شنبه 28 بهمن 1402 / خواندن: 9 دقیقه
پرونده پرواز بر فراز آشیانه‌ی سیمرغ | صفحه پنجاه و هشتم

ریویو: نقد و نظری به فیلم «پروین» ساخته «محمدرضا ورزی»

در دوره‌ی چهل و دوم جشنواره‌ی فیلم فجر چندین فیلم ارگانی و سازمانی دیدیم که به شخصیت‌های تاریخی می‌پرداختند: «پرویز‌خان»، «مجنون»، «آسمان غرب»، «احمد»، «صبح اعدام» و همین «پروین». تعدد فیلم‌های پرتره از گرایشی تازه در اتاق فکر سازمان‌های سینمایی دست‌اندرکار خبر می‌دهد. فیلم «پروین» به کارگردانی محمدرضا ورزی نیز محصول مشترک بنیاد فارابی و سازمان میراث فرهنگی است. اما متاسفانه آنچه از مشاهده‌ی بیشتر این آثار به ذهن می‌آید این است که گویی فیلم‌سازان ما فکر می‌کنند همین که چهره‌های تاریخی را روی پرد...

4
ریویو: نقد و نظری به فیلم «پروین» ساخته «محمدرضا ورزی»

مجله میدان آزادی: نهمین نقد از نقدهای مکتوبِ فصل دوم پرونده «پرواز بر فراز آشیانه سیمرغ» به فیلم «پروین» («معجزه پروین») با کارگردانی و نویسندگی «محمدرضا ورزی» و تهیه‌کنندگی «محمدرضا شریفی‌نیا» اختصاص دارد. مارال بنی‌آدم، آزیتا حاجیان، محمدرضا شریفی‌نیا، حسین پاکدل، محمدعلی نجفی، امیرحسین صدیق، رامین ناصرنصیر، رضا فیاضی، بیژن بنفشه‌خواه، یوسف صیادی، حسام نواب‌صفوی، ملیکا شریفی‌نیا، محمدرضا شهبانی نوری و محمد شعبان‌پور از جمله بازیگران این فیلم‌اند. در ادامه ریویوی نقد و بررسی فیلم پروین را به قلم آقای «سید حسام فروزان» در ستون «نقد و بررسی فیلم‌های جشنواره 42» پرونده جشنواره فجر بخوانید:

 

ایران سرزمینی است پر از مفاخر و چهره‌های بزرگ و تأثیرگذار که اگر سینمای ایران بخواهد به‌سراغ آن‌ها برود تا قیام قیامت هم سوژه کم نمی‌آورد! البته سینمای ایران در زمینه‌ی ساخت فیلم‌های پرتره (چهره‌نگارانه) کارنامه‌ی چندان موفقی نداشته است. در حوزه‌ی شعر و ادبیات هم این سینما حسابی کم‌کاری کرده و خیلی به‌ندرت سراغ زندگی شاعران و نویسندگان بزرگ معاصرمان رفته است. برای نمونه، هنوز هیچ فیلم یا سریالی به زندگی فروغ فرخزاد نپرداخته، حال آنکه مهم‌ترین شاعر زن ادبیات معاصر ماست. در این ژانر فیلم «کمال‌الملک» علی حاتمی نمونه‌ی شاخصی است که بلافاصله به ذهن می‌آید. از این منظر، شاید فیلم «پروین» اولین فیلم بلند سینمایی باشد که با بودجه‌ای کلان و به‌طور خاص، به بیوگرافی یک شاعر زن معاصر می‌پردازد. البته در دوره‌ی چهل و دوم جشنواره‌ی فیلم فجر چندین فیلم ارگانی و سازمانی دیدیم که به شخصیت‌های تاریخی می‌پرداختند: «پرویز‌خان»، «مجنون»، «آسمان غرب»، «احمد»، «صبح اعدام» و همین «پروین». تعدد فیلم‌های پرتره از گرایشی تازه در اتاق فکر سازمان‌های سینمایی دست‌اندرکار خبر می‌دهد. فیلم «پروین» به کارگردانی محمدرضا ورزی نیز محصول مشترک بنیاد فارابی و سازمان میراث فرهنگی است. اما متاسفانه آنچه از مشاهده‌ی بیشتر این آثار به ذهن می‌آید این است که گویی فیلم‌سازان ما فکر می‌کنند همین که چهره‌های تاریخی را روی پرده بیاورند کافی است و دیگر به خلق شخصیت و درام‌پردازی نیاز نیست.


