مجله میدان آزادی: به بهانهی سالروز درگذشت «میرزا محمدتقیخان فراهانی»، مشهور به «امیرکبیر»، پنج پرتره دیدنی از امیرکبیر را با انتخاب و مقدمهی خانم فاطمه پالیزوان تماشا کنید:
میرزا محمدتقیخان فراهانی مشهور به امیرکبیر و صدراعظم ناصرالدینشاه قاجار است. میرزا محمدتقی ۱۹ دی ۱۱۸۵ خورشیدی در روستایی به نام هزاوه در نزدیکی اراک به دنیا آمد. پدر امیرکبیر آشپز قائم مقام فراهانی بود. میرزامحمدتقی هم از دوران کودکی در کنار پدرش کار میکرد و وظیفهی بردن غذا برای کودکان قائم مقام را داشت. وقت تدریس معلم به فرزندان قائم مقام، محمدتقی پشت در میایستاد تا پس از کلاس درس غذا را به آنها تحویل دهد و در این حین به تدریس استاد گوش میداد. یکبار وقتی استاد سوالی پرسید که همه از پاسخ آن عاجز بودند، میرزامحمدتقی با پاسخ به سوال توجه استاد را جلب کرد و این باعث شد که قائم مقام فراهانی آموزش او را به عهده بگیرد. چندی بعد میرزامحمدتقی به عنوان منشی قائم مقام فراهانی معرفی شد و به مناصب حکومتی رسید. رفتهرفته آن قدر از خود لیاقت نشان داد که ناصرالدینشاه قاجار در نامهای نوشت: « ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسئول هر خوب و بدی که اتفاق میافتد میدانیم. همین امروز شما را شخص اول ایران کردیم و به عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق داریم. به جز شما به هیچ کس دیگری چنین اعتقادی نداریم و به همین جهت این دستخط را نوشتیم.» بعد از به صدارت رسیدن امیرکبیر، و با انجام اصلاحات بنیادی در جامعه مانند: تاسیس مدرسه دارالفنون، آوردن اساتید مورد نیاز از کشورهای خارجی برای آموزش نیروی جوان، انتشار روزنامهی وقایع اتفاقیه، رسیدگی به امور مالیه و... او در میان مردم و شاه محبوب شد که در ادامه همین موفقیت موجب حسادت رقیبان و دشمنانش شد و سرانجام با توطئهی درباریان و به دستور جاهلانهی شاهِ خونریز در باغ فین کاشان به شهادت رسید و ایران بار دیگر از مسیر پیشرفت و توسعه و اقتدار بازماند.
نقاشی تکچهره یا نقاشی پرتره (Portrait painting) یکی از انواع نقاشی است که هدف آن ثبت و تجسم هنری چهرهی یک فرد است. قبل از آمدن صنعت عکاسی به ایران، هنر نقاشی در ثبت تصاویر و خصوصا چهرهی افراد مشهور کمک شایانی به علم تاریخ کرده است. از این نظر تابلوهای پرتره از شخصیتهای برجستهی ایران قدیم، غنیمتی ارزشمند محسوب میشوند. به مناسبت سالروز شهادت امیرکبیر، شما را دعوت میکنیم تا چند مورد از این نقاشیهای دورهی قاجار را با هم تماشا کنیم:
1. اثر اول: اثری از محمد ابراهیم نقاشباشی
اثری جاودان از «محمد ابراهیم نقاشباشی» هنرمند نقاش دوران قاجار است. کسی که لقب نقاشباشی را از محمدشاه قاجار دریافت کرد و البته عمده شهرت خود را وامدار این نقاشی ارزشمند از «امیر کبیر» است. این تابلو را میتوانید در موزه نگارخانه کاخ گلستان ببینید.
2. اثر دوم: میرزا ابوالحسن خان غفاری (صنیع الملک)
نقاشی آبرنگ شمایل منسوب به امیر کبیر از سده سیزدهم هجری قمری، اثر میرزا ابوالحسن خان غفاری (صنیع الملک). در این نقاشی شخصی ایستاده با چهره تمامرخ و ریش بلند تصویر شده است که کلاه بلند و سیاهی بر سر دارد و دستها را در جیب عبایش قرار داده است. جبّه ترمۀ بلند با تزئینات پُر کار با نقش بُته بر تن دارد. از زیر جبّه، بخشی از حمایل وی نمایان است و بخشی از شالی که به کمر بسته دیده میشود. بر سینه وی مدال الماسی با نقش شیر و خورشید دیده میشود و بر گردن مدالی که بر آن تصویر ناصرالدین شاه مشاهده میشود. در دو طرف جبّۀ وی دو شمسه جواهر نشان با شرابههای مروارید نصب شده دیده میشود. اندازۀ این اثر شانزده در بیست و هفت سانتی متر است که هم اکنون با شمارۀ موزه ۴۷۴۲، در تالار قاجار موزه باستانشناسی و هنر دوران اسلامی موزهی ملی ایران در معرض دید همگان قرار دارد. این اثر با شمارهی ۶۵۴ در تاریخ ۱۱/ ۵ / ۱۳۹۶ در فهرست آثار ملّی منقولی به ثبت رسیده است.
