ﺳﻪشنبه 07 اسفند 1403
پرونده جایزه فیلم اسکار | صفحه بیست و ششم

ریویو: نقد و بررسی فیلم«شرور» ساخته «جاناتان موری چو»

فیلم «شرور» به‌عنوان یک فیلم موزیکال، کاری کرده کارستان! استفاده از خواننده‌های پرقدرت و تکیه بر آهنگ‌سازی و اجراهای قوی فیلم را در ردیف ده فیلم موزیکال برتر تاریخ سینمای هالیوود قرار داده است؛ ژانری که طرفداران خاص خود را دارد. این فیلم فانتزی موزیکال را که از رمانی به همین نام نوشته‌ی گرگوری مگوایر اقتباس شده، جان ام.چو کارگردانی کرده است و سال 2024 در سینماها به نمایش درآمد.

ریویو: نقد و بررسی فیلم«شرور» ساخته «جاناتان موری چو»

مجله میدان آزادی: «شرور» پنجمین ساخته‌ی موزیکال کارگردان آمریکایی «جان ام چو» (جاناتان مَوری چو) و هشتمین فیلم سینمایی اوست که در سال 2024 ساخته و در سینماهای جهان به نمایش درآمد. شرور در میان نامزدهای اسکار 2025 با 10 نامزدی در رتبه‌ی دوم نامزدهای‌ها قرار گرفت و یکی از پرطرفدارترین فیلم‌های سال 2024 به حساب می‌آید. نقد و بررسی این فیلم موزیکال را به قلم پارمیس ثاقب‌فر بخوانید.   

صفر و صدهای مدام 

فیلم «شرور» به‌عنوان یک فیلم موزیکال، کاری کرده کارستان! استفاده از خواننده‌های پرقدرت و تکیه بر آهنگ‌سازی و اجراهای قوی فیلم را در ردیف ده فیلم موزیکال برتر تاریخ سینمای هالیوود قرار داده است. من به‌شخصه چندان طرفدار فیلم‌های موزیکال نیستم ولی اعتراف می‌کنم همیشه جای فیلم موزیکال یا فانتزی موزیکال در سبد سینمایی خالی است. زیرا این ژانر طرفداران خاص خود را دارد.

اما آیا «شرور» می‌تواند برای همه یا بیشتر مخاطبان خوشایند و فهمیدنی باشد؟ این فیلم فانتزی موزیکال را که از رمانی به همین نام نوشته‌ی گرگوری مگوایر اقتباس شده، جان ام.چو کارگردانی کرده و سال 2024 در سینماها به نمایش درآمد. 

شاید جالب باشد بدانید که نمایش موزیکال «شرور» قبل از جان گرفتن بر روی پرده‌ی سینما، بیش از بیست سال در برادوی اجرا شده است. انتخاب سینتیا اریوو و آریانا گرانده به‌عنوان دو خواننده‌ی پرقدرت در نقش‌های اصلی به مخاطب می‌فهماند که قرار است فیلمی سرشار از دوئت‌های قوی را تماشا کند. 

همچنین «شرور» به‌عنوان یک اسپین آف از «جادوگر شهر اُز» به بازار عرضه شده و بیننده برای دیدن آن باید پیش‌زمینه‌ای ولو کوتاه از این داستان داشته باشد. این روایت به قبل از اتفاقاتی که برای دوروتی در قصه‌ی معروف «جادوگر شهر از» رخ داد، می‌پردازد.


فیلم «شرور»، ساخته‌ی «جان. ام. چو»


داستان فیلم سینمایی شرور

داستان فیلم «شرور» در بخش اول (بخش دوم سال آینده اکران می‌شود) در مورد الفابا و گلینداست؛ دو دوستی که یکی به جادوگر خوب و دیگری به جادوگر بد غرب تبدیل می‌شوند. داستان از این قرار است که روزی دختری با پوست سبز به نام الفابا، با کمک پدری که از او متنفر است، خواهرش نساروز را به دانشگاه شیز آورده تا به او که اسیر صندلی چرخ‌دار است کمک کند تا راحت‌تر مستقر شود. اما مسائل طوری پیش می‌رود که الفابا کنترلش را از دست می‌دهد و قدرت‌های شگفت‌انگیزش رو می‌شود. او که وقت‌های عصبانیت و ناامیدی، نمی‌تواند قدرت‌هایش را کنترل کند اشعه‌هایی مانند الکتریسیته از خود ساطع می‌کند و همه چیز را به هم می‌ریزد. نیروهای او توجه استاد برجسته‌ی مدرسه، مادام موربل (با بازی میشل یئو) را جلب می‌کند. در لحظه الفابا را در دانشگاه شیز ثبت‌نام می‌کنند و او هم‌اتاقی ناخوشایند گلیندا می‌شود.