محمدرضا ورزی و کارگاه سریال‌سازی

محمدرضا ورزی متولد 1352 است و تا پیش از فیلم «پروین» به‌عنوان سازنده‌ی سریال‌ها و تله‌فیلم‌های تاریخی شناخته می‌شد. او اهل پژوهش در تاریخ ایران است و کارش را در دهه‌ی شصت با ساخت چند فیلم کوتاه آغاز کرد. در سال 1373 تله‌فیلم «فیلسوف ری» را ساخت و وارد عرصه‌ی کارهای تاریخی شد. سریال‌های تلویزیونی او بیشتر کارهایی بیوگرافیک راجع‌به شخصیت‌های تاریخی دوران قاجار و پهلوی بوده‌اند؛ آثاری مانند «کریم‌خان زند»، «صدراعظم» (قائم مقام فراهانی)، «مظفرنامه»، «سال‌های مشروطه»، «عمارت فرنگی»، «تبریز در مه»، «معمای شاه»، «ایراندخت» و «ستارخان» (در سال 1397). ورزی تا پیش از پروژه‌هایی مثل «سال‌های مشروطه» و «معمای شاه» کارهای تاریخی را سریع و با با بودجه‌ی کم می‌ساخته و از این نظر مطلوب تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران بوده است. در سریال‌های ورزی، توجه زیادی به گریم بازیگران و تلاش برای شباهت به شخصیت‌های واقعی می‌بینیم و البته دکور و طراحی صحنه‌ی پررنگ و لعاب برای بازنمایی آن مقاطع تاریخی. فقدان شخصیت‌پردازی و شکل‌گیری روایت دراماتیک در سریال‌های او نیز دیده می‌شود. ورزی در سال 1386 تله‌فیلمی راجع‌به علامه دهخدا ساخت. فیلم «پروین» از لحاظ فضا و حال و هوا تا حدوی به آن تله‌فیلم نزدیک است.

 

پروین، دختر یوسف

«رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام‌الملک) از رجال نامی و نویسندگان و مترجمان مشهور اواخر دوره‌ی قاجار بود. در کودکی با خانواده به تهران آمد. پایان‌نامه‌ی تحصیلی خود را از مدرسه‌ی آمریکایی تهران گرفت و در همان جا شروع به تدریس کرد. پیوند زناشویی وی با پسرعمویش بیش از دو و نیم ماه دوام نداشت. وی پس از جدایی از همسر، مدتی کتابدار کتابخانه‌ی دانشسرای عالی بود. دیوان اشعار وی بالغ بر ۲۵۰۰ بیت است. وی در فروردین ۱۳۲۰ شمسی به‌علت ابتلا به حصبه درگذشت و در قم به خاک سپرده شد.»

پروین تنها سی و پنج سال زندگی کرده، اما همین عمر کوتاه نیز آن‌قدر فراز و نشیب داشته که دست‌مایه‌ی فیلم سینمایی اثرگذاری شود. پروین در سال‌های تسلط سنت‌گرایان بر محافل ادبی و فضای مردسالارانه‌ی شعر ایران تلاش کرده صدای متفاوتی باشد و با صدای زنانه‌ی خود آن فضای مردانه‌ی غالب را بشکند. پروین گرچه از نظر شعری خود جزو احیاگران سنت‌های زیبای شعر فارسی بوده اما از نظر اجتماعی طرفدار تجدد و بیرون آمدن زنان از مطبخ و بازآوری نقش اجتماعی و فرهنگی آن‌ها بوده است:

زن در ایران، پیش از این گویی که ایرانی نبود
پیشه‌اش جز تیره‌روزی و پریشانی نبود

برخی از منتقدان ادبی، پروین را بیشتر ناظم اشعار دانسته‌اند تا شاعری که مثل فروغ یا سیمین دانشور از الهامات شهودی بهره برده باشد. پروین را احیاگر سبک «مناظره» در شعر معاصر هم دانسته‌اند. در دیوان او مناظره‌های فراوانی دیده می‌شود، مانند مناظره‌ی میان نخ و سوزن یا سیر و پیاز و... که سرشار از پندهای اخلاقی و اندیشه‌های انسان‌دوستانه‌اند.

 

و اما معجزه‌ی پروین!

حدود بیست سال پیش تله‌فیلمی به نام «پروین» به کارگردانی مرتضی هرندی ساخته شد که ساختاری سوررئال داشت و به ده روز آخر عمر پروین می‌پرداخت. در سریال «شبکه‌ی مخفی زنان» نیز باران کوثری در چند سکانس در نقش پروین ظاهر شد. فیلم محمدرضا ورزی در ابتدا «معجزه‌ی پروین» نام‌گذاری شده بود؛ چه خوب که اسمش را به «پروین» تغییر دادند. فیلم با مرگ پروین در سال 1320 آغاز می‌شود و در فلاش‌بکی بلند به هفت سال قبل برمی‌گردد و ماجرای ازدواج و زندگی زناشویی نافرجام پروین و جدایی و حضور او در محافل ادبی و چاپ دیوانش را روایت می‌کند. تعلیقی وجود ندارد و مخاطب از ابتدای فیلم می‌داند که در پایان قرار است به نقطه‌ی آغازین فیلم برسیم. زندگی مشترک نافرجام پروین با یک مرد نظامی به روایتی فقط شش ماه طول کشیده است، اما بخش زیادی از فیلم به نمایش کلیشه‌ای مصائب پروین در زندگی با شوهری مستبد و تریاکی می‌گذرد که دست بزن هم داشته است.

