متحده برسد و هم نتفلیکس گرفتارِ مشکلات کوین اسپیسی نشود. همین باعث می‌شود پایان‌بندی سریال عجولانه باشد و داستان نیز به‌دلیل غیبت کوین اسپیسی ادامه پیدا نکند. فصل ششم «خانه‌ی پوشالی» با هشت قسمت در سال ۲۰۱۸ به پایان رسید. 


 تفکر انتقادی

«خانه‌ی پوشالی» یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین سریال‌هایی آمریکایی بود که فساد درون سیستم دولتی ایالات متحده‌ی آمریکا را به تصویر کشید. بعد از دیدن این سریال، مخاطب به این باور می‌رسد که وجود و بروز هر گونه خلاف و فسادی طبیعی و بدیهی است. خصوصاً که نشان می‌دهد این فساد از درون خانه و خانواده بروز می‌کند. کلر آندروود با زیرکی و هوشمندی متوجه تمام خلاف‌ها و فسادهای همسرش فرانک می‌شود؛ از رابطه‌ی پنهانی با زوئی بارنزِ خبرنگار تا آلوده بودن دستش به خون مخالفان و دست بردن در آرا. ولی کلر نه‌تنها واکنشی ندارد، بلکه هر جا هم که بتواند به یاری او می‌شتابد. 


«فرانک آندروود» (با بازی کوین اسپیسی) و همسرش کلر آندروود (با بازی رابین رایت) 

یکی از دلایل جذابیت سریال «خانه‌ی پوشالی»، شکستن دیوار چهارم، نظریه‌ی مهم برتولت برشت است. فرانک مرتب با مخاطب حرف می‌زند و او را در جریان اعمال و اهدافش می‌گذارد. شکستن دیوار چهارم باعث می‌شود توهم نمایش از بین برود. وقتی بازیگر رو به مخاطب و خارج از روند نمایش با او حرف می‌زند، به او تلنگر می‌زند که در حال دیدن نمایش است و مانع غرق شدن و صرف لذت بردن مخاطب شده و باعث می‌شود در او تفکر انتقادی درباره‌ی قدرت، سیاست و جاه‌طلبی ایجاد شود. تفکری که مخاطب، آن هم مخاطب ایرانی برای دیدن «خانه‌ی پوشالی» بیش از هر چیز به آن نیاز دارد تا به واقعیت‌های یک کشور ابرقدرت پی ببرد. 


وجوه سیاسی

کوین اسپیسی در مصاحبه‌ای گفته بود: «در مکالمه‌ای که با بیل کلینتون داشتم او جمله‌ی بسیار جالبی بیان کرد؛ کلینتون خطاب‌ به من گفت: نود و نه درصد کارهایی که شما در آن سریال انجام می‌دهید کاملاً واقعی هستند، ولی یک رئیس‌جمهور هیچ‌ وقت نمی‌تواند لایحه‌ی آموزش و پرورش را به آن سرعت به‌ مرحله‌ی اجرا برساند.» شاید نود و نه درصد کمی اغراق‌آمیز به نظر برسد اما گفته‌ی بیل کلینتون به موضوع واقعی بودن اتفاقات سیاسی سریال اشاره دارد. به این ترتیب، «خانه‌ی پوشالی» نه‌تنها بستری برای نشان دادن اختلافات و فساد داخل سیستم دولتی آمریکا بود، بلکه مضامین سیاسی‌اش خصوصاً پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ و رسوایی‌های انتخابات ترامپ با اتفاق‌های واقعی پیوند خورد. همه‌ی این‌ها سریال را به موضوعی قابل بحث در میان مخاطبان تبدیل کرد، باورپذیری آن بیشتر شد و حتی توانست عنوان سریالی «پیشگامانه» را به خود اختصاص دهد. 

