مجله میدان آزادی: جدیدترین مطلب ستون روایت قهر هنرمندان ردپای قهر را نه در میان اعضای یک خانواده هنرمند، بلکه میان زوج هنری تاریخساز سینمای ژاپن، یعنی آکیرا کوروساوای کارگردان و توشیرو میفونهی بازیگر جستجو میکند. تازهترین صفحه پرونده قهر را با این یادداشت که به قلم خانم مینو رضایی نوشته شده است بهروز میکنیم:
بعضی او را کیارستمی ژاپن مینامند، بعضی عنوان شکسپیر سینمای جهان را به او میدهند، و برای بسیاری نیز نام «آکیرا کوروساوا» به تنهایی درخشش کافیای دارد؛ کارگردانی که با 30 فیلمی که ساخته است، یکی از جریانسازترین کارگردانان نه فقط در سینمای ژاپن، بلکه در تمام تاریخ 130 سالهی سینماست.
کوروساوا فیلمسازی صاحب سبک و صاحب ایده بود که بسیاری اوقات پیشنهادات دیگران راجع به برخی مسائل کاری را نشنیده میگرفت؛ مثلاً پیشنهاد معرفی استعدادهای بازیگری تازهکار. حتی وقتی «توهواستودیو»، بزرگترین شرکت فیلمسازی ژاپن، فراخوانی برای کشف استعدادهای تازهی بازیگری منتشر کرد و «توشیرو میفونه» جزو 48 نفر برتر از بین 4000 نفر متقاضی بود، کوروساوا هنوز به این مسائل روی خوشی نشان نمیداد. دست آخر هم او به تشویق و اصرار یک بازیگر زن، حاضر شد به صحنهی تست میفونه برود. میفونه در آن تست نقش را به حریفش باخت اما در عوض کوروساوا را مبهوت خود کرد و آن دو خیلی زود «فرشته مست» را با هم کار کردند. این همکاری برای هردو خوشیمن بود اما بیشتر برای میفونه. از فرشته مست تا «ریش قرمز» یعنی از سال 1948 تا 1965 این دو در 16 فیلم همکاری داشتند که بیشتر آنها بسیار درخشیدند و سبک جدیدی را در سینمای ژاپن بنیان گذاشتند.
اما حین و بعد از ریش قرمز اتفاقاتی افتاد که همکاری زوج بازیگر و کارگردان برای همیشه قطع شد. برای این قهر یا قطع ارتباط دو روایت وجود دارد. روایت نخست میگوید که میفونه در طول دوسال تولید ریش قرمز اجازه نداشت ریشهایش را بزند و همین قضیه که اجازهی تغییر چهره نداشت به او امکان بازی در نقشهای دیگر را نمیداد و این باعث ضرر شدید مالی فعالیتهای تجاری میفونه شد و او با کوروساوا قطع همکاری کرد.
روایت دوم اما میگوید بعد از ریش قرمز این شائبه که میفونه با فیلمهای کوروساوا مدام در حال درخشیدن است ولی سینمای کوروساوا به خاطر همکاری با او فراز و فرود دارد پررنگتر شد؛ کار تا جایی پیش رفت که یکی از فیلمنامهنویسان، کوروساوا را قانع کرد که بازی میفونه در ریش قرمز اشتباه بوده و او به خواست کارگردان عمل نکرده است. در هرحال کوروساوا و میفونه که هرکدام ادعا دارند در کار با طرف مقابل، راه پیشرفتش بسته است با هم قهر میکنند اما در قهر هم پیگیر فعالیتهای یکدیگر بودند. مثلاً میفونه با مینیسریال آمریکایی «شوگون» بیشتر از قبل معروف شد. کوروساوا با اینکه بازی او در شوگون را تمسخر میکرد اما در عین حال در مصاحبهای گفته بود: «تمام فیلمهایی که من با میفونه ساختهام، بدون او وجود نمیداشتند». میفونه نیز با اینکه در هر پروژهی جدید بازیگری به نوعی مورد تحسین قرار میگرفت اذعان کرد: «من به هیچ چیز دیگری به جز کارهایی که با او انجام دادهام، افتخار نمیکنم».
قهر کوروساوا و میفونه، حدود سه دهه طول کشید تا اینکه آن دو در سال 1993 در مراسم مرگ دوست مشترکشان «ایشیرو هوندا»، کارگردان «گودزیلا» و «کینگ کونگ»، یکدیگر را دیدند. این دیدار منجر به در آغوش کشیدن هم، اشک ریختن و آشتی بینشان شد و ثابت کرد جدایی این دو هنرمند بزرگ از جنس یک قطع رابطه کاری نبوده بلکه از جنس یک قهر بوده که در دل خود عواطف انسانی زیادی را پنهان کرده بوده است. البته کوروساوا و میفونه دیگر فرصت ترمیم رابطه و همکاری با یکدیگر را پیدا نکردند چون درگیر کهنسالی و مشکلات عدیدهی آن بودند و هردو با فاصلهی کمی از این ملاقات درگذشتند.