فیلم روی مقطع ازدواج تا مرگ پروین تمرکز کرده است؛ یعنی از سال 1313 تا 1320. هفت سال پرالتهاب در دوران رضاشاه که ایران آبشخور حوادث سیاسی و اجتماعی فراوان و عواقب تجدد و نوسازی آمرانه است. واقعه‌ی کشب حجاب در سال 1317 اتفاق افتاده که بر روی فرهنگ عمومی و اجتماعی ایران بسیار اثر گذاشته است. اما فیلم چندان به وقایع مهم تاریخی این دوران نظر ندارد و سعی می‌کند صرفاً زندگی‌نامه‌ای تصویری از پروین ارائه دهد.

پاشنه‌ی آشیل فیلم شکل نگرفتن درام و فقدان شخصیت‌پردازی و روایت دراماتیک است. ما درواقع درامی نمی‌بینیم. در فیلم طرح مسئله و مبارزه‌ی شخصیت و گره‌افکنی و گره‌گشایی و خلاصه ساختار کلاسیک درام وجود ندارد. فیلم به سبک کلیپ‌های تلویزیونی، قاب‌هایی چشم‌نواز و کارت‌پستالی دارد که پروین و اطرافیانش در آن‌ها شعر می‌خوانند و با لحن ادبی صحبت می‌کنند. انگار کارگردان چند شعر از پروین انتخاب کرده و بازیگر را هم گریم کرده‌اند و گفته‌اند این اشعار را بخوان! اثری از ذوق و احساس و قریحه‌ی شاعری در پروینِ فیلم نمی‌بینیم. او فقط مثل یک ربات، بی‌مناسبت و بامناسبت شعر می‌خواند. چیزی از مسیر ساخته شدن پروین نمی‌بینیم، آن هم در مهم‌ترین سال‌های زندگی‌اش. در عوض فیلم به ماجراهایی پرداخته که چندان سندیت تاریخی ندارند؛ مثل ماجرای آوردن دختر کولی از کرمانشاه. این هشتاد سالی که از مرگ پروین گذشته آن‌قدر طولانی نیست که از واقعیت‌های تاریخی دوران او خبر نداشته باشیم و افسانه‌ها جای مستندات را بگیرند.

فیلم «پروین» می‌تواند برای تماشاگری که هیچ چیزی از پروین اعتصامی نمی‌داند مفید باشد، اما فقط در آن حدی که زندگی‌نامه‌ی پروین در کتاب‌های درسی مدرسه مفید بود. فیلمی ساده و یکنواخت و خسته‌کننده که انگار برای آشنایی دانش‌آموزان با شخصیت پروین ساخته شده است. نه نگاهی متفاوت به پروین می‌بینیم و نه دیدی تحلیلی یا انتقادی نسبت به نقش او در دوران حیاتش. درست است که زندگی پروین کوتاه بوده اما در فیلم هیچ تلاشی برای دراماتیزه کردن همین زندگی کوتاه هم صورت نگرفته است. فیلم، گرم و همدلی‌برانگیز نیست و تماشاگر را مشتاق نمی‌سازد. همه چیز خیلی معمولی است و در سطح می‌گذرد. مثل برخی از سریال‌های سیمافیلم، به‌جز ازدواج و طلاق و چند رفت و آمد و مرگ اتفاق دیگری در آن نمی‌افتد. حتی آن رابطه‌ی شاگرد و استادی میان پروین و پدرش اعتصام‌الملک که باعث شاعر شدن پروین شده، در فیلم نمودی ندارد. اثرگذاری و جریان‌سازی پروین در جامعه‌ی ادیبان آن روزگار صرفاً به حضور در انجمن شعر و بداهه‌خوانی تقلیل می‌یابد. حالا بگذریم از اینکه بداهه‌گویی شاعران در حد یک رباعی است، نه شعر بلند «محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت...».

 

امان از شخصیت‌پردازی...