شاید یکی از مهم‌ترین دلایل این توفیق، حضور عوامل اصلی سازنده همچون بو ویلیمن و مشاور سیاسی او، جی کارسن در عرصه‌ی سیاسی و در کنار سیاستمدارانی همچون هیلاری کلینتون و هاوارد دین باشد. ضمن اینکه نویسنده‌ی رمان، مایکل دابز نیز رئیس ستاد مارگارت تاچر بود. همچنین کوین اسپیسی نیز برای درک و دریافت حال و هوای یک سیاستمدار چند روزی را در کنار کوین مک‌کارتی، یکی از اعضای حزب جمهوری‌خواه مجلس گذراند.  از سوی دیگر، سریال موضع‎‌گیری این کشور در ارتباط با کشورهای دیگر ازجمله روسیه و ایران را نیز نشان داد. عوامل سازنده‌ی این سریال به‌صورت آشکار و پنهان روسیه را تحقیر کردند و این کشور را ظالم و عقب‌مانده‌ی فرهنگی نشان دادند. در جایی هم از زبان یکی از شخصیت‌ها، ایران را کشوری با مردمی وحشی معرفی کردند. کلر آندروود نیز ایران را کشور تروریستی می‌داند که با کمک روسیه به لحاظ موشکی مسلح می‌شود. 


کتاب «خانه پوشالی» اثر «مایکل دابز» که سریال از آن اقتباس شده است

عوامل فنی

علی‌رغم اینکه چندین کارگردان همچون دیوید فینچر، جیمز فولی و جوئل شوماخر «خانه‌ی پوشالی» را ساختند، سریال ریتم یک‌دستی داشت و در بخش‌های نویسندگی، بازیگری و کارگردانی از سوی منتقدان و مخاطبان تحسین شد. کوین اسپیسی و رابین رایت یکی از بهترین بازی‌های تمام عمرشان را در این سریال ارائه کردند و بر جذابیت سریال افزودند. 


عوامل سازنده سریال «خانه پوشالی» هنگام برنده شدن جایزه امی

این سریال توانست در جوایز امی در سی و سه بخش نامزد شود که هفت مورد از آن از‌جمله بهترین بازیگری نقش اول زن و مرد و بهترین کارگردانی به دریافت جایزه منتهی شد. همچنین «خانه‌ی پوشالی» برای بهترین بازیگر سریال درام جایزه‌ی گلدن گلوب را به خود اختصاص داد. در نهایت باید به موسیقی سریال، ساخته‌ی جف بیل اشاره کنیم؛ آهنگ‌سازی که ساخت موسیقی «خانه‌ی پوشالی» نقطه عطفی در کارنامه‌اش شد. جف بیل توانست مضمون موسیقی‌اش را به‌خوبی با مضمون سریال هماهنگ کند و موسیقی‌ای سرشار از حس قدرت و اوج و فرودی هیجان‌انگیز ساخت تا «خانه‌ی پوشالی» از هر حیث در خاطرها بماند.
 




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
این سریال دومین نسخه‌ی اقتباس از رمان «خانه‌ی‌ پوشالی» بعد از سریالی انگلیسی همچنان با همین نام «خانه‌ی پوشالی» تولید سال 1990 ساخته‌ی بی‌بی‌سی است و البته آخرین آن‌ها نیست؛ کشورهای مختلفی همچون کره‌ی جنوبی و هند نیز نسخه‌ی ملی خود را با الهام از این رمان ساختند. گفتنی است این سریال علاوه‌بر پخش از سکوهای نمایش خانگی ایرانی، از ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ از شبکه‌ی تماشا و برای بار سوم از صداوسیمای جمهوری اسلامی هم پخش شد.

یکی از دلایل جذابیت سریال «خانه‌ی پوشالی»، شکستن دیوار چهارم، نظریه‌ی مهم برتولت برشت است. فرانک مرتب با مخاطب حرف می‌زند و او را در جریان اعمال و اهدافش می‌گذارد. شکستن دیوار چهارم باعث می‌شود توهم نمایش از بین برود. وقتی بازیگر رو به مخاطب و خارج از روند نمایش با او حرف می‌زند، به او تلنگر می‌زند که در حال دیدن نمایش است و مانع غرق شدن و صرف لذت بردن مخاطب شده و باعث می‌شود در او تفکر انتقادی درباره‌ی قدرت، سیاست و جاه‌طلبی ایجاد شود.

مطالب مرتبط