3. اثر سوم: اطلاعاتی از نقاش آن نداریم.
تابلوی تمثال امیرکبیر، برداشتی از نقاشی تمثال امیر واقع در عمارت الماس کاخ گلستان است که در بهار ۱۴۰۲ تالار یادمان امیرکبیر افتتاح شد. در این تالار موزهای وسایل مرتبط با امیر نگهداری و این نقاشی به نمایش گذاشته شده است. (همچنین عکسی ایستاده از امیرکبیر ظاهراً برای نخستین بار در روزنامه اطلاعات چاپ شده ولی هیچ اطلاعی از پدیدآورنده و تاریخ ایجاد آن و همچنین سند تاریخی آن وجود ندارد.)
4. اثر چهارم: ناصرالدین شاه قاجار
بیست و پنج سال پس از مرگ امیرکبیر در مرآت البلدان، کتاب تاریخی که به مناسبت یکصدمین سال حکومت قاجاریه منتشر شد، نقش شده است. ناصرالدین شاه که اصرار داشت در این کتاب تصویری از امیرکبیر وجود داشته باشد، شخصاً طرحی از صورت امیر کشید و نقاشی اصلی با استفاده از طرح شاه تهیه شد. این تصویر به طور واضح از روی اولین نقاشی کشیده شده است اما جزئیات صورت (بر اساس آنچه ناصرالدین شاه در ذهن داشته) متفاوت است.
و تصویر آخری که شما را به تماشای آن دعوت میکنیم، برگی از کتاب هزار و یک شب است. و مجله میدان آزادی آن را از کتاب «ناصرالدین شاه قاجار و نقاشی» نوشتهی فاطمه قاضیها، که در کتابخانه ایرانشناسی دانشگاه تهران است، برای شما آورده است:
5. اثر پنجم: میرزا ابوالحسن غفاری (صنیعالملک)
این نقاشی با رنگ روغن است. در این جا صنیعالملک به جای خلیفه، تصویر ناصرالدین شاه و به جای جعفر یا وزیر تصویر میرزا محمد تقی خان امیرکبیر را ترسیم و رنگآمیزی نموده است، و ذیل آن نیز ناصرالدین شاه جوان است که با مادر و خواهرش نشسته ولی اینها در داستان اسامی دیگری دارند. این تصویر اولین تصویر حدود یک سال پس از انتصاب امیرکبیر به مقام صدراعظمی است که در کنار آن نوشته شده است: «بر حسب امر مبارک سرکار اقدس شهریاری روحنا فداه، تصویر جناب جلالت ماب، صاحب السیف و القلم، مقتدی الرجال و الامم، آصف الامجد الافخم الاجل الاکرم الاعظم، سرکار امیر کبیر میرزا تقیخان اداماللّه اقباله. جان نثار محمدابراهیم نقاشباشی ۱۲۶۵ [قمری]» این اثر در مالکیت حسن رفاهی مهران (معتضد الدوله) بود تا آنکه پس از درگذشت او، خانوادهاش آن را به موزه اهدا کردند و اکنون در کاخ گلستان از آن نگهداری میشود.
دومین تصویر (نقاشی اصلی و وضعیت کنونی) در سال ۱۲۶۷ قمری (یک سال قبل از عزل امیرکبیر) توسط ابوالحسن غفاری و در طول سفر به اصفهان کشیده شده است. در این سفر ناصرالدینشاه قصد نداشت عباس میرزا ملکآرا (برادر ناتنی خود که از کودکی مورد نفرت ناصرالدین بود و همچنین تصور میکرد که به تاج و تخت چشم دارد) و مادر وی را همراه ببرد اما به اصرار امیرکبیر آنان همراه کاروان شدند. در هنگام بازگشت شاه عباس میرزا را حاکم قم نمود تا در حالتی تبعیدگونه از پایتخت دور بماند. امیرکبیر فرمان شاه را نقض کرد و به آنها دستور داد همراه کاروان شوند. شاه با امیرکبیر به منازعه برخاست و بر حکم خود اصرار کرد و در ضمن به امیرکبیر بیاعتماد شد. ابوالحسن غفاری (عموی کمالالملک) در این پرده نقاشی که در اصل برای کتاب هزار و یک شب ترسیم شده، هارونالرشید را به شکل ناصرالدین شاه و جعفر برمکی را به شکل امیرکبیر در کنار جوانی که احتمالاً عباس میرزاست نقش کرده است که این نقاشی را میتوان به هوشمندی و آیندهنگری نقاش و یا به بدخواهی دشمنی او با امیرکبیر منتسب کرد.
مطالب مرتبط
ریویو: نقد و بررسی سریال «امیرکبیر» ساخته «سعید نیکپور»