شخصیت‌های فیلم اسامی دهان‌پرکنی دارند اما در حد تیپ می‌مانند و به شخصیت تبدیل نمی‌شوند. برای اینکه فیلم‌ساز لزومی نمی‌دیده شخصیت‌پردازی کند! شاید فکر می‌کرده همین که روایت‌های تاریخی را تصویری کنیم کافی است. فکرش را بکنید شخصیت‌های بزرگی مانند ملک‌الشعرای بهار (رامین ناصرنصیر) و علامه دهخدا (حسین پاکدل) می‌توانستند چه وزنی به درام بدهند و چقدر جذابیت دراماتیک ایجاد کنند. اما در فیلم صرفاً در حد زینت‌المجالس هستند. شخصیت پروین هم زنی نجیب و حساس و باحجب و حیا و درونگرا و خجالتی تصویر می‌شود. این شخصیتی دراماتیک نیست که منشأ تحول در شعر فارسی شده باشد. اگر خصوصیت پروین حمایت از مظلوم و دفاع از حقوق زنان بوده است، این‌ها خیلی کلیشه‌‌ای و باسمه‌ای نمایش داده می‌شوند.

انتخاب بازیگران فیلم بسیار بد و ناشیانه صورت گرفته است. محمدرضا شریفی‌نیا که تهیه‌کننده‌ی فیلم هم هست در نقش اعتصام‌الملک ظاهر شده که هیچ سنخیتی با واقعیت تاریخی ندارد. عده‌ای از بازیگران فیلم‌های کمدی مانند رامین ناصرنصیر، بیژن بنفشه‌خواه، حسام نواب صفوی و یوسف صیادی هم برای ایفای نقش بزرگان شعر و ادب روزگار انتخاب شده‌اند که به هیچ وجه مناسب یک اثر تاریخی فاخر نیستند.


و بالاخره چند نکته‌ی مثبت

طراحی صحنه و لباس و اجزای صحنه و به‌طور کلی بازسازی فضای دهه‌ی بیست در فیلم «پروین» خوب و تماشایی است. با قاب‌هایی چشم‌نواز از خانه‌ی زیبای اعتصام‌الملک که گویی همیشه پاییز است! سابقه‌ی فیلم‌ساز در سریال‌سازی تاریخی کمک کرده فیلم سروشکل درست و درمانی داشته باشد. گریم شهرام خلج بسیار ماهرانه است، به‌طوری که در ابتدا نمی‌توان تشخیص داد کدام بازیگر نقش پروین را ایفا می‌کند. مارال بنی‌آدم، هنرپیشه‌ی تئاتر که صدا و بیان تاثیرگذاری دارد و خودش هم اهل شعر و قلم است، در نقش پروین می‌درخشد و یک نقش اصلی خوب به کارنامه‌اش اضافه می‌کند.

محمدرضا ورزی که علاقه‌ی خاصی به شخصیت‌های تاریخی دارد، گویا قرار است سراغ دیگر مفاخر ایران هم برود. اما نکته‌‌ای که باید به آن توجه کرد این است که چنین اقدامی بدون خلق یک درام واقعی، فقط باعث حرام شدن سوژه‌های تاریخی می‌شود. روایت‌هایی از فیلم‌سازان بزرگ سینمای ایران شنیده‌ایم که قصد داشته‌اند سراغ شخصیت‌های تاریخ ایران بروند اما چون شرایط برای ساخت اثری در خور نام بلند آن‌ها فراهم نبوده، کنار کشیده‌اند. کارگردان پروین در مصاحبه‌‌ای گفته ایده‌ی فیلم «پروین» از ده سال پیش به ذهنش خطور کرده و فیلم‌نامه‌ی آن را هم همان موقع نوشته و بارها بازنویسی کرده است! عجیب است که چرا ماحصل آن همه رنج را در فیلم نمی‌بینیم.




تصاویر پیوست

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط «میدان آزادی» منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد!

نکته دان
پروین تنها سی و پنج سال زندگی کرده، اما همین عمر کوتاه نیز آن‌قدر فراز و نشیب داشته که دست‌مایه‌ی فیلم سینمایی اثرگذاری شود. پروین در سال‌های تسلط سنت‌گرایان بر محافل ادبی و فضای مردسالارانه‌ی شعر ایران تلاش کرده صدای متفاوتی باشد و با صدای زنانه‌ی خود آن فضای مردانه‌ی غالب را بشکند. پروین گرچه از نظر شعری خود جزو احیاگران سنت‌های زیبای شعر فارسی بوده اما از نظر اجتماعی طرفدار تجدد و بیرون آمدن زنان از مطبخ و بازآوری نقش اجتماعی و فرهنگی آن‌ها بوده است

پاشنه‌ی آشیل فیلم شکل نگرفتن درام و فقدان شخصیت‌پردازی و روایت دراماتیک است. ما درواقع درامی نمی‌بینیم. در فیلم طرح مسئله و مبارزه‌ی شخصیت و گره‌افکنی و گره‌گشایی و خلاصه ساختار کلاسیک درام وجود ندارد. فیلم به سبک کلیپ‌های تلویزیونی، قاب‌هایی چشم‌نواز و کارت‌پستالی دارد که پروین و اطرافیانش در آن‌ها شعر می‌خوانند و با لحن ادبی صحبت می‌کنند

مطالب مرتبط