در ابتدا رابطه‌ی الفابا و گلیندا پر از تنش است، اما در نهایت به دوستانی غیرمنتظره تبدیل می‌شوند. اگرچه آن‌ها گذشته‌هایی کاملاً متفاوت دارند، اما هر دو به جادو علاقه‌مندند و گلیندا به‌سرعت از هر فرصتی که به الفابا داده می‌شود، بهره می‌برد. مهم‌تر از همه، الفی (لقبی که گلیندا به او می‌دهد) شاگرد برجسته‌ی معلم معروف، مادام موربل می‌شود.

آموختن از موربل مسیر دستیابی به بزرگ‌ترین جایزه است: ملاقات با رهبر مشهور سرزمین اُز، جادوگری که با استفاده از ترفندها و حیله‌هایش به‌نحو مبهمی مردم را کنترل می‌کند. او به کمی شعبده‌بازی برای تقویت موقعیت خود نیاز دارد. اما وقتی حیوانات سخنگو (مانند استاد محبوب الفابا، دیلاموند) به‌طرز عجیبی ناپدید می‌شوند، الفابا متوجه اتفاقاتی مشکوک در سرزمین زمرد و طلا می‌شود... . اما جادوگر شهر اُز برای الفابا نقشه‌هایی دارد. نقشه‌هایی که قرار است الفابا را به جادوگر بد غرب تبدیل کند.


پیام‌های گل‌درشت

پیام اصلی داستان یا بهتر بگوییم، فریاد پررنگ آن این است که همه‌ی ما تحت تأثیر انتخاب‌های‌مان هستیم؛ انتخاب‌هایی که تا حد زیادی به نحوه‌ی رفتار دیگران با ما بستگی دارند. ما در این اثر به‌وضوح می‌بینیم که الفابا بد به دنیا نیامده، بلکه صرفاً مجبور شده تصمیماتی بگیرد که او را به مسیری متفاوت از گلیندا، دختر به‌ظاهر خوب و محبوب، هدایت کرده است. برای رسیدن به این پیام گل‌درشت نیاز نیست حتی کمی تلاش کنیم، چون فیلم از همان ابتدای کار این پیام را مانند یک سیلی محکم به صورت مخاطب می‌زند. 


«آریا گرانده» و «سینتیا اریوو» در فیلم «شرور»


چو، شیفته‌ی آثار موزیکال 

جان چو قبلاً توانایی خود را در بازآفرینی موزیکال‌ «در هایتس» نشان داده بود و با ساخت فیلم «آسیایی‌های خرپول» توانسته بود تیمش را با طراحی صحنه‌های پرجنب و جوش به چالش بکشد. او حالا توانسته با ترکیب بی‌نقص واقعیت با CGI و استفاده‌ی خلاقانه از توانایی منحصربه‌فردش در کارگردانی، در این فیلم موسیقی را به تصویر بکشد. 

البته موسیقی‌ها آن‌چنان خاص نیستند که شما بلافاصله بعد از فیلم به‌دنبال دانلود کردن یا دوباره شنیدن‌شان باشید، ولی ترکیب رنگ و موسیقی کنار هم با طراحی رقص کریستوفر اسکات هم‌خوان بوده و حتی گاهی می‌تواند بدون اینکه در ذوق مخاطب بزند، یک صحنه‌ی گفتگومحور را با یک درام جابه‌جا ‌کند.


«جان.ام.چو» کارگردان فیلم «شرور»


شخصیت‌های جادویی حوصله‌سربر

شخصیت‌های این اثر به‌حدی زیادند که جایی به قصه ضربه می‌زنند. قصه‌ای که در عین پیچیدگی روایت خاصی را مطرح نمی‌کند. زیبایی گلیندا با بازی گرانده در کنار دست‌کاری‌های شیرین و اغراق‌آمیز کاراکترش گاهی بیش از حد اغراق‌آمیز است. به‌طوری که پلک‌ زدن‌های عروسکی او، ظرافت رفتارش همگام با موسیقی و حرکات بالرینی او جاهایی زیاده از حد و خسته‌کننده شده و حوصله‌ی مخاطب بزرگسال را سر می‌برد. ولی نکته‌ای که باید در آن انصاف را رعایت کرد این است که گرانده به‌عنوان یک خواننده در بازیگری خیلی خوب عمل کرده و توانسته حالات کمدی، درام، ناامیدی، عشوه‌گری، تسلیم و محکومیت را به‌خوبی به تصویر بکشد.

استفاده از اریوو در نقش الفابا در این فیلم، در برابر گرانده می‌توانست نقطه‌قوت این اثر باشد ولی پراکندگی و طولانی بودن اثر، حضور او را هم تحت‌الشعاع قرار داده است. سبز بودن رنگ پوست او به‌طور مداوم حس تفاوت و طردشدگی را به مخاطب منتقل می‌کند. حسی که به‌خوبی در بازی الفابا نیز به چشم می‌خورد. 

بازی جاناتان بیلی در نقش شاهزاده‌ی ثروتمندی که پس از ورود به مدرسه تحسین می‌شود و به‌طور غریزی الفابا را دوست دارد، اما در نهایت با گلیندا وارد رابطه می‌شود چندان درخشان نیست. جف گلدبلوم در نقش جادوگر شهر اُز شخصیتی لاغر و فریبنده، خودخواه و عروسک‌ خیمه‌شب‌بازی فاشیست‌هاست که بازی معقول و قابل قبولی دارد. پیتر دینکلیج صداپیشگی یک استاد بز به نام دکتر دیلاموند را بر عهده دارد. در دنیای اُز حیوانات می‌توانند صحبت کنند؛ آن‌ها به‌اندازه‌ی انسان‌ها یا شاید بیشتر باهوش‌اند و آزادانه در جامعه ادغام می‌شوند. اما کسی در اُز تلاش می‌کند که همه‌ی این‌ها را متوقف کند و کمپینی برای ساکت کردن حیوانات راه‌اندازی کرده که دکتر دیلاموند قربانی آن می‌شود.

«شرور» فیلمی است که قصد دارد نوستالژی را در وجود ما زنده کند. البته این نوستالژی به‌لحاظ فرهنگی در آسیا چندان طرفداری ندارد. این فیلم در قسمت اول خود که برعکس زمان و شروع کش‌دارش، با شتاب پایان می‌یابد، حرف خاصی در داستان‌گویی و روایت نداشته و با پرداخت به زیبایی‌های بصری کارش را پیش برده است. امیدواریم در «شرورِ» بعدی بتواند دل مخاطب را به دست آورد.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
شخصیت‌های این اثر به‌حدی زیادند که جایی به قصه ضربه می‌زنند. قصه‌ای که در عین پیچیدگی روایت خاصی را مطرح نمی‌کند. زیبایی گلیندا با بازی گرانده در کنار دست‌کاری‌های شیرین و اغراق‌آمیز کاراکترش گاهی بیش از حد اغراق‌آمیز است. به‌طوری که پلک‌ زدن‌های عروسکی او، ظرافت رفتارش همگام با موسیقی و حرکات بالرینی او جاهایی زیاده از حد و خسته‌کننده شده و حوصله‌ی مخاطب بزرگسال را سر می‌برد.

«شرور» فیلمی است که قصد دارد نوستالژی را در وجود ما زنده کند. البته این نوستالژی به‌لحاظ فرهنگی در آسیا چندان طرفداری ندارد. این فیلم در قسمت اول خود که برعکس زمان و شروع کش‌دارش، با شتاب پایان می‌یابد، حرف خاصی در داستان‌گویی و روایت نداشته و با پرداخت به زیبایی‌های بصری کارش را پیش برده است.

مطالب مرتبط